واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نامه تفکر برانگیز شهید علم الهدی به خواهرش شهيدحسين علم الهدي در نامه اي به خواهرش در سال 56 با بياني زيبا حديث پر محتوي پيامبر اعظم را بررسي نموده است ؛ "الناس نيام اذا ماتوا انتبهوا" قسمت هايي از نامه شهيدحسين علم الهدي به خواهرش در سال 56 را اين جا آوردم ، نامه اي که خيلي تفکر برانگيزه اگه دوست داشتيد کل نامه از اينجا بخونيد: شاندل Shandel متفکر بزرگ اروپاي قرن بيستم در مورد چگونگي زندگي انسان در قرن بيستم ميگويد : «انسان اين عصر زندگي را وقف تهيه وسايل زندگي ميکند» ما زندگي را در رنج ميگذرانيم تا راحتي و آرامش ايجاد کنيم، تمامي عمر ميرويم به اين اميد که لحظاتي بنشينيم، تمام عمر زحمت ميکشيم تا استراحت کنيم و البته عمر ميگذرد و راحتي و آسايش و نشستن و آرامش را لمس نميکنيم و نمييابيم. زيرا مرتباً از طريق اجتماع به ما نيازهاي جديد تلقين ميشود. نيازهاي کاذب و مصنوعي که دائماً در آدم بوجود ميآورند بوسيله تبليغات است تلويزيون را روشن ميکنيد و بعد از دو ساعت خاموش ميکنيد به خودتان نگاه ميکنيد، ميبينيد هفت هشت احتياج خريد تازه بوجود آمده که قبلاً لازم نداشتيد، قبلاً مثلاً با خاکستر ديگ را ميشستيد امروز حتماً بايد پودر... بخريد. بوردا ميخريد زن روز ميخريد نگاه ميکنيد در فکر تهيه لباسها و مدلهاي آن ميافتيد استعمار فرهنگي و فرهنگ زدايي از طريق تقليد تشبه رقابت مصرفهاي مصنوعي و سمبليک و جلب توجه است و اينجاست که به سخن عميق محمد(ص) که من يتشبه يقوم فهو منه که از کلمه شبيه استفاده شده (پي ميبريم) اگر زندگيمان مثل اروپاييها شد اگر وضع لباسهامان مثل مدلهاي ارائه داده شده زن روز و بوردا و خانم... شد خود نيز از نظر خصوصيات انساني و درک و انتخاب راه به سوي او شدن ميل کردهايم. ما ميبينيم (همراه با درد) که تمام فلسفهها و مذهبها و ايدهآلها و عشقها و خواستهها و... خلاصه شده در اين : اصالت مال زندگي مادي است بنابراين وقتي زندگي مادي اصالت دارد هدف رفاه است پس براي چه بايد کار کرد؟ براي ساختن وسايل آسايش زندگي آيا قرباني شدن آسايش زندگي براي چه؟ براي تکامل؟ براي تعالي؟ براي رفتن به حقيقت؟ براي رسيدن به ايدهآلهاي مقدس انساني؟ براي تقرب و نزديکي به بهترين دوست و يار، او (الله)؟ نه براي بدست آوردن وسايل آسايش زندگي. زيستن براي مصرف، مصرف براي زيستن درست همانگونه ميانديشيم و همانگونه انتخاب ميکنيم که فرهنگ مادي بورژوازي غرب به ما تحميل کرده و معيار ارزشهامان بستهبندي شده از غرب ميآيد، اما خود نميدانيم و نميفهميم و خيال ميکنيم که انديشه و فکرمان اسلامي است در صورتيکه انديشهاي که قرآن به ما ميخواهد بدهد درست عکس آن است و با آن در تضاد کامل است. خواهش ميکنم اين جمله را با دقت بخوان و فکر کن تا عظمت آن را درک کني الناس نيام اذا ماتوا انتبهوا (مردم خوابند وقتي که مردند متنبه ميشوند، بيدار ميشوند مردم خوابند 1. خواب معمولاً در شب است و از خصوصيات شب تاريکي و سياهي و ظلمات است. 2. کسي که خواب است از وقايعي که در اطرافش اتفاق ميافتد بي خبر است. 3. کسي که خواب است از خود نيز بي خبر است. 4. اگر دشمني داشته باشد به سادگي ميتواند او را از بين ببرد يا در دام بيندازد. 5. هنگامي که خورشيد که مظهر نور است و روشنايي، طلوع کرد انسان از خواب بيدار ميشود. 6. کلمه ناس بکار رفته به معناي توده مردم. 7. چه کسي متنبه ميشود، بيزار ميشود، پشيمان ميشود، بعد از آنکه بيدار شد؟ کسي که ميفهمد استعدادها و نيروهاي بسيار در وجود داشته سرمايههاي عظيمي خدا به او عطا کرده و آنها را راکد در عالم خواب و ناآگاهي قرار داده همانند آب راکدي که ميگندد و بوي بد ميدهد. و در ثاني کار از کار گذشته و مرگ فرا رسيده و راه بازگشتي نيست. زين للذين کفروا الحيوه الدنيا و يسخرون من الذين آمنوا والذين اتقوا فوقهم يوم القيامه. کسانيکه کفر ورزيدند و حيات دنيا براي آنان زينت داده شده، ايمان آورندگان را مسخره ميکنند. ولي کسانيکه تقوي پيشه کردند روز قيامت و حيات اخروي برايشان بسيار برتر و مهمتر است /1001
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 372]