تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835117739
قدرت نظامي پشتوانه ديپلماسي ماست
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
به دنبال افزايش تهديدات آمريكا و رژيم صهيونيستي در هفتههاي اخير مبني بر افزايش احتمال حمله نظامي عليه تاسيسات هستهاي جمهوري اسلامي ايران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي زرمايش پيامبر اعظمص 3 را برگزار كرد. در اين رزمايش كه در آبهاي خليجفارس و با موفقيت برگزار شد جديدترين تجهيزات سپاه پاسداران در زمينههاي موشكي و شناوري به نمايش درآمد. همانطور كه پيشبيني ميشود به دنبال برگزاري موفقيتآميز اين رزمايش در روزهاي گذشته از حجم تهديدات دشمنان كاسته شد و دوشنبه گذشته شاهد برگزاري دور جديدي از مذاكرات هستهاي كشورمان با گروه 1 + 5 بوديم كه در اين دور برخلاف گذشته نماينده ايالات متحده نيز حضور داشت. سردار يدالله جواني مسوول اداره سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، حضور نماينده آمريكا در اين مذاكرات را به منزله عقبنشيني آمريكا از مواضع گذشته خود ميداند. وي معتقد است توان نظامي جمهوري اسلامي ايران به عنوان پشتوانهاي براي ديپلماسي ماست و پيام رزمايشهاي جمهوري اسلامي براي دشمنان را بازدارندگي و احتياط در اقدامات عنوان ميكند. مشروح گفتگوي او با جامجم را ميخوانيد.مدت زيادي از رزمايش پيامبر اعظمص3 نميگذرد. در اين رزمايش، جمهوري اسلامي ايران نسل جديدي از موشكهاي خود را به نمايش گذاشت. چرا در بيشتر رزمايشهاي اخير، نمايش و آزمايش توانمندي موشكي محور اصلي رزمايش بوده است؟ معمولا هدف از رزمايشهايي كه به وسيله نيروهاي مسلح در هر كشوري انجام ميشود، ارتقاي سطح توانمنديها و بالا بردن آمادگيهاي دفاعي نيروهاي مسلح براي مقابله با تهديدات احتمالي است. چگونگي اين رزمايش و نوع تجهيزات به كار رفته به نوع تهديد احتمالي كه تعريف ميشود بستگي دارد؛ يعني هر كشوري متناسب با نوع تهديد موجود، رزمايش برگزار ميكند و انتخاب محل، يگانهاي شركتكننده در رزمايش و تجهيزات و جنگافزارهايي كه در رزمايش مورد آزمايش قرار ميگيرند همگي با نوع تهديدات متناسبند؛ به عنوان مثال اگر كشوري از ناحيه دريا تهديد شود طبيعي است كه رزمايشهايش به وسيله يگانها و پايگاههاي دريايي و واحدهاي شناوري انجام خواهد شد. اگر كشور از ناحيه مرزهاي خاكي احساس خطر كند، نوع رزمايشهايش با اين تهديدات متناسب خواهد بود. پس از دفاع مقدس، با توجه به تحولاتي كه در منطقه رخ داد جمعبندي مسوولان ما در نيروهاي مسلح اين بود كه ما تهديد منطقهاي نخواهيم داشت و هيچ كشوري از همسايگان ما براي ما ايجاد خطر نميكند و اگر روزي تهديد نظامي متوجه كشور ما باشد، اين تهديد از ناحيه قدرتهاي جهاني و بويژه آمريكا و متحدانش در منطقه مثل رژيم صهيونيستي خواهد بود. بر همين اساس، طبيعي بود كه نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران آمادگيهاي نظامي خود را براي مواجهه با چنين تهديدي تعريف بكنند. يعني سازماندهي نيروها، يگانهاي رزم، تجهيزات و رزمايشهايي كه بايد در مقابل تهديدات انجام شود متناسب با اين فرضيه انجام شد. اينكه در رزمايشهاي ما در سالهاي اخير