واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: خداحافظ آقاي ابوالمشاغل!
ادبيات- فاضل تركمن:
در ميان سه ابراهيمي هنرمندي كه براي كودكان و نوجوانان مينويسند، نادر ابراهيمي از بقيه ريشسفيدتر است
و به قول معروف، يكي دو تا پيراهن از بقيه بيشتر پاره كرده است. آن دو ابراهيمي ديگر، يكي مرحوم حسين ابراهيمي (اِلوند) مترجم داستانهاي كودك و نوجوان و ديگري جعفر ابراهيمي (شاهد)، شاعر كودك و نوجوان است كه البته موضوع اين يادنامه همان آقاي ابراهيمي ريشسفيد، يا به قول خودش، ابنمشغله و ابوالمشاغل، يعني همه كاره است! جالب است بدانيد كه ابراهيمي همينطوري چنين اسمي را روي خودش نگذاشته و راستراستكي همهكاره بوده است! او شغلهاي مختلفي را از لباسفروشي، تعميركاري و كتاب فروشي گرفته تا آهنگسازي، فيلمسازي، نويسندگي و... را تجربه كرده و خلاصه كلام اينكه از هر انگشت مباركش يك هنر ميباريده كه آخريش همين نويسندگي بود كه تا آخر عمر هم نتوانست تركش كند! ابراهيمي ميگويد: «من تا به حال 57شغل عوض كردهام و دليلش هم اين است كه تحمل شنيدن حرف زور يا خلاف قانون كارفرماهايم را نداشتم.»
كاريكاتور از نازنين جمشيدي
ابراهيمي علاقه خاصي به كودكان و نوجوانان داشت و به همين دليل نيمي از آثارش مربوط به همين گروه سني است. او علاوه بر كتابهايي كه درباره بچهها يا براي بچهها نوشته، مقالههاي زيادي را نيز در دفاع از حقوق كودكان به رشته تحرير درآورده است كه معروفترين آنها مقاله «رابطه حكومت با كودكان و نوجوانان و ادبيات آنها» است.
ابراهيمي در يكي از گفتوگوهايش درباره بچهها ميگويد: «عاشق بچهها و دنياي پاكشان هستم و هيچ چيز خارج از محدوده بچهها برايم معني ندارد، ولي نميدانم چرا، گاهي ما بزرگترها هميشه با كارهايمان به بچه ها ضرر ميزنيم و تخيل پاكشان را زخمي ميكنيم...»
نادر ابراهيمي علاوه بر فعاليت نوشتاري براي كودكان و نوجوانان، تا به حال سخنرانيها و كارگاههاي آموزشي زيادي برايشان در مدرسهها برگزار كرده است. او همچنين زماني كه به فيلمسازي مشغول بود، مجموعه «سفرهاي دور و دراز هامي و كامي در وطن» را براي بچهها ساخت كه به گفته خودش، حرف اصلي اين مجموعه اين بود كه: «بزرگترها بايد در كار بچهها نظارت كنند، نه دخالت!»
او ادبيات داستاني ايران را از بزرگترين افتخارهاي كشورمان ميدانست و معتقد بود كه ايرانيها بر سر بزرگترين گنجينه ادبيات داستاني جهان نشستهاند.
احمد رضا احمدي (شاعر، نويسنده و محقق) درباره نادر ابراهيمي ميگويد: «او از نخستين كساني بود كه در قلمرو كودك و نوجوان طبعآزمايي كرد، آنهم در زمانيكه ادبيات كودك و نوجوان مدعيان دروغين زيادي داشت... نادر ابراهيمي در زندگي غمهاي زيادي را تحمل كرد كه باعث زخمي شدن روحش شد، ولي خودش معتقد بود اگر يك اثر ادبي متكي به زخم روح مولف اثر نباشد، اثري خنثي و رنگ پريده است ...»
مرحوم مرتضي مميز (پدر گرافيك ايران) نيز درباره ابراهيمي گفته است: «تا به حال هشتاد درصد روي جلدهاي آثار نادر ابراهيمي را من تصويرسازي كردم و همين براي اينكه نشان دهد چه قدر عاشق او و آثارش هستم كافياست.»
سيمين دانشور (نويسنده و همسر مرحوم جلال آلاحمد) هم درباره او ميگويد: «زماني كه با جلال مجلة كيهانماه را چاپ ميكرديم؛ در بين مطالب رسيده داستان «سنجابها» نوشته نادر ابراهيمي من و جلال را شگفتزده كرد و اين آغاز دوستي ما با نادر بود. ما بعد از خواندن اين داستان از او دعوت كرديم كه نزدمان بيايد تا حضوري تشويقش كنيم... نادر ابراهيمي قلم توانايي دارد و من يقين دارم در سالهاي بيمارياش هم ميتوانست بهترين آثار را از خودش برجاي بگذارد.»
نادر ابراهيمي در 14فروردين سال 1315 در تهران بهدنيا آمد. تحصيلات مقدماتي را در اين شهر گذراند و پس از گرفتن ديپلم ادبي از دبيرستان دارالفنون، به دانشكده حقوق رفت، اما اين دانشكده را پس از دو سال رها كرد و سپس در رشته زبان و ادبيات انگليسي ليسانس گرفت. او در سال 1345 با «فرزانه منصوري» (نويسنده و مترجم) ازدواج كرد كه حاصل اين ازدواج سه دختر به نامهاي هليا، اليكا و رايكاست. در ضمن او عاشق كوهنوردي هم بوده و خاطرات زيادي را هم در اينباره نوشته است. نادر ابراهيمي روز پنج شنبه، 16 خرداد، ساعت 15:15 در سن 73سالگي با روزگار خداحافظي كرد و به يك عاشقانه آرام و هميشگي پيوست.
تاريخ درج: 21 خرداد 1387 ساعت 12:07 تاريخ تاييد: 23 خرداد 1387 ساعت 21:36 تاريخ به روز رساني: 23 خرداد 1387 ساعت 21:35
پنجشنبه 23 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 449]