واضح آرشیو وب فارسی:الف: سند 38 صفحهاي عضو موسسه كيهان
عضو مركز پژوهشهاي موسسه كيهان با ارائه سندي 38 صفحهاي به طلاب و روحانيون حاضر در جلسه پيرامون حضور آقاي سيد محمد خاتمي به همراه خانم معصومه ابتكار در اجلاس سال 1999 بيلدربرگ در پرتغال در مدرسه ي معصوميه حوزه ي علميه قم گفت: «چرا آقاي خاتمي و خانم ابتكار به صورت محرمانه در اجلاسي حاضر شدند كه اعضاء آن را صهيونيستها و ماسونهاي برجسته جهان تشكيل ميدهند؟ چرا گزارش اين جلسه را به مردم نداند؟
فضلينژاد با اشاره به اينكه «در يك مقايسه تطبيقي ميتوان اثبات كرد كه فلسفه سياسي و اجتماعي اصلاحطلبان معاصر، همان فلسفه سياسي پدران روشنفكري است كه با تغذيه از زرادخانه معرفتي فراماسونري وارد ايران شد» و گفت: «به سبب كمبود وقت، از ادامه اين بحث چشم ميپوشم، اما دغدغه من اين است كه چرا آقاي سيد محمد خاتمي بنماية همين مفاهيم را تكرار ميكنند. ابتدا بگويم كه عدهاي قليل مدام ميگويند كه حضرت امام خميني(ره) از آقاي خاتمي با عنوان فرزند فاضل، با تقوا و متعهد نام بردهاند و از اين رو، نقد آقاي خاتمي جايز نيست! مگر امام در ضميمه وصيتنامه خود اشاره نفرمودند كه من به واسطه حرفها و رفتارهاي برخي از آدميان، چه بسا كه فريب آنها را خورده باشم؟ مگر امام پس از اين جمله، به اين مضمون ننوشتند كه ميزان حال فعلي افراد است، نه آن تعاريفي كه من در قيد حياتم از آنان كردهام؟ چرا وصيتنامه حضرت امام را كه با تيزبيني سياسي جامعي نگارش شده است را ملاك قرار نميدهيم و چرا با امام گزينشي رفتار ميكنيم؟»
وي با اشاره به اينكه با ارائه يك خبر حزنانگيز و طرح پرسشي از آقاي سيد محمد خاتمي سخنرانياش را ختم خواهد كرد، گفت: «من يك منتقدم و نه مخالف، بنابراين فقط از اينكه آقاي خاتمي حقوق مرا به عنوان يك منتقد استيفا كنند و پاسخ نقد و پرسشم را بدهند، قانع هستم و مانند دكتر سروش و شاگردانش، دنبال استيفاي حقوق مرتدان فكري و محاربان سياسي نيستم. لذا، استيفاي حقوق من، پاسخ به پرسش من است. سوالي را بر مبناي يك سند متقن از آقاي خاتمي طرح ميكنم و انتظارم اين است كه ايشان شبهزدايي كنند.»
عضو مركز پژوهشهاي موسسه كيهان با اشاره به اينكه در تيرماه 1386 روزنامه كيهان گزارش ويژهاي را درباره «دولت نامريي جهان» منتشر كرده است، افزود: «يك مخزن سياسي و منبعي ايدئولوژيك براي دولت پنهان صهيونيستها در جهان وجود دارد به نام گروه بيلدربرگ (Bilderberg Group). گروه بيلدربرگ نام خود را از هتلي در كشور هلند ميگيرد كه براي نخستين بار در سال ۱۹۵۴، ميزبان اعضاي كنفرانس بود. دفتر گروه بيلدربرگ در شهر ليدن در استان هلند جنوبي و در نزديكي شهر لاهه در كشور هلند قرار دارد. اين نام كنفرانسي غيررسمي است كه هر ساله به صورت كاملاً خصوصي و محرمانه در نقطهاي از جهان برگزار ميشود. اعضاي گروه بيلدربرگ تماما انتصابي هستند و تعداد ايشان به حدود ۱۳۰ نفر ميرسد. تمامي اعضا از قدرتمندترين و با نفوذترين افراد در زمينههاي سياست، اقتصاد و رسانه هستند، مانند راكفلر و كسينجر و... بسياري از پادشاهان و اعضاي خاندانهاي سلطنتي كشورهاي غربي از اسپانيا، انگلستان، بلژيك، هلند، سوئد، دانمارك و... اعضاي دائم گروه بيلدربرگ هستند.
