تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نزديك‏ترين شما به من در قيامت: راستگوترين، امانتدارترين، وفادارترين به عهد و پي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805560664




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دردنامه‌ی خبرنگار مضروب


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

قاسم محمدي خبرنگارشيرازي كه عصر روز شنبه درپايان بازي فوتبال پيام مشهد ومقاومت سپاسي درورزشگاه ثامن مشهد توسط خداداد عزيزي مضروب شد درآنچه كه آن را دردنامه خوانده، نظراتش را به رشته‌ي تحرير درآورده است.متن نامه اين خبرنگار به اين شرح است:«براي اسطوره سازي هاي يك شبه!سخت است پس از عمري نوشتن براي ورزش، حالا قلم به دست بگيري و از درد هايت بنويسي. كدام قلم؟ كدام دست؟ قلمي كه عصر شنبه در مشهد زير لگدهاي فوتبالي ها له شد و دستي كه حالا وبال گردن است؟ چقدر تصاوير رويايي از ستاره ها خلق كرديم، پوسترهاي گلاسه و تمام قد حضرات را سينه ديوار اتاقهايمان چسبانديم و در وصف جوانمرديشان شاهنامه ها سروديم.قصه قهرمانان و پهلوانان تمام شد. ديگر كسي برايم لالايي ملبورن را زمزمه نكند. ديگر كسي كوچكترين رفتار اين باصطلاح الگوهاي جامعه را برايم تيتر نكند.وقتي بين زمين و آسمان فاصله سكوها تا زمين را معلق زدم، فارغ از دردي كه تمام استخوان هايم را هنوز هم در بر گرفته، زخمي عميق بر دلم نشست. آنكه آنروز اين گونه لگد به پهلوي من مي زد، در روزي مانند ديروزش با ضربه زدن به توپ، قلب ميليون ها ايراني را تسخير كرده بود. چه دنياي عجيبي! چه ستاره هايي كه اينگونه چشمك مي زنند و نور مي پاشند! وقتي فهميدم پس از آن همه كتك خوردن تازه به من لقب خوش شانس هم داده اند، به خودم باليدم! گويا قرار بوده آنجا كشته شوم، از اينكه طرح كشتن من ناتمام ماند متأسفم! شرمنده ام كه به خواسته اتان نرسيديد اما راستي من ديشب از شدت درد به خود پيچيدم و خوابم نبرد، شما چه؟ آيا توانستيد دور از درد وجدان آسوده بخوابيد؟ تو با خودت چه كرده‌اي؟ با ستاره ميليون ها ايراني چه كرده اي؟. به هر جا كه نگاه مي كنم ردي از تو پيداست. از همان روزي كه اردوي تيم ملي را در زمان علي پروين ترك كردي، روزهايي كه با محمد مايلي كهن به مشكل برخوردي، از مشكلاتت با مربيان آلماني تا همايون شاهرخي، همان‌روزي كه در مصاف با آمريكا در جام جهاني پيراهن تيم ملي را بر زمين كوبيدي و هر آنچه بر زبانت آمد را نثار جلال طالبي نمودي، روزي كه بلاژويج از اردوي تيم ملي اخراج كرد يا مشكلاتي كه با دنيزلي داشتي، وقتي با ناصر شفق دست به يقه شدي تا تمام روزهايي كه داوران را در امر هدايت گوسفند عاجز پنداشتي، همان زماني كه پس از صعود پيام، اهواز را به آشوب كشاندي همه و همه نشانگر چهره عاصي توست. با خودت چه مي كني؟ تاكنون انديشيده‌اي كه در يك روز رويايي و يك لحظه خاص وقتي توپ تو به مدد ابرو و باد و مه و خورشيد و فلك ره به دروازه استراليا برد، خدا در آن معجزه نقش اول را داشت، اما «خداداد نانش را خورد؟ آنروز تو سر به آسمان ساييدي و حالا از همان بالا همه را زير پايت مي بيني. چه زود اسطوره مي سازيم . يكي به «رستم و سهراب» به «تختي و پورياي ولي» بگويد آسوده بخوابند، فوق ستاره هاي پهلوان بيدارند. در پايان هم بايد بنويسم قانون و كميته‌ي انضباطي به جاي خود اما تو را به امام رضا واگذار مي‌كنم».





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 282]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن