واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: استرس از شايعترين كلمههاي مورد استفاده در زندگي روزمره ما بوده و يكي از واژههايي است كه مفهوم آن هنوز مشخص نيست. در پاسخ به استرس، هورموني به نام (CRF) corticotropin releasing Factor از هيپوتالاموس ترشح ميشود كه سيستم هيپوتالاموس – هيپوفيزي – آدرنال را فعال كرده و سبب آزاد شدن پيام شيميايي (به نام كته كولامين و كورتيزول) هورمون اوليه استرس ميشود. رابطه بين استرس و نازايي هنوز به طور دقيق مشخص نيست. اگرچه بدون ترديد نازايي سبب ميزان قابل ملاحظهاي استرس ميشود، اما پاسخ اين سوال كه آيا استرس ميتواند سبب نازايي شده و يا كاهش استرس ميتواند سبب بالا بودن ميزان حاملگي در زوجين نازا شود، هنوز متناقص ميباشد. آيا استرس سبب نازايي ميشود؟ از نظر تاريخي نازايي به عملكرد سايكولوژيك غيرطبيعي يك قسمت از بدن در يك يا هر دو زوج اطلاق ميشود. بررسيهاي اوليه در دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ نازايي سايكولوژيك را به عنوان مهمترين علت اختلال در حاملگي در حدود ۵۰ درصد بيماران بيان نموده است. در اواخر دهه ۱۹۶۰ اعتقاد براين بود كه اختلال توليد مثل در نتيجه عوامل هيجاني و سايكولوژيك ميباشد و نازايي سايكولوژيك تصور ميشد. از نظر بيولوژيكي، از آنجا كه هيپوتالاموس تنظيمكننده پاسخ بدن به استرس و هورمونهاي جنسي بوده، درك اينكه چگونه استرس ميتواند سبب نازايي در برخي از زنان باشد، آسان است. استرس بيش از حد حتي ممكن است سبب قطع كامل سيكل قاعدگي شود كه نمونه آن در زنان دونده ماراتون (آمنوره دوندهها) ديده ميشود و در موارد با شدت كمتر ممكن است سبب عدم تخمكگذاري و سيكل نامنظم قاعدگي گردد. در هنگام استرس غده هيپوفيز مقدار زيادي پرولاكتين توليد ميكند كه بالارفتن اين هورمون سبب تخمكگذاري نامنظم ميشود. از آنجا كه دستگاه توليدمثل زنان، داراي گيرندههاي كته كولامين ميباشد، آزاد شدن كته كولامينها در اثر پاسخ به استرس ممكن است برروي باروري تاثير نمايد. براي مثال، اين مواد با تداخل در انتقال گامتها از لوله رحم يا تغيير جريان خون رحم ميتوانند سبب مشكل ناباروري شوند. به هر حال مكانيسمهاي پيچيدهاي وجود دارد كه ممكن است در اين زمينه نقش داشته باشند كه هنوز براي پژوهشگران مشخص نيست. به عنوان مثال، در بيست سال گذشته، حوزه جديد سايكونورو ايمونولوژي بهوجود آمده كه روي عملكرد ذهن و روح بر بدن مطالعه ميكند. پژوهشگران نشان دادهاند مغز، مولكولهاي خاصي به نام نوروپپتيد توليد ميكند كه در پاسخ به هيجان و تحريكات توليد شده و با هر سلول از بدن از جمله سيستم ايمني واكنش نشان ميدهد. با اين عقيده، ذهن و روح و بدن نه فقط با هم ارتباط دارند، بلكه غيرقابل تفكيك از يكديگر هستند. بنابراين، استرس ميتواند روي باروري تاثير منفي داشته باشد؛ همچنين ميتواند سبب كاهش تعداد اسپرم شود. بيوبسي بيضه از زندانيان محكوم شده به اعدام كه تحتتاثير استرس فراوان قرار داشتند نشان داد كه توليد اسپرم در تمامي موارد به طور كامل متوقف شده است. پژوهشگران همچنين حجم كم مايع انزال و غلظت كم اسپرم را در گروهي از ميمونها كه داراي استرس زیاد بودند، گزارش كردهاند كه معتقدند به دليل كاهش غلظتLH و تستوسترون ميباشد. البته اين مطالعه بايد در انسان هم مورد بررسي قرار گيرد. در هنگام استرس غده هيپوفيز مقدار زيادي پرولاكتين توليد ميكند كه بالا رفتن اين هورمون سبب تخمكگذاري نامنظم ميشود. علاوه بر تاثيرات مستقيم، استرس ميتواند موجب از بين رفتن تمايلات جنسي، اختلال در نعوظ، كاهش تعداد نزديكي و در نتيجه كاهش باروري شود. همچنين بسياري از زنان براي رفع مشكل نازايي خود شروع به تغذيه بيش از حد كرده كه اين خود باعث افزايش سلولهاي چربي و اختلال در تعادل هورموني ميشود و وضع را بدتر ميكند. زوجهاي نابارور معمولا از سوي اطرافيان مورد سرزنش قرار ميگيرند و بسياري از آنان كمكم باور ميكنند كه استرس در آنها سبب نازايي شده است. آنها جامعه را سرزنش ميكنند و جامعه به جاي حمايت از آنها نصيحتها و پندهاي ناخواسته ميدهد. با توجه به اينكه ذهن و روح بر جسم تاثير ميگذارد و حتي بيماران سرطاني ميتوانند با فكر مثبت درمان شوند، مكررا به زوجهاي نابارور تحت درمانIVF، گفته ميشود كه در صورت تفكر مثبت و ريلكس بودن