واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گفتگو با جك بلك يكي از گويندگان فيلم انيميشن پانداي كونگ فويي آرزو دارم سلطانكودكان باشم
جام جم آنلاين: جك بلك را بيشتر به عنوان يك كمدين ميشناسيم، او در سال 1969 در كاليفرنيا به دنيا آمد و با آن كه در دانشگاه رشته مهندسي ميخواند، ولي علاقه به بازيگري او را به دنياي نمايش كشاند و اين در حالي است كه والدين دانشمندش ميخواستند او به دنياي علم بپيوندد. وي كار هنري را از سال 1992 با حضور در برنامهها و مجموعههاي تلويزيوني شروع كرد و از معدود بازيگران موفقي است كه كار مجريگري كرده و هنوز هم گاهي در اين سمت ظاهر ميشود.

جك بلك امسال فيلم كمدي «تندر موسمي» را هم روانه پرده سينماها ميكند. او اكنون مشغول بازي در فيلم «سال يك» است و پس از آن جلوي دوربين «دوران كهن» ميرود. وي در «پانداي كونگ فويي» به جاي كاراكتر اصلي آن به نام «پو» صحبت ميكند.
بجز اين نكته كه بعد از «مارها در هواپيما» نام فيلم شما بهترين نامي است كه ميتوان براي يك فيلم در نظر گرفت، شما چه چيز ديگري ميتوانيد درباره پانداي كونگ فويي به ما بگوييد؟
مثل خيلي از آدمهايي كه در دنياي واقعي آرزوهايي در سر دارند، قصه اين فيلم درباره يك خرس پانداست كه ميخواهد استاد رشته ورزشي كونگ فو شود. رسيدن به اين مرحله آرزوي بزرگ اوست و دنيايش دنيايي است كه يكسري حيوانات ناطق در آن حضور دارند.
چگونه به قلب و روح يك پاندا وارد شديد؟
واقعا هيچ تلاشي نكردم كه روي نوع رفتار موجودي مثل يك خرس تمركز كنم. من فقط خودم را بازي كردم و كارهايي را انجام دادم كه معمولا خودم ميكنم. او را خيلي انساني در نظر گرفتم. هنرمندان طراح و نقاش كار اصلي را در ارتباط با خلق اين خرس انجام دادند و من بعدا وارد دنياي شخصيت بازي او شدم.
ميدانيم قبل از ساخت فيلم، انيماتورهاي آن چند تست از شما و كاراكترتان گرفتند و حتي ديالوگهايي از فيلمهاي قبلي شما را هم مورد استفاده قرار دادند. اين نكته كه آنها هميشه شما را براي صحبت كردن به جاي كاراكتر پانداي فيلم در نظر داشتند، برايتان جذاب است؟
اين نكته را دوست دارم و باعث ميشود كه روحيه و حال خوبي داشته باشم و ميدانستم آنها چه ميخواهند. در حقيقت زماني كه تهيهكنندگان فيلم در كمپاني دريم وركز با من تماس گرفتند تا خط اصلي قصه را برايم تعريف كنند ، ميدانستم كه انتخاب اول و اصلياشان هستم. آنها قبلا چند تست از من گرفته بودند و اين تستهاي صدا و تصوير را به من نشان دادند. بعد فيلمي كوتاه پخش كردند كه صداي من روي آن كاراكتر پاندا قرار داشت. خودم خيلي راضي و خشنود بودم.
شما نه فقط هنگام كار در فيلم سخت تلاش كرديد، بلكه براي تبليغات آن هم داريد كوشش زيادي ميكنيد.
بله، اما اين تازه اول كار است. بجز آمريكا ما بايد سراسر خاك اروپا، ژاپن و استراليا را هم طي كنيم.
همه اين سفرها پشت سر هم خواهد بود؟
فكر نميكنم. به هر حال بايد مكثي در كار باشد تا بتوانم به خانه بروم و ديداري با فرزند كوچكم داشته باشم.
نكته جالب اين است كه شما هم مثل بسياري از هنرمندان سرشناس ديگر، درگير دنياي عكاسان و خبرنگاران جنجالي و شايعات رسانهاي هستيد. با اين موضوع چگونه كنار ميآييد؟
واقعيت اين است كه تمام اين جشنوارهها، جشنها و مهمانيهاي سينمايي پر از دردسرند. من با حضور در اينگونه مهمانيها ميكوشم استفاده درستي از آنها بكنم. ما هنرمندان هميشه به خبرنگاران كمك ميكنيم تا كارشان را بهتر انجام دهند.
آنها از ما عكس و خبر ميگيرند و ما وقت خود را در اختيارشان ميگذاريم، نكته مهم اين است كه ما به يكديگر نياز داريم و به هم كمك ميكنيم. بعضي وقتها حضور در اين مراسمهاي تبليغاتي واقعا مرا خسته و ديوانه ميكند، در اين حالت خوب است كه عكاسان و خبرنگاران هم متوجه وضعيت روحي و جسمي امثال من باشند و از حركت بهسمت جنجال و شايعهسازي پرهيز كنند در نهايت اينگونه كارها به نفع هيچ يك از طرفين نيست.
