تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837938348
تيم شما پير شده بود
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: تيم شما پير شده بود
فوتبال- فرهاد عشوندي:
بازي شنبه تيم ملي با تيم سوريه بازي مهمي براي فوتبال ايران است. مسابقهاي كه 3 امتيازش ايران را به مرحله دوم مقدماتي جام جهاني ميرساند.
تيم ملي پس از شروعي متزلزل، حالا بار ديگر اوج گرفته و با شكست امارات در العين به صدر گروه پنجم مقدماتي رسيده است. انگين فيرات، دستيار ترك تبار علي دايي نقش بزرگي را در تيم او دارد.
فيرات كه پيش از اين در تيمهاي آلماني و تركيهاي دستيار لورانت و چند مربي سرشناس ديگر بوده، برنامه تمريني تيم ملي را ميچيند و تيم را تمرين ميدهد. او خيلي خوب با بازيكنان اخت شده و حالا كم كم ميان بازيكنان محبوب ميشود هرچند زبان شان را نميداند. آنچه در ادامه ميخوانيد حاصل 2 ساعت چالش با اين مربي نظم گرا است!
* آيا از شرايط حضورتان در ايران - با توجه به اينكه سابقا هم به ايران آمده بوديد- راضي هستيد؟
انسان بايد هميشه روراست باشد. وقتي فوتبال ايران را با فوتبال اروپا مقايسه ميكنيم، از نظر حرفهاي تفاوتهاي زيادي ميبينيم. در فوتبال ايران مسائل جزئي وجود دارند كه وقتي مدام تكرار ميشوند تبديل به يك مسئله بزرگ ميشوند و من هم با اين مشكل مواجه شدهام و اگر تيم فوتبال ايران بخواهد در آينده به موفقيتهاي بزرگي برسد و حرفهاي شود، همه و همه از مربيان گرفته تا روزنامهنگاران و تماشاگران و بازيكنان بايد حرفهاي شوند.
* قبلا كه به ايران آمده بوديد، تيم قابلقبول سايپا را به اتفاق آقاي لورانت ساختيد، آيا همين مشكلات جزئي در كنار هم يك پازل بزرگ ساخت و باعث شد كه يكباره ايران را ترك كنيد؟
در كل اين اتفاق نظر من نبود، بلكه آقاي لورانت بهعنوان سرمربي اين تصميم را گرفت. آن زمان آقاي لورانت مشكلات شخصي خودش را داشت و به اين نتيجه رسيد كه اين كشور را ترك كند، من بهعنوان يك دوست در آن برهه نميتوانستم او را تنها بگذارم و در ايران بمانم.
* البته اين نظر ما نيست ولي در آن زمان گفته ميشد كه علت ترك ايران پيشنهادي بود كه از طرف تركيه به شما و آقاي لورانت داده شده بود، عدهاي معتقد بودند كه اين تصميم را شما گرفتيد؟
به هيچ وجه اين طور نبوده است. آقاي لورانت در تركيه خيلي معروف هستند و دوستان زيادي دارند. از نظر منطقي هم اين استدلال غلط است. آقاي لورانت الان در چين هستند، اگر آن زمان به چين ميرفتند باز هم ميگفتيد كه از طرف من بوده؟ اين صحبتها همه ادعاهاي كذب است.
* نكته ويژهاي كه در مورد حضور شما در تيم ملي وجود دارد اين است كه همه خبرنگاران حضور دارند و كارشناسان از نحوه تمرين دادن شما خيلي راضي هستند، (البته زماني كه در سايپا بوديد هم اين مورد ديده ميشد، ولي در تيم ملي بيشتر به چشم ميآيد) يكي از مهمترين نكات مثبت، نظم شماست. در واقع كمكم به چهره معروفي در ميان مردم تبديل ميشويد آيا خودتان اين موضوع را در برخوردها حس ميكنيد؟
هر كسي روش خودش را دارد. وظيفه من اين است كه كارم را به شكل حرفهاي انجام دهم. بازيكنان همه انسانهايي با احساسات و شخصيتهاي مختلف هستند و من ميتوانم همه را در راستاي يك هدف مشخص پيش ببرم. وقتي ما بتوانيم با اخلاق خوب و ديسيپلين كارمان را انجام بدهيم ميتوانيم به نتيجه آن اميدوار باشيم.