موفقيت IVF به طور عملي تضمين ميگردد. بنابراين، اگر درمان ناموفق باشد، علت آن استرس و فشار بيمار است. براي مثال ديده شده كه زوج نابارور در تعطيلات و پس از پذيرش فرزند از پرورشگاه صاحب فرزند شدهاند. استرس و نازايي رابطهاي متقابل با يكديگر دارند و همديگر را تشديد ميكنند. مثلا زوج نابارور به دليل نازايي تحت استرس هستند و خود را سرزنش ميكنند كه اين خود سبب افزايش سطح استرس و تشديد مشكل شده و اين چرخه در جهت تشديد بيماري در زوج نابارور مرتب تكرار ميشود. استرس به هر گونه حادثهاي كه يك شخص به عنوان تهديد دريافت ميكند، گفته ميشود. تحقيقات نشان ميدهد كه هيجانات زنان تحت درمان نازايي مساوي يا بيشتر از بيماران سرطاني و قلبي است. تشخيص استرس قابل كنترل از غيرقابل كنترل ميتواند اميدواركننده باشد. استرس داخلي وقتي ايجاد ميشود كه فرد قادر نيست به هدفي كه داشته برسد؛ در صورتي كه استرس خارجي به وسيله دوستان، آشنايان و فشارهاي كاري ايجاد ميشود. بعضي استرسها غيرقابل كنترل هستند مانند شروع پريود و سيكل قاعدگي؛ اما بعضي ديگر قابل كنترل ميباشند؛ مانند انتظار بيماران در كلينيك براي ويزيت شدن توسط پزشك. انتظار ميتواند استرسزا باشد. كتاب خواندن در هنگام انتظار اگر چه نميتواند، عامل استرسزا را كنترل كند ولي به عنوان يك راهكار ميتواند پاسخ فرد را به آن تعديل و به كاهش استرس كمك كند. وقتي نازايي تشخيص داده ميشود، بسياري از زوجين احساس نااميدي كرده و ديگر بدن و برنامه زندگي خود را نميتوانند كنترل كنند. نازايي ميتواند يك بحران جدي محسوب شود، زيرا يكي از هدفهاي اساسي زندگي كه مادر يا پدر شدن ميباشد، مورد تهديد قرار ميگيرد. بسياري از زوجها عادت دارند براي زندگي خود برنامهريزي كنند و تجربه نشان داده است كه اگر سخت كار كنند به آن ميرسند؛ ولي در مورد نازايي اين ممكن نيست. علاوه بر استرسهاي سايكولوژيكي كه به زوج نابارور وارد ميآيد، استرسهاي فيزيكي نيز در جريان درمان نازايي بر زوجها وارد ميشود. اين استرسها شامل آزمايشهاي خون، تزريقات، هيستروسالپنگوگرافي، تلقيح و جراحي كه همه با دارو و ناراحتي و دشواري همراه ميباشد. همچنين، به طور قابل ملاحظهاي استرسهاي مالي نيز بيماران را ميآزارد. درمان نازايي پرهزينه ميباشد و بسياري از بيماران به دليل عدم توان مالي درمان را متوقف ميكنند و اين بسيار ناراحتكنندهتر است. بعضي از داروهاي هورموني كه بيمار دريافت ميكند ممكن است سبب تغييرات رفتاري بيمار شود و سازگاري فرد را با استرس مشكلتر كند. استرس ميتواند بر روي روابط شخصي تاثير بگذارد و سبب اختلال در زندگي مشترك، رابطه جنسي و دور شدن دوستان و اطرافيان گردد كه اين خود موقعيت را بدتر ميكند. همچنين به دليل تحريك پذير و عصباني بودن در ايجاد رابطه با پزشك و كاركنان كلينيك مشكل به وجود آورد. زمان هاي خاص استرسزا عبارتند از : 1- زمان نزديكي جنسي 2- انتظار براي شروع پريود، عقب انداختن 3- پاسخ دادن به سوالات فاميل و دوستان (بسياري از اين سوالات اثرات زيانآوري براي فرد دارد.) 4- تلاش براي درمان نازايي به همراه فشارهاي كاري 5- تصميم براي ديدن پزشك 6- تصميم براي درمان 7- انتظار براي نتيجه كه آيا اسپرموگرام طبيعي است؟ آيا تخمك بارور شده است؟ بسياري از اين استرسها هنگام درمان IVF تشديد ميشوند. تعداد زيادي از زوجين در شروع IVF مضطربانه به موفقيت اين روش فكر ميكنند. موفقيت كم، انتظار براي نتيجه و فشارهاي مالي همگي به ناراحتيهاي بيمار اضافه ميشود. اغلب زوجين IVF را آخرين اميد پس از سالها سعي و تلاش ميدانند و احساس ميكنند كه آينده آنها در گرو موفقيت اين روش است. به اعتقاد همگان بيماراني كه بتوانند با استرس سازگاري داشته باشند ميزان موفقيت بالايي دارند. روشهاي جلوگيري از استرس : يكي از بهترين راههاي درمان استرس دعا و نيايش با پروردگار ميباشد. راههاي ديگري همچون مثبت فكر كردن، ريلكس كردن عضلات، و تنفس عميق ميتوانند سبب كاهش استرس شوند. لازم به ذكر است كه يك روش بهتنهايي نميتواند كارساز باشد؛ بلكه تركيبي از روشها تاثير بيشتري دارند. در ضمن، يك روش ميتواند براي يك شخص كارساز و براي ديگري نباشد دكتر معرفت غفاري نوین متخصص جنین شناسي باليني مجله تخصصی دنیای تغذیه و سلامت پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 600]