كه آخرين آن هم رزمايش پيامبر اعظمص 3 بود روي توان موشكي جمهوري اسلامي ايران تاكيد فراوان شد و در كنار آن واحدهاي شناوري ناوگان خليج فارس سپاه پاسداران نيز حضور داشتند، به طور مستقيم با نوع تهديدها ارتباط دارد. آمريكا و اسرائيل سالهاي اخير، تلاش گستردهاي كردهاند تا مانع دستيابي ايران به فناوري هستهاي شوند و طبيعي است كه در اين راه از تهديد نظامي نيز استفاده ميكنند. درخصوص توانمندي موشكي جمهوري اسلامي ايران ميتوان گفت موقعيت ما به گونهاي است كه بخوبي ميتوانيم با هر نوع اقدام نظامي احتمالي مقابله كنيم و ضربه كوبندهاي به دشمن بزنيم، يعني چه آمريكاييها، چه اسرائيليها و چه به صورت مشترك بخواهند عليه منافع جمهوري اسلامي ايران اقدامي انجام دهند، توان كنوني موشكي ايران به گونهاي است كه بخوبي پاسخ شايستهاي به اين اقدام خواهد داد و خود دشمنان نيز به اين مساله واقفند. معمولا هر كشوري اهدافي را از اقدام نظامي خود دنبال ميكند. دشمنان ما امروز بخوبي ميدانند در صورت حمله ضربه متقابلي را از توان موشكي جمهوري اسلامي ايران دريافت خواهند كرد، اما اينكه چرا بيشتر روي توانمندي موشكي تاكيد ميشود به دليل ملاحظات نظامي است. الان نيروهاي آمريكايي در منطقه مستقرند و پايگاههاي متعددي در اطراف جمهوري اسلامي ايران دارند. همچنين وجود رژيم صهيونيستي در منطقه باعث شده است توانمندي موشكي ايران بتواند بخوبي نقش بازدارندگي خود را ايفا كند و اگر از پايگاههاي آمريكا در منطقه تعرضي به جمهوري اسلامي ايران انجام شود اين پايگاهها توسط موشكهاي كشور ما مورد هدف قرار خواهند گرفت. در رزمايش پيامبر اعظمص 3 در كنار استفاده از تجهيزات موشكي، واحدهاي شناوري و يگانهاي دريايي ناوگان خليج فارس سپاه، تواناييهاي خود را به نمايش گذاشتند. با توجه به حضور دشمن در اين منطقه و موقعيت جغرافيايي استراتژيك خليج فارس كه روزانه 17 ميليون بشكه نفت از تنگه هرمز براي ارسال به كشورهاي صنعتي عبور ميكند، آمريكا همواره توجه ويژهاي به اين منطقه داشته است. ايران بارها اعلام كرده كه خواهان ثبات در منطقه و تامين امنيت انرژي است و قدرت ايران در خدمت برقراري اين امنيت است، اما اگر دشمنان حماقتي كنند و بخواهند متعرض جمهوري اسلامي ايران شوند به طور قطع ضرر خواهند كرد و يكي از اين ضررها، همين بحث منطقه خليجفارس و عبور كشتيها و نفتكشها از تنگه هرمز خواهد بود، بنابراين رزمايش انجامشده چه در بعد موشكي و چه در بعد توانمنديهاي دريايي متناسب با نوع تهديداتي است كه اين روزها مطرح بوده است. البته نكتهاي كه مطرح ميشود اينكه رزمايش نمايش اقتدار است براي ايجاد بازدارندگي، يعني پيام رزمايش، پيام جنگ نيست. ما همواره شاهد تهديدات مختلف از سوي آمريكا بودهايم كه تهديدات نظامي را نيز شامل ميشود. در برخي مقاطع، زماني ما شاهد شدت يافتن تهديدات نظامي هستيم كه با گذشت زمان فروكش ميكند. شما شدت و ضعف اين تهديدات را به چه چيزي مرتبط ميدانيد؟ ما در طول پنج شش ساله اخير شاهديم كه هرازگاهي لحن دشمنان تندتر ميشود و آنها روي گزينه نظامي مانور بيشتري ميدهند، اما با گذشت زمان اين تهديدات فروكش ميكند و بحث ديپلماسي قوت ميگيرد و مجدد پس از مدتي تهديدات نظامي شدت مييابند. ما اين نوسانات را در چند سال اخير در چند نوبت شاهد بوديم. درخصوص دليل اين مساله به 2 نكته بايد اشاره كرد. نكته اول همان است كه سردار جعفري، فرمانده كل سپاه پاسداران نيز چندي پيش در گفتگو با روزنامه جامجم به آن اشاره كردند و آن نزديك شدن به انتخابات رياستجمهوري در آمريكاست. آمريكاييها پس از 11 سپتامبر لشكركشي وسيعي به منطقه خاورميانه انجام دادند و طرح خاورميانه بزرگ را مطرح كردند، اما آمريكا در همه لشكركشيهاي خود با شكست روبهرو شد و هيچكدام از سياستهاي اساسي و راهبردهاي كلانش در منطقه خاورميانه با موفقيت همراه نبود. امروز ديگر آمريكا صحبتي از خاورميانه بزرگ نميكند و آنچه در حال حاضر مطرح ميشود بحث شكلگيري خاورميانه اسلامي است. آنچه امروز مطرح ميشود، بحث تبديل ايران به يك قدرت منطقهاي در خاورميانه است. آمريكا سياستها و راهبردهاي قرن بيست و يكم خودش را مبتني بر يك تسلط كامل بر خاورميانه تعريف كرده است. زماني كه بلوك شرق فروپاشيد، بوش پدر با صراحت در كنگره آمريكا بحث نظم نوين را مطرح كرد و گفت: نظم نوين يعني اينكه آمريكا حداقل براي مدت يكصدسال بايد رهبري دنيا را به عهده داشته باشد. كارشناسان آمريكايي به اين نتيجه رسيدهاند كه رهبري آمريكا بر دنيا زماني ميسر است كه رهبري كامل بر خاورميانه داشته باشد. لذا حمله به افغانستان و عراق و تغييرات ساختاري در اين كشورها همه در راستاي اين سياست آمريكا بود، اما امروزه خاورميانه به نمايشگاهي از شكستهاي پيدرپي آمريكا تبديل شده است. حتي اگر در كشوري از منطقه، آمريكا به ظاهر شكست نخورده است، به دليل سياستهاي سلطهطلبانهاش مورد تنفر مردم آن كشورها قرار دارد. آمريكاييها همواره شكستهاي خود را به جمهوري اسلامي ايران مرتبط و ادعا ميكنند قدرت نرم جمهوري اسلامي در منطقه باعث اين شكستهاست و معتقدند براي پيروزي در منطقه بايد قدرت ايران را مهار كنند. يكي از گزينههاي دشمنان براي مهار كردن قدرت جمهوري اسلامي ايران نيز گزينه نظامي است. براي اقدام نظامي اين تحليل وجود دارد كه حداكثر زمان براي آمريكاييها تا پايان دوره جمهوريخواهان و حضور بوش و تيم جنگطلب نومحافظهكار حاكم بر كاخ سفيد است و هر چه به پايان دوره جمهوريخواهان نزديكتر ميشويم، بايد احتمال حمله نظامي را جديتر بگيريم؛ اما اين تنها يك تحليل است. از نگاه ديگر اگر به قضيه بنگريم ميبينيم كه هر از چند گاهي تهديدها جدي ميشود و پس از مدتي فروكش ميكند. اين مساله به شرايط زماني برميگردد و با مطالعه تاريخي درخصوص مقاطعي كه به حمله نظامي تهديد شدهايم، ميبينيم اين مقاطع دقيقا زمانهايي هستند كه آمريكاييها در پي تحميل خواسته خود به جمهوري اسلامي ايران بودند و اين همان سياستي است كه از آن به عنوان چماق و هويج ياد ميكنند. اين سياست در مواردي به كار ميرود كه آنها امتيازاتي ظاهري را به عنوان مشوق به ما ميدهند و در كنار آن تهديد را هم به عنوان چماق براي ترساندن ما مطرح ميكنند تا ما را وادار به پذيرش خواستههاي خود كنند. مثلا از مقاطعي كه صحبت از احتمال حمله نظامي خيلي زياد بود، اسفند 84، زماني بود كه پرونده جمهوري اسلامي ايران از آژانس به شوراي امنيت رفته بود و در آنجا