محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847268111
بازخواني منشور روحانيت ـ2جايگاه اجتماعي و سياسي روحانيت اصيل، رويكرد اصلي پيام امام به روحانيت
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بازخواني منشور روحانيت ـ2جايگاه اجتماعي و سياسي روحانيت اصيل، رويكرد اصلي پيام امام به روحانيت
گروه سياسي: در پيام امام به روحانيت گرچه دفاع از عملكرد نظام جمهوري اسلامي ايران در دهه اول انقلاب و بهويژه تبيين حقانيت نظام و مسئولان آن در اتخاذ تدابير و استراتژي مناسب در دوران دفاع مقدس، يكي از محورهاي مهم آن است، ولي جايگاه علمي، تربيتي، اجتماعي و سياسي روحانيت اصيل و آسيبها و چالشهاي تهديدكننده آن، رويكرد اصلي پيام را تشكيل ميدهد.
توجه و تاكيد بر نقش برجسته و جايگاه موثر حوزههاي علميه و روحانيت، مانع از آن نيست كه واقعيتهاي تلخ و جريانهاي منحرف و يا اشخاص وابسته به بيگانگان كه در ميان حوزهها و روحانيان نفوذ ميكردهاند، نقد و طرد شوند و لذا حضرت امام(ره) پس از بيان ويژگيهاي مثبت و خدمات شايان روحانيت، ميگويند: «البته اين بدان معني نيست كه ما از همه روحانيون دفاع كنيم؛ چراكه روحانيون وابسته و مقدسنما و تحجرگرا هم كم نبودند و نيستند در حوزههاي علميه».
درواقع بايد گفت: امام راحل(ره) و ديگر چهرههاي برجسته و شاخص عرصههاي دانش، مجاهدت و پارسايي كه همواره نمادهاي حقيقي حوزهها و روحانيت بودهاند بيش از ديگران به تبيين و افشاي نقش مخرب و بازدارنده جريانهاي انحرافي و اشخاص منحرف در مراكز حوزوي و كسوت روحانيت پرداختهاند و با تعابير تند و صريح، حساب آنان را از حوزهها و روحانيت اصيل و متعهد جدا كردهاند.
در اين پيام نيز اين تفكيك و تبيين بهصراحت مورد تاكيد قرار گرفتهاست؛ زيرا به همان اندازه كه روحانيت پاكباخته و پارسا در هدايت مردم و حراست از كيان استقلال و سربلندي جامعه نقش داشته است، كژانديشان، سادهلوحان و منحرفانِ روحانينما هم در انحراف تودهها و بازكردن راه مستبدان و استعمارگرانف به عنوان يك آلت و ابزار تاثير منفي و تخريبي داشتهاند.
ازهمينرو، هشدار امام(ره) را بايد جدي گرفت و از سوءاستفادههاي پيچيده و حسابشده از عنوان و سلك روحانيت براي نفوذ در جامعه و فريب مردم غافل نشد؛ چراكه دشمن شكستخورده، با هوشياري و حيلهگري درصدد جبران شكستهاي خويش است و براي اين منظور، سنگرهاي مقاوم و قدرتمند جامعه را بيشازهرچيز هدف قرار ميدهد: «آنقدر كه اسلام از اين مقدسين روحانينما ضربه خوردهاست، از هيچ قشر ديگر نخوردهاست... ولي طلاب جوان بايد بدانند كه پرونده تفكر اين گروه همچنان باز است و شيوه مقدسمآبي و دينفروشي عوض شدهاست....»
امام با ذكر نمونههايي از نفوذ بيگانگان در ذهنيت و فرهنگ حوزهها، مهمترين حركت استعماري را القاء شعار جدايي دين از سياست ميدانند و هشدار ميدهند كه اين حربه در حوزه و روحانيت تااندازهاي كارگر شدهاست: «هنوز حوزهها به هر دو تفكر آميختهاند و بايد مراقب بود كه تفكر جدايي دين از سياست، از لايههاي تفكر اهل جمود به طلاب جوان سرايت نكند.»
