تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن ابتدا به سلام مى كند و منافق منتظر سلام ديگران است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836798252




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفتگو با محمد رحمانيان، نويسنده و كارگردان‌ يك سر و گردن از تئاتر غرب بالا‌تر هستيم‌


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گفتگو با محمد رحمانيان، نويسنده و كارگردان‌ يك سر و گردن از تئاتر غرب بالا‌تر هستيم‌
جام جم آنلاين: هميشه در عالم هنر افراد انگشت‌شماري هستند كه نامشان مي‌تواند تضمين موفقيت نسبي يك اثر هنري باشد، نامي كه شايد اصلا مردم به خاطر همين به تماشاي آن اثر مي‌نشينند. محمد رحمانيان هم از همين افراد است كه تا به حال تك‌تك آثار او چه تلويزيوني و چه در عرصه هنرهاي نمايشي با اقبال بالاي هنر دوستان رو‌به‌رو شده است. او نمايشنامه‌نويسي را با متن «سرود سرخ برادري» آغاز كرد و از همان سال تاكنون به ‌طور مداوم فعاليت داشته است.


آخرين كاري كه از رحمانيان در تلويزيون پخش شد مجموعه نمايشي «توي گوش سالمم زمزمه كن» بود كه در اوقات استراحت ظهرگاهي، مهمان خانه‌هاي مردم شده بود و آخرين اثر او در عرصه هنرهاي نمايشي نمايش «عشقه» بود كه سال گذشته روي صحنه رفت. در سينما هم كم و بيش فعاليت نويسندگي دارد، اما خودش مي‌گويد كه علاقه ندارد زوركي سينمايي شود.

مدتي هم است كه او را به عنوان كارشناس حوزه نمايش برنامه «دو قدم مانده به صبح» مي‌بينيم. محمد رحمانيان با وجود مشكلاتي كه شكستگي پايش برايش به وجود آورده بود، در گفتگويي يك ساعته با ما حاضر شد كه حاصلش را مي‌خوانيد.

در طول اين سال‌ها همواره شاهد دو نگاه رايج در حوزه تئاتر بوده‌ايم. يك عده به اين رشته به عنوان ابزار نگاه كرده و برخي آن را فقط يك هنر مي‌دانند. شما در كدام طيف از اين تفكر هستيد؟

به نظر من اين دو اصلا از هم دور نيستند. شما وقتي به تئاتر به عنوان يك ابزار نگاه مي‌كنيد در كانون و مركزيت اين نگاه، نقطه‌نظر ديگري هم هست كه آن جامعه است. تاريخ و ملزومات اجتماعي است. پس باز بر مي‌گرديم به اين كه تئاتر ابزاري است براي توضيح جهان به مردم.

يعني بيش از هر چيز بايد مخاطب را در نظر گرفت؟

اول اجازه بدهيد توضيحي درباره مخاطب بدهم. اين كه مخاطب و تماشاگر دو مقوله جدا از هم هستند و باهم متفاوتند؛ به طور مثال اگر يك سريال نود شبي 60 درصد تماشاگران را جذب كند و در مقابل يك برنامه تخصصي دندانپزشكي را 90 درصد دندانپزشكان كشور ببينند، هرچند تعدادشان بسيار كمتر از آن 60 درصد است، اما باز هم اين برنامه از نظر جذب مخاطب موفق‌تر بوده است.

تعريف متفاوتي است؛ اما اجازه بدهيد من صحبت‌هاي شما را اين طور تكميل كنم كه مخاطب يعني بيننده خاص و تماشاگر يعني ببيننده عام.

اصلا تئاتر، هنر خاصي است. تفاوتش هم با سينما در همين است. تئاتر هنر روشنفكران است و در كشور ما هم روشنفكران افراد خاصي هستند.

