واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: غبار راه بازگردندگانمناجات التائبین با قلم سید مهدی شجاعی
اِلهی اَلبَسَتنی اَلخطایا ثَوبَ مَذَلَتّی وَ جَللَّنی التباعُدَ مِنكَ لِباسَ مَسكَنَتی وَ اَماتَ قَلبی عَظیمُ جِنایتی فَاَحیهِ بِتَوبَةٍ مِنكَ یا اَمَلی وَ بُغیتی وَ یاسُولی وَ مُنیتی...خدای من!گناهانم لباس خواری بر تنم كرده است و دوری از تو درماندگی را آرایشم كرده است. و افزونی لجن گناهانم ماهی دلم را میرانده است.ای نهایت آرزویم! ای زیباترین مطلوبم! ای تنها پاسخگویم! و ای محبوب دلم! ماهی دلم را با جریان زلال توبه پذیرت زنده گردان.فَوَعِزَّتَكَ ما اَجِدُ لِذُنُوبی سِواكَ غافِرا وَلا اَری لِكَسری غَیرَكَ جابِرا وَ قَد خَضَعتُ بالاِ نابَةِ اِلَیكَ وَ عَنَوتُ بِالاِستِكانَةِ لَدَیكَ...بعزتت سوگند كه جز تو مر گناهان خویش را بخشنده ای نمی یابم و شكستگی خویش را جز تو پیوندی نمی بینم.من اینك با بالهای تواضع به بارگاه تو بازگشته ام و پیشانی خشوع و خواری خویش بر درگاه قدرتت نهاده ام.اگر از در رحمت خویش برانیم به كدامین در پناهنده شوم و اگر از قله رأفتت فرو افكنیم به كدامین دامنه بگریزم؟... كه صد افسوس از خجلت، و رسوائیم و ... هزار افغان از توشه راهم.فَوا اَسَفاهُ مِن خَجلَتی وَ افتِضاحی وَ والَهَفاهُ مِن سُوءِ عَمَلی وَ اجتِراحی اَسئلُكَ یا غافِرَ الذَّنبِ الكَبیر وَ یا جابِرَ العَظمِ الكَسیرِ اَن تَهَبَ لی موُبِقاتِ الجَرائِر وَ تَستُرَ عَلَّی فاضِحاتِ السَّرائِر...ای بزرگ بخشاینده گناهان بزرگ و ای به هم آورنده و پیوند زننده استخوانهای شكسته!از عظیم گناهانم، هلاك كننده هایش را ببخش و از قبیح رازهایم رسوا كننده هایش را بپوش و مرا در گرمای حضور قیامتت از خنك گوارای عفوت بنوش.خداوندا!بلند پرده زیبای گذشتت را بر چشمان گنهكار خسته ام دریغ مكن.خدایا!مر گناهانم را سایه روشن رحمتت بیار و مرعیوبم را ابر پربار رأفتت ببار...اِلهی هَل یرجِعُ العَبدُ الابِقُ اِلاّ اِلی مَولاهُ اَم هَل یجیرُهُ مِن سَخَطِهِ اَحَدٌ سِواهُ اِلهی اِن كانَ الَنَّدُم عَلَی اَلذّنبِ تَوبَةً فَاِنّی وََ عِزَّتِكَ مِنَ النّادِمینَ وَ اِن كانَ الاِستِغفارُ مِنَ الخَطیئَتهِ حِطَّةً فَاِنّی لَكَ مِنَ المُستَغفِرینَ . لَكَ العُتبی حَتّی تَرضی...خدای من!آیا بنده فراری جز به سوی مولای خویش برمی گردد و از خشم كیفر بار او جز در كنار او پناه می گیرد؟معبود من!اگر در ورود به بارگاه توبه ات پشیمانی است بعزتت سوگند كه من به این در آویخته ام و اگر استغفار از گناه، تیشه ای مر ریشه گناهان راست، این تیشه استغفار من! حق خشنودی از آن تست، تویی كه با باران رحمتت غبار گناهان را از صفحه دل می شویی.خدایا!به قدرتت، كه به سویم چشم بگردان و با ابر بردباریت بر بیكران دشت گناهانم بگذر.و علیرغم آنچه فقط تو می دانی بر سرم دست مدارا بكش.اِلهی اَنتَ اَلَذی فَتَحتَ لِعِبادِكَ باباً اِلی عَفوِكَ سَمَّیتَه التَوبَهَ فَقُلتَ:" تُوبُوا اِلی اللهِ تَوبَةً نَصوُحا" فَما عُذرُ مَن اَغفَلَ دُخولَ البابِ بَعدَ فَتحِهِ...معبود من!تویی كه بندگان را به بارگاه عفوت دری گشودی و توبه اش نامیدی و فریاد زدی كه :" هلا مردمان به سوی من آئید آمدنی نادمانه و عاشقانه"پس چیست عذر آنكه در را گشاده ببیند و آرام و قرار بگیرد؟اِلهی اِن كَانَ قَبُحَ الذَّنبُ مِن عَبدَك َ فَلیحسُنِ العَفوُ مِن عِندَكَ اِلهی ما انا باَوَّلِ مَن عَصاكَ فَتُبتَ عَلَیهِ وَ تَعَرَّضَ لِمَعروفِكَ فَجُدتَ عَلَیهِ...خدای من!اگر گناه از بنده زشت است، عفو كه از سوی تو زیباست.معبودم!من اولین عصیانگر تو نیستم كه بر او بخشیدی و در سایه ابر احسانت بر او باریدی.یا مُجیبَ المُضطَرِّ یا كاشِفَ الضُّرِ یا عَظیمَ البِرِّ یا عَلیماً بِما فِی السِّرِ یا جَمیل السِترِ، اِستشفَعتُ بِجوُدِكَ وَ كَرَمِكَ اِلیكَ وَ تَوَسَّلتُ بِجِنابِكَ وَ تَرَحُّمِكَ لَدَیكَ فَاستَجِب دُعایی وَ لا تُخَیب فیكَ رَجایی وَ تَقَبّل توبَتی وَ كَفِّر خَطیئتی بِمَنِّكَ وَ رَحمَتِكَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ.ای دریابنده درماندگان! ای دردسوز دردمندان! و ای بزرگ نیك پردازان! ای داننده هر چه نهان و ای زیبا پوشاننده هر آشكار و پنهان!تو را میانجی گناهانم و كرم وجودت گزیدم و از میان هر آنچه هست، برای ورود به درگاه رحمتت ترا برگزیدم.خدایا!استجابت كن دعای مرا و مسوزان ریشه نهال آرزوی مرا و بپذیر رجعت مرا و بپوشان فضیحت مرا.ای پذیرنده ترین پذیرندگان! و ای پوشنده ترین راز پوشان! و ای مهر گسترترین مهربانان!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 491]