بصیرت «فلسفی»

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

مرحوم فلسفی؛ اسفند 1335در کنار مرحوم آیت الله بروجری و چهلم شهید مطهری در مدرسه فیضیه هفته نامه «یالثارت» ارگان انصار حزب الله در شماره اخیر خود با حمایت از طرح امنیت اجتماعی، از رئیس جمهور بابت نامه خود به وزیر کشور انتقاد کرد. به گزارش گروه خبر، یا لثارات هم در یادداشت هفته خود به قلم محمد صادق کوشکی و هم در گزارشی که با برخی از نمایندگان مجلس گفت و گو کرده در مخالفت با دستور رئیس جمهور به وزارت کشور، از طرح امنیت اجتماعی حمایت کرده است. محمد صادق کوشکی که برای انصار حزب الله نامی آشناست، در یاد داشتی با عنوان«تعلیق به محال» صریحا احمدی نِژاد را مورد انتقاد قرار داده است و اطرافیان وی را فاقد صلاحیت لازم برای پیشبرد طرح امنیت اجتماعی دانسته است. وی با بیان بخش هایی از دستورات پنج گانه رئیس جمهور به وزیر کشور در خصوص طرح امنیت اجتماعی، نوشته است، شرایطی که رئیس جمهور برشمرده اند بسیار آرمانی و خوب است اما موکول کردن اجرای طرح امنیت اجتماعی به پیدا کردن و به کار گماردن افرادی با صفات مورد نظر رئیس جمهور در بهترین حالت تعلیق به محال تلقی می شود!( مثل اینکه فردی اجرای کاری را به رسیدن هفت شنبه موکول کند!) کوشکی در ادامه پرسیده است: خداوکیلی افراد منتخب رئیس جمهوری برای استانداری ها، کابینه و حوزه مشاوران ایشان واجد صفات فوق الذکر هستند؟ راستی ایشان برای انتخاب اطرافیانشان نهایت دقت را به کار بستند؟ اگر این گونه بوده است پس تعویض های پی در پی همکاران ایشان چه معنایی داشته است؟ گفتنی است احمدی نژاد در بیان ویژگی های افرادی که برای صیانت از حریم عمومی به کار گمارده می شوند در نامه خود به محصولی نوشته بود:" بایستی خود عامل و متخلق و حقیقتا پاک و دوستدار خلق خدا بوده و به مردم اعتماد داشته باشند. باید در انتخاب افرادی که می خواهند دیگران را به اخلاق والا توصیه کنند، نهایت دقت به عمل آید و پس از آموزش ها و تعلیمات درست بر مبنای اندیشه حقیقی اسلام به کار گیری شوند." این استاد دانشگاه در ادامه پرسیده است: آیا همین ماموران و مسئولانی که روزانه با هزاران ارباب رجوع سر و کار دارند"متخلق و عامل و حقیقتا پاک و دوستدار خلق خدا هستند"؟ اگر هستند پس فساد اداری و مافیا چیست و چه معنی می دهد؟ آیا رئیس جمهور برای اداره بانک ها، وزارت نفت، شرکت های دولتی...افرادی یافته اند که بر مبنای اندیشه حقیقی اسلامی به کار گیری شوند؟ اگر پاسخ مثبت نیست( که نیست) پس چرا چنین توقعی را از مجریان طرح امنیت اجتماعی دارند؟ وی همچنین افزوده است: وقتی دانشگاه های مملکت نتوانسته اند برای تدریس دروس اسلامی، افرادی که واجد حداقل صلاحیت ها باشند را جذب کنند آنگاه وزیر کشور برای اجرای طرح امنیت اجتماعی افرادی" عامل، متخلق، حقیقتا پاک و ..." را از کجا پیدا کند؟ ( شاید منظور رئیس جمهور چهره هایی نظیر دکتر مشایی، دکتر رحیمی، دکتر شمقدری، دکتر جوان فکر، دکتر زریبافان، فاطمه رجبی، دکتر محصولی و مهرداد جان خودمان باشد! اما با کمال تاسف این عزیزان آنقدر سرگرم خدمت رسانی و مهرورزی هستند که دیگر امکان استفاده از آنان در اجرای طرح امنیت اجتماعی وجود ندارد!) نویسنده یا لثارات در قسمت پایانی به ارتباط این دستور با انتخابات اشاره کرده و نوشته است: آقای احمدی نژاد! می توان حدس زد که متن فرمان 5 ماده ای به قلم کدامیک از مشاوران شما نوشته شده است! به نظر شما این فرمان در آستانه انتخابات چه معنا و مفهومی دارد! آیا در جلب قلوب مومنین موثر خواهد افتاد؟ آیا حامیان شما در انتخابات 84 را به آینده دلگرم خواهد کرد؟ برادر عزیر بهتر نیست در مواردی از این دست به جای پذیرش نظر دستیاران و مشاورانی که حال و روزشان برای همه مشهود است کار را به کاردان بسپارید و اگر تمایلی به دخالت مثبت ندارید از مشارکت منفی پرهیز کنید؟ نظر- اول اینکه، برخی نارضایتی‌ها از گشت‌های ارشاد است نه همه طرح امنیت اجتماعی. دوم اینکه، مقام معظم رهبری در بیانات اخیرشان مواجهه «هوشیارانه» با تهاجم فرهنگی را مورد تأکید قرار داده و فرمودند: «اين تهاجم فرهنگى كه بنده چند سال قبل گفتم، اين شبيخون فرهنگى كه انسان در بخشهاى مختلف علائم آن را مشاهده ميكرد و امروز هم انسان آن را در بخشهاى مختلفى مى‏بيند، به اين نيت است؛ با اين قصد است؛ انقلاب را از محتواى خود، از مضمون اسلامى و دينى خود، از روح انقلابى خود تهى كنند و جدا كنند. اين، از همان نقاط حساسى است كه هوشيارى مردم را مي‌طلبد». معظم‌له که گفتمان امروزشان «تقویت محتوای درونی انقلاب» است، در ادامه فرمودند: «وظيفه‏ى من، وظيفه‏ى شما اين است كه از محتواى انقلابى، از اصول با ارزشِ انقلاب دفاع كنيم و نگذاريم اين مبانى با ارزش و اين ارزشهاى والا ناديده گرفته بشود؛ اين وظيفه‏ى ماست». گذشته از اینکه طرح امنیت اجتماعی و خصوصا گشت‌های ارشاد، سوای زحمات ارزشمند مأمورین مخلص نیروی انتظامی در این مدت، چه اولویتی در دفاع از «محتوا»ی انقلاب دارد، دکتر احمدی‌نژاد نیز با شعار طرح امنیت اجتماعی و گشت‌های ارشاد روی کار نیامده که به یکباره خود را مواجه با تبعات کاری که نقشی در آن نداشته ببیند. ضمن آنکه ایشان از اختیارات قانونی خود استفاده نمود. رئیس شورای عالی امنیت ملی نمی‌خواهد طرح امنیت اجتماعی احیانا باعث ناامنی شود. با این وجود، فرمانده انتظامی تهران بزرگ اخیرا(پس از نامه احمدی‌نژاد) گفته است: با توجه به پایان گرفتن ماه محرم و صفر و آغاز برپایی مجالس عروسی پلیس مثل همیشه با خودروهای عروس و کاروانهای عروسی که قانون را رعایت نکرده و مخل نظم عمومی نیز بشوند برخورد خواهد کرد. چندی پیش نیز سردار روزبهانی از تشدید برخورد با کاروانهای عروسی که حجاب را منطبق بر قانون رعایت نکنند، خبر داده بود. سوم اینکه، عده‌ای هم که نامه دکتر احمدی‌نژاد را به خاطر در پیش بودن انتخابات ارزیابی می‌کنند، ببینند چند درصد کسانی که معمولا مورد مؤاخذه گشت‌ها قرار می‌گیرند، در انتخابات شرکت می‌کنند. میزان مشارکت در انتخابات اخیر تهران 10تا15درصد بوده است و با وضع امروز نیز معلوم نیست چه اندازه باشد. امروز نه تنها بعضی اشخاص سیاسی پایگاه اجتماعی چندانی ندارند، بلکه دگرگونی‌های ارتباطی، ساختارهای اجتماعی و - به تبع آن- اشکال مشارکت را نیز تحت تأثیر قرار داده است و یک جوان ممکن است نیم ساعت مشارکت در یک گئده اینترنتی را به نیم ساعت حضور در پای صندوق رأی ترجیح دهد.(کسانی که در آینده‌پژوهی مسائل اجتماعی کار می‌کنند، برای اعتیاد به اینترنت و معتادان آن برنامه‌ریزی کنند) آقای کروبی مدتی است می‌گوید عده‌ای می‌خواهند مردم پای صندوق نیایند. خب شما آنها را برای خودتان پای صندوق بیاورید! حکایت برخی نامزدها حکایت «هانیه» در فیلم «سنتوری» است که «علی» را هنگام مشکلات و بیماری رها کرده امروز با زیرکی و بوقلمون‌صفتی می‌خواهند بر امواج نارضایتی‌ها سوار شوند. اینان که در سال‌های اخیر امر به معروف و نهی از منکر نکردند، -براساس سخنی از امام علی(ع) – جناره‌ای بیش نبوده‌اند؛ «فهو ميت بين الاحياء»(نهج‌البلاغه، حکمت154). کسی هم که عملکردش موجب مشارکت می‌شد، کیش و در آستانه مات است. امروز مسؤولینی مانند احمدی‌نژاد از صبح تا شب برای جوانان زحمت می‌کشند؛ والدین آنها هم با تلاش و تکاپو خوراک و پوشاک و پول‌توجیبی آنها را تأمین می‌کنند؛ اما حلقه مفقوده «نظام تربیتی» آنهاست که نقش‌آفرینی والدین نسبت به گذشته در آن کمتر شده