از شيخ فضل الله نوري تا مصباح يزدي(يادداشت)

واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: از شيخ فضل الله نوري تا مصباح يزدي(يادداشت)
تاريخ ايران در صد ساله اخير شاهد تهاجم همه جانبه غرب و فرهنگ غربي به كيان و فرهنگ اسلامي و ايراني بوده است. زماني منورالفكران با سفارت انگليس هم آوا شدند. مسير عدالتخواهي ملت را عوض كردند و مشروطه سرودند.

مدافعان اسلام را به جرم تحجر به دار آويختند. زماني رضا خان قلدر به همراهي روزنامه هايش عالم مبارز شهيد مدرس را به شهادت رساند چرا كه فقط صدا و ندايي حق طلبانه بود براي اعتلا و عظمت ايران اسلامي.دوران پهلوي نيز اين امام عزيز بود كه يگانه در برابر دستگاه ستم ايستاد. تهمت تحجر تهمت تازه اي نيست.

حركت اسلامي و انقلابي امام خميني نيز از سوي شاه و روزنامه ها و رسانه هايش متهم به جمود و ارتجاع شد. اما روشني حقيقت مصباح راه مردمان بوده و خواهد بود. اين حركت مستمر مبارزه اسلام ناب خواهان از شيخ فضل الله نوري و شهيد مدرس در برابر غرب زدگان آگاه و متحجران و التقاطيون ناآگاه زمان درازي را پشت سرگذاشته است. استاد فرزانه شهيد مطهري نيز قرباني جهالت و ناداني گروهي بود كه او را متحجر خواندند و به اتهام همكاري با رژيم پهلوي ترور كردند. شهيد بهشتي نيز همچنين.

گويي مظلوميت هميشه سند حقانيت است. انسانهايي كه بدون چشم داشتي براي دفاع از دين قد علم مي كنند بيشتر آماج تهمتها و جنگ رواني ها قرار مي گيرند. دفاع از حكومت اسلامي مبتني بر ديدگاههاي خالص و ناب قرآن و اهل بيت هميشه هزينه داشته است. مدافعان و طرفداران آن بايد متهم مي شدند محكوم مي شدند و در آخر شهيد مي شدند. عجيب تر اين كه دفاع از اسلام سياسي هميشه از سوي مناديان آزادي و دموكراسي محكوم و متهم شده است. قيافه حق به جانب و پرادعايي كه خود را نماد دموكراسي خواهي و آزادي مي شمارد ولي زماني كه مردم از او رويگردان مي شوند عربده سر داده كه دموكراسي زير سوال رفت جمهوريت نابود شد.

جريان غربزده و شكست خورده و زخم خورده از انقلاب با بردن گوي سبقت از مردم عدالتخواهي كه براي جدايي از فضاي سنگين دوره سازندگي به شعار آزادي پناه آورده بودند خود فضايي از تهمت و افترا بوجود آوردند. با شعار آزادي مخالف وارد شدند و جز شارلاتان بازي مطبوعاتي و دروغ پردازي ها و لجن پراكني ها چيزي به ارمغان نياوردند.

آنها كينه ديرينه خود با اسلام انقلابي و اسلام سياسي را با شعار دموكراسي و جمهوريت نشان دادند و تلاش كردند ابعاد اسلامي سياسي نظام را تضعيف كنند حمله به نهادهاي نگهبان و ناظر اين اسلاميت از شوراي نگهبان، مجمع تشخيص مصلحت نظام و اصل ولايت فقيه همه را پيمودند.

در اين ميان شخصيت عظيم الشاني به مبارزه و ايستادگي در برابر موج شبهات عقيدتي و نظري نسبت به اسلام قيام كرد. حضرت آيت الله مصباح يزدي كه عمر خود را قبل و بعد از انقلاب براي نيروسازي و كادر سازي براي انقلاب اسلامي نهاد. طلاب فاضل و اساتيدي كه در حوزه هاي و دانشگاهها در مقابل هجمه رسانه اي و مطبوعاتي به ذهن جوانان مقابله كردند.

استاد مبرز حوزه علميه قم، آماج تهمت ها و توهين ها قرار گرفت. تئوريسين خشونت، مخالف امام، انجمن حجتيه، مخالف آزادي، مخالف جمهوريت، نسبتهاي ناروا، بغض و كينه اي عقيدتي و سياسي كه به اين بيان درآمده بود.