آمريكاييها ضربالاجل 15 روزهاي را براي ايران مطرح كردند. در آن زمان حتي بعضي رسانههاي غربي هفتم يا هشتم فروردين را به عنوان روز آغاز حمله آمريكا به ايران تعيين كرده بودند. دليل اينگونه رفتار آمريكاييها نيز امروز كاملا روشن است. زيرا آنها وقتي پرونده ايران را به شوراي امنيت فرستادند، تصور كردند در صورتيكه ايران را به حمله نظامي تهديد كنند، با صدور اولين قطعنامه در شوراي امنيت، ايران عقب خواهد نشست و فعاليتهاي هستهاي خود را تعطيل خواهد كرد، ولي شاهد بوديم چنين اتفاقي نيفتاد و جمهوري اسلامي ايستادگي كرد و آمريكا به خواسته خود نرسيد و در حاليكه آنها اوايل فروردين را به عنوان تاريخ حمله به ايران مطرح ميكردند، ما 20 فروردين 85 اولين آبشار غنيسازي را در نطنز راهاندازي كرديم. شما اگر همينطور جلو بياييد، ميبينيد در هر مقطعي كه مشوق يا بستهاي وجود داشته، در كنار آن تهديدي نيز بوده است. الان از يك طرف ما به پايان دوره رياستجمهوري بوش نزديك ميشويم و از سوي ديگر، بحث مشوقهاي جديد براي جمهوري اسلامي ايران نيز مطرح است. بنابراين آنها تهديدات خود را شدت بخشيدهاند، شايد بتوانند ايران را متقاعد كنند كه بسته مشوقهاي جديد را بپذيرد، اما جمهوري اسلامي ايران همواره تاكيد كرده كه انرژي صلحآميز هستهاي حق مسلم ملت ايران است و اين حقوق به هيچ وجه قابل صرفنظر كردن نيست. هر زماني هم كه تهديدات جدي شده، جمهوري اسلامي ايران اعلام كرد در عين حال كه اهل مذاكره است در دفاع از خود در برابر هرگونه تجاوزي نيز قاطعانه و بدون هرگونه گذشتي عمل خواهد كرد. پس از رزمايش اخير برخي رسانههاي غربي مدعي شدند كه ايران در معرفي توانمنديهاي نظامي خود اغراق ميكند. اينگونه ابراز نظرها را چگونه تحليل ميكنيد؟ دشمنان جمهوري اسلامي ايران در حال حاضر دچار نوعي تناقضگويي شدهاند و البته بايد به آنها حق بدهيم كه به اين حالت دچار شوند. دشمنان از يك طرف ميخواهند ما را به عنوان ملتي منزوي و عقبمانده معرفي كنند و از طرفي نيز با مشاهده پيشرفتهاي ما ميخواهند اين پيشرفتها را به عنوان خطري براي امنيت جامعه جهاني معرفي كنند. بنابراين ميبينيم به اشكال مختلف و متناقضي صحبت ميكنند. از يك طرف نميخواهند به پيشرفتهاي ما اعتراف كنند و از سويي ديگر براي اعمال فشار بر ما مجبورند توانمنديهايمان را بازگو كنند. در گذشته نيز بارها چنين تناقضگوييهايي را ديدهايم. مثلا دشمنان ابتدا ادعا ميكردند ايران در حال دسترسي به بمب اتم است، اما زماني كه ما اعلام كرديم به مرحله توليد سوخت هستهاي در مقياس صنعتي دست يافتهايم، آنها مدعي شدند كه ما بلوف ميزنيم و چنين چيزي واقعيت ندارد كه البته آژانس بينالمللي انرژي اتمي چندي بعد گفتههاي جمهوري اسلامي ايران را تاييد كرد. در خصوص رزمايش اخير نيز دشمنان براي اين كه توانمنديهاي موشكي ايران را كم اهميت جلوه دهند مدعي شدند ايران بلوف ميزند. اما در حال حاضر جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك قدرت منطقهاي ظهور كرده است و نيازي به بلوف زدن ندارد.