واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - استاد دانشگاه صنعتی شریف و معاون پژوهشی اسبق وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با گلایه از خوشتعریف نبودن مفاهیم مطرحشده در سند چشمانداز، میگوید موجی در کشور به راه افتاده که اهداف سند چشمانداز را تحتالشعاع قرار داده و موجب فراموش شدن روح این سند مهم شده است. مهدی صارمیفر: در سال 1384 از سوی مقام معظم رهبری به همه بخشهای کشور ابلاغ شد که باید مسیر خود را طوری تغییر داده و اصلاح کنند که 20 سال بعد، یعنی سال 1404، کشور ایران رتبه اول را در مسایل مختلف بهخصوص در علم و اقتصاد در سطح منطقه داشته باشد. این ابلاغیه که به سند چشمانداز مشهور شد، قاعدتا میبایست سرمنشاء قانونگذاری در کشور قرار میگرفت و حتی برنامههای پنجساله توسعه نیز بر مبنای آن تنظیم میشد. از طرف دیگر، بودجههای سالانه هم بر مبنای برنامههای 5 ساله توسعه تنظیم میشود؛ بنابراین سند چشمانداز باید در 20 گام یک ساله یا 4 قدم بلند 5 ساله، ایران را از وضعیت فعلی به اهداف سند چشمانداز برساند.عنوان «سند چشمانداز» طی چند سال گذشته زیاد شنیده میشد، اما گویا در دو سال گذشته، این موضوع هم فراموش شده است. این درحالی است که کشور از ابتدای سال 1389 با مشکل جدیتر هم مواجه شده و آن، اینکه با وجود اتمام برنامه پنجساله چهارم در پایان سال 1388، هنوز از تصویب برنامه پنجم خبری نیست.البته به شوخی گفته میشود که همچنان تا تصویب برنامه پنجم، در سال 1389 هم به برنامه چهارم عمل خواهیم کرد! اما چرا این یک شوخی است؟ چون وقتی چنین چیزی گفته میشود بدان معنی است که کشور در سالهای گذشته به هیچکدام از اهداف برنامه چهارم نرسیده است که هنوز هم آن برنامه قابل اجراست.خورشبختانه هنوز هم کورسوی امیدی به روند توسعه کشور وجود دارد. در اینباره بهسراغ دکتر رضا منصوری، معاون پژوهشی اسبق وزارت علوم،تحقیقات و فناوری و استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف رفتهایم تا توضیحات وی را درباره بخش علمی سند چشمانداز بشنویم. بحث سیاستگذاری علم حدود یک دهه است که وارد ادبیات سیاسی کشور و بهخصوص اسناد بالادستی توسعه شده است. اما سند چشمانداز هدف را بهصورت کلی بیان کرده است. برای این که در سال 1404 بفهمیم که آیا به این اهداف رسیدهایم با نه، بالاخره باید شاخصهایی وجود داشته باشد که بهصورت عددی بیان کند که آیا ما در منطقه اول شدهایم یا نه. اصلا اول شدن در منطقه به چه معنی است؟این حرفها در سند چشمانداز زده شده است. سابقه سند چشمانداز هم خیلی قبلتر از تاریخی است که آن را ابلاغ کردهاند. موضوع به اوایل دهه 1370 برمیگردد. آنزمان طرحی پیشنهاد شد بهنام «حیات طیبه». بعدها همین مفهوم، عنوان دیگری بهخود گرفت تا اینکه در سال 1384 با نام سندچشمانداز مطرح شد. آن زمان دستگاهها موظف شدند که برمبنای سند چشمانداز، برنامههایشان را ارائه دهند تا مشخص شود ه به کدام سمت خواهیم رفت. البته تا جایی که بنده اطلاع دارم، چنین چیزی محقق نشد، یعنی هیچکدام از دستگاهها برنامهای بر این مبنا ارائه ندادند. وقتی به سند نگاه میکنیم، اینکه «رتبه اول در چه چیزی» یک حرف است و اینکه «رتبه اول یعنی چه» حرفی دیگر است. تا الان هیچگاه و در هیچ زمینهای مشخص نشده که رتبه اول یعنی چه. هرکس برداشت خود را دارد. مثلا من بهعنوان یک دانشگاهی برداشت خودم را دارم، وزارت علوم هم برداشت خودش را دارد، شورای عالی انقلاب فرهنگی هم یک جور دیگر برداشت میکند، رسانه هم برداشت دیگری دارد. این خلایی است که ما داریم. این خلاء از کجا آمد؟ چرا برنامهریزی متوقف شد؟در اوایل دهه 1380، موجی در کشور پا گرفت و این روزها که ما در پایان این دهه هستیم، این موج، قوی و قویتر می شود. این موج تمام ایدهها، انگیزهها و اهدافی را که منجر به سند چشمانداز شد، تحتالشعاع قرار داده است و نه آن استدلالها را قبول دارد و نه آن شاخصها را. این حرکت را گاهی تحت عنوان «علم بومی» گاهی تحت عنوان «توسعه اسلامی»... این واژه «توسعه» را هم دارند حذف میکنند و واژه «پیشرفت» را به جای آن گذاشتهاند.بله. اینها دارند مفاهیم جدیدی را وارد میکنند که خوشتعریف نیستند. میشود مفهوم واژه خوشتعریف را برای خوانندگان شرح بدهید؟مفهومی «خوشتعریف» است که در چارچوب علمی، مشخص شود که منظور از آن دقیقا چیست. «توسعه» از قدیم در علم اقتصاد مفهومی خوشتعریف بوده، ولی من نمیدانم «پیشرفت» یعنی چه. برای من واژه «پیشرفت» تا وقتی که تعریفی علمی و دقیق از آن ارایه نشود، معنی نمیدهد. در فیزیک وقتی میگوییم «نیرو»، این واژه خوشتعریف است، معنی و مفهومش مشخص است، روش اندازهگیریاش هم مشخص است. اما «پیشرفت» یعنی چه؟ اگر پیشرفت همان توسعه است، و منظور از توسعه هم همان مفهومی است که در علوم مدرن آمده، خب وضعیت روشن میشود. اما هیچ چیز مکتوبی از «بخش فکری» این موج نمیبینیم و این بخش مرئی نیست؛ هرجایی که میگردیم، نمیبینیم که از واژهها و مفاهیم مورد نظرشان تعریف دقیق و علمی ارائه داده باشند. یعنی عدهای بیایند بگویند که «پیشرفت اسلامی» یعنی این و ما میخواهیم از فلان طریق به این هدف برسیم. بنابراین ما یک چیزی می شنویم، ولی واقعا داریم در خلاء حرکت میکنیم. بنابراین سند چشمانداز و برنامهریزی در این جهت درحال فراموشی و محوشدن است. من میدانم که مقام معظم رهبری مرتب از دستگاههای اجرایی میخواهند که در چارچوب سند چشمانداز حرکت کنند؛ اما در طرف دیگر این موج بزرگ و بزرگتر میشود. خب با این وضع که نمیشود کاری کرد.بخشی از جامعه میخواهد رو به جلو حرکت کند. بنابراین مجبور است برای خودش شاخصهایی در نظر بگیرد. مثلا ممکن است تصور شود که مقام اول اقتصاد در منطقه یعنی بیشترین «تولید ناخالص داخلی». خب باید مکتوب شود که ما برای اول شدن در منطقه باید به بیشترین تولید ناخالص داخلی برسیم. اما همین را هم جایی ندیدهایم. البته تصور من این است که گروههایی هستند که الان این کارها را انجام میدهند. اما آن موج دارد میآید و همه اینها و همه این بینشها را از بین خواهد برد. این موج، مبتنی بر یک نظام فکری مشخص و معلوم و مکتوب نیست، بلکه مبتنی بر یک تصور است. این موج آن قدر قوی و دیرپا است که قطعا سند چشمانداز را محو خواهد کرد. خب اگر نمیدانیم که نفر اول یعنی چه، اصلا چرا اینقدر به سند چشمانداز استناد میکنیم؟