واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: آدمهايي معمولي هستيم
سينمايجهان- ترجمه-كيكاووس زياري:
برادران داردن (لوك و ژانپيير) امسال با «سكوت لورنا» جايزه بهترين فيلمنامه جشنواره بينالمللي كن را از آن خود كردند.
اين دو برادر فيلمساز بلژيكي هميشه جزو كارگردانان مورد علاقه جشنوارههاي بين المللي فيلم بوده و آثار آنها در جشنوارههاي مختلف موفق به دريافت جوايز متعددي شدهاند.
منتقدان سينمايي هم هميشه با ساختههاي لوك و ژان پيير برخورد خوب و مثبتي داشتهاند. اين دو برادر اولين فيلم سينمايي خود را در سال 1978كارگرداني كردند و تا به امروز حدود15فيلم كوتاه و بلند سينمايي ساختهاند.سكوت لورنا ششمين فيلم بلند سينمايي آنهاست كه در شهر زادگاهشان والونيا جلوي دوربين رفت.
در حقيقت آنها تمام فيلمهاي خود را در همين حوالي كارگرداني كردهاند. جرمي رنوار و فابريسيو رونگين و يك بازيگر آلبانيايي به نام آرتا دوبروشي كه از كوزوو خودش را به محل فيلمبرداري رساند، نقشهاي اصلي سكوت لورنا را به عهده دارند. خط اصلي قصه فيلم درباره زني جوان اهل آلباني است كه براي واقعيت بخشيدن به آرزوها و روياهايش راهي بلژيك ميشود، او وارد خانهاي ميشود كه ساكنين آن زوج جواني هستند كه يكي از آنها معتاد به موادمخدر است.
اين زن مهاجر براي اينكه بتواند تابعيت بلژيك را بگيرد، به ازدواجي اجباري تن ميدهد. تصميم او با روياهاي پاك و معصومي كه دارد، فاصله خيلي زيادي دارد، زيرا اگر همسرش بميرد او هم براي ادامه زندگي با مشكلات زيادي روبهرو خواهد شد. اين در شرايطي است كه مرد ميخواهد زندگي كند و زنده بماند و برادران داردن يك بار ديگر با دستمايه قراردادن يك سوژه غيرمتعارف، مكاشفهاي در باب مباحث اخلاقي ميكنند.
* چرا به سراغ اين سوژه رفتيد؟
لوك: بعد از پايان كار فيلم «بچه» من و ژان پيير فكر كرديم بد نيست فيلمي درباره زني بسازيم كه جوان است و فكر ميكند همه چيز دارد. او هنوز هم اعتقاد دارد كه وقوع هر چيزي امكانپذير است و ميتوان به تمام چيزهايي كه آدمي فكرش را ميكند رسيد. ديدگاه او كمي حال و هواي مذهبي دارد و از خودش ميپرسد.
حالا سؤال اساسي اين است كه اين اميد فراوان او از كجا ميآيد؟ وي زني عجيب و غريب است و شباهت زيادي به آدمهاي دوروبرش ندارد. حتي ميتوان گفت كاراكتري خيالي است كه عليه تمام واقعيتها موضع گرفته است. همين تفكر بود كه ما را به فيلمنامه
سكوت لورنا رساند.
* آرتا دوبروشي را چگونه براي ايفاي نقش لورنا پيدا كرديد؟
ژان پيير: دستيارمان به چند منطقه بالكان به ويژه پريستينا رفت. هدف اصلي پيدا كردن بازيگر نقش لورنا بود. يك آگهي داديم و حدود هزار بازيگر حرفهاي، آماتور و غير بازيگر براي تست آمدند. آرتا دوبروشي از بين آنها انتخاب نشد. چند هفته قبل از آن، ما او را در دو فيلم سينمايي آلبانيايي ديده بوديم. به سارايوو كه محل زندگياش بود رفتيم. در آنجا با يك دوربين از او فيلم گرفتيم و سپس وي را در مقابل دو بازيگر اصلي ديگر فيلم قرارداديم.
ميخواستيم نوع بازياش را در كنار آنها ببينيم. آرتا خيلي طبيعي و زيبا بازي ميكرد. همان شب وقتي داشتيم از سارايوو به سمت بلژيك پرواز ميكرديم، به او گفتيم براي بازي در نقش لورنا انتخاب شده است. چند ماه قبل از شروع فيلمبرداري به بلژيك آمد و كار تمرين را شروع كرديم. در همين مدت او فرانسوي هم ياد گرفت.
* سكوت لورنا برخلاف فيلمهاي قبليتان – كه با دوربين سوپر 16ميليمتري فيلمبرداري شده بودند- در قطع 35ميليمتري فيلمبرداري شده و شبيه فيلمهاي موبايلي نيست. اين تغيير لحن را چگونه توضيح ميدهيد؟
لوك: براي اين فيلم ما پنج دوربين ديجيتالي مختلف را آزمايش كرديم. در كنار آن دو دوربين 16 و 35 ميليمتري هم مورد آزمايش قرار گرفت. صحنههايي را كه در شب با دوربين 35 ميليمتري گرفته بوديم بيشتر از بقيه دوربينها به آن چيزي نزديك بود كه ما ميخواستيم. همين نكته باعث شد تصميم بگيريم، اينبار از اين دوربين استفاده كنيم.