همچنين ما كارنامه درخشان مقاومت 8 ساله در جنگ تحميلي را در پرونده خود داريم و اين گواه روشني بر تواناييهاي جمهوري اسلامي ايران است. البته ذكر اين نكته لازم است كه قدرت جمهوري اسلامي ايران تنها در تواناييهاي موشكي خلاصه نميشود، بلكه امروزه ما از مجموعهاي از توانمنديها برخورداريم كه ميتواند در برابر هر نوع تجاوزي بايستد و از حقوق خودش دفاع كند. چيزي كه ما در رزمايش به دنبال آن هستيم، اين است كه دشمن در هر نوع اقدامي عليه ما بدقت عواقب اقدام خود را محاسبه كند و از هرگونه خطاي راهبردي بپرهيزد. بنابراين پيام رزمايش ما براي دشمن، بازدارندگي است. ما اين پيام را به دشمن ارسال ميكنيم؛ اما اگر آنها در دريافت اين پيام كوتاهي كنند، به شديدترين شكل ممكن مجازات خواهند شد. در گذشته نيز دشمن در چند مرحله در خاورميانه دچار اشتباههاي راهبردي شده است و اكنون در حال دادن تاوان آن است مثلا در مورد اشغال عراق اگر زمان به 6 سال پيش برگردد، مسلما آمريكا حاضر نيست مجددا دست به اشغال عراق بزند. درباره جنگ 33 روزه لبنان نيز مسلما اگر زمان به گذشته برگردد، رژيم صهيونيستي حاضر نخواهد بود دوباره اين واقعه را تكرار كند. آمريكا در سالهاي اخير همواره فعاليتهاي هستهاي كشورما را به عنوان دستاويزي براي اعمال فشار و تهديد جمهوري اسلامي ايران قرار داده است. آيا هدف واقعي دشمنان از اعمال فشار دست كشيدن ايران از فعاليتهاي هستهاي است؟ اختلافات ميان آمريكا و ملت ايران، اختلاف بر سر قطعهاي زمين يا آبراه يا جزيره يا مبلغي پول و اينگونه چيزها نيست. آمريكا محور نظام سلطه است و نظام سلطه خلق و خوي استكباري دارد و به دنبال چپاول و غارت و استيلاي خودش بر جهان است اما اين روحيه با روحيه استقلالطلبي، عزتطلبي و آرمانگرايياي كه در ملت ايران وجود دارد، قابل جمع نيست. بنابراين آمريكا با نظام جمهوري اسلامي ايران و سياستها و رفتارهاي آن مشكل دارد. از نظر آمريكا، سياستها و آرمانهاي جمهوري اسلامي ايران به گونهاي است كه هر چه توانمندتر باشد، آمريكا با مشكلات بيشتري در منطقه، جهان اسلام و در كل جهان روبهرو ميشود. به نظر ما، موضوع هستهاي بهانهاي براي فشار بر ايران است. همانطور كه زماني، بحث حقوق بشر و زماني مساله تروريسم بهانهاي براي اعمال فشار بر كشورهاي مختلف است. زيرا در حال حاضر ما با آژانس بينالمللي انرژي اتمي تعامل داريم و اين نهاد بينالمللي صلحآميز بودن فعاليتهاي هستهاي ايران را تاييد كرده است و با اين اوصاف، دليلي براي فشار وارد كردن بر ايران به دليل فعاليت هستهاي وجود ندارد.بنابراين آمريكا هدف ديگري را از تهديدات خود دنبال ميكند. آمريكا هر زمان ملتي را مستقل بيابد و متوجه شود اين ملت نميخواهد در خط آمريكا حركت كند و تامينكننده منافع آنها باشد، به بهانههاي مختلف به مقابله با آن ملت ميپردازد و روزي آنها را به تلاش براي دستيابي به بمب اتم و روزي به حمايت از تروريسم متهم ميكند و به همين ترتيب سعي ميكند با جهتدهي افكار عمومي، فشارهاي خود را توجيه كند. بنابراين حتي اگر تحت فشار آمريكاييها ما غنيسازي را نيز متوقف كنيم آنها به اين مقدار بسنده نخواهند كرد؛ زيرا خواسته اصلي آمريكا از جمهوري اسلامي ايران تغيير رفتار و توقف حركت رو به جلو است. جمهوري اسلامي به عنوان يك كشور مسلمان درحال پيشرفت و توسعه است و اين مساله براي ديگر كشورهاي جهان