واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: مجسمههاي متحرك فقر، نگاهي به پديده تكديگري در كرمانشاه (بخش اول)
گزارش از ناهيد اميري
گونههاي خورشيد نيم روزي گر گرفته، روز نوزدهم خرداد ماه كرمانشاه از نيمه گذشته است.
شهر در نيمه راه هياهو و تكاپوي هميشگي نفس نفس ميزند، شايد كله شهر هم از اين همه جنجال دارد منفجر ميشود، از كله سحر تا الان بوق و دود و سر و صدا، بعضي در غم نام و گروهي در غم نان.
من خبرنگار ايرنا به مركز شهر آمدم كه ببينم دنيا دست كيه؟
سوژهاي كه اين بار به دنبالش هستم در ظاهر چيزي در چنته ندارد، "عليل" و " ذليل " و " بدبخت و بيچاره " است، الله اعلم !.
با دقت اطراف را ميكاوم ، البته سوژهاي كه به دنبالش هستم آنقدر فت و فراوان است كه نيازي به دقت ندارد و تازه بايد دلت را دو دستي بچسبي كه زياد نرم نشود و وقت مفيدي را كه به كار اختصاص دارد هدر ندهد.
انگار سوژه خودش دارد به طرفم ميآيد.
با بدن نحيف، گردن كج، لبهاي آويزان ، لباسهاي پاره و خاكي و چشمهايي كه با يك اشاره پر آب ميشود آدم را ياد " اوليور تويست " قهرمان بدبختي قرون وسطي مياندازد.
چارهاي جز تقديم يك اسكناس در ازاي چند كلمه صحبت با او ندارم.
خودم هم نميدانم چرا برق شيطنت در چشمهاي پسربچه دلم را آشوب ميكند، با لبخند تلخ و معصومي كه با نوعي شرم كودكانه آميخته است به دعاهايي كه در دست دارد اشاره ميكند و در پاسخ به اينكه چه ميكني ؟ ميگويد : از اينها ميفروشم.
بعضيها اسم آنها را كودك كار گذاشتهاند اما من نميتوانم براي درآمدي كه از راه زاري و التماس و جريحهدار كردن احساسات مردم و پرداخت پول در ازاي چنين كالايي به دست ميآيد، نام ديگري جز " تكدي گري به روش خاص خودش" بگذارم ، شغلي كه به گفته خودش ماهانه ۲۰۰هزار تومان درآمد دارد.
هنوز تصوير سياه نماد فقر و فلاكت از تاريكخانه چشمم محو نشده كه نزديك است گوشه چادرش را لگد كنم.
سوژه دومي را ميگويم.
زيرپوششي سياه چمبره زده و چيز زيادي از هويتش را نميشود تشخيص داد اما از كودك معصومي كه روي زانويش جا خوش كرده و بيخيال لبخند ميزند شك نمي- كني كه "جنس لطيف" است!
"چي بگم، بدبختي ، بيچارگي" اينها كلماتي است كه در پاسخ به سووالم از او ميشنوم.
ميگويد شوهرش در قيد حيات نيست و چند بچه قد و نيم قد دارد. شايد!.
كمي دورتر از او سوژه سوم نمايان ميشود.
اينبار تصوير تكاندهنده غرور مردي كه به دار فقر و اعتياد آويخته شده است.
تناقض آشكار بازوهايش با كاسه كوچكي كه در دست دارد معني بدي را در ذهن تداعي ميكند.
ميماني با اعتقادات و ارزشهاي انساني كه با آنها بزرگ شدهاي و به آنها پاي بندي و از طرفي با اين باجگيري مسلم كه روحت را شكنجه ميدهد.
بگذريم ، خلاصه يكساعت بيشتر نشد كه انواع و اقسام مجسمههاي متحرك فقر را با چشمهاي خودم ديدم و زندگي با همه زيباييش پيش چشمهايم رنگ باخت.
و هنوز شهر در نيمه راه هياهو و تكاپوي هميشگي نفس نفس ميزد و تا شب راه درازي مانده بود.
كارشناس دفتر آسيبهاي اجتماعي سازمان بهزيستي استان كرمانشاه گفت: در پيشينه ادبياتي هيچ تعريف مدوني از تكدي گري وجود ندارد اما معمولا" تكدي گري را معادل بيخانماني تلقي ميكنند.
"بهار سلطاني" در گفت و گو با خبرنگار ايرنا افزود: تعريف عملياتي تكدي گري در كرمانشاه هم به اين صورت است.
