محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846266401
اختلاف سليقه؛ آري تفرقه؛ هرگز
واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: اختلاف سليقه؛ آري تفرقه؛ هرگز
تدوين : محمد هاشمي تروجنيتأثيرات مخرّب گروه گرايي در ثبات كشور از تفرقات، از اين افتراقها، پرهيز كنيد. من همه را دارم مي گويم، من خطابم به هر جا]ست كه [برسد صدايم. معنا ندارد امروز در يك مملكتي كه فتحش نيمه كاره است، احزاب مختلف بگذارند استقرار پيدا بكند، بعد هر كاري مي خواهند بكنند. بگذارند ما درست مستقر بشويم، اقتصادمان درست بشود، زراعتمان درست بشود، لااقل دستمان دراز نباشد براي ديگران كه گندم بده، جو بده، چه بده! همه چيزمان را از ديگران بگيريم. بگذاريد اينها يك قدري درست بشود. اگر شما خدا را مي شناسيد، براي خاطر خدا، اگر شما ملت را دوست داريد، براي خاطر ملت، اگر كشورتان را مي خواهيد، براي خاطر كشور. بازي نخوريد از اين يك مشتي كه دارند كاري مي كنند كه همه چيز ما به باد برود. تا مي توانستند نمي گذاشتند كسي زراعت درست بكند؛ بعدش نمي گذاشتند كسي زراعتش را بردارد، حالا كه برداشت كرده اند آتش مي زنند! اينها دلشان براي ملت سوخته؟ ارزاق يك ملتي را اين طور دارند به باد مي دهند، آن وقت مي گويند كه ما »ملي« هستيم! ما با ملت آشنا هستيم. نيست مطلب اين طور، بازي نخورند اين جوانهاي عزيز ما اينهايي كه قصدشان است كه خدمت بكنند، لكن راه را نمي دانند. دست بردارند اينها از اين متفرق شدن و گروه گروهدرست كردن.(79) 16.4.58 ¤¤¤ زيان هاي گروه گرايي براي پيروزي نهضت آنچه اينجانب را نگران مي دارد آن است كه ملت ما چون لشكر فاتحي است كه پس از فتح مغرور شود و از داخل رو به پوسيدگي و تشتت گذارد و حريف ما چون لشكر شكست خورده اي است كه با حساب و توطئه مشغول به انسجام و بسيج قواست. درست به عكس آنچه قبل از پيروزي بود و عاقبت اين امر تكان دهنده است. من از تمام قشرهاي مذهبي و ملي و اسلام دوست و ملت و كشور خواه اكيداً و با تواضع مي خواهم كه به انسجام قبل از پيروزي برگردند، و از تفرق و گروه گروه شدن در اين موقع حساس بپرهيزند؛ كه اين تفرقه ها به منزله انتحار است و ممكن است خداي نخواسته نهضت را به عقب براند.(80) 18.4.58 ¤¤¤ منافات گروه گرايي با خدمت به مردم امروز روزي است كه كلمه «وحدت» براي ما فايده ندارد؛ عمل وحدت لازم است. من هم هي مي گويم وحدت،] اما[ اگر بنا باشد كه من مخالفت كنم با ديگران، يك كلمه اي است؛ يك ريايي است و بيشتر نيست. فكر اين مطلب را بكنيد، خودتان بنشينيد فكر بكنيد. ]با[ رفقاي ديگر، آنهايي كه اعتقادشان اين است كه مي خواهند خدمت بكنند به كشور، اعتقادشان اين است كه مي خواهند خدمت بكنند به اين ملت، با آنها تفاهم بكنيد؛ بگوييد اگر خدمت مي خواهيد بكنيد، چرا گروه گروه مي شويد؟ همه خدمت بكنيد. گروه گروه شدن معنايش اين است كه من مي خواهم براي خودم بك شم؛ آن مي خواهد براي خودش بكشد و اظهار وجودمي كند. آقا، ما نمي توانيم در مقابل اسلام اظهار وجود بكنيم. اشتباه است اين! جز اين معني كه يك تشتّتي پيدا بشود و يك اختلافاتي پيدا بشود و يك - عرض مي كنم كه - تأخيري نهضت را عقب بيندازد. شما خيال نكنيد اين پيش نمي رود، پيش مي رود ان شاءاللّه. لكن عقب مي رود با اختلافاتي كه پيدا بشود و اشخاص روشنفكر، اشخاص صاحب قلم، اشخاص صاحب اطلاع و فكر، اينها آدم بعضيشان را مي بيند كه قلمها را برمي دارند هر چه دلشان مي خواهد مي نويسند، و موجب تشتت مي شوند. همين هم كه مي گويند وحدت، وحدت، وحدت، همينها وقتي كه قلم دستشان مي گيرند و مطلب مي نويسند، يك وقت ديديم كه حمله كردند به يك مسئله اي از مسائل كه مردم به آن مسئله علاقه مند هستند و ايجاد اختلاف مي كنند. چرا بايد اين طور باشد؟! اگر اينها واقعاً راست مي گويند كه ما مملكت را مي خواهيم، ملت را مي خواهيم، استقلال را مي خواهيم، چرا بايد اين طور باشد كه قلمهايشان برخلاف مسائلي است كه ادعا مي كنند؟! اول كلام مي گويند بايد اين مملكت با هم متحد باشد، آخر كلامشان مي بينيد كه يك كلمه اي گفته است كه اسباب تشتت مي شود!(81) 31.4.58 ¤¤¤ احزاب متعدد عامل اختلاف مردم با آسوده خاطر بودن مشغول زراعت بشوند. فردا اگر خداي نخواسته جلو گرفتند، ما محتاج بشويم به خارج. اگر محتاج شديم به خارج، همه مسائل برمي گردد. شكم گرسنه مي گويند ايمان ندارد. اگر خداي نخواسته اينها همچو كردند كه ما احتياج پيدا كرديم كه گندم بدهد، اين احتياج اسباب اين مي شود كه ما وابستگي سياسي هم پيدا كنيم، وابستگي فرهنگي هم پيدا كنيم، وابستگي نظامي هم پيدا كنيم، و همه چيزمان از دست برود. در يك همچو حالي نبايد اختلافات را دامن زد. نبايد آن بگويد من حزب كذا، آن بگويد من حزب كذا. نبايد اين قدر حزبها پيدا بشود. دويست تا حزب پيدا بشود. اين قدر جمعيتها پيدا بشود. بايد همه شان با هم مجتمع براي نجات يك كشوري كه همه در آن مي خواهند زندگي بكنند.(82) 3.10.58 ¤¤¤ احتراز احزاب از ايجاد اختلاف ما امروز در حال جنگ هستيم؛ در حال جنگ با ابرقدرتها هستيم. چنانچه ما كه در حال جنگ هستيم و دشمنهاي ما مي خواهند ملت ما را به اسارت بكشند و تمام سران را از بين ببرند، بايد اين ملت با هم اجتماع كنند و همان وحدتي كه در اول انقلاب بود، و نتيجه بزرگ آن را ديديد، باز هم حفظ كنند. اين طور نباشد كه گروههاي مختلف، احزاب مختلف، و اشخاص مختلف، در يك موقعي كه ما همه احتياج به وحدت كلمه داريم، اختلاف ايجاد كنند؛ تشنج ايجاد كنند. البته آنهايي كه مي خواهند اين نهضت و اين انقلاب را از بين ببرند و كشور ما رامي خواهند به حال زمان طاغوت برگردانند آن كنار نشستند، و اشخاص را كه در داخل هستند وادار به عملهايي و نوشته هايي و گفتاري مي كنند كه در اين انقلاب اختلاف واقع بشود و ملت ما و ملت بزرگ ما، طايفه هاي مختلف بشوند؛ يك طايفه به اسم يك گروه تظاهر كنند، و يك طايفه به اسم يك گروه ديگر. اين از اموري است كه القا شده است به اشخاص يا گروهها و شايد خودشان هم مطّلع نيستند.