* ما ايرانيها كلا كمي بينظم هستيم و در تيم ملي هم بزرگترين معضل همين بينظمي است. آيا توانستهايد بر اين معضل غلبه كنيد؟
موضوعي كه در اينجا براي من مسئلهساز شده اين است كه وقتي يك قرار شخصي داريم يك ساعت دير رسيدن خيلي مشكل بهوجود نميآورد ولي در مسائل كاري اينطور نيست. وقتي بازيكنان سر وقت به تمرين نميآيند يا بينظمي ميكنند در واقع من بينظم جلوه ميكنم و اين براي من كه هميشه انسان منظمي هستم مشكلساز ميشود.
* علي دايي سعي كرده با اين بينظميها خيلي قاطع رفتار كند. حتي با ستارهاي مثل رحمان رضايي كه تاخير ميكند، برخورد ميشود يا بعضي از بازيكنان تا دير وقت در برنامه 90 مصاحبه دارند، بهنظر شما اين رفتارها چه اثري روي بازيكنان ميگذارد؟
قانون بهطور يكسان بايد براي همه اجرا شود. در مورد رحمان رضايي هم قرار بود خود ايشان تماس بگيرد ولي از آن روز تا به حال هيچ تماسي برقرار نشده و هيچ خبري از رحمان نداريم و ما هم نميتوانيم به خاطر ايشان قانون را عوض كنيم و تمريني كه در اردبيل داشتيم زماني بود كه ليگ تازه تمام شده بود و بچهها خسته بودند و روزي هم كه از تلويزيون دعوت داشتيم سه نوبت تمرين داشتيم و من بهعنوان مربي تيم ملي بايد به سلامت بازيكنانم فكر كنم. در چنين موقعيتي تلويزيون مهم نيست، آنچه برايم اهميت دارد سلامت بازيكنان تيم ملي است.
* اين يك الگوي رايج در فوتبال ايران است كه جواد نكونام تا ديروقت در برنامه 90 حاضر ميشود، شب شامش دير ميشود و تمرين فردا را از دست ميدهد. ولي اين اتفاقي است كه ميافتد و مردم ما به آن عادت كردهاند.بهنظر شما آيا اين درست است كه مردم به كار خطا عادت كرده باشند؟
اگر ميخواهيم فوتبال ايران به سمت جلو پيش برود بايد هر كسي به نوبهخودش سهمش را ادا بكند ولي اگر بگوييم، ايران اينطور است و هيچ تغييري در آن ايجاد نكنيم، وقتي نتيجه بدي ميگيريم تنها كاري كه از دستمان برميآيد اين است كه غر بزنيم و گريه كنيم.
* يك نظر معروف هم وجود دارد كه اگر ايرانيها را در چارچوب نظم محدود كنيم خلاقيتشان را از دست ميدهند، اگر نظم تاكتيكي را داشته باشند، تكنيك را از دست ميدهند. در زمان ايويچ در جام جهاني 98 تيم ايران خيلي منظم بود و همه حتي علي دايي، قبول دارند كه آن تيم مديون نظم ايويچ بوده، ولي كار به جايي رسيد كه بازيكنان نتوانستند با آن نظم ادامه بدهند.
اين مسئله خيلي ساده است. وقتي به بچهها توضيح داده شود كه چرا اين نظم اعمال ميشود و بازيكنان قبول كنند كه اين اعمال فشار و نظم به نفع خودشان است، هيچ مشكلي پيش نميآيد. زماني كه در سايپا بودم هيچ مشكلي با اين نظم نداشتم و الان هم وقتي با بچهها صحبت ميكنم، ميبينم آنها هم مشكلي نداشتهاند. ما در تيم ملي قانونهاي خودمان را داريم و كسي را نميبينيم كه از اين جهت مشكل يا استرس داشته باشد و همانطور كه گفتم وقتي علت نظم را براي بازيكنان توضيح بدهيم آنها هم آن را به خوبي درك ميكنند.
