واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
48اسطوره همیشه اسطوره است. چه بخواهد چه نخواهد، مجبور است از یک سری قوانین حاکم بر اجتماع پیروی کند.شاید اگر تصویر کسی در حال مصرف ماری جوانا یا هر ماده مخدر دیگری در اینترنت پخش شود، هیچ کس حتی وقتش را نگذارد که بخواهد کوچکترین نگاهی به آن بیاندارد. اما وقتی بحث یک شخصیت معروف وسط میآید،داستان فرق میکند. اکثر آدمهای معروف درگیر عکسهای شخصی میشوند؛ عکسهایی که زندگی خانوادگی انها را به تصویر میکشد و باعث میشود که همه شاهد زندگی خصوصی این ستارهها باشند. اما واقعاً چطور میتوان استفاده از مواد مخدر را توجیه کرد. شایدیم ستاره سینما را بتوان از این قاعده مستثنی کرد یا حتی مارادونا را. مارادونا هیچ وقت ابایی نداشت از مصرف کوکایین یا هر چیزی مشابه آن.به هر حال این مسئله روی زندگی او تأثیر خودش را گذاشت. خیلی از هواداران او از این جرکات نامعقول او ناراحت شدند اما مارادونا این مسئله را پذیرفت و زندگیاش را بر مبنای آن چید. در دنیای تبلیغات اصطلاحی هست تحت عنوان برندینگ. برندینگ به طور خلاصه و در معنای عامیانه یک جور دادن ویژگی به هر چیزی است. یک شخص هم می تواند یک برند باشد. "برند مارادونا" همواره یک شکل داشته: قانونشکن،شورشی،نترس،غیررسمی و ... شاید در نگاه اول این قیاس برای مطلبی که قرار است در ادامه بیاید، مع الفارق باشد اما در هر حال نمیتوان تأ ثیر آنرا نادیده گرفت. وقتی روز اول فوریه هفتهنامه جنجالی "نیوز آو د ورلد" عکسی از مایکل فلپس را در حال کشیدن ماری جوانا چاپ کرد، شاید در نگاه اول همه آنرا ساختگی میدانستند اما این عکس آنقدر واقعی بود که هیچ جور نمیشد آنرا توجیه کرد. اسطوره شنای دنیا درست چند ماه بعد از کسب 8 مدال طلا و شکستن رکورد مارک اسپیتز پس از 36 سال در المپیک پکن و انتخاب به عنوان چهره برتر سال امریکا توسط مجله معتبر "اسپورتس ایلاستریتد"، در حالی عکسش روی جلد یک مجله زرد انگلیسی میرود که تبعات این عکس میتواند برای او جبران ناپذیر باشد. زیر عکس بزرگ تیتر زده شده: " عجب دوپینگی!" و این سرآغاز ماجراست برای فلپس، اسطوره شنای جهان. ماجرا از یک مهمانی در خانهای در دانشگاه کارولاینا جنوبی روز 8 نوامبر آغاز میشود؛ جایی که فلپس بدون توجه به اینکه یک اسطوره و الگو است و هر حرکتش زیر ذره بین، حرکتی انجام میدهد که برایش گران تمام میشود. شاید واقعاً او در آن شرایط در حالت طبیعی نبوده که اگر بود، حتماً به این مسئله فکر میکرد که تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرده که دیگر با یک موبایل کوچک میتوان باکیفیت ترین عکسها و فیلمها را گرفت. فلپس با این کارش امریکا را سورپرایز کرد و تندترین مقالات دربارهاش در روزنامههای امریکایی نوشته شدند. کریستین برنن، نویسنده روزنامه "یو.اس.ای تودی" این حرکت فلپس را "مایه پشیمانی" و "روزی تلخ" برای امریکا و شناگرش دانسته است:" مایکل فلپس اولین امریکایی 23 سالهای نیست که ماری جوانا میکشد. او اولین 23 سالهای است که 3 ماه بعد از بردن 8 مدال المپیک که باعث شد در جمع الگوهای امریکا برای بچه ها، مادرها و پدرها و هرکس که در تابستان عاشقش شدند قرار گیرد، این کار را انجام میدهد. امروز، روزی تلح برای فلپس است و تلختر برای میلیونها نفر از والدین، جوانان و ورزشکاران امریکایی است که زندگیشان را بر اساس پیروزیهای او در ماه اوت سال 2008 چیدهاند. آنها چقدر میتوانند ناراحت باشند که شاهد انجام کاری خلاف از مردی بودهاند که به او اعتماد کرده و قهرمانشان بوده است؟ قهرمانی که کارش را کرده و خالا عذرخواهی میکند." این خط اشاره به عذرخواهی مایکل فلپس دارد. این عذرخواهی در نوع خود هوشمندانه است: اینکه فلپس و "اوکتاگون"، آژانس تبلیغاتیاش خوب میدانستند که این عکس واقعی است و تقلبی در کار نیست و دیگر اینکه آنها دست پیش را گرفتهاند تا پس نیفتند. فلپس بعد از رکوردشکنیاش در المپیک 2008 قرارداد با شرکتهایی چون "کلوگ"(تولیدکننده کورن فلکس)، مزدا و "ساب وی" را به دو قرارداد دیگر تجاریاش یعنی "ویزا" و " ای تی اند تی" اضافه کرد و حتی پیتر کارلایل، مدیر برنامههای او در ماه دسامبر 2008 و در گفتو گویی با برنامه مشهور "60 دقیقه" شبکه خبری "سی.