واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خبرگزاري فارس: در ابتداي انقلاب خبر انتخاب يكي از افسران به رياست ستاد كل ارتش منتشر شد؛ او قبلا معاون ستاد ارتش، فرمانده ارتش در استانهاي مختلف و همچنين رئيس ركن 2 ستاد در ارتش شاهنشاهي بود. به گزارش خبرگزاري فارس، شهيد سپهبد محمدولي قرني در سال 1292 ديده به جهان گشود. بعد از طي تحصيلات ابتدايي، در دبيرستانهاي دارالفنون و نظام، مقطع متوسطه را به پايان رساند و در سال 1309 به دانشكده افسري رفت و بعد از دو سال با درجه ستوان دومي فارغالتحصيل شد و بعد از آن زندگي نظامي خود را در دانشگاه جنگ ادامه داد و دوره اطلاعات را در همين دانشگاه طي كرد. به علت لياقت و كارداني، در آن سالها با سرعت، طي اخذ درجات بالاتر، سلسله مراتب نظامي را يكي بعد از ديگري پشت سرگذاشت و در آخرين مرحله به رياست ركن دوم ارتش و همچنين معاونت ستاد ارتش نائل آمد. او در دوران خدمت، به فساد مالي در دورن ارتش پي برد، از اين رو در صلاحديد با جمعي از همفكران و همكاران خود در صدد اصلاح اين وضعيت برآمد. براي اين منظور در سال 1336 هنگامي كه رياست ركن 2 ارتش را به عهده داشت، طرح كودتايي را جهت براندازي سلطنت محمدرضا شاه پهلوي ريخت كه افشاي آن، منجر به دستگيري وي در نهم اسفند ماه همان سال شد اما با وجود جرايم سنگيني كه به وي نسبت داده شد و از طرفي نيز دادستان ارتش، سپهبد آزموده، اقدام او را خطرناكتر از توطئهي سازمان نظامي حزب توده توصيف كرد، تنها به سه سال زندان و اخراج از ارتش محكوم شد. درباره خلاصه وضعيت خدمتي "تيمسار سرلشگر اخراجي ولي قرني" در گزارشي از ستاد بزرگ ارتشتاران در دوران شاهنشاهي آمده است: * مشخصات: ولي فرزند ميرزا آقاخان، شهرت قرني، متولد 1292 داراي شناسنامه شماره 27999 صادره از تهران، ورود به خدمت 1/7/1309 داراي عيال و اولاد. * مراحل تحصيلي: دانشكده افسري، دوره ستاد دانشگاه جنگ، دوره سه ماهه اطلاعيه دانشگاه جنگ. * مراحل درجات: در مهر ماه 1311 به درجه ستوان دومي و در مهر ماه 1326 به درجه سرلشگري مفتخر گرديده. * مشاغل مهم: كفيل فرماندهي گردان 2 هنگ 4 توپخانه، فرماندهي گردان 105 كوتاه، رئيس ركن سوم ستاد مركز تعليماتي آمادگاه، فرماندهي پارك توپخانه لشكر 2، رئيس ركن سوم ستاد لشگر 2، بازرس لشگر 2مركز، رئيس ستاد لشگر 2، معاون دوم اداره سررشتهداري ارتش، فرمانده تيپ مستقل رشت، رئيس ركن دوم ستاد ارتش، معاون دوم ستاد ارتش. * امتيازات: آجوداني اعليحضرت همايون شاهنشاهي، نشان لياقت درجه 2 و 3، نشان همايون درجه 2، نشان دانش درجه 2 و 3، نشان رستاخيز درجه 1، نشان خدمت درجه 2، نشان كوشش درجه 1 و 2، نشان پاس درجه 2، نشان افتخار درجه 2 و 1، شش ماه ارشديت. * تشويقات: تقدير در فرمان همگاني ارتش 3 مرتبه، تقدير و دستور قسمتي و كتبي 43 مرتبه. * تنبيهات: جمعا 25 روز بازداشت و يك مرتبه توبيخ و 2 روز زنداني. * پرونده محاكماتي: طبق راي دادگاه تجديد نظر ويژه باتهام لغو دستور و مستور داشتن جرياناتي را از مافوق سه سال زندان عادي محكوم و با استناد ماده 298 قانون دادرسي و كيفر ارتش و بند (د) ماده 15 قانون استخدام نيروهاي مسلح شاهنشاهي از تاريخ 31/4/37 از خدمت ارتش شاهنشاهي اخراج ميگردد. سرلشكر قرني در دي ماه 1339 مورد عفو قرار گرفت و از زندان آزاد شد، اما اين بار او فعاليتهاي سياسي خود را در رابطه با نهضت آزادي و آيتالله طالقاني ادامه داد. در اواخر سال 1342 مجددا به دليل فعاليت عليه رژم شاهنشاهي بازداشت شد، قرني اين بار قريب 9 ماه در زندان انفرادي به سر برد و مجددا در دادگاه نظامي به سه سال زندان محكوم گرديد. وي مجددا در دي ماه 1345 از زندان آزاد شد و چون رفت و آمد و ارتباطات او تحت كنترل شديد ساواك قرار داشت، با احتياط زيادي عمل ميكرد. پس از پيروزى شكوهمند انقلاب اسلامى، سپهبد قرنى به سمت اولين رييس ستاد مشترك ارتش منصوب شد و در روز بيست و چهارم بهمن 57 در دفتر رياست ستاد ارتش، تمثال حضرت امام خمينى (ره) رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى را نصب كرد و سپس خطاب به حاضران گفت: «ارتش شاهنشاهى كه مىگفتند از مجهزترين ارتشهاى دنياست و شايد هم از لحاظ وسايل و تجهيزات چنين بود، از آنجا كه ايمان و اعتقاد نداشت، ظرف چند ساعت متلاشى شد. افراد يك ارتش اولاً بايد مؤمن باشند، ثانياً آرمان آنان حفظ استقلال ميهن باشد نه حمايت از يك فرد. ارتش ايران قبل از اين تبديل به يك ارتش شخصى شده بود و ديديم كه چه زود متلاشى شد. تاريخ معاصر نشان داده كه هر وقت متجاوزان حمله مى كردند، اين ارتش مضمحل مى شد. به عنوان مثال ديديم كه در شهريور 1320 چنين شد. در اين زمان نيز يك عده مردم در پناه ايمان به خدا، بدون سلاح پيروز شدند. امروز به اينجا آمدهايم. دوستان، ميبينيد كه هيچ چيز وجود ندارد. بايد به اين ارتش شكل داد و بعد هم تصفيه صورت گيرد و ايمان و ايدئولوژى بايد حاكم گردد.» روزنامه اطلاعات درتاريخ 24 بهمن 1357 خبر انتخاب يكي از افسران تحصيلكرده و خوشنام ارتش از سوي نخست وزير دولت موقت به رياست ستاد كل ارتش را منتشر كرد و در ذكر سوابق وي نوشت: «او قبلا معاون ستاد ارتش، فرمانده ارتش در استانهاي مختلف و همچنين رئيس ركن دوم ستاد بوده است.» همين روزنامه آن روز در خبر ديگري از زبان رياست جديد ستاد كل ارتش گفت: "در ارتش تصفيه دامنهداري مي كنيم." اولين رييس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران، سپس فعاليت خود را براى تصفيه و بازسازى و توان مكتبى بخشيدن به ارتش آغاز كرد. غائله كردستان در زمان او آغاز شد و او در اين قضيه با تصميم گيري قاطع و به موقع توانست جلوي پيشروي ضد انقلاب را بگيرد. با آغاز نا آراميهاي گسترده در كردستان، خود به آن منطقه رفت و به سرعت كنترل اوضاع را در دست گرفته و مقدمات سركوبي ضد انقلاب را فراهم ساخت اما كار شكنيهاي برخي اعضاء دولت موقت در مماشات با ضد انقلاب و بياثر شدن اقدامات انجام شده توسط ستاد مشترك ارتش، باعث شد وي استعفا دهد تا بلكه در آينده و در شرايط و محل خدمت ديگري به اقداماتي اساسي در راستاي مبارزه همه جانبه با ضد انقلاب گام بردارد. وي در آن زمان در مصاحبهاي گفته بود: «اگر ارتش ملي را به هر وسيله تضعيف كنند، استقلال ملي و تماميت ارضي كشور به خطر ميافتد. در ارتش شكلي به وجود ميآورم كه دشمنان كشور نتوانند كوچكترين لطمهاي به ايران وارد كنند. ارتش بر مبناي ايدئولوژي اسلامي و عدل، بايد به تدريج و با مرور زمان صورت بگيرد. ارتش ايران سابقه 25 ساله دارد كه شاهد تخلفات افراد گوناگون بوده است و به همين منظور پاكسازيهايي صورت گرفتهاست و اين روند براي اصلاح و سالم ماندن ارتش همچنان ادامه خواهد داشت.» نيروهاي ضد انقلاب با وابستگي به بيگانگان از جمله رژيم بعث عراق، از اولين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي دست به ايجاد آشوب و بلوا در بسياري از شهرها و بخصوص استان كردستان زدند و تا آنجا پيش رفتند كه پادگان كردستان را تصرف و غارت كردند. گناه بزرگ قرني اين بود كه با تمام وجود از سقوط پادگان سنندج جلوگيري كرد و اجازه نداد كه به سرنوشت ديگر مراكز نظامي كه با خيانت برخي افراد به دست ضد انقلابيون افتاد، دچار شود. پس از اين جريان، تنشها و مخالفتهايي ايجاد شد و گروهكها با تبليغات منفي سعي كردند كه دولت موقت را وادار به بركناري رييس ستاد ارتش كنند. سرانجام مهندس بازرگان، نخست وزير دولت موقت، در 6 فروردين 1358، سپهبد محمدولي قرني را كه تنها 43 روز (از 23 بهمن 57 تا 7 فروردين 58) از مدت خدمت وي ميگذشت، از رياست ستاد ارتش بركنار كرد. سرانجام در شامگاه دوم ارديبهشت سال 1358، سپهبد شهيد محمدولي قرني كه به حق او را «حر» انقلاب حضرت روح الله ناميدند، در حياط منزل شخصي خود در ميدان وليعصر تهران مورد اصابت گلولههاي عناصر فريب خورده گروهك فرقان قرار گرفت و در بيمارستان مهر به شهادت رسيد تا اولين شهيد انقلاب اسلامي به دست عناصر ضد انقلاب باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]