پيام دارد. آمريكا بشدت نگران است كه جمهوري اسلامي به عنوان يك كشور پيشرفته ديني و اسلامي براي كشورهاي اسلامي و كشورهاي جهان سوم الگو شود. مشكل اصلي آمريكا اين مساله است و طرح موضوعاتي چون فعاليت هستهاي و حقوق بشر تنها بهانههايي هستند. حتي اگر در بدبينانهترين حالت فرض كنيم ايران به بمب اتمي دست يابد، جهان امروز جهاني نيست كه بتوان از بمب اتم عليه كشور ديگري استفاده كرد. آيا قدرتهايي كه داراي زرادخانههاي اتمي هستند ميتوانند از اين زرادخانهها استفاده بكنند. رژيم صهيونيستي در حدود 200 تا 400 كلاهك هستهاي در اختيار دارد، با اين وجود در جنگ 33 روزه از حزبالله لبنان شكست خورد. مگر شوروي كه چندين سال افغانستان را در اشغال داشت توانست از سلاح هستهاي استفاده كند و موقعيت خود را در اين كشور تثبيت كند يا مگر آمريكا توانست از سلاح اتمي در نبرد ويتنام يا عراق استفاده و مشكل خود را حل كند؟ بنابراين در دنياي امروز دوره استفاده از بمب اتمي گذشته است. طرح اين موضوع كه جمهوري اسلامي ايران در پي دستيابي به بمباتم است يك ادعاي بيپايه و اساس بيش نيست و دليل آن هم تنها براي توجيه فشارهاي آمريكاست. آمريكا با فشارها و جوسازيهاي خود پرونده هستهاي ايران را از آژانس به شوراي امنيت برد و تاكنون در اين شورا 3 قطعنامه عليه ايران صادر شده است. در مقابل جمهوري اسلامي ايران در كنار ادامه مذاكره با آژانس و گروه 1 + 5 به فعاليتهاي هستهاي صلحآميز خود ادامه ميدهد. طي مدت، در جدالي كه بين ايران و آمريكا وجود داشته است، كدام طرف توانسته موفقيتهاي بيشتري را كسب كند؟ در اين مدت آمريكا موفق شده است چند قطعنامه عليه ايران صادر و تحريمهايي را نيز اعمال كند و جمهوري اسلامي ايران نيز در مقابل به فعاليتهاي خودش ادامه داده است. اما براي مشخص شدن نتيجه جدال چند ساله ايران و آمريكا در پرونده هستهاي بايد به نقطهاي كه در آن قرار داريم نگاه كنيم. ايران در حال حاضر از نظر فني و دانشي در موقعيتي قرار دارد كه خود دشمنان اذعان ميكنند بازگشت ناپذير است. جمهوري اسلامي ايران امروزه قادر به غنيسازي در مقياس صنعتي است و روز به روز بر توانمنديهاي خود ميافزايد: آنها موفق شدند با صدور چند قطعنامه تحريمهايي را به ما تحميل كنند. اما در رسيدن به اهداف خود از اعمال تحريم كاملا ناكام بودند. تصور آنها اين بود كه با اعمال تحريم جمهوري اسلامي به خواسته آنها كه پايان فعاليتهاي هستهاي است، تن ميدهد اما پيشبيني آنها درست از آب درنيامد. در مذاكراتي كه بتازگي در ژنو برگزار شد، ديديم كه آمريكاييها حتي از پيششرطي كه همواره براي مذاكرات مطرح ميكردند و همان بحث تعليق بود، چشم پوشيدند و با عقبنشيني از مواضع قبلي خود در مذاكرات حاضر شدند. امروز ميبينيم ديگر بحث تعليق مطرح نيست و آنها پيشنهاد دادهاند ايران توانمنديهاي خود را در حد فعلي نگه دارد و آنها نيز تحريمهاي خود را در همين حد نگه ميدارند تا مذاكرات براي دستيابي به يك ساز و كار مناسب ادامه يابد. بنابراين با نگاهي به گذشته و حال ميبينيم كه با وجود اعمال تحريمهاي مختلف ايران در حال حاضر يك كشور هستهاي است و بسته پيشنهادي خود را به ساير كشورها ارائه ميكند. حرف اصلي جمهوري