وي گفت: متكدي كرمانشاهي فردي است بيخانمان ، معتاد ، معلول جسمي ، مهاجر روستايي كه مخارج خود را از طريق سر راهگيري ، التماس كردن و غيره به دست ميآورند.
اين روان شناس گفت: تكدي گري پديدهاي چند فاكتوري است كه يكسري فاكتورهاي فردي، اجتماعي، حمايتي و اقتصادي و رواني در آن دخيل است.
وي با اشاره به اينكه در نگاه روان شناسي فرد داراي يك هويت فردي يك اجتماعي است گفت: هويت فردي همان بحران بلوغ است و هويت اجتماعي تكميل كننده هويت فردي است.
وي افزود: ما از طريق هويت فردي بالغ و شكل يافتهمان به يك هويت اجتماعي دست پيدا ميكنيم.
وي گفت: بسياري از افراد متكدي از نظر روان شناسي يك بحران بلوغ موفق نداشتهاند و به هويت اجتماعي دست نيافتهاند.
وي اضافه كرد: يكسري فاكتورها مانند اعتياد ، معلوليت ، برانگيختن حس ترحم و پاسخ دادن مردم به اين حس، تاكيدكننده اين است كه شخص از يك راه خيلي ساده درآمد خوبي كسب كند.
وي گفت: بچهاي كه اكنون در دامن مادر متكدي است چند سال آينده خود به يك متكدي تبديل ميشود و اين يعني افراد مستعد هستند براي دريافت يكسري فاكتورهاي جتماعي كه به كار پستي مثل تكدي گري تن بدهند.
وي گفت: گاهي خروج از هنجارها، اعتياد و بيخانماني عامل گرايش فرد به تكدي گري است اما گاهي درآمد بالاي اين كار باعث ميشود فرد زحمتي نكشد و توان خود را براي كار مفيدي نگذارد.
اين كارشناس آسيبهاي اجتماعي گفت: براساس بررسيهاي انجام شده متكديان كشورهاي مختلف با هم متفاوت هستند حتي در ايران هم در شهرهاي مختلف متكديان به روشهاي مختلفي كسب درآمد ميكنند.
وي افزود: به عنوان مثال، متكديان در بعضي كشورهاي اروپايي داراي كارت تكدي گري و ارگانهاي خاص حمايتي هستند، بعضي متكديان تهراني ساز ميزنند اما متاسفانه متكديان كرمانشاهي التماس ميكنند.
وي در خصوص راهكارهاي كاهش و كنترل اين آسيب اجتماعي گفت: اين بحث نياز به يك برنامه راهبردي دارد كه اكنون از سوي سازمان بهزيستي استان كرمانشاه در دست تدوين است.
اين افراد هويت اجتماعي ندارند ، چرا كه كسي كه هويت اجتماعي دارد هويتش را در كارش ، ارتباط با همكارانش و همسالانش ميبيند در حالي كه متكدي برايش مهم نيست كه همسايه و دوست او را ببيند.
وي گفت: بسياري از متكديان واقعا" نيازمند هستند اما بسياري از افراد فقير هستند اما به اين كار تن نميدهند پس باز هم اين پديده به هويت اجتماعي بر ميگردد.
وي افزود: ميتوان با آموزش مهارتهاي زندگي از اين آسيب اجتماعي در بلند مدت پيشگيري كرد كه اين برنامه نيز اكنون در دست اجرا است اما نتايج آن را ميتوان در ۲۰سال آينده مشاهده كرد.
وي گفت: اكنون براي كنترل اين آسيب اجتماعي ضرورت دارد كه مداخله در در بحران كرد و اين طرح در سازمان بهزيستي آغاز شده است.
وي گفت: براساس يك نمونهگيري از جامعه متكديان شهر كرمانشاه كه هفته گذشته انجام شد، از يك جامعه ۲۰نفري متكديان ۳۵درصد زن و ۶۵درصد مرد ، همه فاقد كار و توانمندسازي اقتصادي، ۷۰درصد از آنها داراي سه فرزند ، زنان بيوه، مطلقه يا مجرد ، چهار نفر مهاجر روستايي و ۹۰درصد سابقه دستگيري توسط اجراييات را داشتند.
وي گفت: اين يك نمونه آزمايشي است و ارايه آمار واقعيتر با گذشت مدتي از اجراي طرح امكان پذير خواهد بود.
تصاوير مرتبط
دوشنبه 20 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]