(83) 15.11.59 احتراز از گروه گرايي من از همه ارگانهاي دولتي و ملي و همه گروهها مي خواهم كه از گروه گرايي و دسته بندي و فرصت طلبي و هواهاي نفساني احتراز كنند و خود را در راه خدمت به ملت و خلق مستضعف قرار دهند، و از راهي كه ملت مي رود منحرف نشوند، و خداوند عالم را حاضر و ناظر ببينند و از اختلاف و نفاق دست بردارند و مصالح كشور را بر مصلحت خويش مقدم دارند.(84) 26.3.59 ¤¤¤ اختلاف رأي و سليقه در جامعه خطر اختلافات ميان گروههاي متعهد اسلامي يك رشته ديگري كه باز - في الجمله - به من اطلاع دادند، بعضي اختلافاتي است كه بين گروههاي متعهد است، گروههايي كه متعهد به اسلام هستند، خدمتگزار به اسلام هستند. در بعضي از بلاد، همين گروه ها با بعض گروههاي ديگري كه آنها هم متعهد به اسلام و خدمتگزار هستند، ايجاد اختلاف دارند مي كنند. من به اين گروهها، هر جا هركس هست، تمام گروهها، اين تنبه را مي دهم كه توجه داشته باشيد كه دست جنايتكار خارجيها از هر راهي مي خواهند اختلاف ايجاد كنند. اگر شما براي اسلام مي خواهيد خدمت بكنيد، همه با هم يك صدا باشيد تا بتوانيد خدمت بكنيد. اگر هر كدام بخواهيد يك صداي علي حده داشته باشيد و يك بساط علي حده اي داشته باشيد، آن هم با هم به خلاف برخيزيد، اختلاف با هم بكنيد، مطمئن باشيد كه اين اختلاف بين گروههاي متعهد با اينكه حسن نيت دارند، به جايي مي رسد كه يك وقت - خداي نخواسته - بين دو گروه متعهد در سرتاسر كشور مخالفت بيفتد و يك وقت منتهي بشود به جنگ مسلحانه و دشمنهاي شما از خدا مي خواهند كه بين شما يك همچو چيزهايي واقع بشود. و من البته اطمينان دارم كه شما هوشيارتر از اين هستيد كه يك همچو مسائلي پيدا بشود، لكن من تذكر را لازم مي دانم كه بدهم. تمام اموري كه از او بوي نفاق و بوي اختلاف مي آيد بايد كنار گذاشت.(85) 25.8.60 ¤¤¤ طبيعي بودن اختلاف سليقه در جامعه البته دو تفكر هست، بايد هم باشد. دو رأي هست، بايد هم باشد. سليقه هاي مختلف بايد باشد، لكن سليقه هاي مختلف اسباب اين نمي شود كه انسان باهم خوب نباشد. من عرض كردم مثل طلبه ها كه با هم مباحثه مي كنند، آن وقتي كه مباحثه مي كردند جار و جنجال جوري بود كه انسان خيال مي كرد دشمن هم هستند، وقتي مباحثه تمام مي شد مي نشستند به دوستي كردن و انس. اگر در يك ملتي اختلاف سليقه نباشد، اين ناقص است. اگر در يك مجلسي اختلاف نباشد، اين مجلس ناقصي است. اختلاف بايد باشد، اختلاف سليقه، اختلاف رأي، مباحثه، جار و جنجال اينها بايد باشد، لكن نتيجه اين نباشد كه ما دو دسته، بشويم دشمن هم. بايد دو دسته باشيم در عين حالي كه اختلاف داريم، دوست هم باشيم.(86) 27.2.67 ¤¤¤ طبيعي بودن اختلافات سياسي دو جناح روحاني كشور در حكومت اسلامي هميشه بايد باب اجتهاد باز باشد و طبيعت انقلاب و نظام همواره اقتضا مي كند كه نظرات اجتهادي - فقهي در زمينه هاي مختلف ولو مخالف با يكديگر آزادانه عرضه شود و كسي توان و حق جلوگيري از آن را ندارد ولي مهم شناخت درست حكومت و جامعه است كه براساس آن نظام اسلامي بتواند به نفع مسلمانان برنامه ريزي كند كه وحدت رويّه و عمل ضروري است و همين جا است كه اجتهاد مصطلح در حوزه ها كافي نمي باشد بلكه يك فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه ها هم باشد ولي نتواند مصلحت جامعه را تشخيص دهد و يا نتواند افراد صالح و مفيد را از افراد ناصالح تشخيص دهد و به طور كلي در زمينه اجتماعي و سياسي فاقد بينش صحيح و قدرت تصميم گيري باشد، اين فرد در مسائل اجتماعي و حكومتي مجتهد نيست و نمي تواند زمام جامعه را به دست گيرد. اما شما بايد توجه داشته باشيد تا زماني كه اختلاف و موضعگيريها در حريم مسائل مذكور است، تهديدي متوجه انقلاب نيست. اختلاف اگر زيربنايي و اصولي شد، موجب سستي نظام مي شود و اين مسئله روشن است كه بين افراد و جناحهاي موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفاً سياسي است ولو اينكه شكل عقيدتي به آن داده شود، چرا كه همه در اصول با هم مشتركند و به همين خاطر است كه من آنان را تأييد مي نمايم. آنها نسبت به اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند و دلشان براي كشور و مردم مي سوزد و هر كدام براي رشد اسلام و خدمت به مسلمين طرح و نظري دارند كه به عقيده خود موجب رستگاري است. اكثريت قاطع هر دو جريان مي خواهند كشورشان مستقل باشد، هر دو مي خواهند سيطره و شرّ زالوصفتان وابسته به دولت و بازار و خيابان را از سر مردم كم كنند. هر دو مي خواهند كارمندان شريف و كارگران و كشاورزان متدين و كسبه صادق بازار و خيابان، زندگي پاك و سالمي داشته باشند. هر دو مي خواهند دزدي و ارتشا در دستگاههاي دولتي و خصوصي نباشد، هر دو مي خواهند ايران اسلامي از نظر اقتصادي به صورتي رشد نمايد كه بازارهاي جهان را از آن خود كند، هر دو مي خواهند اوضاع فرهنگي و علمي ايران به گونه اي باشد كه دانشجويان و محققان از تمام جهان به سوي مراكز تربيتي و علمي و هنري ايران هجوم آورند، هر دو مي خواهند اسلام قدرت بزرگ جهان گردد. پس اختلاف بر سر چيست؟ اختلاف بر سر اين است كه هر دو عقيده شان است كه راه خود باعث رسيدن به اينهمه است. ولي هر دو بايد كاملاً متوجه باشند كه موضعگيريها بايد به گونه اي باشد كه در عين حفظ اصول اسلام براي هميشه تاريخ، حافظ خشم و كينه انقلابي خود و مردم عليه سرمايه داري غرب و در رأس آن امريكاي جهانخوار و كمونيسم و سوسياليزم بين الملل و در رأس آن شوروي متجاوز باشند. هر دو جريان بايد با تمام وجود تلاش كنند كه ذره اي از سياست «نه شرقي و نه غربي جمهوري اسلامي» عدول نشود كه اگر ذره اي از آن عدول شود، آن را با شمشير عدالت اسلامي راست كنند. هر دو گروه بايد توجه كنند كه دشمنان بزرگ مشترك دارند كه به هيچ يك از آن دو جريان رحم نمي كند. دو جريان با كمال دوستي مراقب امريكاي جهانخوار و شوروي خائن به امت اسلامي باشند. هر دو جريان بايد مردم را هوشيار كنند كه درست است كه امريكاي حيله گر دشمن شماره يك آنها است ولي فرزندان عزيز آنان زير بمب و موشك شوروي شهيد گشته اند. هر دو جريان از حيله گريهاي اين دو ديو استعمارگر غافل نشوند و بدانند كه امريكا و شوروي به خون اسلام و استقلالشان تشنه اند. خداوندا! تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جريان بگويم گفتم، حال خود دانند. البته يك چيز مهم ديگر هم ممكن است موجب اختلاف گردد - كه همه بايد