اسلامي به قدرتهاي بزرگ اين است كه بيايند و در كنار ما در مورد دغدغههاي اصلي جهان گفتگو و تبادلنظر كنند و راهحل بيابند. همه اين مسائل نشاندهنده توفيقات روزافزون جمهوري اسلامي ايران در زمينه هستهاي در سالهاي اخير است. امروز خود غربيها به بياثر بودن تحريمها اعتراف ميكنند و بحثي كه الان مطرح است، اين است كه تشديد فشارها غربيها را با مشكلات بيشتري مواجه ميكند تا جمهوري اسلامي ايران را. امروز ميبينيم شركتهاي مختلف كشورهاي صنعتي حاضر نيستند بيش از اين به بحث تحريمهاي جمهوري اسلامي ايران تن بدهند؛ چراكه ميدانند خسارت در اين موضوع طرفيني است و اگر شركتي حاضر به همكاري با ايران نباشد، شركت ديگري جاي آن را خواهد گرفت و اين همان چيزي است كه چندي پيش نيز شاهد مثالي از آن بوديم. بدين شكل كه برخي رسانههاي آمريكايي اعلام كردند شركت توتال فعاليتهاي خود را در ايران به حالت تعليق درآورده است؛ اما در كوتاهترين زمان شركت گاز پروم روسيه كه بزرگترين شركت گازي جهان است در زمينههاي مختلف با جمهوري اسلامي ايران قرارداد امضا كرد و چيزي نگذشت كه رئيس شركت توتال در نامهاي به وزير نفت جمهوري اسلامي ايران اخبار منتشرشده مبني بر تعليق فعاليتهاي توتال در ايران را تكذيبكرد و آنها را بازي رسانههاي غربي خواند. بنابراين امروز سياست تحريم نميتواند كشوري را وادار به تسليم كند. البته ممكن است يك قطعنامه تحريمي باعث ايجاد كمي مشكل براي جمهوري اسلامي ايران شود، اما توفيق تحريمها زماني حاصل ميشود كه به هدفشان كه تعليق غنيسازي است برسند. گرچه تاكنون چنين چيزي اتفاق نيفتاده است. با توجه به توانمنديهاي جمهوري اسلامي ايران تا چه حد دشمنان را در عملي كردن تهديدات خود جدي ميدانيد؟ براي پاسخ به اين سوال از دو منظر بايد به موضوع نگريست. اگر از منظر نيروهاي نظامي كشور به موضوع نگاه كنيم، هيچ گاه نبايد دشمن را دستكم گرفت و از دشمن بجز دشمني نبايد انتظار ديگري داشت. زماني كه دشمن با زبان تهديد با ما صحبت ميكند، عقل، منطق، شرع و قانون ما حكم ميكند براي دفاع از سرزمين، استقلال و نظام سياسي خودمان آماده باشيم. بنابراين نيروهاي مسلح بايد با دو منظور در آمادگي كامل باشند: يكي اين كه دشمن با ديدن آمادگي نيروهاي مسلح در اقدامات خود احتياط بيشتري ميكند و اين همان بحث بازدارندگي است. نكته ديگر اين كه اگر دشمن حماقت كرد و خطاي راهبردي انجام داد، ما بايد آمادگي پاسخگويي به او را داشته باشيم. اين كه امروز رهبر معظم انقلاب با كمال صراحت ميفرمايد اگر دشمن خطاي راهبردي انجام دهد با جواب عملي دندانشكن جمهوري اسلامي ايران مواجه ميشود، به همين آمادگي نظامي برميگردد، اما منظر ديگري كه ميتوان به موضوع تهديدات دشمن نگاه كرد، از ديدگاه تحليلگران سياسي است. تحليلگران سياسي در نقاط مختلف دنيا بر اين باورند كه اگرچه احتمال اشتباه و اقدام نظامي از سوي آمريكا وجود دارد، اما اساسا اين كشور با توجه به مشكل سنتي كه در خاورميانه دارد در صورت چنين اقدامي موفق نخواهد شد. چراكه بجز مشكلات كنوني آمريكا در منطقه خاورميانه، اين كشور بايد توانمنديهاي فراوان نظامي جمهوري اسلامي ايران، بحث امنيت انرژي و آسيبپذيريهاي خود را در نظر