اعضاي گروه بيلدربرگ در كنفرانس ساليانه خود، در مورد مسايل جاري سياسي و اقتصادي جهان به صورت محرمانه با يكديگر تبادل نظر و مشورت ميكنند. براساس مدارك موجود، پيوند اروپا و آمريكا به وسيله ناتو، ايجاد بازار مشترك اروپا، روي كارآمدن كساني چون كلينتون، بلر و بسياري كه هنوز نامشان در خفا مانده، استعفاي مارگارت تاچر، وقوع جنگ خليج فارس، تحول نهضت اروپا، تخريب وجهه ژان ماري لوپن ناسيوناليست در فرانسه، تحريم آرژانتين در جريان جنگ فالك لند، تقسيم آلمان به دو قسمت شرقي و غربي، همه و همه در جلسات بيلدربرگ تصميم گيري شده اند. از سال 1954 به بعد، تقريبا هر سال يكبار، صهيونيسم سران قدرت و سرمايه را در يكي از هتل هاي اشرافي جهان جمع كرده تا به واسطه آنها- كه خود اغلب يهودي هستند- در مورد آينده جهان تصميم گيري كند. همان طوري كه پيشتر نيز اشاره رفت، هر تصميمي كه در اجلاس بيلدربرگ گرفته مي شود، به دليل نفوذ و تأثيرگذاري بالاي شركت كنندگان، خود به خود ضمانت اجرايي پيدا مي كند. از اين رو آنگونه كه خبرگزاري بي بي سي اعتراف كرده است، بيلدربرگ هدايت گر سياست هاي بين المللي از پشت درهاي بسته بوده و تمامي جلسات رسمي و علني از جمله اجلاس گروه 8 و تصميماتي كه در آنها اعلام مي شود، فقط يك نمايش است.»
فضلينژاد در ادامه با اشاره به خطرناك بودن تحقيقات درباره گروه بيلدربرگ گفت: «من در زماني كه اين گزارش منتشر شد، در حال تحقيق درباره پشت پرده پروژه گفتوگوي تمدنهاي آقاي خاتمي بودم و بخشي از يافتههايم را در كتاب شواليههاي ناتوي فرهنگي نيز منتشر كردم، اما بخشي از يافتههاي مستندم را منتشر نكردم و در انتظار سندي ديگر ماندم كه اكنون آن سند در اختيارم است. مقدمهاي ميگويم و رمز و راز آن سند را با شما رازگشايي خواهيم كرد. متاسفانه تحقيقات درباره بيلدربرگ ادامه پيدا نكرد. بعدها در جستجوهايم متوجه شدم كه اساسا تحقيقات درباره اين گروه فوق سري، عين بازي كردن با جان آدمي است. براي همين است كه ميبينيم در 53 سال گذشته هيچ گونه ليستي از اسامي شركت كنندگان و يا محتواي جلسات، از سوي گردانندگان بيلدربرگ منتشر نشده است. اما جيم تاكر و الكس جانز از جمله خبرنگاراني هستند كه موفق شده اند پس از سال ها تعقيب و گريز از پژوهش، اطلاعات ارزنده اي را در مورد اهالي بيلدربرگ به دست آورند. تاكر بيش از 35 سال از عمر خود را در تعقيب بيلدربرگ بوده است. او يك روزنامه نگار ورزشي در نشريه كم تيراژ Spotlight بود، اما پس از اينكه در دهه 70 به وجود بيلدربرگ پي برد، بازي موش و گربه را با اهالي بيلدربرگ آغاز كرد. تاكر هدف خود را افشاي ماهيت شوم بيلدربرگ عنوان كرده و مي گويد كه آنها از من متنفرند، چرا كه من اجازه نخواهم داد بيلدربرگ با خيال راحت بر دنيا حكومت كند. اين خبرنگار جسور اولين كسي بود كه به جستجوي مكان برگزاري اجلاس بيلدربرگ پرداخت. شايد علت اينكه در سال هاي اخير كميته سازماندهي بيلدربرگ خود اقدام به اعلام شهر و تاريخ برگزاري اجلاس ميكند، افشاگري هاي مستند تاكر باشد. او مي داند كه اجلاس بيلدربرگ هميشه در ماه مه يا ژوئن و در يكي از هتل هاي پنج ستاره برگزار مي شود. گاه، رسانه هاي تحت كنترل بيلدربرگ به منظور انحراف افكار عمومي، نام هتل هاي ديگري را محل برگزاري اجلاس معرفي مي كنند. اما تاكر به خوبي مي داند كه چگونه از عهده اين فريبكاري برآيد. او به تمام هتل هاي پنج ستاره شهر اعلام شده مراجعه كرده و در تاريخ مورد نظر بيلدربرگ، درخواست اتاق مي كند. وقتي مطمئن شد كه هتل خاصي در آن تاريخ معين سرويس نمي دهد، مرحله بعدي جستجوي خود را آغاز مي كند.»
