واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: محاكمه متهمان به قتل يك نيكوكار مدرسهساز
گروه حوادث -يك زن و سه مرد، به اتهام كشتن نيكوكار سرشناس در دادگاه كيفرى تهران پاى ميز محاكمه شدند.
رسيدگى به اين پرونده زمانى آغاز شد كه زنگ تلفن همراه بازپرس كشيك دادسراى جنايى تهران به صدا درآمد و اطلاع داده شد مديرعامل 80 ساله يك شركت آسانسورسازى درخيابان ايرانشهر كشته شده است. اين مقام قضايى به همراه ماموران اداره آگاهى به قربانگاه رفتند و با جنازه غلامرضا مردانى مدرسهساز سرشناس كه دهانش با چسب پوشيده و روى سرش پلاستيك كشيده شده بود روبه رو شدند. جنازه درحالى به پزشكى قانونى برده شد كه شواهد نشان مىداد مرد نيكوكار قربانى دستبرد و دزديدن ورقههاى مشاركت به ارزش افزون بر سه ميليارد ريال شده است. بدين ترتيب «ليلا»40 ساله كه منشى شركت غلامرضا بود با توجه به سرنخهاى به دست آمده تحت بازجويى قرار گرفت.اين دختر ابتدا خود را بىگناه خواند اما ضد و نقيض گويىهايش كليد معما را به افسران دايره 10 آگاهى مركز داد و دست او رو شد. ليلا اعتراف كرد به طمع يك شبه ثروتمند شدن، نقشه كشتن «غلامرضا» را با همدستى نامزدش «حسين» خواهر زاده 31 سالهاش «مجيد» و مرد 34 سالهاى به نام «ناصر» اجرا كردهاست.وى ادامه داد: سالها بود در شركت غلامرضا كار مىكردم تا اينكه وسوسههاى شيطان به جانم افتاد و نقشه كشتن او را با «حسين» و «مجيد» در ميان گذاشتم.آنها هم «ناصر» را كه قوى هيكل بود براى اجراى نقشه دعوت كردند.طبق قرار، غلامرضا را به بهانه تعمير آسانسور به دام انداختيم و او را غافلگير كرديم.به دنبال اعترافهاى مجيد و ليلا، قرار مجرميت آنان از سوى بازپرس شهريارى صادر و پرونده به دادگاه كيفرى تهران فرستاده شد. در جلسه رسيدگى به اين پرونده كه روز سه شنبه در شعبه 71 به رياست قاضى «نورا... عزيزمحمدي» و با حضور چهار مستشار برگزار شد نماينده دادستان به تشريح كيفرخواست پرداخت.«آرش سيفي» گفت: با توجه به مدركهاى موجود براى «مجيد»، «ليلا»، «ناصر» و «حسين» اشد مجازات خواهانم.
سپس دو خواهر داغدار در جايگاه ويژه قرار گرفتند و براى عاملان جنايت، حكم اعدام خواستار شدند.يكى از دختران غلامرضا با اشاره به ليلا تاكيد كرد: اين زن ساعتها پس از جنايت مرا فريب داد، نگذاشت زودتر با پليس تماس بگيرم و بايد اعدام شود. پدرم بيش از 32 ميليارد تومان خرج مدرسه سازى كرد و نمىدانم به چه گناهى كشته شد؟سپس متهم رديف نخست رو به روى پنج قاضى ايستاد و خاله ناتنى اش «ليلا» را كارگردان سناريوى شيطانى ناميد.مجيد 31 ساله اعلام كرد: خاله ام بارها گفت كه 100 ميليون تومان از غلامرضا طلب دارد و صاحب كارش بايد كشته شود.من به خاطر 80 درصد سوختگى از انجام خيلى كارها ناتوانم و براى اجراى نقشه به سراغ دوستم «حسين» رفتم.وى اضافه كرد: شب قبل از جنايت به خانه ناصر رفتيم.ليلا گفت من به عنوان تعميركار وارد دفتر شوم و سر غلامرضا را گرم كنم.بعدحسين از پشت دهان او را با دستمان بگيرد و ناصر هم پاهايش را ببندد.
قاضي: جنايت در چه ساعتى صورت گرفت؟مجيد: ساعت هفت شب بود كه ما به دفتر غلامرضا رفتيم. طبق نقشه، من با او صحبت كردم، حسين دستمال را روى دهانش گذاشت و ناصر پاهايش را گرفت.قاضي: پزشكى قانونى علت اصلى مرگ را خفگى اعلام كرده است. چه كسى دستمال را در دهان قربانى گذاشت؟مجيد: بعد از آنكه غلامرضا بى حال روى زمين افتاد ليلا دستمال را داخل دهانش فرو كرد و كيسه پلاستيكى را روى صورتش پيچيد.
قاضي: در بازجويى مقدماتى اعتراف كردهاى تو دستمال را در دهان غلامرضا گذاشتي; حالا انكار مىكني؟
مجيد: آن موقع تحت فشار اعتراف كردم.
قاضي: پزشكى قانونى زمان مرگ را 24 تا 36 ساعت قبل از پيدا شدن جنازه اعلام كرده است و اين مساله نشان مىدهد غلامرضا صبح همان روز كشته شد.در اين باره چه مىگويي؟مجيد: نه، صبح آن روز من سر كار بودم و دليلى براى دروغگويى ندارم. حدود ساعت هفت شب به دفتر رسيديم.
قاضي: هدف ليلا از دعوت شما به دفتر چه بود؟
مجيد: ليلا مىخواست هر طور شده غلامرضا را بكشد و پولهايش را بدزدد.
قاضي: ليلا به تو وعده چه مبلغى داد؟مجيد: 10 تا 15 ميليون تومان به هر كدام از ما. با پايان حرفهاى اين متهم، وكيل او به دفاع پرداخت: «شواهد نشان مىدهد ليلا نقشه جنايت را كشيد و اين سه مرد را اجير كرد. موكلم به خاطر سوختگى شديد، نقص عضو دارد و نمىتواند به تنهايى عامل جنايت باشد. به نظر مىرسد مجيد، تحت فشار كشتن غلامرضا را گردن گرفته بود. با پايان حرفهاى وكيل مدافع، ادامه اين نشست به خاطر پايان وقت ادارى به امروز موكول شد.
سه شنبه 21 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]