اين افراد خاص بيشتر از چه نمايش‌هايي استقبال مي‌كنند كه نام مخاطب به آنها نسبت داده شده است؟

فرق مي‌كند. نمايش‌هايي كه در كارگاه نمايش برگزار مي‌شود مخاطبان خاص خودش را دارد. نمايش‌هايي كه در بلك باكس اجرا مي‌شود هم همين طور و نمايشنامه‌هاي كارگردانان صاحب‌سبك به همين صورت. به طور كلي هر گونه‌اي از نمايش مخاطبان خاصي دارد.

فكر مي‌كنيد اين مخاطب در حال حاضر بيش از همه به چه محتوا و ساختاري نياز دارد؟

به عقيده من تماشاگر ما هيچ تفاوتي با تماشاگر نيويورك ندارد و به طبع همان چيزي را مي‌خواهد كه او نياز دارد. جامعه بايد روي صحنه ديده شود و تماشاگر ما نيازمند همين است. نياز دارد كه مشكلات كنوني خودش را از نگاه هنرمندانه تئاتر ببيند.

و باز در اين ميان كمدي را بيشتر مي‌پسندد.

نه، من قبول ندارم كه مردم كمدي را بيشتر مي‌پسندند. اين ما هستيم كه كمدي را به خورد مردم داده‌ايم. وقتي ما كمدي نمايش مي‌دهيم مردم هم مي‌بينند. اگر ما درام نشان بدهيم باز مردم درام مي‌بينند. نمونه اش «سگ‌كشي» كه در سال اكرانش پرفروش‌ترين فيلم سال شناخته شد.

پس چرا شما با اين تفكر، در بيشتر آثارتان از مايه‌هاي طنزآميز بهره برده‌ايد؟

قبول دارم كه همه كارهاي من جلوه‌اي از طنز داشته است، ولي من هيچ وقت نخواستم كه صرفا كمدي بنويسم، بلكه اين موقعيت‌ها هستند كه در كار من كميك به نظر مي‌آيند. اين موقعيت‌ها ممكن است در زندگي روزمره ما هم اتفاق بيفتد و به آن بخنديم.

پس معتقديد بدون اين كه دست به دامان هجو و ابتذال شويم هم مي‌شود؟

صددرصد. وقتي بيننده خودش، جامعه‌اش و مشكلاتش را روي صحنه ببيند، حتما به ديدن تئاتر مي‌آيد. در نقطه مقابل، طبيعي است كه اگر اين اتفاق نيفتد مردم هم به ديدن نمايش نمي‌آيند، چون دغدغه‌هاي شخصي هنرمند ارتباطي به مردم ندارد. خلاصه اين كه تماشاگر بايد هميشه بتواند خودش را جاي يكي از كاراكترهاي نمايش قرار دهد كه متاسفانه تئاتر ما بشدت از اين نظر فقير است و مدتي است كه ايران امروز در نمايش‌ها پيدا نيست.

چرا اين اتفاق افتاده است؟

اگر واضح صحبت كنم بايد بگويم كه از ترس مميزي و خيلي چيزهاي ديگر، هنرمندان به سمت توليد چنين آثاري نمي‌روند. آن عده كمي هم كه گاهي مي‌خواهند جامعه امروز ايران را روي صحنه ببرند كارشان رد مي‌شود. خب طبيعي است كه با اين وضعيت يا بايد به سمت نمايشنامه‌هاي خارجي بروند يا تاريخي يا در جغرافياي ديگر بنويسند.

ظاهرا ماجراي انتقادهاي گسترده به مميزي‌ها دامنگير شما هم شده است.

اصلا يكي از اعتراضات من به تئاتر كشورمان همين شيوه جديد مميزي‌هاست كه اصلا نمي‌شود اسمش را مميزي گذاشت. به هر حال مميزي هم چارچوب و قوانيني دارد و از اصول تعريف شده‌اي پيروي مي‌كند، ولي اين شيوه جديد فقط يك قلع و قمع بيرحمانه است.