از شر آن به خدا پناه ببريم - كه آن حب نفس است كه اين ديگر اين جريان و آن جريان نمي شناسد. رئيس جمهور و رئيس مجلس و نخست وزير، وكيل، وزير و قاضي و شورايعالي قضايي و شوراي نگهبان، سازمان تبليغات و دفتر تبليغات، نظامي و غير نظامي، روحاني و غير روحاني، دانشجو، غير دانشجو، زن و مرد نمي شناسد و تنها يك راه براي مبارزه با آن وجود دارد و آن رياضت است، بگذريم. اگر آقايان از اين ديدگاه كه همه مي خواهند نظام و اسلام را پشتيباني كنند به مسائل بنگرند، بسياري از معظلات و حيرتها برطرف مي گردد ولي اين بدان معنا نيست كه همه افراد تابع محض يك جريان باشند. با اين ديد گفته ام كه انتقاد سازنده معنايش مخالفت نبوده و تشكل جديد مفهومش اختلاف نيست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه مي شود. انتقاد اگر بحق باشد، موجب هدايت دو جريان مي شود. هيچ كس نبايد خود را مطلق و مبراي از انتقاد ببيند. البته انتقاد غير از برخورد خطي و جرياني است. اگر در اين نظام كسي يا گروهي خداي ناكرده بي جهت در فكر حذف يا تخريب ديگران برآيد و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پيش از آنكه به رقيب يا رقباي خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد كرده است. در هر حال يكي از كارهايي كه يقيناً رضايت خداوند متعال در آن است، تأليف قلوب و تلاش جهت زدودن كدورتها و نزديك ساختن مواضع خدمت به يكديگر است. بايد از واسطه هايي كه فقط كارشان القاي بدبيني نسبت به جناح مقابل است، پرهيز نمود. شما آنقدر دشمنان مشترك داريد كه بايد با همه توان در برابر آنان بايستيد، لكن اگر ديديد كسي از اصول تخطي مي كند، در برابرش قاطعانه بايستيد. البته مي دانيد كه دولت و مجلس و گردانندگان بالاي نظام هرگز اصول و داربستها را نشكسته اند و از آن عدول نكرده اند. براي من روشن است كه در نهاد هر دو جريان اعتقاد و عشق به خدا و خدمت به خلق نهفته است. با تبادل افكار و انديشه هاي سازنده مسير رقابتها را از آلودگي و انحراف و افراط و تفريط بايد پاك نمود. من باز سفارش مي كنم كشور ما در مرحله بازسازي و سازندگي به تفكر و به وحدت و برادري نياز دارد. خداوند به همه كساني كه دلشان براي احياي اسلام ناب محمدي - صلي اللّه عليه و آله و سلم - و نابودي اسلام امريكايي مي تپد، توفيق عنايت فرمايد و شما و همه را در كنف عنايت و حمايت خويش محافظت فرمايد و ان شاءاللّه از انصار اسلام و محرومين باشيد.(87) روح اللّه الموسوي الخميني 10.8.67 ¤¤¤ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــپانوشت ها:97 - سخنراني در جمع مردم و پاسداران حصارك كرج08- پيام به ملت ايران18- سخنراني در جمع اعضاي نهضت راديكال ايران28- سخنراني در جمع فرهنگيان محلات38- سخنراني در جمع اقشار مختلف مردم48-پيام به ملت ايران و پاسداران58- سخنراني در جمع مسئولان بنياد شهيد و...68- سخنراني در جمع مسئولان نظام اسلامي در روز عيدسعيد فطر78-نامه به آقاي محمدعلي انصاري
پنجشنبه 23 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]
-
گوناگون
پربازدیدترینها