دشمنان اسلام و روحانيت، گاه نعل وارونه هم ميزنند و در قالب دفاع از دين و روحانيت و براي حمايت از روحانيان متخلف و منحرف، گاه نظام را متهم ميكنند كه به روحانيت امتياز ميدهد و گاه نيز آن را متهم ميكنند كه آبروي روحانيت را ميبرد.
لذا حضرت امام(ره) هوشيارانه ميگويد: «بااينكه در كشور ما در اجراي عدالت بين روحاني و غيرآن امتيازي نيست، ولي وقتي با متخلفي از روحانيت خوشسابقه يا بدسابقه برخورد شرعي و قانوني ميشود، فورا باندها فرياد ميزنند كه چه نشستهايد جمهوري اسلامي ميخواهد آبروي روحانيت را ببرد. اگر احيانا كسي مستحق عفو بوده و بخشيده شود تبليغ ميكنند كه نظام به روحانيت امتياز بيجا ميدهد.»
ايشان وجود جريانهاي انحرافي و اشخاص منحرف را «نتيجه نفوذ بيگانگان در جايگاه و در فرهنگ حوزهها» ميدانند و ضمنا برخورد واقعي با اين خطر را «بسيار مشكل و پيچيده» ارزيابي ميكنند، اما نهتنها روحانيان، بلكه مردم را هم براي پيشگيري از سوءاستفادهها، به «مواظبت» فراميخوانند.
ويژگيهاي برجستهاي كه در اين پيام براي روحانيان اصيل، متعهد و وظيفهشناس برشمرده شده، بايد ملاك و شاخص تشخيص و تفكيك اشخاص منحرف از جريان اصلي و اصيل حوزهها و روحانيت قرار گيرد: قناعت، شجاعت، صبر، زهد، عدم تعلق به تجملات دنيا، عدم وابستگي به قدرتها، احساس مسئوليت در برابر تودهها، پرهيز از تقدسنمايي و تحجرگرايي، احاطه به مسائل زمان و آشنايي با مسائل سياسي، بصيرت و توجه به حيلهها و تزويرهاي فرهنگ حاكم بر جهان و همچنين پايبندي و وفاداري به سيره علمي و عملي سلف صالح و فقه جواهري و....
از ديدگاه حضرت امام(ره) جريان اصيل روحانيت همواره از اين ويژگيها برخوردار بوده و همين عامل توانسته است نقش و تاثيرگذاري روحانيت را در طول تاريخ تشيع، به نقشي بيبديل تبديل سازد. لذا اكنون و در آينده نيز بايد همين ويژگيها سرمشق عملي حوزههاي علميه براي استمرار و تعميق جريان علمي و تربيتي حوزهها باشد؛ تا آينده حركت سرنوشتساز انقلاب اسلامي و سلامت نظام جمهوري اسلامي تضمين و تامين گردد و رگهها و لايههاي انحرافي، وابسته، تحجرگرا و سادهلوح نتوانند جايگاه اصلي روحانيت را در جامعه اشغال نمايند.
آسيبها و چالشها:
بخش اساسي و عمده پيام، درواقع به يادآوري و هشدار نسبت به آسيبها، اشكالات و آفاتي ميپردازد كه حوزهها و روحانيت اصيل و متعهد، بايد نسبت به آن هوشيار و حساس بوده و ضمن پرهيز خود از اين آسيبها مراقب نفوذ برخي ديدگاهها و تلقيهاي نادرست به ذهن و فرهنگ حوزهها و بهويژه طلاب جوان باشند. برخي از اين موارد، چالشهايي است كه چهبسا در قالبهاي فريبنده و دنياپسند و يا به بهانههاي مقدسمآبانه مطرح ميشود، در حاليكه غايت آنها تهديد روحانيت است.
اين آسيبها و آفتها كه بهصراحت در متن اين پيام به آنها اشاره شده به قرار زير ميباشد:
1ــ غرقشدن حوزهها در احكام فردي و عبادي و غفلت از احكام اجتماعي، اقتصادي و سياسي اسلام.
2ــ پذيرفتن تز عدم دخالت روحانيان در سياست.
3ــ تلقي منفي درباره زيركي، كارداني و سياسيبودن عالمان و روحانيان.