فكر نمي‌كنيد شما كمي بي‌رحمانه به قضيه نگاه مي‌كنيد؟

ببينيد، من سال‌هاست كه مي‌نويسم و اصول را مي‌شناسم. خط قرمزها و قوانين را مي‌دانم. اما حالا اتفاق بد دارد مي‌افتد. از يك عده غيركارشناس براي مميزي دعوت مي‌شود. تئاتر ما تا همين حالا به اندازه كافي از اين قضيه ضربه خورده است. بسرعت بايد فكري كرد.

بحث را عوض كرديد و دست آخر به جوابم نرسيدم كه تئاتر كشور ما ميان مردم به جايگاه خود رسيده است يا خير؟

الان صحبت بر سر كميت و تعداد نيست. بحث اين است كه آيا مخاطب واقعي تئاتر به ديدن آن مي‌آيد، كه من معتقدم بله. تئاتر ما مخاطب خودش را دارد. در عين حال كه مي‌تواند بيشتر هم باشد. چنانچه در نمايشي مثل «افرا» اين اتفاق افتاد.

اين خيلي خوشحال‌كننده است كه از نمايش‌هاي فاخر و ارزشمندي همچون افرا، عامه مردم هم استقبال كرده‌اند.

حتما همين طور است. پس وقتي چنين اتفاقي مي‌افتد نبايد سطح تئاتر را آنقدر پايين بياوريم كه تعداد تماشاگران را زياد كنيم. تئاتر والاتر از اين حرف‌هاست.

چرا به جاي اين كار، سليقه هنري و درك بصري مردم را بالا نبريم؟

اين وظيفه سياستگذاران فرهنگي ماست و به عقيده من مهندسي فرهنگي اينجا بايد لحاظ شود. بايد شرايطي فراهم شود تا سطح درك مخاطب آنقدر بالا برود كه ساده‌انگاري نكند. بايد مردم به سمت گونه‌هاي تفكربرانگيز تئاتر هدايت شوند.

احتمالا شما معتقديد اين شرايط فراهم نشده است؟

بله. وقتي الان 50 روز از بهترين روزهاي سينماهاي ما را در اختيار فيلمي مثل «مادرزن سلام» قرار مي‌دهند، نبايد توقع داشت كه مردم به تماشاي «به همين سادگي» بنشينند. اين طور كه پيداست خودمان داريم از مردم مي‌خواهيم كه به ديدن فيلم نروند. تا وقتي كه گونه‌هاي ارزان قيمت هنري را در اختيار مردم قرار دهيم، ذهن آنها خود به خود به تنبلي عادت مي‌كند و ديگر حوصله ديدن يك تراژدي يوناني را ندارد، چون به چيزهاي دم دستي عادت كرده است.

تاثير تله‌تئاترها را بر افزايش فرهنگ هنري مردم چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

بدون شك اگر اين تله تئاترها در زمان مناسبي پخش شود، بي‌تاثير نخواهد بود. پيش از اين تله‌تئاترهايي از تلويزيون پخش مي‌شد كه حتي مردم به صورت سريالي دنبال مي‌كردند. الان هم اگر همت شود اين مجموعه‌ها دوباره بين مردم جا باز خواهد كرد؛ البته به شرطي اين اتفاق مي‌افتد كه همزمان با پخش آن، از شبكه‌هاي ديگر فوتبال و سريال پخش نكنند، چون طبيعتا گرايش مردم به آن سمت بيشتر است.

البته تله‌تئاتر هم ويژگي‌هايي بايد داشته باشد تا مردم به تماشايش بنشينند.

حتما در درجه اول بايد جذاب و سرگرم‌كننده باشد. به اين معنا كه وقتي تئاتر به تلويزيون مي‌آيد، بايد اقتضائات تلويزيون را درك كند. به عبارتي ميزانسن‌ها و ريتم براي قاب دوربين تعريف شود، نه براي صحنه. اگر غير از اين باشد، تماشاگر را پس مي‌زند و دوباره تله تئاتر مهجور مي‌ماند.

