واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: تازه ازدواج کرده است. کلافه است. نمیداند مشکل از خودش است یا همسرش. نمیداند اصلا مشکلی دارند یا نه؟ آنها زندگی خصوصي موفقی ندارند و این مسئله کمکم دارد به زندگی روزانهشان هم کشیده میشود. زن رویش نمیشود برود پیش یک متخصص که بیماریهای زناشویی را میشناسد و مرد غرورش اجازه نمیدهد این کار را کند. تصوراتی که هر دو نفر در مورد پشت پرده ماهعسل داشتهاند، دارد به هم میریزد و هرکدام دیگری را مقصر میداند. آنها نمیدانند سلامت زناشویی چه شکلی دارد و کسی هم در این مورد برایشان حرفي نزده است. تجربه آموزشی استادان روانشناسی و روانپزشکی، نشان داده است که یکی از بهترین مدلهایی که میتواند همه بیماریهای زناشویی را کنار هم جمع کند، مدل لایههای زندگی زناشویی سلیگمن است. او به جای اینکه بیاید بیماریهای پراکنده زناشویی را در 2 یا 3 دسته طبقهبندی کند، یک کار اساسیتر کرد. او از همان اول زندگی شروع کرد؛ از وقتی که یک آدم پی میبرد که دختر است یا پسر و اسمش را گذاشت؛ هویت زناشویی، لایه اول. بیماریهایش را گفت و رفت به لایههای دیگر تا لایه پنجم که مربوط بود به زندگی زناشویی یک آدم و اسمش را گذاشت «عملکرد زناشویی». همه مردم فکر میکنند زندگی زناشویی، یعنی همان عملکرد زناشویی؛ در صورتی که روییترین لایه زندگی زناشویی، همین عملکرد زناشویی است؛ یعنی شما قبل از اینکه به این مرحله برسید، باید از سلامت خودتان در 4 لایه دیگر مطمئن باشید. میخواهیم با هم در این 5 لایه ملموس زندگیمان گشتی بزنیم و ببینیم در هر لایه سالم و بیمار چه کسانی هستند. 1 - هویت زناشویی بالاخره من دخترم یا پسر؟ پایهایترین و بدیهیترین گزارهها در مورد زندگی زناشویی یک آدم اینها هستند: «من دخترم»، «من پسرم». اگر شما این گزاره را بدون هیچ تبصرهای در مورد خودتان قبول داشته باشید خب شکر خدا در این لایه زناشویی مشکلی ندارید؛ یعنی هویت زناشویی سالمی داريد. اما اگر چیزی که در ذهنتان میگذرد چیزهایی شبیه این گزارهها بود، شما از یک اختلال رنج میبرید: «من پسری هستم که در کالبد یک دختر گرفتار شدهام» یا «من دختری هستم که در کالبد یک پسر گرفتار شدهام». تعجب نکنید. در ایران خودمان هم این بیماری که به اختلال هویت زناشویی معروف است، وجود دارد و هر از گاهي درموردشان در روزنامهها مطالبی چاپ میشود. اگر این افراد مذکر باشند، یک بدن مردانه و یک ذهن زنانه یا بهتر بگوییم یک مغز زنانه دارند. هویت زناشویی، عمیقترین لایه زندگی زناشویی یک انسان است و کسانی که به این بیماری مبتلا هستند، فکر و ذکرشان خلاصی از بدنی است که با مغزشان جفت و جور نیست. تحقیقات هم نشان داده است که تنها راه درمان اختلال هویت زناشویی، تغییر زناشوییت است. البته قبل از تغییر زناشوییت، این افراد را مجبور میکنند لااقل برای چند ماه در جماعت جنس مخالف زندگی کنند و به سبک زندگی آنها رفتار كنند تا بعد از عمل پشیمان نشوند. یادتان باشد که احتمال خیلی کمی وجود دارد که شما به این بیماری مبتلا باشید. مثلا اگر دختر هستيد و در كودكي به تفنگ و ماشین علاقه داشتهاید، نشانه اختلال هویت زناشویی نیست. گاهي افراد ناراحتيهاي خود را به اين مسئله پيوند ميدهند. 2 -جهتگیری زناشویی من به کدام جنس علاقه دارم؟ این یکی از بحثبرانگیزترین لایههای زندگی زناشویی – بهخصوص در چند دهه گذشته - بوده است. خیلی ساده، بحث این لایه در این مورد است که شما دگرجنسگرا هستید یا همجنسگرا. البته اگر بخواهیم دقیقتر و واقعیتر بگوییم، یک طیف وجود دارد که در یک طرفش افرادی وجود دارند که منحصرا همجنسگرا هستند و در یک طرفش آدمهایی که فقط از جنس مخالف خوششان میآید (البته از لحاظ زناشویی). با تعريفهايي كه از سلامت رواني وجود دارد، همجنسگرایی یک بیماری است که نیاز به درمان دارد. باز دقت كنيد اگر خيلي رفيق باز هستيد و يا روحيات مردانه و يا خلقيات زنانه به شدت قوي داريد؛ به اين معني نيست كه همجنسگرا هستيد. 