4ــ تقدسنمايي و فضيلتشمردن ظواهر و مظاهرِ گوشهنشيني و انزواي اجتماعي.
5ــ فاصلهگرفتن از دانشها و علوم غيررايج در حوزهها از قبيل فلسفه، عرفان، يادگيري زبان خارجي و... و حتي كفرشمردن اين شاخههاي علوم. (كه خوشبختانه امروز اين مصاديق در جو غالب حوزهها مطرح نيست، ولي اصل مساله در مصاديقي متفاوت با دوراني كه امام(ره) از آن ياد ميكنند، در برخي سطوح و لايهها، همچنان وجود دارد.)
6ــ سرايت تفكر اهل جمود به طلاب جوان حوزهها. با توجه به اينكه امام(ره) هنوز حوزهها را آميخته به هر دو تفكر تفكر ناب ديني و تفكر متحجرانه ميداند، اين آسيب را جدي و تهديدكننده ارزيابي مينمايد؛ كه البته تاحدودي در برخي سطوح ترميميافته، اما هنوز كماكان در اشكال و قالبهاي گوناگون خود را نشان ميدهد.
7ــ اختلاف در ميان روحانيان متعهد و اصيل، در قالب جناحبنديهاي سياسي و يا در ميان طلاب جوان و روحانيون پرسابقه.
از ديدگاه امام، گرچه اختلاف سليقه، نقد و اشكال به عملكردها و مديريتها و... اشكالي ندارد و چهبسا مفيد و اجتنابناپذير هم باشد، ولي درعينحال نبايد صف واحد روحانيان انقلابي و اصيل را دچار شكاف نمايد؛ چراكه دراينصورت زمينه را براي توفيق دشمن فراهم خواهد كرد.
8ــ نفوذ بيگانگان در جايگاه و در فرهنگ حوزهها.
9ــ فراموشكردن و غفلت از اهداف كلي و بلندمدت و محصورشدن در امكانات موجود، بهخاطر محدوديتها و شرايطي كه تحقق آن آرمانها و اهداف را در ظرف زماني موجود غيرممكن نشان ميدهد.
10ــ توجه به نتيجه و عدول از تكليف. به تعبير امام(ره) «همه ما مامور به اداي تكليف و وظيفهايم، نه مامور به نتيجه».
گرچه اين نگاه به معني درست و دقيق آن در كل جامعه و بهويژه در مديران و مسئولان بايد ريشهدار و نهادينه گردد، ولي براي روحانيان و حوزهها كه عهدهدار تربيت ديني و هدايت فكري جامعهاند، تضعيف اين اصل آفتي مهم شمرده ميشود و روحانيت اصيل را دچار مصحلتانديشيهايِ نابجا ميسازد.
11ــ عدم باور و اعتماد به مسئولان و مردم و نيز تلقي جداشدن مردم از روحانيان متعهد و اصيل و يا ناتواني مسئولان انقلابي و متعهد.
12ــ فراموشكردن خيانتها و انحرافات فكريِ كساني كه به ظاهر «عقلاي قوم» تلقي ميشوند و سادهانديشي درباره جريانها و اشخاص منحرف، كه زمينه نفوذ آنان را فراهم خواهد ساخت.
13ــ اعتماد به گروههاي سياسي و ليبرالها... كه نه دغدغه احكام و ارزشهاي الهي، بلكه انگيزه قدرتطلبي و انديشههاي انحرافي، جهتگيريهاي اصلي آنان را تشكيل ميدهد.
14ــ تاثيرپذيري از القائات روحانينماها و مقدسمآبها كه با بزرگنمايي برخي اشكالات يا تكرار برخي شايعات، اصلِ نظام را زير سوال ميبرند و آب به آسياب دشمن ميريزند. (اين، يكي از ابعاد همان آسيبي است كه استاد مطهري(ره) بهعنوان «عوامزدگي» مطرح نموده و امروز مصاديق پيچيدهتري پيدا كرده است.)
15ــ ترحم بيجا و بيمورد نسبت به دشمنان اسلام و مخالفان و متخلفان نظام.
16ــ تخلف از فقه سنتي و اجتهاد جواهري.