بيشتر تله تئاترهاي ما نمايشنامه‌هاي خارجي هستند. در كارنامه كاري شما هم «سلام و خداحافظ» خارجي ديده مي‌شود و هم «نهر فيروزآباد» ايراني، خود شما براي كار تئاتر كدام يك را بيشتر مي‌پسنديد؟

براي من هيچ فرقي نمي‌كند. بستگي به قصه دارد. همان‌طور كه شما گفتيد، من نمايشنامه‌اي دارم كه در تهران امروز مي‌گذرد و نمايشنامه‌اي هم نوشته‌ام كه ايالت ويرجينياي آمريكا را روايت مي‌كند. اصلا خودم را محدود نمي‌كنم كه حتما در يك جغرافياي خاص بنويسم. براي من باورپذيري نمايش مهم است.

باورپذيري براي مخاطب يا تماشاگر؟

هر دو! من تلاش مي‌كنم نمايشم از سمت بيننده پذيرفته شود. سعي مي‌كنم تماشاگرم ميانه نمايش خسته نشود و نمايش را پس نزند. به هر حال، نمايش در كنار همه ابعاد خود يك بعد سرگرمي هم دارد.

شايد انتخاب بازيگران مطرح در نمايش‌هايتان همين برقراري ارتباط بيشتر باشد، شايد هم...

اول من خودم را از يك مساله تبرئه كنم. اصلا به بحث مالي نگاه نمي‌كنم و در فكر اين نيستم كسي را بياورم كه مردم براي ديدن او بليت بخرند و صندلي‌هاي سالن نمايشم پر شود؛ چون در اين مملكت تئاتر يك هنر دولتي است. به طوري كه ما براي دولت اجرا مي‌كنيم و پول قرارداد خودمان را هم از دولت مي‌گيريم. پس ريالي از پول فروش نصيب من نمي‌شود كه بخواهم به آن فكر كنم.

پس صرفا به خاطر توانايي‌هاي بازيگران است؟

بله. من دوست دارم با بازيگران خوب كار كنم. دلم مي‌خواهد بازيگري بيايد كه بتواند نقش را اجرا كند. انتخاب‌هاي من معمولا آنقدر پر تلاطم نيست و سعي مي‌كنم با يك گروه ثابت كار كنم.

فكر نمي‌كنيد محدود شدن به گروهي خاص منجر به وارد نشدن افراد تازه به تئاتر شود؟

صحبت من اين نيست كه همه درها را ببنديم و فقط خودمان چند نفر كار كنيم. من هر بار در كارهايم با افراد جديدي همكاري كرده‌ام و البته خوشحالم كه دوستان لطف مي‌كنند و در كارهاي من حاضر مي‌شوند. پس گروه به اين معنا نيست كه عده‌اي دور هم جمع شوند و همه درهاي جهان را به روي خود ببندند. من در تمام كارهايم با استفاده از افراد جديد ثابت كرده‌ام با اين تفكر مخالفم.

صحبت از گروه شد. درباره نحوه شكل‌گيري گروه تئاتر پرچين توضيح دهيد.

سال 76 كه دوره ممنوع از كار بودن من به اتمام رسيد، به پيشنهاد حميد امجد، من، مژده شمسايي، حبيب رضايي و مهتاب نصيرپور و در دوره‌اي آقاي بيضايي دور هم جمع شديم و فعاليت تئاتريمان را ادامه داديم.

آن زمان هم پرچين از نظر ميزان فعاليت مثل همين الان بود؟

در همان سال‌هاي اول آقاي بيضايي نمايشي را در گروه ما كار كردند. همان سال من مصاحبه را روي صحنه بردم. كار خيلي خوب پيش مي‌رفت كه با كنار رفتن حميد امجد، گروه از هم پاشيد.

آقاي امجد از گروه كنار كشيد؟

آقاي امجد از تئاتر كنار كشيد. چرا كه ايشان باهوش تر از من بود و متوجه شد ماندن فايده‌اي ندارد. اما من همچنان ساده‌لوحانه به اميد اين كه ممكن است اتفاق خوشايندي بيفتد، تئاترم را ادامه دادم.

