سيدحسن خميني: ـ خدشه به مظاهر دين، نخ تسبيح وحدت ملي را پاره مي‌كند ـ جامعه ما باز هم به نهاد مرجعيت به عنوان بستر اتحاد و كانون معنوي نياز دارد

واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: سيدحسن خميني: ـ خدشه به مظاهر دين، نخ تسبيح وحدت ملي را پاره مي‌كند ـ جامعه ما باز هم به نهاد مرجعيت به عنوان بستر اتحاد و كانون معنوي نياز دارد

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي

يادگار فرزند امام راحل گفت: وجود اهل بيت(ع) به خصوص اميرالمومنين(ع)، سيدالشهدا(ع) و فاطمه زهرا(س) ملاك وحدت و مظهر ملي ايرانيان است. آن‌هايي كه خداي ناكرده اين مظاهر را مورد خدشه قرار مي‌دهند، نمي‌دانند كه نخ تسبيح وحدت ملي را پاره مي‌كنند.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن خميني طي سخناني در مراسم بزرگداشت قيام پانزده خرداد در جمع هزاران نفر از زائران و مشتاقان امام راحل در حرم مطهر بنيانگذار نظام مقدس جمهوري اسلامي، با گرامي‌داشت ياد و خاطره امام(ره)، شهداي انقلاب و فرزندان امام و هم‌چنين ياد آيت‌الله العظمي فاضل لنكراني و آيت‌الله توسلي به تبيين يكصدسال آزاديخواهي ملت ايران پرداخت و اظهار كرد: مردم ايران مدت‌ها پيش از تاريخ انقلاب و مشروطه و از همان زماني كه گفتمان جديد آزادي، استقلال و نفي استبداد در دنيا مطرح شد، تلاش عظيمي در راه كسب آزادي و استقلال كردند و در اين راه شهداي بسياري دادند.

وي به ناكامي مردم ايران در دوران مختلف مبارزه اشاره كرد و گفت: در داستان مشروطه اين فرياد استقلال‌طلبي و آزاديخواهي مردم ايران است كه با همه وجود در تمام ايران جلوه‌گر اما به استبداد رضاخاني منتهي مي‌شود. در جريان نهضت ملي نيز فرياد آزاديخواهي در دل و جان مردم طنين‌انداز اما متاسفانه اين حس هم به استبداد محمدرضاشاهي منجر مي‌شود.

وي افزود: اين توفيق همواره از مردم ايران گرفته مي‌شد كه بتوانند آزاديخواهي خود را منصه ظهور برسانند. آنان همواره به بن‌بست مي‌رسيدند. بن‌بست‌هايي كه يا توسط خارجي‌ها ايجاد شده بود و يا توسط مزدوران داخلي سرسپرده.

فرزند يادگار امام راحل استقلال‌طلبي، آزاديخواهي و دينداري را سه آرمان هميشگي مردم ايران دانست كه در طول دوران پيش از 15خرداد به صورت جداگانه و در قالب شخصيت‌هاي مختلف به مرحله توفيق نزديك شده بود و خاطرنشان كرد: سه مفهوم استقلال‌طلبي، آزاديخواهي و دينداري هر زمان با هم همراه بوده جنبش ايجاد كرده و هرگاه جدا از هم بوده به شكست انجاميده است.

وي افزود: مردم ايران در قالب يك شخصيت ديني هم آمال آزاديخواهانه، هم استقلال‌طلبي و هم وجه قوي دينداري را يك‌جا مي‌ديدند. يك نفر نماد اين هر سه آرمان تاريخي ملت ايران بود.

سيدحسن خميني با بيان اين‌كه " مرجعيت شيعه از ديرباز محلي براي رجوع مردم و گره‌گشايي مشكلات آنان بود" اظهار كرد: دوره افول مرجعيت دوره افول تاريخ ايران بوده و برعكس دوران اقتدار و ظهور مرجعيت قوي اوج افتخار و سربلندي ايرانيان است. در دوره نهضت تنباكو يك انديشمند توانا در برابر نفي استقلال و وابستگي ايران ايستاد كه اين به دليل دانش اسلامي، بينش والا و جهان‌بيني دقيق ميرزاي شيرازي بود.

وي افزود: اگر تلاش روحانيت نبود بي‌ترديد مشروطه شكست مي‌خورد و دست‌اوردهاي ابتدايي را هم كه به دست آورده بود يا به دست نمي‌آورد و يا از دست مي‌داد. در دوران بعد از جنگ جهاني دوم نيز وقتي آذربايجان در جريان پيشه‌وري در آستانه جدايي از ايران قرار گرفت و دولت مركزي قوي نبود كه بتواند كشور را حفظ كند، فوت يك مرجع مقتدر توانست استقلال كشور را حفظ كند.

وي تصريح كرد: مرجعيت حق بزرگي بر گردن تماميت ارضي ايران دارد. اگر عنصر مرجعيت نبود شك نكنيد كه باقي ماندن آذربايجان در ايران بزرگ، سخت و دست نيافتني بود. سال‌ها بعد از اين قضيه تا زماني كه آيت‌الله بروجردي زنده بود، مباني بي‌ديني جرات حضور نمي‌يافتند؛ اما وقتي ايشان رحلت كردند، دست اندركاران رژيم گذشته به غلط تدبير كردند كه شايد بتوانند بساط دينداري را برچينند.

وي در ادامه با بيان اين‌كه " شاه قلع و قمع 15 خرداد را مبارزه بزرگ خود مي‌خواند" اظهار كرد: آن‌ها با كشتارهاي وحشيانه مي‌خواستند براي هميشه يك عنصر كليدي را كه حافظ استقلال، آزادي و دينداري مردم ايران بود از سر راه بردارند. اگر اين امر اتفاق مي‌ا‌فتاد، جامعه ايران يكي از بن مايه‌هاي خود را از دست مي‌داد.

وي نهاد مرجعيت را عامل پيوند همه اقشار و اقوام جامعه دانست و گفت: نهاد مرجعيت به عنوان يك نهاد غيررسمي تنها و تنها در قلوب مردم نفوذ دارد. اين نهاد را نمي‌توان با دستورات وقت و بي‌وقت حاكميت گسترش داد و يا محدود كرد.

سيدحسن خميني در ادامه به تشريح تفاوت انقلاب اسلامي با ديگر انقلاب‌ها پرداخت و تصريح كرد: انقلاب روسيه انقلاب گرسنگان، انقلاب فرانسه انقلاب روشنفكران و انقلاب چين انقلاب طيف كودتا بود و انقلاب اسلامي متفاوت از همه انقلاب‌ها يك انقلاب فرهنگي بود. زماني كه انقلاب به پيروزي رسيد تنها يك قشر در عرصه انقلاب حضور نداشت، همه قشرها از بازاري گرفته تا كارگر، از دانشگاهي گرفته تا صنعتگر و از غني گرفته تا فقير همه در صحنه بودند و عامل اتحاد اين‌ها روحانيت و در راس آن نهاد مرجعيت بود؛ نهادي كه براي دشمنان ناشناخته و براي مردم شناخته شده بود.

وي اظهار كرد: قوام مرجعيت بعد از وفات آيت‌الله بروجردي توانست انقلاب را به رهبري امام خميني به پيروزي رساند. 15 خرداد از اين حيث يك نقطه عطف تاريخي است كه باعث نهادينه شدن استقلال‌خواهي، دينداري و آزاديخواهي شد و با رهبري يك نماد وحدت اين سه آرمان تاريخي طوفاني به پا شد كه انقلاب اسلامي نام گرفت.

وي در ادامه با اشاره به نقش اهل بيت پيامبر(ص) در اتحاد ملي مردم ايران تاكيد كرد: وجود اهل بيت(ع) به خصوص اميرالمومنين(ع)، سيدالشهدا(ع) و فاطمه زهرا(س) ملاك وحدت و مظهر ملي ايرانيان است. آن‌هايي كه خداي ناكرده اين مظاهر را مورد خدشه قرار مي‌دهند نمي‌دانند كه نخ تسبيح وحدت ملي ايران را پاره مي‌كنند.

فرزند يادگار امام راحل در ادامه خاطرنشان كرد: 15 خرداد كانون اتصال به جريان‌هاي تاريخي در يك فرد و يك نهاد و يك بستر است كه حتما توفيق زيادي در برداشت و در آينده نيز دربرخواهد داشت.

وي گفت: امروز جامعه ما باز هم به نهاد مرجعيت به عنوان بستر اتحاد و كانون معنوي نياز دارد، بايد باز هم مراجع به عنوان مظهر آزادي، استقلال‌طلبي مدافع حقوق ملت و دينداري باشند. اگر اين‌گونه باشد، حتما سعادت مردم تامين خواهد شد.

سيدحسن خميني در پايان به خدمات و تاثير عميق موسس حوزه علميه قم بر تاريخ معاصر اشاره و خاطرنشان كرد: اگر حوزه علميه قم نبود امروز بحراني در ايران پديد مي‌آمد كه بايد از آن به خدا پناه برد.

اين مراسم با حضور اقشار مختلف مردم، مسوولان لشگري و كشوري، علماي اعلام و آيات عظام مراجع تقليد از جمله آيت‌الله صانعي برگزار شد.

انتهاي پيام
شنبه 18 خرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]

[مشاهده در: www.isna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 383]