از ديدگاه امام(ره) شيوه اجتهاد و توجه به ميراث عظيم علمي و فكري علماي سلف، سرمايه گرانقدري است كه نبايد تحت تاثير برخي نقدها و القائات، كمرنگ شود و در عين دخالت شرايط و اقتضائات زمان و مكان در اجتهاد و استنباط احكام شرعي، چارچوبها و اصول متقن فقهي نبايد مخدوش گردد. درحقيقت پويايي فقه در گرو رعايت اين اصل است و لذا تخلف از فقه جواهري تهديدي عليه حوزههاي علميه ميباشد. «فقه جواهري» همان اجتهاد روشمند، اصيل و پويايي است كه نمونه بارز آن در روش علمي نويسنده محقق و مجاهد كتاب «جواهرالكلام في شرح شرايع الاسلام»، مرحوم آقا شيخ محمدحسن نجفي (متوفاي1266.ق)، به چشم ميخورد و امام راحل(ره)، آن را الگوي روش فقهي حوزهها برميشمارند.
17ــ بيتوجهي به پرسشها و عدم پاسخ به معضلات جامعه.
18ــ بيتوجهي به علل خارجي مشكلات و دشواريها و برگرداندن همه اشكالات به جبهه خودي. گرچه امام راحل(ره) به اشكالات و كاستيهاي داخلي توجه دارند، ولي غفلت از توطئههاي قدرتهاي سلطهگر را كه براي نابودي اسلام كمر همت بستهاند در تحليل و بررسي مسائل جامعه، يك آسيب ميدانند.
19ــ مطلقانگاشتن اصول و قوانين ديپلماسي و عدول از آرمانها بهخاطر آن.
امام(ره) با اشاره به جنجالي كه در پيِصدور حكم اعدام سلمان رشدي برپا شد و جمهوري اسلامي ايران متهم به نقض اصول ديپلماسي گرديد، تصريح ميكنند: «ما بايد بدون توجه به غرب حيلهگر و شرق متجاوز و فارغ از ديپلماسي حاكم بر جهان، درصدد تحقق فقه عملي اسلام برآييم....»
20ــ غفلت از نيازها و تحولات آينده.
از ديدگاه امام(ره)، «حوزهها و روحانيت بايد نبض تفكر و نياز آينده جامعه را هميشه در دست خود داشته باشند و همواره چندقدم جلوتر از حوادث، مهياي عكسالعمل مناسب باشند.»
21ــ كنارهگيري از مسئوليتهاي اجتماعي و نپذيرفتن كارهاي قضايي و اجرايي و شانهخاليكردن از خدمت به نظام و مردم در مواردي كه لازم است.
امام راحل(ره) تصريح ميكنند كه «روحانيون و علماء و طلاب بايد كارهاي قضايي و اجرايي را براي خود يك امر مقدس و يك ارزش الهي بدانند... اگر امروز به نظام خدمت نكنيم و استقبال بيسابقه مردم از روحانيت را ناديده بگيريم، هرگز فرصت و شرايط بهتر از اين را نخواهيم داشت.» ايشان نپذيرفتن منصبهاي خالي امامت جمعه يا قضاوت را به بهانه درس و بحث براي كسي كه قدرت و توان آن را دارد غيرموجه و موجب مؤاخذه الهي ميدانند.
آنچه برشمرده شد، فهرستگونهاي از آسيبها و تهديدهايي بود كه حضرت امام(ره) در پيام مهم خود مطرح كردهاند. برخي از اين آسيبها، اختصاص به روحانيت و حوزهها ندارد و همه اقشار جامعه را خطاب قرار ميدهد و برخي نيز آسيبهايي است كه از فرهنگ غلط و برداشتهاي ناصحيح بخشي از جامعه درباره نقش و رسالت حوزهها ناشي ميشود؛ كه البته حوزهها، روحانيان متعهد و امامان جمعه و جماعت ميتوانند نقشي بسيار موثر براي زدودن اين برداشتها از ذهن جامعه ايفا كنند.