وي با تاكيد بر اينكه «دانستن حق مردم است و سوال من نيز از آقاي خاتمي درباره اجلاس بيلدربرگ در سال 1999 است»، ادامه داد: «در سال 1999 كه اجلاس بيلدربرگ در پرتغال برگزار مي شد، تاكر به آنجا رفت و هتل مورد نظر بيلدربرگ يعني هتل قيصر شهر سينترا را شناسايي كرد. او سپس با دفتر هتل تماس گرفت و گفت كه ببخشيد، من به اجلاس بيلدربرگ دعوت شده ام، اما متأسفانه دعوت نامه ام گم شده است. درست تماس گرفته ام؟ مكان برگزاري نشست همانجاست؟ از هتل به او پاسخ دادند كه بله، اينجا دقيقاً همان مكاني است كه شما بايد حضور داشته باشيد.
در پرتغال، مأموران سيا به حضور تاكر پي بردند و به تعقيبش پرداختند. او كه در اطراف هتل قيصر مشغول تهيه عكس بود، سريعاً خود را به اتومبيلش رساند و با رانسون همراه انگليسي خود اقدام به فرار كرد. در حالي كه اتومبيل سيا به دنبال تاكر افتاده بود، «رانسون» با سفارت بريتانيا در پرتغال تماس گرفت و درخواست كمك كرد. اما پاسخ سفارت به او اين بود: بيلدربرگ بسيار بزرگتر از قد و اندازه ماست، ما خيلي كوچك هستيم، فقط يك سفارتخانه كوچك. تنها كمكي كه مي توانيم به شما بكنيم اين است كه بگوئيم، سريعاً به محل اقامت خود برگشته و از آنجا تكان نخوريد.
تاكر و همراهش به سختي توانستند از دست سيا جان سالم به در برند. شيوه تاكر اين است كه در اطراف هتل استتار مي كند و با دوربين خود از خودروهايي كه وارد محل مي شوند، عكس مي گيرد. او تمامي افراد را شناسايي مي كند. اين خبرنگار جسور همه اين افراد را در حال ورود به هتل اجلاس بيلدربرگ ديده است: ديويد راكفلر، رئيس بانك منهتن، آمبرتو آگنلي، رئيس كارخانه فيات، ورنون جردن، دوست صميمي بيل كلينتون، هنري كسينجر كه هم اكنون از سران بيلدربرگ به شمار مي رود،ريچارد هولبروك، نماينده سابق آمريكا در سازمان ملل، كانراد بلك، مديرمسئول روزنامه «ديلي تلگراف» و صاحب بيش از 480 نشريه در سر تا سر جهان، و بسياري ديگر از اشخاص قدرتمند و صاحب نفوذ در عرصه هاي مختلف. تاكر هم اكنون به عنوان «پيشگام جبهه ضد بيلدربرگي» از تمامي ابعاد پيدا و پنهان اين سازمان مرموز آگاه است. او مي گويد كه بيلدربرگي ها از سال 1954 بر دنيا حكومت مي كنند. به عقيده وي، بيلدربرگي ها تصميم مي گيرند كه جنگ ها چه زماني آغاز شوند، چقدر طول بكشند، و كي پايان يابند. پيام تاكر اين است كه من از مردم مي خواهم بفهمند كه اين اجلاس، يك نشست عادي محرمانه نيست كه در آن نخبگان گردهم آيند و در مورد مسائل مختلف به تبادل نظر بپردازند. بيلدربرگي ها تقريباً تمامي امور جهان را در دست دارند.»