حضرت آيت الله مصباح در برابر موج اتهامات پاسخي نداد و به روشنگري و افشاگري عليه خط نفاقي كه از مدتها قبل منتظر فرصت، در پروژه مجعولي به نام اصلاحات سربرآورده بود ادامه داد. جرياني كه با انكار انديشه هاي حضرت امام در ابعاد داخلي و خارجي راه مذاكره و نه مصالحه با آمريكا را درپيش گرفتند. ارزشها و افتخارات اسلامي و انقلابي را انكار كردند. ساحت مقدس ائمه معصومين نيز از جسارت ناپاكان در امان نماند. تهمت خشونت به حضرت علي عليه السلام و زير سوال بردن احكام اسلامي به نام حقوق بشر از خيانتها و رذالتهايي است كه از حافظه ملت عزيز ايران پاك نخواهد شد.

دوازده سال از شروع اين ماجرا گذشته است. تا فردي با لباس روحانيت كه سالهاي سال در برابر تحريف انديشه هاي امام و اسلام ناب محمدي سكوت را برگزيده بود و در برهه هاي مختلف همكاري و همراهي خود را نيز نشان داده بود، زبان گشوده است و تهمتهاي پيشين و تكراري را به شكلي زشت و بي منطق تكرار كرده است.

اتفاقات جديد كشور در اقبال مردمي به شعارهاي انقلاب و امام با پرچم اصولگرايي نماد مباركي است از علقه ديرينه و هميشگي مردم به عدالت و اسلام كه طي همين تاريخ صد ساله از قيام تنباكو تا خرداد چهل و دو و بهمن پنجاه و هفت و انتخاباتهاي مكرر مجلس و شوراي شهر شاهد آن بوده ايم.

زخم خوردگي و عصبانيت بي حد از اين اتفاق باعث شده است تا راه چاره اي براي اين ماجرا انديشيده شود. انكار انديشه هاي امام منجر به حذف اين گروهها شد امروز اين دسته به دنبال مصادره و بعد تحريف انديشه هاي امام هستند.

كساني كه ده سال گذشته يادي و نام از امام خميني در شعارهايشان نداشتند احياي شعار هاي امام را در بيلبوردهاي تبليغاتي خود آوردند. راهي ديگر نداشتند اما هشياري مردم باز هم آنها را عقب زد. ولي سماجت وقيحانه در تكرار مكرر نام امام را ادامه دادند هر چند باز هم از پرده برون افتاد راز. ادعاي نقد و بازنگري در انديشه هاي امام خميني دوباره از سوي همين مدعيان مطرح شد.

مهمترين سد در برابر تهاجم فكري التقاط و تجدد اسلام ناب به پشتيباني و هدايت فكري علماي آگاه به زمان و ثابت قدم بوده است. امروز كسي كه سابقه سياسي رنگارنگ و بي ثبات و سابقه علمي ضعيفي در تحصيلات حوزوي و دانشگاهي دارد اتهام و توهين را ابزار خود كرده است. كسي كه زماني به حق، نهضت آزادي را انتخابات محروم كرد روزي خواستار حمايت از صدام در برابر آمريكا بود. كسي كه در برابر تهمت سخيف خواندن انديشه هاي متعالي امام ساكت بود كسي كه در برابر انكار مسلمات انديشه امام خميني در مبارزه با استكبار و حذف عناصر نآگاه از مسير انقلاب ساكت شده، امروز مدعي شده و علم برداشته كه چه نشسته ايد خط امام منحرف شد.

هشياري و بصيرت شمشيري است كه هيچ سلاحي بر آن كارگر نمي افتد هرچند گرد و غبار فضا را گرفته باشد اين اتفاق و اظهار نظر قطره و جلوه اي از جرياني است كه تلاش دارد ابتدا زعامت و هدايت انديشه امام را به عهده بگيرد و بعد با تحريف و التقاط آن را در مسير خود به كار گيرد.

جامعه علمي و فرهنگي و انقلابي كشور بايد با واكنش جدي در برابر تهمتهايي كه خودخواهانه و بي ادبانه ساحت استاد عزيز حوزه علميه را نشانه رفت است نشان دهد نسبت به حقيقت و روشني راه امام دغدغه و دلسوزي جدي اي وجود دارد.

منبع: سايت مركز اسناد انقلاب اسلامي
پنجشنبه 23 خرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسکانیوز]

[مشاهده در: www.iscanews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]