بخش قابل توجهي از اين هشدارها و تذكرات، براي مراكز برنامهريزي و مديريت حوزهها تكليفساز و تعهدآفرين است. بازنگري و اصلاح نظام تربيتي و آموزشي حوزههاي علميه و بازكاوي و بررسي ريشههاي فكري و فرهنگي برخي از اين آسيبها براي مقابله و چارهانديشي اساسي و ريشهاي، كاري است كه هنوز، چنانكه بايد، مورد توجه قرار نگرفتهاست. اصلاح نگرش جامعه نسبت به حوزهها و زدودن سطحينگري و ظاهربيني در اين باب و نيز تقويت پيوند منطقي و ارتباطات مفيد و سازنده با اقشار گوناگون جامعه، بهويژه نخبگان دانشگاهي و جوانان دانشجو، كارهايي است كه به تامل و تدبير عالمان متعهد و حوزههاي علميه و نيز همكاري و همراهي دستگاهها و مراكز فرهنگي و هنري و نهادها و مراكز رسانهاي نياز دارد. در كنار همه اين موارد، بايد گفت: ضامن اصلي پيشگيري از اين آسيبها و عامل موثر مقابله با آنها توسعه، تعميق و تقويت خودسازي علمي، اجتماعي و اخلاقي حوزهها و روحانيت است.
نتيجه؛
پيام صادره از سوي امامخميني(ره) در سوم اسفند1367 كه «خدمت حضرات روحانيون سراسر كشور و مراجع بزرگوار اسلام و مدرسين گرامي و طلاب عزيز حوزههاي علميه و ائمه محترم جمعه و جماعات دامت بركاتهم» صادر و ابلاغ شده است، حاوي نكات مهم، هشدارهاي اساسي و تحليلهاي ظريفي است كه نگاه امام راحل(ره) را نسبت به گذشته، امروز و فرداي حوزههاي علميه و روحانيت، به اجمال و اختصار ترسيم مينمايد.
در اين پيام، گرچه دفاع از عملكرد نظام جمهوري اسلامي ايران در دهه اول انقلاب و بهويژه تبيين حقانيت نظام و مسئولان آن در اتخاذ تدابير و استراتژي مناسب در دوران دفاع مقدس، يكي از محورهاي مهم آن است، ولي جايگاه علمي، تربيتي، اجتماعي و سياسي روحانيت اصيل و آسيبها و چالشهاي تهديدكننده آن، رويكرد اصلي پيام را تشكيل ميدهد. بنابراين بازخواني اين پيام هجده صفحهاي و بازكاوي نكات و ظرائف فراوان و دقيق آن، نهتنها براي مخاطبان مستقيم بلكه براي نخبگان و مسئولان جامعه و اقشار تاثيرگذار، امري لازم بهنظر ميرسد؛ بهويژه آنكه گذشت شانزده سال از صدور اين پيام و تحقق برخي پيشبينيهاي امام راحل و درستي نگرش عميق و آيندهنگرانه ايشان به مسائل مبتلابه جامعه، آگاهي و باور نسل امروز را درباره راه و نگاه امامخميني(ره) مضاعف خواهد ساخت.
مهمتراز همه، مراجع بزرگوار، مدرسين گرامي، طلاب عزيز و همه سطوح و آحاد روحانيت اصيل را نسبت به رسالت خطيري كه در مواجهه با چالشها و پيشگيري آسيبها و يا در راستاي علاج و چارهانديشي براي آسيبهاي تحققيافته بر عهده دارند، حساس و انگيزهمند خواهد ساخت. گرچه چارهانديشي براي برخي از اين چالشها و آسيبها، مشكل و پيچيده است، اما مسلما هيچ مساله مهمي با فراموشكردن آن، حل نخواهد شد. بنابراين تامل در اين پيام و حضور ذهني يافتن نسبت به آن در فضاي فكري و فرهنگي روحانيت و حوزهها، گام نخست و حداقلي است كه يادآوري و تاكيد بر آن به هر مناسبتي ضروري است؛ «و ذكر فان الذكري تنفع المومنين.»
نويسنده: علي ذوعلم (منبع: سايت باشگاه انديشه)
چهارشنبه 22 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]
-
گوناگون
پربازدیدترینها