در سكوت لورنا ما نياز چنداني به حركات و تحرك مدام دوربين نداشتيم. پرسپكتيو ما ثابت بود و همه كار دوربين محدود به ضبط صحنههايي ميشد كه داشت اتفاق ميافتاد به اين ترتيب ميبينيد كه مناسبترين دوربين براي كار ما همين دوربين 35ميليمتري بود.
* فيلمهاي قبلي شما در يك شهر صنعتي فيلمبرداري شدهاند، ولي اين يكي چند كيلومتر آن طرفتر است. دليل خاصي داشت؟
ژان پيير : شهري كه براي فيلمبرداري انتخاب كرديم بزرگتر از آن شهرهاي قبلي بود و اين مهمترين دليل براي انتخاب آن بود. اين شهر شلوغ و در طول روز خيابانهاي آن پر از آدمهايي بود كه در رفتو آمد هستند. حتي شبها هم خيابانهايش شلوغ بود. براي زن جواني مثل لورنا كه از يك جاي كوچكتر و خلوتتر آمده، يك شهر بزرگ اروپايي ميتواند تجليگاه انواع و اقسام روياها باشد. ما همچنين ميخواستيم او را در دل (و در ميانه) آن همه آدم و شلوغي به نمايش بگذاريم.
در اين حالت دور و بر او را آدمهايي پركرده بودند كه از نظر فيزيكي خيلي به وي نزديك بودند، ولي هيچچيز درباره او نميدانستند. باوجود وجه دراماتيك قصه، فيلم بيانگر حالات روحي لورنا هم هست. ما اين رابطه را مديون بازيگر اين نقش يعني آرتا هستيم. چهرهاش، صدايش، روشي كه حركت ميكند، آن شيوه فرانسوي حرف زدنش با آن لهجه ويژهاي كه دارد، همه و همه كاراكتر لورنا را به صورت يك موجود ويژه به نمايش ميگذارند. دوربين بين او و محيط پيرامونش در حركت و نوسان است و در ضمن فراموش نكنيد اين يك فيلم عاشقانه است. چنين فيلمي را فقط بايد در يك شهر بزرگ و شلوغ فيلمبرداري ميكرديم.
* شما چگونه پشت سر هم داريد فيلم ميسازيد؟
ژانپيير: اين يك راز است.
لوك: راز ما دونفر!
ژانپيير: ميدانيد، ما سر صحنه فيلمبرداري يك دوربين فيلمبرداري داريم و يك صفحه ويدئويي كه فيلم گرفته شده را داخل آن ميبينيم. يكي از ما دو نفر سرش به بازيگران و عوامل دوربين گرم است و آن يكي از داخل اين صفحه ويدئويي همه چيز را ميبينيد و تحت كنترل دارد. ما يك برداشت ميكنيم و بعد دربارهاش با يكديگر بحث ميكنيم. بعد دوباره يك صحنه ديگر را ميگيريم و همينطور جلو ميرويم.
هرچند وقت يكبار هم جايمان را با هم عوض ميكنيم. اين شيوه كار ما سر صحنه فيلمبرداري است. در مورد نوشتن فيلمنامه هم شيوه كارمان اين است كه براي يك ماه با هم روي آن كار ميكنيم و نظراتمان را درباره اجزاي مختلف براي يكديگر ابراز ميكنيم. سر آنها بحث داريم تا به يك نقطه و نتيجه مشترك برسيم.
* آيا هميشه با هم تفاهم و توافق داريد؟
لوك: هميشه اينطور نيست و بحث اصلي ما هم شامل اين مسئله نميشود. طبيعي است كه ما بر سر يك سري چيزها ديدگاههاي متفاوتي داريم. ولي مجبوريم با يكديگر به توافق برسيم، در غير اين صورت هيچكاري پيش نميرود. اگر يكي از ما دو نفر احساس كند كه دلش نميخواهد كاري را انجام دهد، اين اصلا حس خوبي نيست و ادامه كار با مشكل روبهرو خواهد شد. هيچوقت هيچ يك از ما به آن يكي نميگويد: «اين ايده يا عقيده من است، حتي اگر تو موافقتي با آن نداشته باشي» ما اين جوري كار نميكنيم. اگر اينطوري بود، حتما جداي از هم كار ميكرديم. ما هم دو آدم معمولي هستيم كه مثل بقيه آدمهاي پير مشكلاتي دارند كه سعي ميكنند آنها را منطقي حل كنند.