داشته باشد. براساس اين تحليل، اين چنين برميآيد كه تهديدات آمريكا در چارچوب يك عمليات رواني انجام ميشود. هدف آن هم كاملا روشن است كه همان متقاعد كردن ايران به كوتاه آمدن از حقوق هستهاياش است. آنها همچنين تلاش ميكنند با تهديد ايران به حمله نظامي، كشورهاي ديگر را نيز متقاعد كنند براي جلوگيري از جنگ در اعمال تحريمهاي بيشتر عليه ايران شركت كنند. زيرا در حال حاضر كشورهاي اروپايي جنگ با ايران را در راستاي منافع خود نميدانند و آمريكا ميخواهد با جدي نشان دادن احتمال جنگ آنها را در طراحي و اجراي تحريمهاي گستردهتر عليه ايران متقاعد كند. اما جمهوري اسلامي ايران نشان داده به هيچ عنوان مرعوب جوسازي و جنگ رواني دشمنان قرار نگرفته است و دليل آن هم روشن است. وقتي عمليات رواني دشمن شديد شد و چندي پيش نيز رژيم صهيونيستي دست به برگزاري رزمايشي زد كه بسياري از تحليلگران اين رزمايش را به عنوان تمريني براي حمله به ايران اعلام كردند، جمهوري اسلامي ايران با برگزاري رزمايش پيامبر اعظمص 3 عزم و اراده جدي خود را نشان داد و اتفاقا ديديم كه اين رزمايش تاثيرات سياسي خود را بخوبي و بسيار سريع نشان داد و امروز ميبينيم قدرت نظامي ما به عنوان پشتوانهاي براي ديپلماسي ماست. يعني اگر آقاي دكتر جليلي در مذاكرات ژنو بخوبي از حقوق هستهاي ايران دفاع ميكند و طرف مقابل نيز ميپذيرد كه مذاكرات براساس مشتركات طرفين ادامه يابد، به اين دليل است كه جمهوري اسلامي ايران را توانمند ارزيابي ميكند. نمايش قدرت به معناي تحريك نيست رزمايش از يك طرف براي افزايش توانمندي و به روز بودن نيروها و آماده بودن براي دفاع در شرايط تهديد است، اما پيام رزمايش براي ديگر كشورها اين است كه اگر دست به اقدامي بزنند جمهوري اسلامي ايران قادر به دفاع از خودش است. يعني وقتي ايران توانمنديهاي خود را به نمايش ميگذارد و از طرفي هم اعلام ميكند كه با هر تهديدي بشدت مقابله خواهد كرد، اين مساله باعث ميشود دشمن نتواند براحتي هر چه را در سر دارد، اجرا كند. دشمن موقعي دست به اقدام ميزند كه تصور كند به هدفش ميرسد، اما اگر شما را آماده ببيند در اقدام عليه شما احتياط بيشتري به خرج ميدهد. رزمايش اخير قصد داشت اين احتياط را در دشمن ايجاد كند؛ يعني نمايش قدرت به معناي تحريك نيست، بلكه به اين معناست كه دشمن بايد در اجراي تفكراتش محتاطتر باشد و بداند اگر تجاوزي را انجام دهد با پاسخهاي كوبنده مواجه خواهد شد. قطعا دشمن زماني به سرزميني تجاوز ميكند كه حكومت آن سرزمين را ضعيف ارزيابي كند و اساسا نمايش قدرت براي بازدارندگي و جلوگيري از جنگ است. يعني برخلاف جوسازيهايي كه رسانههاي غربي انجام ميدهند و مدعي ميشوند كه رزمايش ايران نگرانكننده و تحريككننده است و ايران بر طبل جنگ ميكوبد، پيام اصلي رزمايشهاي جمهوري اسلامي ايران جلوگيري از جنگ است. نكته ديگر اينكه توانمنديهاي به نمايش گذاشته شده در رزمايش اخير، بخش كوچكي از توانمنديهاي ايران است و نشاندهنده اين است كه توانمندي مقابله با تهديدات در جمهوري اسلامي ايران وجود دارد و دشمنان بايد در محاسبات خودشان تجديدنظر كنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 575]
-
گوناگون
پربازدیدترینها