عضو مركز پژوهشهاي موسسه كيهان با ارائه سندي 38 صفحهاي به طلاب و روحانيون حاضر در جلسه پيرامون حضور آقاي سيد محمد خاتمي به همراه خانم معصومه ابتكار در اجلاس سال 1999 بيلدربرگ در پرتغال گفت: «با چنين مقدماتي، نگاه كنيد به طرح گفتوگوي تمدنها كه سال 1999 توسط خاتمي در بيلدربرگ طرح شد و سال 2000 در سازمان ملل مصوب شد كه سال 2001 سال گفتوگوي تمدنها ناميده شود. چرا آقاي خاتمي و خانم ابتكار به صورت محرمانه در اجلاسي حاضر شدند كه اعضاء آن را صهيونيستها و ماسونهاي برجسته جهان تشكيل ميدهند؟ چرا گزارش اين جلسه را به مردم نداند؟ مگر نگفتند كه دانستن حق مردم است؟ چرا دقيقا در زماني كه غرب نبرد تمدنها را به عنوان استراتژي برخورد با اسلام برگزيد و از جنگهاي صليبي نو سخن گفت، ما دست خودمان را با تز گفتوگوي تمدنها بستيم و اجراي آن را نيز به دست جاسوسان مخملي مانند رامين جهانبگلو و.... سپرديم؟ چنان كه در كتاب شواليههاي ناتوي فرهنگي شرح دادهام، وابستگان اطلاعاتي آمريكا، در سه نهاد خانه هنرمندان ايران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي و مركز بينالمللي گفتوگوي تمدنها مجري پروژه گفتوگوي تمدنها شدند كه به پروژه لهستانيزه كردن ايران و جنگ استراتژيك نرم براي براندازي جمهوري اسلامي منتهي گشت كه بخشي از اسناد آن را منتشر كردهام.
ميدانيد چرا خبر حضور خاتمي در اين كنفرانس، حتي در غرب فاش نشد؟ رسانه پردازان بانفوذي كه در بيلدربرگ حاضرند، همچون رئيس واشنگتن پست، دونالد اي. گراهام، سوگندي محرمانه ميخورند كه هر ساله پوشش خبري نشست بيلدربرگ را از خروجي اخبار خود حذف كنند. بيلدربرگ طبق روال خود ادعا ميكند اين نشست فقط جلسهاي خصوصي است و درون حصار حفاظت شده و محرمانة آن هيچ سياستي اتخاذ نميشود، اما محققان شجاعي چون جيم تاكر هر سال نشان دادهاند كه آنچه در بيلدربرگ بحث ميشود سريعاً به سياست مبدل ميشود؛ حتي اگر در زماني كوتاه نباشد سالهاي بعد حتماً اين اتفاق خواهد افتاد. به عنوان نمونه، اسناد فاش شدة بي.بي.سي توسط يكي از اعضاي سابق بيلدربرگ كه به دهة پنجاه باز ميگردد اين حقيقت را افشا ميكند كه ايجاد پول واحد رايج براي اروپا و تصويب آن در اتحاديه اروپا زاييدة فكر اين نشست بوده است.»
فضلينژاد در پايان سخنان خود با تلخ خواندن نتيجهگيري سخنرانياش گفت: «هيچ كس دوست ندارد سرمايههاي نظام اسلامي را از دست رفته ببيند و من نيز به عنوان يك محقق از اين يافتهها خرسند نيستم. خبر حضور آقاي خاتمي در اجلاس محرمانه ماسونهاي جهان بر مبناي سند 38 صفحهاي كه به تائيد رسمي بيلدربرگ رسيده است، براي من تكان دهنده است، همانطور كه تماشاي صحنههاي مصافحه ايشان با دختركان ايتاليايي در رم، تكان دهنده بود و تكان دهندهتر، تكذيبيه پرتناقض دفتر وي و بعد خود ايشان و پس از آن، تائيد اين خبر همراه با انتشار عكسها و فيلمهايي ديگر در رسانههاي معتبر ايتاليا و اروپا. اميدواريم آقاي خاتمي تجديدنظري در مباني معرفتي خود بكند، كمي از نشستن در كنار زرادخانه معرفتي غرب فاصله گيرند و درباره اسنادي كه از همنشيني ايشان با سران بيلدربرگ حكايت ميكند، توضيح قانع كنندهاي ارائه دهد و مشي كنوني را بدل به مشياي ولايتمدارانه و امامپسندانه نمايد.
يکشنبه 19 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]