* سابقه كار مستند چه كمكي به ساخت فيلمهاي داستانيتان ميكند؟ آيا اصلا تاثيري هم داشته است؟
لوك: هم بله و هم خير. هنگام ساخت مستندهايمان، آدمهاي زيادي را ملاقات كرديم. آنها قصههاي متنوعي برايمان گفتند كه هر كدام از آنها ميتواند يك فيلمنامه شود. شما وقتي مستند ميسازيد، برخي چيزها عليه شما هستند و نميتوانيد تغييرشان دهيد. در عين حال، انتخاب جا و زاويه دوربين هم مشكلترين كار است.
اين نكته هنگام ساخت فيلم داستاني خيلي به كمك ميآيد. شما ياد ميگيريد دوربين را كجا بگذاريد تا بتوانيد حداكثر استفاده را از صحنه ببريد. هنگام ساخت فيلمهاي مستند اتفاق ميافتد كه شما ناخواسته در مكان غلطي قرار ميگيريد و با يك سري چيزهاي پيشبيني نشده روبهرو ميشويد. در اين حالت مجبوريد كه خيلي سريع از خودتان واكنش نشان داده و تصميم درست را بگيريد. اين مسئله زمان كارگرداني فيلم داستاني كمك خيلي زيادي به آدم در كار ساخت فيلم ميكند.
* در فيلمهاي شما- و از جمله همين آخري- كاراكترهاي اصلي شما در موقعيتهاي دردناكي قرار ميگيرند.
ژانپيير: اين مسئله باعث ميشود تا آنها از خودشان حركتي كنند و بيتفاوت و خنثي نباشند. زماني كه ما صحنههاي فيلمهايمان را در مكانهاي واقعي فيلمبرداري ميكنيم، بايد كه حركات و اقدامات آنها هم واقعي باشد، اين موقعيتهاي دردناكي كه شما به آن اشاره ميكنيد، واقعيتهايي هستند كه در دل زندگي روزمره وجود دارند و آدمها در زندگي واقعيشان با آنها روبه رو هستند. اگر اين موقعيتها در يك فيلم سينمايي نباشند، آن فيلم ديگر چيزي براي گفتن ندارد و دليلي هم براي ساخته شدنش نيست.
لوك: ما سعي ميكنيم در دل نمايش اين موقعيتها و روابط موجود بين كاراكترها را بررسي كنيم. اين روابط از اهميت خيلي زيادي برخوردارند. در همين فيلم سكوت لورنا شما با زن جواني طرف هستيد كه نيازمند يك ارتباط جديد در يك محيط جديد است. آيا ميتواند در اين كار موفق باشد؟ او در چه موقعيتهايي قرار ميگيرد و چگونه اين وضعيت را به نفع خودش حل ميكند؟ اينها سؤالاتي است كه در طول قصه فيلم مطرح شده و آن را به جلو ميبرد. تماشاچي ميخواهد جواب اين سؤالات را بداند و براي خودش پيشبينيهايي ميكند.
* كاراكترهاي فيلمهايتان از اول كار معلوم هستند يا اينكه در طول فيلمبرداري تغيير و تحول پيدا ميكنند؟
لوك: معمولا هنگام نوشتن فيلمنامه تمام كارها را انجام ميدهيم و كاراكترهاي فيلمها را همانجا خلق كرده و گسترش ميدهيم. وقتي كليد فيلمبرداري را ميزنيم دقيقا ميدانيم كه ميخواهيم چه كار كنيم و كاراكترهاي ما قرار است دست به چه اقداماتي بزنند. به ندرت اتفاق ميافتد كه در طول كار چيزي را تغيير دهيم. بعضي وقتها، بازيگران چيزهايي ميگويند و پيشنهادهايي ميدهند. بعضي وقتها هم كه اين پيشنهادها و نظرات خوب است آنها را به كار ميگيريم.
* آيا فيلمهاي خود را با هزينههاي كلان، عوامل فني زياد و در طول مدت زمان طولاني ميسازيد؟
ژانپيير: خير. اكثر فيلمهاي ما با هزينهاي معمولي و در يك جدول كاري 45روزه( كه براي فيلمهاي سينماي زماني منطقي و متداول است) توليد ميشوند. عوامل فني هم همان تعدادي است كه هر فيلم معمولي ديگري به آن نياز دارد. لوكيشنهاي ما عموما مكانهاي واقعي هستند كه نيازي به بازسازي يا دوبارهسازيشان نيست. سكوت لورنا را طي 12هفته فيلمبرداري كرديم. وقتي با دوربين 16ميليمتري كار ميكنيم، فيلم ارزانتر تمام ميشود. هر دوي ما كار با اين دوربين را ترجيح ميدهيم و با آن راحتتر هستيم، در عين حال ترجيح ميدهيم بيشتر با نور طبيعي كار كنيم تا اينكه بخواهيم نورپردازي كنيم.
كوتاه شده از dardanne.com
تاريخ درج: 23 خرداد 1387 ساعت 13:23 تاريخ تاييد: 23 خرداد 1387 ساعت 13:29 تاريخ به روز رساني: 23 خرداد 1387 ساعت 13:29
پنجشنبه 23 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]