* تيم ملي ما از نظر آمادگي فني در چه سطحي قرار دارد؟
بهنظر من در فوتبال ايران يك اشتباه بزرگ انجام شده، يك تيمي را در سال 98 ايجاد كردند كه تا 2006 فعاليت ميكرده است. از نظر من اين تيم با فاصله زيادي بهترين تيمي بوده كه فوتبال ايران تا به حال داشته است و اين بازيكناني كه عضو اين تيم بودند، مدت
12-10 سال مهرههاي تصميمگيرنده فوتبال ايران بودند. مشكلي كه پيش آمده اين بوده كه ايران هيچ وقت تيم ملي جوانان يا دوم بينالمللي نداشته و جوانترها را به اين تيم راه ندادهاند كه راه آنها را ادامه بدهند.
بازيكناني مثل يحييگلمحمدي و علي دايي فوتبال را كنار گذاشتند و مهدويكيا، وحيد هاشميان و علي كريمي بالاي 30 سال دارند، ولي در اين مدت هيچ شانسي به جوانان داده نشده است. حالا ما الان بايد به جوانها ميدان بدهيم.
* بحثي كه هميشه مطرح بوده اين است كه نميتوان ناگهان به تيم شوك وارد كرد و نيروهاي جوان را به كار گرفت، ولي اين اتفاقي بود كه در بازي مقابل كويت افتاد.
بله، در بازي كه مقابل زامبيا داشتيم، 3، 4 نفر براي اولينبار در تيم ملي بازي ميكردند.
* حرف من هم همين است. چرا تا به حال جوانهاي مستعد فرصت بازي در تيم ملي نداشتهاند؟ چطور ميتوان تجربه كسب كرد وقتي امكان بازي كردن وجود ندارد؟
اين مشكل هميشگي فوتبال ايران است. نتيجه گرفتن در هر بازي و تورنمنتي هدف است. امير قلعهنويي چند بار سعي كرد از نيروهاي جوانتر استفاده كند، اما نتوانست و دوباره به سراغ محمد نصرتي و ابراهيم ميرزاپور رفت. اگر شما و آقاي دايي هم دو هفته نتيجه دلخواه را كسب نكنيد شايد ناچار شويد به سراغ بازيكنان قديمي برويد، آيا اين اتفاق خواهد افتاد؟
چه كسي گفته اين اتفاق ميافتد؟ اگر اين كار را بكنيم يك اشتباه را تكرار كردهايم.
* من در اين مورد با شما موافق هستم. در تمام اين سالها همه متعجب بودند كه چرا از مجتبي جباري كه الان يك بازيكن باتجربه شده استفاده نميكنند. يا از آندو تيموريان به خاطر فشار مطبوعات استفاده شد، در آن مقطع برانكو مدعي بود كه آن تيم بهترين تيم است. زماني هم كه قلعهنويي آمد و بازيكنان جوانتر را به كار گرفت و نتيجه مناسب كسب نكرد همه به اين باور رسيدند كه حق با برانكو بوده است.
هر مربي نظر خاص خودش را دارد. من نميتوانم نظر همكارم را تاييد يا رد كنم. من فقط ميتوانم نظر شخصي خودم را بيان كنم. قاطعانه ميگويم كه بازيكنان جوان بايد بازي كنند چون آنها آينده فوتبال اين كشور هستند. بهطور مثال مدت 20 سال سوئيس در فوتبال اروپا هيچ جايگاهي نداشت، اما از 8- 7 سال پيش يك سيستم جديد به فوتبال جوانانشان آوردند و بازيكنان خيليخيلي جوان را به كار گرفتند. 6-5 سال با آن تيم جوان به همه تيمهاي ديگر باختند.
ولي بعد همان جوانها تجربه كسب كردند و به هماهنگي رسيدند و در جام جهاني توانستند نتيجه بگيرند و بهعنوان تنها تيمي كه حتي يك گل هم نخورده بود خودشان را بالا كشيدند و حالا خواهيد ديد كه در جام ملتها نتايج خوبي ميگيرند. اگر سوئيسيها ميخواستند به روش قبليشان عمل كنند به هيچ جا نميرسيدند، ولي با خودشان گفتند روشهاي قبلي را كنار ميگذاريم و شيوه جديدي را امتحان ميكنيم و الان بهترين تيم تمام تاريخشان را دارند.
