واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: گروه بين المللي بحران، روز جمعه چهاردهم مرداد ماه در تازه ترين گزارش خود وضعيت افغانستان را مورد بررسي قرار داد. در اين گزارش كه پس از بحرانهاي سال جاري و همچنين نزديكي به زمان آغاز خروج نيروهاي خارجي از افغانستان منتشر شده، حاوي نكاتي قابل تأمل از قبيل؛ گسترش حوزه جغرفيايي طالبان به مناطق غير پشتون، سنگربندي طالبان در اطراف كابل، روي آوري طالبان به اهداف نرم و افزايش ناامني پس از افزايش نظاميان خارجي در افغانستان است. گروه بين المللي بحران (International Crisis Group)، يك سازمان مستقل، غيرانتفاعي و بين المللي است، كه با داشتن بيش از 90عضو در پنج قاره جهان، از طريق تحليل مستقيم اوضاع و مطرح ساختن آن در سطح بين المللي، به منظور حل و جلوگيري از مناقشات فعاليت مي كند. روش گروه بين المللي بحران بر تحقيقات مستقيم استوار است. در اين روش تيم هايي از تحليل گران امور سياسي در داخل و يا در نزديكي كشورهايي مستقر مي شوند كه در آستانه بروز، تشديد يا آغاز مجدد مناقشات خشونت بار قرار دارند. در نهايت فرايند تحليل داده ها بصورت ارايه منظم گزارش هاي تحليلي است كه شامل پيشنهادات عملي به جامعه جهاني است. دفتر مركزي گروه بين المللي بحران در بروكسل بلژيك است و دفاتر حمايتي آن در واشنگتن، نيويورك، لندن و مسكو قرار دارند. بعلاوه اين سازمان 13 دفتر منطقه اي ديگر در عمان، بلگراد، بوگوتا، قاهره، فري تاون، اسلام آباد، جاكارتا، كاتماندو، نايروبي، آچه، سارايوو،كوزوو و تفليس دارد. گروه بين المللي بحران در افغانستان توسط دفتر كابل خود، روند انتقال سياسي و ساير موضوعات مربوط به امنيت و ثبات در اين كشور را پوشش مي دهد. ** گزارش افغانستان؛ تحليل محتوا ------------------------------------- سازمان گروه بين المللي بحران، در جديدترين گزارش خود كه در روز جمعه منتشر شد با اشاره به وضعيت جديد دولت افغانستان و نيروهاي ائتلاف، به دولت هاي كابل و واشنگتن در رابطه با بهبود وضعيت امنيتي افغانستان پيشنهادهايي را ارايه كرده است. در اين گزارش با بررسي گسترش حضور طالبان به مناطق غير پشتون، تباني ميان شبه نظاميان و مقامات فاسد دولتي، سنگربندي طالبان در اطراف كابل، افزايش دستاوردهاي جديد طالبان پس از روي آوردن به اهداف نرم، كنترل رواني شهر كابل توسط طالبان، ايجاد پناهگاههاي امن در اطراف كابل توسط شبه نظاميان، افزايش خشونتها پس از اعزام 30 هزار نظامي آمريكايي، امكان تسلط طالبان بر مناطق بيشتر پيش از سال 2014 (1393)، بهتر شدن وضعيت طالبان با وجود كمك هاي ميلياردي جامعه جهاني به دولت افغانستان، تفاوت قائل نشدن ناتو ميان شورشيان و غيرنظاميان، ظرفيت سازي و مبارزه با فساد براي انجام اصلاحات، خطر سوء استفاده از قدرت توسط اداره امنيت ملي افغانستان و شكست راهبرد فعلي آمريكا، روندهاي جديد در وضعيت امنيتي دنبال شده توسط دولت افغانستان و آمريكا را ناكافي عنوان كرده است. اين گزارش از سه نكته كانوني برخوردار است كه رويكرد غربي ها را به موضوع استراتژي نظامي، وضعيت حضور در افغانستان و روندهاي امنيتي اين كشور نشان مي دهد: 1. نقش حكومت افغانستان در بحران موجود و مسووليت آن در حل اين بحران: در گزارش گروه بين المللي بحران در باره افغانستان آمده است: حكومت افغانستان در طي اين 10سال نتوانسته است از فرصت هرچند اندك حضور در صحنه امنيتي و سياسي استفاده كرده و يك دولت مقتدر ملي و مشروع ايجاد كند؛ با اين كه تاريخ شروع دولت سازي در افغانستان در مقايسه با بسياري از كشورها از قدمت زيادي برخوردار است و به 250 سال قبل برميگردد. با اين كه در طي اين 10 سال گام هاي مثبتي در جهت تكميل و تقويت دولت سازي و نهاد دولتي برداشته شده ، ولي اين دستاورها ناكافي و در بسياري از موارد شكننده است؛ زيرا دولت سازي وسيله اي براي ثبات سياسي است و ثبات سياسي از اولويت كشورهاي بعد از جنگ است كه حكومت افغانستان در اين زمينه و نيز در مشاركت ملي دستاورد چنداني نداشته است. 2. بزرگ جلوه دادن طالبان بعنوان يك معضله امنيتي: يكي ديگر از ويژگي هاي اين گزارش، تاكيد و تمركز بر طالبان است. در حالي كه پس از حمله آمريكا و نيروهاي ائتلاف در سال 2001به افغانستان، گروه طالبان تنها به مناطق مرزي با پاكستان محدود شده اند اما حملات طالبان ادامه يافته است. با اين وجود، به نظر نمي رسد كه اين حملات را بتوان بعنوان يك معضله امنيتي تلقي كرد چرا كه يك معضله امنيتي از شاخص هايي همچون: تهديدات افزايشي، گسترش حضور فيزيكي و برتري نسبي برخوردار است كه در زمان حاضر گروه طالبان از چنين وضعيتي در صحنه امنيتي افغانستان برخوردار نيست. اگرچه نوع تهديدات نشانه هاي تصاعد در وضعيت تهديدات را نشان مي دهد، اما همواره بزرگ جلوه دادن تهديدات را مي توان جزو اهداف امنيتي خواند كه قادر است ظرفيت كنش و واكنش ايجاد كند. 3. نبود اجماع در استراتژي نظامي: نكته سومي كه گزارش به آن تاكيد كانوني داشته، نبود اجماع در استراتژي نظامي نيروهاي ائتلاف در افغانستان است. بسياري از نيروهاي ائتلاف از كشورهاي اروپايي گرفته تا آمريكا، راهكار مناسبي براي مقابله با مشكلات امنيتي ارايه نكرده اند به طوري كه از يك سو، نيروهاي امنيتي افغان هنوز نتوانسته اند به حضور نا امن كننده طالبان واكنش مناسبي بدهند و از ديگر سو، نيروهاي نظامي ائتلاف و خود آمريكا نيز به يك اجماع براي مقابله با اين تهديدات نرسيده اند. چنين روندي نشانه هايي از نبود تصميم سازي جمعي را نشان مي دهد كه به موازات وضعيت تركيبي با استراتژي خروج آمريكا از افغانستان، تهديدات امنيتي نيز افزايش يافته است. ** جمع بندي ------------ گزارش هاي گروه بين المللي بحران كه در سال هاي گذشته نيز در مورد افغانستان منتشر شده است، اگرچه توانسته تا حدودي وضعيت جديد امنيتي اين كشور را توصيف كند، اما به نظر مي رسد كه ادبيات حاكم بر اينگونه گزارش ها مبتني بر جلوه اي از بزرگ نمايي تهديدات و كاهش مولفه هاي ثبات امنيتي است. چرا كه ترويج چنين ادبياتي به ويژه از طريق نهادهايي كه وظيفه روندسازي در سطح بين المللي را بر عهده دارند، مي تواند بر تصميمات آتي دولت ها و حتي سازمان هاي بين المللي نظير سازمان ملل متحد تاثير بگذارد. چنين رويكردي بدين معنا خواهد بود كه اهداف واقعي اين گزارش ها در پس زمينه آن، يعني راهبردهاي بلندمدت بازيگران حاضر در صحنه افغانستان قرار دارد. تحقيق**2040**1358
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 210]