واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پاورقي سير تمدن غرب
انديشه هاي سياسي
د لمشغولي نسبت به نظم و قد رت، كه د و خصوصيت مهم قرن هفد هم بود ، د ر عقايد سياسي اين قرن منعكس است. توماس هابر 1 انگليسي (1679ـ1588) كه د ر د وره جنگ د اخلي د ر انگلستان زند گي ميكرد ، تحت تأثير تحولات انقلابي د ر انگلستان زمان خود قرار گرفت.
او مينويسد : «موقعيت انسان» 2 هيچگاه نميتواند بد ون نارضايتي باشد . مهمترين چيزي كه احتمالاً ميتواند د ر هر شكل از حكومت براي مرد م د ر رابطه با بد بختيها، و بلاهاي وحشتناك، كه همراه جنگ د اخلي است اتفاق بيفتد ؛ يا حالت هرزگي انسان بيسرپرستي، كه از قانون تبعيت نميكند ، و يك قد رت قاهري كه د ستهاي آنها را براي د ستبرد و انتقام ميبند د ؛ به ند رت قابل پيشبيني است.
نام هابز از آن زمان همراه با اد عاي د ولت د ر قد رت مطلق نسبت به رعاياي خود است، كه د ر رساله اصلي وي د ر مورد اند يشه سياسي به نام لوياتان 3 كه د ر سال 1651 منتشر شد ه، شرح د اد ه شد ه است.
هابز موقعيت انسان را به صورت ماد ي و مكانيكي ميد يد . او معتقد بود كه وضعيت انسان قبل از تشكيل حكومت از نظر تئوري و قبل از سازمان يافتن جامعه، گوشهنشيني، بينوايي، زنند ه، و كوتاه بود . راهنماي آنها به كمال مطلوب منطق و اخلاق نبود ، و به جاي غرايز حيواني و يك مبارزه بيباكانه براي حفظ خود بود . آنها براي جلوگيري از منهد مكرد ن يكد يگر (جنگ انسان با انسان) قرار تشكيل يك جامعه مشتركالمنافع را گذاشتند ، كه هابز آن را لوياتان بزرگ كه ما د فاع و صلح خود را به او مد يون هستيم، ناميد . اين جامعه مشتركالمنافع قد رت خود را به يك قد رت مسلط سپرد كه ترجيحاً يك حاكم بود ، و نقش مجري، قانونگذار و قاضي را د اشت.
اين حاكم مطلق د اراي قد رت نامحد ود ي بود .
رعايا حق شورش ند اشتند ، و اگر اقد ام به اين كار ميكرد ند ، سركوب ميشد ند . اگر حاكم قد رت اعمال مؤثر از قد رت را از د ست ميد اد ، از حكومت كناره ميگرفت و رعاياي او به حاكم د يگري كه ميتوانست صلح آنها را تأمين كند ، اظهار وفاد اري ميكرد ند .
تحليل عقلاني توماس هابز از اختيارات سياسي، بسياري از معاصران وي را حيرتزد ه كرد .
قبول قد رت سياسي توسط هابز بد ون توسل به بنيانهاي معنوي، بسياري از آنها را رنجاند .
بعد ها كه ملت ـ د ولت سكولار به صورت واحد سياسي متعارف د ر تمد ن غربي شناخته شد ، هابز نيز مانند ماكياول توانست نابغهاي نظريهپرد از تلقي شود .
ساير روشنفكران قرن هفد هم قد رت سياسي را غير از آنچه هابز ميد يد ميشناختند و با قد رت مطلقه يك فرد مخالف بود ند .
معروفترين آنها انگليسي د يگري به نام جان لاك 4 (1704 ـ 1623) بود ، كه تجربه وي از سياست انگليسي د ر طول انقلاب شكوهمند به صورت اثري سياسي به نام د و رساله د ر باب د ولت د رآمد .
لاك هم مانند هابز از شرايط فرضي وضعيت طبيعت قبل از اين كه انسان از نظر اجتماعي سازمان يابد ، بحث ميكند . اما او برخلاف هابز معتقد بود كه پس از آن، انسان به جاي اين كه د ر جنگ باشد ، د ر يك حالت برابري و آزاد ي قرار د اشت. د ر اين وضعيت طبيعت، انسانها حقوق طبيعي لايتجزاي خاصي نسبت به زند گي، آزاد ي و د ارائي د اشتند . لاك مانند هابز معتقد نبود كه همه چيز د ر وضعيت طبيعت خوب نيستند و از آنجا كه هيج قاضي بيطرفي د ر وضعيت طبيعت وجود ند اشت، د فاع از اين حقوق براي مرد م د شوار بود . بنابراين آنها براي ايجاد يك حكومت براي تضمين حمايت از حقوقشان، توافق كرد ند .
اين توافق باعث ايجاد تعهد ات د وطرف شد : د ولت از حقوق مرد م د فاع ميكرد و د ر مقابل مرد م ميبايست نسبت به د ولت منطقي باشند . اما اگر يك د ولت اين پيمان را ميشكست ـ اگر يك شاه براي مثال از انجام تعهد ات خود د ر حمايت از حقوق طبيعي سرباز ميزد و يا به يك قد رت مطلق تبد يل ميشد و برخلاف ميل مرد م اقد ام به انشاء قانون ميكرد ، مرد م ميبايست د ولت جد يد ي تشكيل د هند .لاك معتقد است كه جامعه پيوسته قد رت برتر را براي خود حفظ ميكند .
از نظر لاك، جامعه مرد م عمد تاً اشراف زميندار بودند كه در پارلمان به نمايند گي مشغول بود ند تا تودههاي بيزمين. هر چند لاك هواد ار د موكراسي سياسي نبود ، ولي افكار وي براي آمريكائيها و فرانسويان قرن هيجد هم اهميت د اشت و از آن د ر تقاضا براي حكومتهاي مشروطه، حكومت قانون، و حمايت از حقوق استفاده ميشد .
پي نويس
Thomas Hobbes-1
The State Of Man-2
Leviathan-3
John Locke-4
چهارشنبه 22 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 433]