* دعوت از لژيونرهاي ما به شكل عمومي صورت گرفت. به غيراز بچههايي كه در امارات بازي ميكردند همه لژيونرها دعوت شدند(به غيراز وحيد كه خودش نخواست بيايد) در شرايطي كه هيچكدام از لژيونرهاي ما در اروپا بازي نميكردند. نحوه اين دعوت و انتخاب به چه صورت بود؟
خيلي از مربيان مثل مربي فرانكفورت يا هانوفر دوستان نزديك من هستند. مثلا من صبح به كلن رسيدم و بعدازظهر با مربي مهدويكيا قرار گذاشتم تا همديگر را ببينيم و تمام اطلاعاتي كه لازم بود راجع به مهدويكيا بدانم را در اختيار من گذاشت.
با توجه به صحبتهاي مربيان تيمهاي هانوفر، روستوك و... به يك جمعبندي رسيدم. امير شكور(شاپور)زاده، زمانيكه من آنجا بودم يك بازي انجام داد، وحيد هاشميان قرار بود بازي كند اما نظر مربي عوض شد و بازي نكرد. مهدويكيا هم تازه تمريناتش را بعد از مشكلات كمرش شروع كرده بود و مربي نميخواست روي سلامتي ايشان ريسك بكند بههمين دليل مهدويكيا بازي نداشت.
مصدوميت فعلي مهدويكيا هيچ ربطي به كمرش ندارد و متأسفانه بهخاطر بدشانسي الان مشكل زانو دارد. شانسي كه من داشتم اين بود كه بيشتر مربيان آلماني دوستان من هستند و بهدليل رابطه دوستانهاي كه با آنها داشتم اطلاعات مورد نياز بازيكنان را در اختيار من قرار ميدادند.
* فريدون زندي چطور؟
با يكي از مربيان قبرس كه از سالها قبل او را ميشناسم راجع به فريدون صحبت كردم. شرايط آقاي زندي ايدهآل بود. من بهدليل اينكه تواناييهاي فريدون زندي را ميشناسم او را به تيم ملي دعوت كردم. من فقط 45 روز وقت داشتم و بايد تمام بازيكنان ايران و لژيونرها را تحت نظر ميگرفتم.
* اين سؤال را بايد درباره رحمان رضايي و آندو تيموريان هم پرسيد. اين دو نفر هم بازي نميكردند ولي بازيكنان بزرگي هستند.
در دفاع مياني بايد يك بازيكن باتجربه را بهكار ميگرفتيم. آن اتفاقي كه بايد ميافتاد نيفتاد و اين مشكل خودش است، مشكل ما نيست.
* به مشكل دفاع اشاره كرديد. خيليها معتقدند زوج هادي عقيلي و جلال حسيني حتي از زوج مهدي پاشازاده و نادر محمدخاني در جام جهاني 98 هم بهتر هستند. نظر شما چيست؟ خيلي از كارشناسان معتقدند كه مشكل ما در دو بازيكني كه كنار اينها قرار ميگيرند حاد ميشود.
همانطور كه گفتم اين تيم براي اينكه بازيكنان هماهنگ شوند به زمان نياز دارد. حتي هادي و سيد هم گاهي دچار اشتباه ميشوند. وقتي چند بازيكن چند سال متوالي كنار هم بازي كنند ميدانند كه چطور با هم هماهنگ شوند اما هادي و سيد فقط 3 بازي كنار هم بودهاند. ما بهعنوان مربي به كل تيم نگاه ميكنيم و براي رفع مسائل جزئي زمان نياز داريم.
* درباره خط هافبك سؤال دارم. البته اميدوارم كه كريمي دوباره به تيم ملي برگردد. ولي از مدتها پيش همه كارشناسان آرزو داشتند كه آندو تيموريان، جواد نكونام و مجتبي جباري كنار هم بازي كنند و حالا آن اتفاق افتاده است. شما وضعيت خط هافبك ايران را چطور ميبينيد؟
موقعيتهاي زيادي داريم. هافبكهاي خيلي ارزشمندي داريم كه به وسيله آنها ميتوانيم سيستم را بهكلي عوض كنيم. من هم جزو افرادي هستم كه كلي به مسائل نگاه ميكنم. در خط هافبك خودمان يك نفر نسبت به ديگري تمرين بهتري داشته است و كاري كه ما بايد انجام بدهيم ايجاد هماهنگي بين اين هافبكهاست. من شخصا معتقدم هافبك ما مشكلي ندارد.