وقتي «پانداي كونگ فويي» آماده نمايش شد، پسرتان آن را ديد؟
خير. او تازه دو سالش هم نشده است. فيلم يك كار پرجنب و جوش اكشن است و به همين دليل شايد فعلا به درد او نخورد.
ولي آيا او از شنيدن صداي پدرش كه روي يك خرس پاندا گذاشتهاند، هيجانزده و شگفتزده خواهد شد؟
من فكر ميكنم اينطور باشد.
كار ضبط صدا در استوديو راحت بود؟
هيچ كاري راحت نيست، شما وقتي جلوي دوربين هستيد يك سري مشكلات داريد و وقتي جلوي ميكروفن ضبط صدا هم قرار ميگيريد، مشكلات ديگري داريد. هنگام كار روي انيميشن شما فقط ميتوانيد از نيمي از توانايي خودي يعني (صدا) استفاده كنيد و نيمه ديگر (يعني چهره و تركيب بدن) به هيچ كاري نميآيد.
در اين حالت شما بايد تمام احساسات، عواطف و حس دروني خود را به درون صدايتان بريزيد و به كمك آن درونيات نقش و كاراكتر را ارائه و خلق كنيد. در عين حال، در اين شيوه كار بخش مهمي از ماجرا پيش از ورود شما به آن پروژه انجام شده است.
منظورم شكل و شمايل، روش و بازي آن كاراكتر انيميشن است، در اين حالت شما مجبوريد براساس نوع رفتار و كردار كاراكتري كه پيش روي شما قرار دارد، عمل كنيد. چنين مسائلي محدوديتهايي ايجاد ميكند كه اين چالش اصلي همكاري با پروژههاي انيميشن است.
پس خيلي اذيت شديد؟
اما به سختياش ميارزيد. اين هم يك جور كار بازيگري است و افقهاي تازهاي را پيش روي بازيگر ميگشايد. بعد از همكاري در انيميشن پانداي كونگ فويي ديدگاهم نسبت به بازيگري هم تغيير كرده است و حالا اين هنر را طور ديگري نگاه ميكنم. احساس ميكنم بازيگران سينما براي اعتلاي كارشان حتما بايد در يكي دو فيلم انيميشن بهجاي كاراكترهاي كارتوني صحبت كنند.
اين كار مثل حضور روي صحنه تئاتر است و تجربيات گرانبهايي را در اختيار بازيگر قرار ميدهد. بعد از كار در چنين پروژهاي، بهتر ميتوانيد از تواناييهاي زباني و بدني خود در جلوي دوربين استفاده كنيد.
شما را بيشتر در فيلمهاي كمدي ديدهايم، سينماي كمدي مورد علاقهتان است؟
اين نوع سينما را بيشتر دوست دارم و فيزيك چهرهام بيشتر به چنين نقشهايي ميخورد. حتي وقتي در «كينگ كونگ» بازي كردم، خيليها فكر كردند در آنجا هم نقش كمدي دارم. نميدانم چرا مرا براي بازي در نقش كارگردان فيلم انتخاب كرده بودند.
هيچ وقت اين سوال را از پيترجكسون، كارگردان فيلم نكرديد؟
خير. علتش اين است كه هميشه ميخواستم در فيلمي با او همكاري كنم و كينگ كونگ اين فرصت را فراهم ميكرد. «ارباب حلقههاي» او خيلي خوب بود. در كل نميدانم نقشهاي كمديام را خوب بازي ميكنم يا خير. بچه كه بودم فكر ميكردم قويترين مرد جهان هستم. بعدها فكر كردم سريعترين و شيرينترين آدم روي كرهزمين هستم. اما حالا خودم را يكي از معموليترين افراد روي كره خاكي ميبينم و نميدانم ميتوانم بگويم كمدين خوبي هم هستم يا خير.
هدفتان از بازيگري چيست؟
خيلي ساده، به اين دليل دوست دارم در فيلمها باشم كه ديده شوم! خودم را آدمي ميدانم كه توانايي سرگرم كردن ديگران را دارد. اطرافيانم ميگويند كسي نميتواند حدس بزند حركت بعدي تو چيست و از اين نظر، آدمي غيرقابل پيشبيني هستي و من اين اظهارنظر را دوست دارم.
در فيلمهاي زيادي با بچهها همبازي بودهايد. كار با آنها چگونه است؟
نسبت به كار كردن با آنها كمي احساس نگراني ميكنم. تو نميداني آنها ميخواهند چه كار كنند و براي همين بايد هميشه آماده و هوشيار باشي تا بتواني بهترين و درستترين واكنش را مقابل آنها داشته باشي، ولي در كار با بازيگران حرفهاي تو با اين مشكل روبهرو نيستي.
در مقايسه با سالهاي اول كار در سينما، امروز خودتان را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
آن روزها بسختي ميتوانستم خودم را كنترل كنم. كار با فيلمسازان خوب و پر قدرت باعث شد تا تكنيك كار را به درستي ياد بگيرم. برخي از فيلمسازان بازيگر را مثل يك ليوان خالي ميبينند، ولي من اين شيوه كار را دوست ندارم و اگر قدرت انتخاب داشته باشم، هيچ وقت با اينگونه فيلمسازان حتي اگر خيلي بزرگ باشند كار نخواهم كرد.
ترجمه: كيكاووس زياري
منبع: Movieweb.com
سه شنبه 21 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]