واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - امیرحسین علمالهدی یادش بخیر دهه 60 هجری شمسی را که مملو بود از رایحه مهربانی و اخلاق. همه سعی داشتند در کار خیر از یکدیگر سبقت بگیرند و سریعتر و در خفا به همنوعان خود یاری برسانند. یادش بخیر فیلمهای سینمایی این دهه را که همچنان بوی تازگی میدهند و بعد از دو دهه گویا قرنها با تولیدات فعلی سینما فاصله دارند و از آنان فرسنگها جلوترند. سینماهای آن موقع هم مملو بود از مردم و عاشقان سینما و امید بود و سرزندگی و قرار نبود کسی، کسی دیگر را حذف کند و حال سینماهای خالی و همه در حال حذف همدیگر! قرار نبود برای همدیگر شاخ و شانه بکشیم و به هم بد و بیراه بگوییم و دم از اخلاق بزنیم و بیاخلاقی کنیم! نمیخواستیم برادر دینیمان را برنجانیم و معتقد بودیم حفظ آبروی برادر دینیمان از حفظ کعبه اولی است! فضایی بود که فرصتطلبان نمیتوانستند معرکه بگیرند و مثل حالا، دم از اتحاد بزنند و در خفا اخلاق را ذبح کنند! سرخوش بودیم و به دنبال جامعهای ایدهآل و پاک از همه پلشتیها و ناجوانمردیها! فکر میکردیم سیاست باید در خدمت دین باشد و دین راه و رسم زندگی را یاد دهد و با استفاده از سیاست، منویات حکمرانی را با حفظ کرامات انسانی پاس بداریم! نمیدانم چی شد که بعد از دو دهه از آن زمان هر روز متوجه پیشروی بیشتر بیاخلاقی در جامعه میشویم! نگاهی به گفتمان حاکم بر سیاسیون بیاندازیم متوجه عمق فاجعه میشویم و فاجعه آمیزتر زمانی است که دیالوگ اهل فرهنگ نیز شبیه سیاسیون میشود! بخشی از حاکمان فرهنگ کشور برای حفظ فرهنگ سیاسی خود حاضرند بچههای نظام را به خودی و غیرخودی تقسیم کنند و برای این امر هر روز در حال کوچکتر کردن دایره خودیها باشند و گویا رسالتی دارند برای همپیمانی با ریا و تزویر و مظلومتر شدن قوه اندیشه فرهنگی نظام! در برهه حساس کنونی جامعه که باید به فکر جذب حداکثری باشند مدام شاهد دفع حداکثری هستیم و جالبتر اینکه فکر میکنند با این روش میتوانند افکار عمومی را با خود همراه سازند! غافل از اینکه افکار عمومی مدتهاست برداشتهای خود را دارند و فرق دوغ و دوشاب را بهتر از همه میدانند. قدرت را اسباب خدمت میدانستیم و هم اکنون ابزار تسویه حسابهای سیاسی! اسب قدرت را میخواستیم زین کنیم و برای خلق کاری کنیم و در نهایت شدیم مرکب قدرت! عدالت را در مرام علی (ع) خواندیم و در عمل به معاویه اقتدا کردیم! میانهروی را کنار گذاشتیم و به تندروی عادت کردیم و برای دنیامان آخرت را نیز فدا کردیم و شدیم خسر الدنیا و آلاخره ... از گنجینه نهج البلاغه امام علی (ع) باید یادی کرد که در این وانفسای بیاخلاقی بهترین نقشه راه است، میفرماید: خدای سبحان بر این امت، منت نهاد، الفت و اتحاد را میان آنان پدید آورد تا در سایه آن، زندگی کنند و بدان پناهنده باشند. و چه خوش سروده است صائب تبریزی: یاد ایامی که باهم آشنا بودیم ما / هم خیال و هم صفیر و هم نوا بودیم ما، معنی یک بیت بودیم از طریق اتحاد / چون دو مصرع گرچه در ظاهر جدا بودیم ما، بودیم دایم چون زبان خامه حرف ما یکی / گرچه پیش چشم صورت بین دو تا بودیم ما، چون دو برگ سبز کز یک دانه سر بیرون کند / یک دل و یک روی در نشو و نما بودیم ما، دوری منزل حجاب اتحاد ما نبود / داشتیم از هم خبر در هر کجا بودیم ما، چاره جویان را نمیدادیم صائب دردسر / دردهای کهنه هم را دوا بودیم ما. 54143
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 288]