پيشنهاد نام گروه از جانب چه كسي بود؟

بهرام بيضايي نام پرچين را مطرح كرد و به نظر من الان هم فقط همين نام از آن گروه خوب مانده است.

آخرين كار اين گروه هم فكر مي‌كنم نمايش توقيف شده «مانيفست چو» است. درباره اين نمايش توضيح دهيد؟

اين نمايش را بر اساس گزارش‌هايي از كشتار آمريكا و آوريل 2007 نوشتم. پروسه نوشتن اين نمايشنامه خيلي طولاني شد؛ چرا كه بر مستند بودن اين نمايش خيلي تاكيد داشتم.

چه‌طور در ايران بوديد و تاكيد داشتيد نمايشي بسازيد با استناد از وقايع آمريكا؟

براي نوشتن اين متن، يكي از دانشجويان دانشگاه ويرجينيا خيلي كمكم كرد. او مدارك، عكس‌ها و اخبار را براي من مي‌فرستاد و من همزمان با تمرين گروه مي‌نوشتم. كار بسيار سخت و تجربه جان‌فرسايي بود. پس از اين كه نمايش آماده اجرا شد، برخي مسائل حاشيه‌اي پيش آمد و الان هم هنوز هيچ چيز معلوم نيست.

جز اين نمايشنامه «فنز» را هم در جغرافياي ديگري نوشته‌ايد و شايد به همين دليل هم در خارج از كشور اجراهاي متعددي داشته‌ايد، با يك مقايسه كلي بين تئاترهاي روز دنيا و هنر نمايش در كشور ما، فكر مي‌كنيد تئاتر ما به استانداردهاي جهاني نزديك است؟

من واقعا نمي‌دانم استانداردهاي جهاني چيست؟! ولي معتقدم نمايش‌هاي خوبي در اين سال‌ها اجرا شده و من وقتي به عنوان يك مخاطب تئاتري نمايش‌هاي خارجي را نگاه مي‌كنم، نه تنها كمبودي از نظر كيفيت در نمايش‌هايمان نمي‌بينم كه حتي معتقدم گاهي يك سر و گردن از تئاتر غرب بالاتريم.

در زمينه نمايشنامه‌نويسي چه طور؟ شما اولين نمايشنامه خود را با عنوان سرود سرخ برادري در 19سالگي نوشتيد. الان 27 سال از آن موقع مي‌گذرد. روند نمايشنامه‌نويسي ما را چه‌طور ارزيابي مي‌كنيد؟

قطعا بسيار خوب بوده و حالا هم وضعيت نمايشنامه‌نويسي ما عالي است. بدون شك اين رشته با گذشت زمان رو به بهتر شدن گذاشته است. شك نكنيد ساليان آتي از اين بهتر هم خواهد شد. هنر چيزي نيست كه بخواهد ثابت بماند. البته ممكن است دچار افت‌هاي كوتاه‌مدت شود، ولي هميشه رو به اوج بوده است.

اجازه بدهيد كمي بحث را تصويري كنيم. پس از گذشت مدتي از حضورتان روي صحنه به سمت تلويزيون رفتيد. چه چيزي در قاب تصوير بود كه شما را جذب كرد؟

چيزي كه من را به سمت تلويزيون سوق داد، بازي با دكور و كار تئاتريكاليستي است. من تركيب تئاتر و تلويزيون را خيلي دوست دارم.

ولي اين تركيب به تئاتر نزديك تر است، تا تلويزيون.

بله، چون من عمدا دوست دارم خودم را در يك موقعيت حبس كنم. حالا آن موقعيت ممكن است يك پارك، جلوي درب دادگستري يا يك مسافرخانه باشد.

مدتي پيش اخباري هم مبني بر ساخت يك فيلم سينمايي از سوي شما منتشر شد. سرانجامش به كجا رسيد؟

اين خبر مربوط به 2 سال پيش است. آن زمان قرار بود من فيلم «هفت زمين، يك آسمان» را با الهام از يكي از رمان‌هاي مصطفي مستور كارگرداني كنم، ولي به دليل خواسته‌هايي كه از من مبني بر تغييرات اساسي فيلمنامه شد، عذرخواهي كردم و كنار كشيدم.