* درباره خط حمله صحبت كنيم. در تيمي كه علي دايي سرمربي آن است، مشكل گلزني تيم چطور حل ميشود؟
قبل از اينكه آقاي دايي سرمربي بشوند، تيم ايران در 5 بازي هيچ گلي نتوانست بزند. فيلم بازي كه با سوريه در تهران داشتيم را سه بار تماشا كردم و اگر مهدي رحمتي را در دروازه نداشتيم اوضاع خيلي خراب بود. در اولين بازي با بحرين موقعيتهاي گل زيادي داشتيم، در بازي با كويت 2 گل زديم ولي خيلي بهتر از اين ميتوانستيم گل بزنيم به زامبيا 3 گل زديم و باز هم ميتوانستيم گلزني كنيم. در مجموع با خط حمله مشكلي نداشتيم و پيشرفت خوبي داشتهايم.
اين سيستم را بهوجود آوردهايم كه فقط به نوك حمله نگاه نكنيم بلكه هافبكها هم كمي خطرناكتر شوند. بزرگترين مشكلي كه داريم اين است كه اشتباهات كوچك بسياري انجام ميدهيم، در بازي با كويت اشتباه كوچكي باعث شد كه تيم كويت به ما گل بزند و همين گل روحيه آنها را تقويت كرد. در مقابل زامبيا، بازي دست ما بود اما دفاع ما بر اثر يك اشتباه كوچك يك پاس اشتباه داد كه به مهاجم زامبيايي رسيد.
درواقع اشتباهات كوچك هستند كه بايد اصلاح شوند و من مطمئنم كه به مرور زمان وقتي كه بين بازيكنان هماهنگي بهوجود بيايد اين اشتباهات برطرف ميشوند. از نظر من، در خط حمله كمبودي نداريم چرا كه امكانات زيادي براي گل زدن داشتهايم. نظري كه شما ابراز كرديد و ممكن است درست باشد اين است كه ما در خط حمله كسي را مثل آقاي دايي يا آقاي هاشميان نداريم كه بتوانند با سانترهاي بلند، استپ سينه يا هد شرايط گلزني را فراهم كنند، ولي ما اين مشكل را ميتوانيم با سيستم پاسهاي كوتاه و زميني حل كنيم.
* شما چقدر به نسل جديد بازيكنان تيم ملي اميدوار هستيد؟ بهنظر شما مشكلات خط حمله ما با ميلاد حل ميشود يا مجيد غلامنژاد در گوشهها مؤثر خواهد بود؟ يا با احسان كه گفته ميشود آتيه فوتبال ايران است، چه تغييراتي در تيم بهوجود خواهد آمد؟
يك مثال ميزنم. در مورد بازي ما با زامبيا، افرادي كه هيچ شناختي از اين تيم نداشتند در مورد بازي نظر ميدادند، در جدول جهاني فيفا، زامبيا تقريبا بعد از ما قرار دارد. اين تيم بهتر از آفريقايجنوبي و حتي 20 رتبه بهتر از امارات و 40 رتبه بهتر از كويت و سوريه است. 12 بازيكن اين تيم در ليگهاي اروپايي بازي ميكنند. 3 گلي كه زديم را در نظر نميگيريم ولي غيراز آنها 6-5 موقعيت مسلم گلزني داشتيم، بنابراين تيم ما در خط حمله مشكلي ندارد. مردم بايد طرز تفكرشان را كمي تغيير دهند.
مسئله ما فقط خط حمله نيست، ما بايد ببينيم تيم ما در چه جاهايي ميتواند خطرناك باشد؟ بازيهاي جهاني را كه ميبينيم، متوجه ميشويم اكثر تيمها با يك حمله بازي ميكنند. فوتبال مدرن به اين نتيجه رسيده كه خط هافبك ميتواند خيلي خطرناك باشد و ما اميدواريم كه در آينده تيم ما در همه زمينهها بتواند خطرناك باشد.
تاريخ درج: 23 خرداد 1387 ساعت 13:03 تاريخ تاييد: 23 خرداد 1387 ساعت 13:16 تاريخ به روز رساني: 23 خرداد 1387 ساعت 13:16
پنجشنبه 23 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 440]
-
گوناگون
پربازدیدترینها