است. در پایان، پیرامون جنجال‌هایی که عده‌ای به خاطر آشفتگی‌های درون‌گروهی، علیه دولت به راه انداخته‌اند، خاطره‌ای از حجه‌الاسلام فلسفی نقل می‌کنیم؛ کسی که «تحولات پیرامونی» خود را به خوبی شناخت و در میانه مرجعیت آیت‌الله العظمی بروجردی(ره) و رهبری امام خمینی(ره) یک «رهبر دوران گذار» بود. بصیرت «فلسفی» و حضور و اقدام او برای امروز درس است؛ چراکه امروز هم امت اسلامی مهمانان عزیزی در راه دارد. به مصداق قول «مولوی» در دیوان شمس: آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد / مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد راه دهید یار را آن مه ده چهار را / کز رخ نوربخش او نور نثار می‌رسد چاک شدست آسمان غلغله‌ای‌ است در جهان / عنبر و مشک می‌دمد سنجق یار می‌رسد رونق باغ می‌رسد چشم و چراغ می‌رسد / غم به کناره می‌رود مه به کنار می‌رسد تیر روانه می‌رود سوی نشانه می‌رود / ما چه نشسته‌ایم پس؟ شه ز شکار می‌رسد باغ سلام می‌کند؛ سرو قیام می‌کند / سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد چرا «آقا» چندی است از تعابیری چون «شمّ سیاسی»(درس 19دی)، «درک تحولات پیرامونی»(درس 19بهمن) و «هوشیاری»، «جرأت اقدام» و «نترسیدن»(3درس 29بهمن) استفاده می‌کنند؟ اهل خرد(اولوالالباب) و کسانی که با مدیریت استراتژیک آشنایی دارند، ساده از کنار این تعابیر عبور نکرده و به دبنال نشانه‌های آن می‌گردند. ( خبر آمد خبری در راه است - مرحوم آغاسی) فلسفی - این پهلوان عرصه سیاست – که حضرت امام، «شمس خمینی» او بود، با آن که در زمان طاغوت، از منتقدان برجسته بود، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در منبر و سخنرانی لب به انتقاد از حکومت اسلامی نگشود؛ زیرا این کار را به مصلحت نمی‌دانست. او خود در جواب عده‌ای از اهل فضل، می‌گوید: «آقایان! بله من در زمان شاه انتقاد می‌کردم. انتقاد من به ضرر شاه و به نفع رسول اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم- و دین خدا بود؛ اما الآن انتقاد نمی‌کنم برای اینکه انقلاب ما اسلامی است. اگر از سوء اعمال بعضی‌ها به نام «دولت» انتقاد کنم، چیزی حاصل پیغمبر -صلی الله علیه و آله و سلم- نمی‌شود؛ ولی آمریکا استفاده می‌کند و من نمی‌خواهم که به نفع آمریکا سخنرانی کنم. وظیفه‌ام را به طور خصوصی انجام می‌دهم. آن فردی که باید به واسطه سوء عملی که داشته مورد انتقاد قرار گیرد، با تلفن به او می‌گویم که... شما باید عمل خود را اصلاح کنید و تغییر روش دهید.» آقاي فلسفي اين مسأله را با امام راحل در ميان مي گذارد. ايشان نيز بر مشي وي مُهر تأييد ‌زده و مي‌فرمايند: «بعضي از روزنامه‌ها مطالبي خلاف واقع مي‌نوشتند و بد مي‌گفتند و من گفتم: بد نگوييد؛ انتقاد كنيد؛ اما حالا به شما مي‌گويم: انتقاد نكنيد؛ چون حساب شما از آنها جداست. در حكومت پيغمبر(ص) هم برخي كارهاي ناشايست را افرادي مرتكب مي‌شدند كه تک‌‌تک بد بود؛ ولي دولت پيغمبر(ص) بر اساس اسلام بود. بنابراين شروع انتقاد در منابر مصلحت نيست». (خاطرات و مبارزات حجه الاسلام فلسفی، ص234) البته نقل این خاطره همچنانکه امام هم شخصی چون مرحوم فلسفی را خطاب اندرونی خود قرار می‌دهند، برای افرادی است که قلب خاشعی داشته باشند، نه کسانی که «قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر» و مانند اصحاب سبت برای تخریب دولت از ساختن کلاه شرعی هم ابایی ندارند؛ هر چند «و لایحیق المکر السییء الا باهله». آقای فلسفی برای آیت الله بروجردی و امام خمینی، «یوسف» بود. امروز هم اگر دکتر احمدی‌نژاد، یوسف است، «یعقوب» کیست؟ آیا یکی از «تحولات پیرامونی» نمی‌تواند آمدن یعقوب باشد؟!

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]