پس از آن ديگر به سمت سينما نرفتيد؟

چندين فيلمنامه پيشنهاد شد؛ چون علاقه‌اي نداشتم نپذيرفتم. ولي اگر امكانش پيش بيايد بدم نمي‌آيد. اما دوست هم ندارم كه به هر زور و اصراري كه شده كارگردان سينما شوم، من يك تئاتري هستم و مي‌خواهم همين اتفاقي كه در تئاتر برايم افتاده، در سينما هم بيفتد.

البته چندان هم از سينما دور نيستيد. درباره 2 فيلمنامه‌اي كه در دست ساخت داريد صحبت كنيد.

فيلمنامه «كتاب قانون» را بر اساس طرحي از مازيار ميري و به دعوت او نوشتم. فضاي كلي فيلمنامه در كشور روسيه مي‌گذشت. وقتي نگارش فيلمنامه تمام و گروه عازم روسيه شد، متاسفانه به علت سرماي هوا قادر به ادامه كار نشدند و من مجددا فيلمنامه را بر اساس كشور لبنان تغيير دادم و كتاب قانون در لبنان جلوي دوربين رفت. در حال حاضر هم فكر مي‌كنم تدوين فيلم تمام شده است.

و «پاداش...»

فيلمنامه اوليه پاداش از سوي رضا مقصودي نوشته شده بود كه آقاي تبريزي پيشنهاد بازنويسي آن را به من دادند. من دوباره فيلمنامه را نوشتم و تحويل دادم. الان هم مدتي است فيلمبرداري تمام شده است.

و آخرين پرسش درباره «مسافرخانه سعادت»؟

اگر اشتباه نكنم، اين مجموعه مهرماه از شبكه اول پخش خواهد شد. داستان فيلم در مسافرخانه‌اي به نام سعادت مي‌گذرد و حكايت اتفاق‌هايي است كه براي آدم‌هاي اين مسافرخانه مي‌افتد. در اين كار بازيگران گروه قبلي‌ام هستند، به علاوه پرستو گلستاني، حالا متوجه شديد كه من درها را نبسته‌ام؟!

نظرتان درباره بازسازي تئاتر شهر چيست؟

نفس بازسازي مجموعه تئاتر شهر خيلي خوب است. ولي فكر مي‌كنم سليقه‌هاي اجرايي‌ كه در اين كار دخيل هستند همچنان ناكافي است. البته قضاوت هنوز زود است و بايد منتظر ماند و ديد كه خطرپذيري‌اي كه در سالن‌هاي زيرين تئاتر شهر وجود دارد، رفع خواهد شد؟

بايد ديد براي راه‌هاي خروجي اضطراري كاري انجام مي‌شود؟ بازسازي كه فقط رنگ‌آميزي نيست. تئاتر شهر به عنوان يك ميراث ملي معرفي شده است و بايد براي ترميم آن تدابير ويژه‌اي انديشيده شود.

به عمل كاربرآيد

اگر مهندسي فرهنگي به طرز صحيح اعمال شود مي‌تواند جامعه را به سمت پذيرش بهتر و درك بالاتر سوق دهد. خوشبختانه جامعه ما انعطاف‌پذير است.

ما سال‌هاست كه مي‌گوييم سالن تئاتر نداريم. خب بسازيم. مدام دم مي‌زنيم كه سالن سينما نداريم. چرا نبايد سالن‌هاي مخصوص سينمايي بسازيم؟ سالن‌هايي بسازيم فقط براي نمايش فيلم مستند، سالن‌هايي براي نمايش فيلم كوتاه. بايد دست به كار شويم، به عمل كار برآيد... .

مسعود حكم‌آبادي‌
 چهارشنبه 22 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 553]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن