واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نشست مطبوعاتي کارگردان و عوامل نمايش"کرگدن" با توضيحات مهدي هاشمي، آتنه فقيه نصيري و احمد ساعتچيان درباره ايفاي نقشهايشان همراه شد. در آغاز اين جلسه مهدي هاشمي درباره سابقه فعاليت تئاتري و آشنايياش با فرهاد آئيش و نمايشنامه"کرگدن" توضيح داد.او با اشاره به اجراي سمندريان از اين نمايشنامه که در سالهاي قبل از انقلاب انجام شده گفت:«در زمان دانشجويي اجراي سمندريان را با بازي انتظامي در تالار فردوسي دانشگاه تهران ديدم. تالار فردوسي بزرگ و صحنه آن دور است و به درد اجراي تئاتر نميخورد. تنها چند تصوير از آن اجرا به ياد دارم که پرويز صياد و عزتالله انتظامي نقشها را ايفا ميکردند و به نظرم آمد که بيشتر سعي ميکنند صدايشان به تماشاگر برسد. وقتي به اين جمع پيوستم گويي براي اولين بار بود که با اين نمايش برخورد ميکنم.»وي در جايي ديگر از اين نشست گفت:«سابقه آشنايي من با اين نقش به سالهاي دانشجويي باز ميگردد که در کتابخانه متن اصلي"کرگدن" را با متن ترجمه جلال آلاحمد مقابله ميکردم تا زبانم را تکميل کنم.»فقيه نصيري نيز که براي نخستين بار به عنوان بازيگر تئاتر روي صحنه قرار ميگيرد، در اين زمينه گفت:«بهترين دليل و انگيزهام براي پذيرفتن اين نقش اين است که دوست داشتم تجربه کنم. هر کس در هنر فعاليت ميکند به تجربه به شکلهاي مختلف نياز دارد تا خودش را تازه کند. تا اين لحظه تمرين نمايش"کرگدن" برايم بسيار لذت بخش بوده. من که تاکنون تجربه اين فضا را نداشتهام بايد براي صحبت بيشتر درباره اين نقش منتظر اجراي آن باشم. مطمئناً کار قابل قبول خواهد شد اما من براي قضاوت درباره کار خودم به نتيجه اجرا نياز دارم.»فرهاد آئيش در پاسخ به اين سوال که چرا از بازيگران سينما در اين نمايش استفاده کردهايد، گفت:«در کارهاي گذشتهام نيز از بازيگران سينما دعوت کرده بودم. اولين جوابي که ميتوانم به اين سوال بدهم اين است که بگويم چرا نه؟ اگر يک کنجکاوي پشت اين سوال است که انتخاب بازيگر به گيشه مربوط ميشود ميگويم معلوم است که هنرپيشههاي مشهور و محبوب با خودشان مخاطب ميآورند اما مگر آوردن مخاطب به دليل خوب بودن آنها نيست؟»وي ادامه داد:«بازيگران سينمايي زيادي داريم که ميتوانيم از آنها براي کار دعوت کنيم. آن چه اهميت دارد اين است که بايد گروه درست باشد. بازيگر توانايي داشته باشد و به بقيه گروه بخورد. براي من به عنوان کارگردان نيز مهم است که بازيگر از نظر اخلاقي با گروه همسان باشد. اين که بتوانيم همديگر را دوست داشته باشيم و مثل يک خانواده در مدت زمان مشخص با هم کار کنيم.»آئيش تاکيد کرد:«همه ما يک سري بازيگر هستيم که از هم دعوت ميکنيم و با هم کار ميکنيم. همه بازيگر هستيم. مهدي هاشمي و آتنه فقيه نصيري دو بازيگر برتر کشور هستند و براي کار تئاتر بسيار پرانگيزهاند. انرژي، ديسيپلين و هيجان بسيار دارند. اميدوارم دوستان خبرنگار از اين پس ديگر درباره حضور بازيگران سينما نپرسند اين سوال خوبي نيست.»فرهاد آئيش درباره رويکردش به متن"کرگدن" توضيح داد:«از نظر مفهومي سعي کردهام که به متن وفادار باشم. ساختار همان است و مفاهيم تا جايي که درک کردهام همان؛ اما از نظر درام کاراکترهايي اضافه و کم کردهام. متن کاملاً دوباره نويسي شده و ميشود گفت يک اقتباس صورت گرفته است. چرا که اقتباس جزء ملزومات رشد تئاتر است.»احمد ساعتچيان که نقش"ژان" در اين نمايش را ايفا خواهد کرد، دليل پذيرفتن بازي در اين نمايش را تازگي نگاه آئيش به متن"کرگدن" عنوان کرد. او که پيش از اين در نمايش"کرگدن" کار رهباني نيز بازي کرده، گفت:«کار آئيش يک چيز کاملاً متفاوت است. انگار اصلاً در گذشته آن را بازي نکردهام. آئيش نيز دست بازيگر را براي خلاقيت باز ميگذارد. از اين که در کنار هاشمي بازي ميکنم، بسيار خوشحالم. هاشمي کسي است که تجربه غني تئاتري دارد و در کنار او بودن برايم افتخار است.»وي ادامه داد:«از پشت صحنه کارهاي آئيش هميشه تعريف شنيده بودم و الان خيلي خوشحالم که در اين گروه هستم. انرژي و صميميتي که در بچههاي گروه است را در کمتر گروهي ديدهام. در اين گروه جايگاههاي اعتباري مطرح نيست. گروههاي زيادي را تجربه کردهام و آرزويم بود که در چنين گروهي قرار گيرم.»مهدي هاشمي در بخش ديگر اين جلسه درباره نقش برانژه گفت:«از آن جا که بقيه نقشها تبديل به"کرگدن" ميشوند، اصالت فرديشان کم است. اين که در اين کار يک انسان بايد تبديل به کرگدن شود و برانژه تنها کسي است که تبديل به کرگدن نميشود، کار بازيگر را سخت ميکند. ويژگيهاي نقش و سختي بازيگر بودن براي اين نقش بيشتر از نقشهاي ديگر است.»او برانژه را اصيل معرفي کرد و با اشاره به مفهوم واقعي کلمه اصيل به چرايي مقابله اين شخصيت با ديگر اشخاص نمايش پرداخت و آن را سوال خودش درباره اين متن بيان کرد. فرهاد آئيش درباره مشکلات طراحي صحنهاش توضيح داد:«صحنه همواره مشکل بزرگ گروههاي تئاتر بوده و هست. کاري وقتگير، خرج برانگيز و مشکل ساز است. به اين دليل هم گاه کارگردانان از طراحي صحنه ميگذرند. اين کار با طراحي محسن شاهابراهيمي دکوري سخت داشت چون معتقدم کرگدن المانهاي انتزاعي دارد. اين چيزي است که هميشه از کنار آن گذشتهام و بيشتر به مقولههاي مشخص درام تکيه ميکردم.»وي طراحي صحنهاش را رئاليستي معرفي کرد و توضيح داد:«مردم شهر را به صورت رئال ميبينم. اصولاً در کار من سمبوليزم يا المان کارکرد ندارد. دوست دارم بروم قلب قصه را پيدا و تعريف کنم. به اين دليل برخورد با اثر رئاليستي است. رئالي که استحقاق آن مقوله انتزاعي را دارد. هم انتزاعي و هم رئال است. رئال است اما به اندازه شهري که آدمهايش کرگدن ميشوند. شاهابراهيمي با ظرافت و شعور بالا توانست اينها را پيدا کند. ولي چون قرار نبود يک کليت اجرا شود مجبور شد اجراي آن را در 4 صحنه متفاوت انجام دهد. هيچ مشکلي براي صحنه نداريم. وقتي شاهابراهيمي باشد کارگردان هيچ مشکلي ندارد.»در بخش پاياني اين نشست چگونگي رسيدن بازيگر به نقش مورد سوال قرار گرفت که فقيه نصيري حرف زدن درباره اين پروسه را غير ضروري دانست. احمد ساعتچيان آن را بسته به شناخت بازيگر از خودش، تواناييها، تجربه و مدت زمان تمرين عنوان کرد و در اختيار کارگردان گرفتن، پرورش و مشاوره روي ايدهها و فکرهاي خلاقانه را از جمله وظايف يک بازيگر ارزيابي کرد.»مهدي هاشمي روبهرو شدن بازيگر را با نقش يکي از سختترين کارهاي او دانست و افزود:«از نقشي که از من دور است دوري ميکنم. در کار تصوير خصوصيات نقش را آن قدر به خودم نزديک ميکنم که نتوان بين من و نقش تفکيک قائل شد.»او با اشاره به نظر هوشنگ حسامي درباره بازيگري تئاتر گفت:«حسامي ميگفت در تئاتر بازيگر بايد نقش را اداره کند. اين با بازي در سينما تفاوت دارد. نميشود در تئاتر نمايشگري نکرد. بخشي از انرژي بازيگر صرف اجرا و نشان دادن ميشود. اين تفکيک خيلي ظريف است اما خود بازيگر آن را ميفهمد. همين نکته است که باعث ميشود بازيگراني که از سينما ميآيند در تئاتر به ندرت موفق شوند، چون طول ميکشد آن بازي ناپيدا را به دست آورند. او شناخت طرح کلي نقش، مسير تحول، رنگ، صدا، ريتم و سبک کارگردان را در رسيدن به نقش موثر دانست.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 253]