3 - تمایل زناشویی میل زناشویی من چگونه بیدار میشود؟ خب! شما از 2 لایه پیش، سالم بیرون آمدهاید و به فرض مذکربودن قبول دارید که پسر هستید و به جنس مخالفتان علاقه زناشویی دارید. حالا میرسید به لایه سوم؛ لایهای که خیلی از بیماریهایی که این طرف و آن طرف میشنوید، در آن قرار دارند. تمایل زناشویی یعنی اینکه انجامدادن چه کارهایی و دیدن چه چیزهایی فرد را تحریک میکند. کسی هم بیمار است که به صورتهای غیرعادی و غیرمعمول تحریک شود؛ مثلا تماشاگران زناشویی حتما باید یک صحنه زناشویی را ببینند، هرزهدراهای تلفنی حتما باید با یک بیچاره از همه جا بیخبر از طریق تلفن حرفهای رکیک بزنند و... به کلمههای «فقط» و «حتما» توجه کنید. اگر کسی هم به شکل معمول و هم با یکی از این راهها میل زناشوییاش تحریک میشود، بیمار نیست. به نظر میرسد در ایران، تماشاگری زناشویی شکلی دیگر پیدا کرده است. کسانی که فقط با دیدن فیلمهای مبتذل میتوانند به تحریک زناشویی برسند، یکجورهایی از این مشکل رنج میبرند چون حتي در كنار همسرشان محتاج تماشاي اين صحنهها ميشوند و از همينجا خيلي از حرف و حديثها شروع ميشود.با توجه به افزایش دوباره مزاحمتهای تلفنی در ایران به نظر میرسد، بخشی از این مزاحمان همان هرزهدرایان تلفنی باشند. علاوه بر اینها، خودارضایی، در ایران یک نوع بیمــاری در میل زناشویی است. طولانیشدن سالهایی که نوجوان و جوان به خاطر ازدواجنکردن، دســــت به خودارضایی میزند، میتواند حتی موجب مشکلاتی در زندگی زناشویی شود؛ ضمن اینکه احساس گناه احتمالا شدیدی که جوان ایرانی با خودارضایی دارد را نمیتوان نادیده گرفت. بد نیست بدانید كه خودارضایی گاهی ماهیتی کاملا غیرزناشویی دارد؛ یعنی فرد آن را به عنوان راهی برای رفع تنشها و اضطرابهای روزمرهاش به کار میبرد. در این حالت، اضطراب که حل شود خودارضایی هم خود به خود حل میشود. دقت كنيد در تك تك اين موارد، مشاورين ميتوانند شما را راهنمايي كنند. 4 - نقش زناشویی آیا رفتارهای من زنانه است یا مردانه؟ لایه چهارم زندگی زناشویی، ابراز علنی هویت زناشویی است؛ یعنی حالا که من فهمیدم مردم یا زن چطور این زنانگی و مردانگی را در رفتارهایم نشان دهم؟ حتما خودتان هم دیدهاید که پسرهای 2 ساله ماشین بازی و دخترهای 2ساله عروسکبازی را ترجیح میدهند. هم پسرها و هم دخترها 3 سالشان که شد، ترجیح میدهند با همجنسهای خودشان بازی کنند و در 4سالگی اگر از آنها بپرسید که چه شغلی را دوست دارند، معمولا شغلهای مربوط به جنس خودشان را میگویند. البته اگر اطرافیانتان یا خودتان از این کلیشهها پیروی نکردید، نباید نگران باشید چون در دهههای اخیر به این خاطر که نقشهای زناشوییتی خیلی قاتیپاتی شدهاند و ماماهای مرد و مهندسهای زن تا دلتان بخواهد زیاد شدهاند، متخصصان رفتار زناشویی معتقدند هیچ نوع بیماریاي در این لایه وجود ندارد. فقط یادتان باشد که خیلی وقتها تمایل به کارهای مربوط به جنس مخالفتان به این لایه سطحیتر زندگی زناشویی مربوط است، نه آن لایه عمیق هویت زناشویی. 5 - عملکرد زناشویی آیا من زندگی زناشویی موفقی خواهم داشت؟ سلامت در عملکرد زناشویی یعنی اینکه فرد بتواند کاری کند که هم خودش و هم همسرش از یک تجربه زناشویی لذت ببرند و راضی باشند. این به شرطی است که طرف مقابل هم مشکلی نداشته باشد. 70 درصد طلاقهای ما به خاطر مشکل داشتن زن و شوهرها در همین لایه زندگی زناشویی است. متاسفانه ما در تمام شئون زندگیمان بین سنت و مدرنیته گیر کردهایم. مشکل شایعی که در این زمینه در ایران وجود دارد، به تخیلات زناشویی مردان مجرد برمیگردد. آنها با دیدن فیلمهای غیراخلاقی رفتاري شبهمدرنيستي پيش ميگيرند و سپس در همه جوانب، توقعات بالایی از همسر آیندهشان دارند ؛ توقعاتی که بعضیهایش با فرهنگ ما و ... نمیخواند. همین تنش، باعث میشود که زن ایرانی در زندگی زناشویی، مضطرب و مرد ایرانی ناراضی باشد و این زمینه مشکلات دیگر است. منبع خبر : همشهري - http://hamshahrionline.ir/ پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 579]