بی.اس" اعلام کرده بود که با این قراردادها درآمد فلپس به 100 میلیون دلار در سال خواهد رسید. در این شرایط اصلاً عجیب نیست که فلپس عذرخواهی کتبیاش را در مطبوعات امریکا چاپ کند و "اوکتاگون" هم به فکر متقاعد کردن شرکای تجاری شناگر امریکایی باشد. هر دو طرف یک هدف را دنبال میکنند و آن جمع کردن آبروی از دست رفته است؛ آبرویی که میتواند از هر دو جنبه مادی و معنوی روی زندگی فلپس تأثیرگذار باشد: " می رفتاری انجام دادهام که مایه پشیمانی است و کار اشتباه را نشان میدهد. من 23 سالم است و با وحود موفقیتهایی که در زمینه شنا داشتهام، رفتاری بچهگانه و نادرست داشتهام نه رفتاری که مردم از من انتظار دارند. به همین دلیل از همه عذرخواهی می کنم. به هوادارانم و مردم قول می دهم که چنین اتفاقی دیگر رخ نخواهد داد."شاید همین عذرخواهی او باعث شده تا کمیته ملی الکپیک امریکا فعلاً بیانیهای نه چندان تند درباره او چاپ کند: " ما از رفتار اخیر مایکل فلپس ناراحتیم. مایکل یک الگو است. او به خوبی از مسئولیت کاری که انجام داده و حسابی که جوانان روی او میکنند، آگاه است. این بار و در این شرایط او نتوانسته این مسئولیت را بر آورده کند. خود مایکل هم می داند اشتباه کرده و بابت این کار عذرخواهی هم کرده است. ما مطوئنیم که با گذشت زمان مایکل همان نمونهای می شود که همه ما به عنوان یم قهرمان بزرگ الکپیک از او انتظار داریم."اما عذرخواهی فلپس نه تنها در رسانهها که در صفحه او در وب سایت "فیس بوک" که سایتی برای فعالیت های اجتماعی و ارتباطات جمعی است هم منتشر شد. این کار فلپس باعث شد تا بیش از 500 هوادار او برایش کامنت بگذارند. به استثنای هواداران بیشماری که کورکورانه از این حرکتش (کشیدن ماری جوانا) حمایت کرده و آنرا در امتداد زندگی خصوصی هر آدمی میدانند که در حریم شخصی تعریف می شود و متعلق به خود شخص است، خیلیها از آنها این حرکت او را محکوم کرده اند و ولی عذرخواهیاش را در راستای پذیرش اشتباهش دانستهاند و عناوینی چون " مسئولیت پذیری"، "اشتباهی که هر آدمی ممکن است انجام دهد" و امثال اینها را رئوی این عذرخواهی گذاشته اند. اما در این میان بودند کسانی که به شدت این حرکت او را محکوم کرده اند. نمونه اش کامنتی است که شاید بتوان آن را ژورنالیستی ترین کامنت ممکن در میان خیل کامنتهای احساسی دانست: " مایکل! تو باعث شرمساری من به عنوان یک امریکایی شدی؛ کسی که به او همواره افتخار می کردم و به دوستانم در اروپا نشانش می دادم و می گفتم چه آدم فوق العاده ای هستی. حالا تو را در همان جایگاهی قرار می دهم که بوش را در آن قرار دادم. نمی توانم به تو بگویم که چفدر از دستت ناراحتم نه به خاطر اینکه ماده مخدر مصرف کردی. چون تو به خودت خیانت کردی، به خانوادهات و به کشورت. تو دیگر الگو نیستی. یک کم فکر کن به کاری که کردی! حالا باید دوباره همه چیز را از نو بسازی و خودت را آدمی کنی که بتوان از او الگو برداشت. امیدوارم پدرت نصیحتت کند."با وجود بیانیه حمایتی کمیته ملی المپیک امریکا و کامنتهای هواداران فلپس در سایت " فیس بوک" نمیتوان آینده او را به روشنی ترسیم کرد. او سابقه دستگیری به خاطر رانندگی در حالت مستی پیش از المپیک آتن را هم در کارنامه اش دارد و این واقعه کارنامه او را سیاه تر از گذشته می کند. الان مسئله قراردادهای تجاری نیست. او خلاف "برند فلپس" غمل کرده و اید بابت آن تائان بالایی دهد؛ برندی که از او شخصیتی ساخته با خصوصیاتی چون شیک،قانون مند و مستحکم. فلپس نفهمیده که اسطوره است و معنای انرا درک نکرده. او باید هرچه زودتر این مسئله را بفهمد حتی اگر خیلی دیر شده باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]