واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سال در نزد ايرانيان از زماني نسبتا كهن به چهار فصل سه ماهه تقسيم شده و همان طور كه ابوريحان بيروني در آثارالباقيه آورده است آغاز سال ايراني از زمان خلقت انسان ( يعني ابتداي هزاره هفتم از تاريخ عالم) روز هرمز از ماه فروردين بود.انسان، از نخستين ادوار زندگي اجتماعي، متوجه بازگشت و تكرار برخي از رويدادهاي طبيعي، يعني تكرار فصول شد. نياز به محاسبه در دوران كشاورزي ، يعني نياز به دانستن زمان كاشت و برداشت، فصل بندي ها و تقويم دهقاني و زراعي را به وجود آورد. نخستين محاسبه فصل ها، بي گمان در همه جوامع با گردش ماه كه تغيير آن آسانتر ديده مي شد صورت گرفت. و بالاخره در نتيجه نارسايي ها و ناهماهنگي هايي كه تقويم قمري، با تقويم دهقاني داشت، محاسبه و تنظيم تقويم بر اساس گردش خورشيد صورت پذيرفت. سال در نزد ايرانيان از زماني نسبتا كهن به چهار فصل سه ماهه تقسيم شده و همان طور كه ابوريحان بيروني در آثارالباقيه آورده است آغاز سال ايراني از زمان خلقت انسان ( يعني ابتداي هزاره هفتم از تاريخ عالم) روز هرمز از ماه فروردين بود، وقتي كه آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربيعي ، و طالع سرطان بود. پيدايش جشن نوروز جشن نوروز را به نخستين پادشاهان نسبت مي دهند. شاعران و نويسندگان قرن چهارم و پنجم هجري چون فردوسي، عنصري، بيروني، طبري و بسياري ديگر كه منبع تاريخي و اسطوره اي آنان بي گمان ادبيات پيش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهي جمشيد مي دانند. در خور يادآوري است كه جشن نوروز پيش از جمشيد نيز برگزار مي شده و ابوريحان نيز با آن كه جشن را به جمشيد منسوب مي كند يادآور مي شود كه : «آن روز كه روز تازه اي بود جمشيد عيد گرفت؛ اگر چه پيش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود». روايت هاي اسلامي درباره نوروز آورده اند كه در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامي سيمين كه پر از حلوا بود براي پيغمبر هديه آوردند و آن حضرت پرسيد كه اين چيست؟ گفتند كه امروز نوروز است. پرسيد كه نوروز چيست؟ گفتند عيد بزرگ ايرانيان. فرمود: آري، در اين روز بود كه خداوند عسكره را زنده كرد. پرسيدند عسكره چيست؟ فرمود عسكره هزاران مردمي بودند كه از ترس مرگ ترك ديار كرده و سر به بيابان نهادند و خداوند به آنان گفت بميريد و مردند. سپس آنان را زنده كرد وابرها را فرمود كه به آنان ببارند از اين روست كه پاشيدن آب در اين روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول كرد و جام را ميان اصحاب خود قسمت كرده و گفت كاش هر روزي بر ما نوروز بود. و نيز حديثي است از معلي بن خنيس كه گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدم گفت آيا اين روز را مي شناسي؟ گفتم اين روزي است كه ايرانيان آن را بزرگ مي دارند و به يكديگر هديه مي دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند كه اين بزرگداشت نوروز به علت امري كهن است كه برايت بازگو مي كنم تا آن را دريابي. پس گفت: اي معلي ، روز نوروز روزي است كه خداوند از بندگان خود پيمان گرفت كه او را بپرستند و او را شريك و انبازي نگيرند و به پيامبران و راهنمايان او بگروند. همان روزي است كه آفتاب در آن طلوع كرد و بادها وزيدن گرفت و زمين در آن شكوفا و درخشان شد. همان روزي است كه كشتي نوح در كوه آرام گرفت. همان روزي است كه پيامبر خدا، امير المومنين علي (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت هاي قريش را از كعبه به زير افكند. چنان كه ابراهيم نيز اين كار را كرد. همان روزي است كه خداوند به ياران خود فرمود تا با علي (ع) به عنوان امير المومنين بيعت كنند. همان روزي است كه قائم آل محمد (ص) و اولياي امر در آن ظهور مي كنند و همان روزي است كه قائم بر دجال پيروز مي شود و او را در كنار كوفه بر دار مي كشد و هيچ نوروزي نيست كه ما در آن متوقع گشايش و فرجي نباشيم، زيرا نوروز از روزهاي ما و شيعيان ماست. جشن نوروز جشن نوروز دست كم يك يا دو هفته ادامه دارد. ابوريحان بيروني مدت برگزاري جشن نوروز را پس از جمشيد يك ماه مي نويسد: « چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهاي اين ماه را عيد گرفتند. عيدها را شش بخش نمودند: 5 روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، 5 روز دوم را به اشراف، 5 روز سوم را به خادمان و كاركنان پادشاهي، 5 روز چهارم را به نديمان و درباريان ، 5 روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم را به برزگران. ولي برگزاري مراسم نوروزي امروز، دست كم از پنجه و «چهارشنبه آخر سال» آغاز مي شود و در «سيزده بدر» پايان مي پذيرد. ازآداب و رسوم كهن پيش از نوروز بايد از پنجه، چهارشنبه سوري و خانه تكاني ياد كرد. پنجه (خمسه مسترقه) بنابر سالنماي كهن ايران هر يك از 12 ماه سال 30 روز است و پنج روز باقيمانده سال را پنجه، پنجك، يا خمسه مسترقه، گويند. اين پنج روز را خمسه مسترقه نامند از آن جهت كه در هيچ يك از ماه ها حساب نمي شود. مراسم پنجه تا سال 1304 ، كه تقويم رسمي شش ماه اول سال را سي و يك روز قرارداد، برگزار مي شد. مير نوروزي از جمله آيين هاي اين جشن 5 روزه، كه در شمار روزهاي سال و ماه و كار نبود، براي شوخي و سرگرمي حاكم و اميري انتخاب مي كردند كه رفتار و دستورهايش خنده آور بود و در پايان جشن از ترس آزار مردمان فرار مي كرد. ابوريحان از مردي بي ريش ياد مي كند كه با جامه و آرايشي شگفت انگيز و خنده آور در نخستين روز بهار مردم را سرگرم مي كرد و چيزي مي گرفت. و هم اوست كه حافظ به عنوان « ميرنوروزي» دوران حكومتش را « بيش از 5 روز» نمي داند. از برگزاري رسم مير نوروزي، تا لااقل 70 سال پيش آگاهي داريم. بي گمان كساني را كه در روزهاي نخست فروردين، با لباس هاي قرمز رنگ و صورت سياه شده در كوچه و گذر وخيابان مي بينيم كه با دايره زدن و خواندن و رقصيدن مردم را سرگرم مي كنند و پولي مي گيرند بازمانده شوخي ها و سرگرمي هاي انتخاب «مير نوروزي» و «حاكم پنج روزه » است كه تنها در روزهاي جشن نوروزي ديده مي شوند و آنان در شعرهاي خود مي گويند: «حاجي فيروزه، عيد نوروزه، سالي چند روزه». /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]