از وقتی مقام معظم رهبری این سند را ابلاغ کردهاند، همه خود را موظف میدانند که چیزی بگویند؛ اما میروند بهسوی عددسازی و چیزهایی شبیه به این. بهنظر من در ده سال آینده، این وضعیت بدتر هم خواهد شد. این عددسازی ما را یاد یک شارلاتانیزم میاندازد. مثلا اگر بگوییم که شاخص برای اهداف اقتصادی سند چشمانداز «تولید ناخالص داخلی» است، خب کشوری با 75میلیون نفر جمعیت و این همه منابع معدنی را اصلا نباید با کشورهای کوچکی که نظام اقتصادی محکمی دارند، مقایسه کرد؛ بلکه آنچیزی که معیار بهتری بهنظر میرسد، «سرانه تولید ناخالص داخلی» است که آن وقت نشان میدهد که سطح رفاه اجتماعی در ایران چقدر پایین است. خب این شارلاتانیزم و عددسازی، در علم هم دیده میشود. نمیخواهم بگویم که مثلا آمار مقالات مهم نیست یا خود مقالات مهم نیستند یا این عددهایی که اعلام میشود، نادرست است. آی.اس.آی موسسهای بینالمللی است و برای دلخوشی ما آمار نمیدهد. اما میخواهم بگویم که تمرکز روی تعداد مقالات نمایهشده در آی.اس.آی و اعلام آن بهعنوان تنها شاخص علمی و بعد هم مبنا قراردادن آن بهعنوان شاخص سند چشمانداز، اگر معنی شارلاتانیزم نمیدهد، پس به چه معنی است؟ بگذارید من با یک داستان شروع کنم. ما در فرهنگ اسلامی (نمیخواهم بگویم «فقه»، چون بحث پیچیده میشود)، تعریفی از دزدی داریم. این تعریف مبتنی بر مصادیق قرون اولیه اسلام و چه بسا قبل از آن است. از روی این مصادیق، تعاریفی بهدست آمده و سپس حقوق آن هم پایهریزی شده است. اما در دوران جدید، مصادیق بسیار متفاوت شده و مسایل هم به همان نسبت، بسیار پیچیدهتر شده است. ما نمیتوانیم تمام مسایل حقوقی مبتنی بر مصادیق چند قرن اول اسلام را بر مصادیق امروزی منطبق کنیم. مثلا دزدی در علم یعنی چه؟ عددسازی چرا شارلاتانیزم است؟ مثلا تصور کنید کسی که مسئول تورم است، با تغییر دادن شاخص و سبد کالا، کاری کند که تورم 15 درصدی به 8 درصد کاهش پیدا کند. آیا این دزدی است؟ شارلاتانیزم است؟ فساد است؟ این دیگر خوشتعریف نیست و فقه ما خودش را برای مصادیقی به این پیچیدگی آماده نکرده است. اینجا چه اتفاقی میافتد؟ اگر بخش دولتی بیاید شاخصها را طوری دستکاری کند که ما در علم اول بشویم، چهکسی میتواند بگوید این غلط است؟ البته نورم جهانی میگوید که این روش غلط است. چون روشی جهانی وجود دارد و همه با آن پیش میروند، به درست و غلطش هم کاری نداریم. متاسفانه در داخل کشور گروهی هستند که به این شاخصها و نورمهای جهانی میگویند «مفاهیم غربی»، نه «مفاهیم انسانی یا جهانی»؛ آن هم برایاین که این افراد از غرب خوششان نمیآید و میخواهند بگویند که اینها مفاهیم بدی هستند. برای شخص من، مفاهیم علم مدرن «غربی» نیستند، بلکه کاملا «انسانی» و «جهانی» هستند. البته این کسانی که به این مفاهیم نسبت «غربی» و سپس «بد» میدهند، در عوض حذف این شاخصها و مفاهیم، هیچ جایگزین خوشتعریفی هم ندارند! نتیجه چه خواهد بود؟ هرکسی هرچه میخواهد میگوید. این اثر همان موجی است که من در ابتدای صحبتم گفتم. موجی که هیچ تفکری پشت آن نیست و تنها روی یک تصور سوار است! نتیجه این موج، این خواهد بود که ما در دهسال آینده در کشور با یک خلا و سردرگمی مواجه خواهیم شد که تمام مفاهیم را خلط خواهد کرد. من به راحتی این وضعیت را میبینم. مفهوم دانشگاه، در حال تغییر است؛ مفهوم استاد دارد عوض میشود. مفهوم مدرک تحصیلی هم دارد عوض میشود. * عکس از عباس کوثری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 448]