تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):انسان بايد براى آخرتش از دنيا، براى مرگش از زندگى و براى پيرى‏اش از جوانى، توشه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803231208




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: فاضل حسامى امام خمينى(ره) و رسانه‌هاى جمعى (قسمت دوم)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: فاضل حسامى امام خمينى(ره) و رسانه‌هاى جمعى (قسمت دوم)
خبرگزاري فارس: اين مقاله به بررسي جايگاه و نقش رسانه‌هاي عمومي از ديدگاه امام خمينى(ره) مي‌پردازد.
مطبوعات و دستگاه هاى نظامى و انتظامى

معمولاً هرگونه حركت و جنبش جديد، اشخاص و گروه هايى را با خود بيگانه احساس مى كند و متقابلاً آنان نيز با آن حركت و جنبش بيگانه بوده، به ستيز با آن بر مى خيزند تا شايد بتوانند، قدرت مقابله آن جنبش و حركت را در رويايى با مشكلات تضعيف نمايند. براى افزايش تاب مقاومت در برابر دشمنان، هر حركتى نيازمند بازوان نظامى و قواى مسلح است، به خصوص وقتى دشمنان بيرونى متحد و متشكل باشند تا ممانعت جدى بر سر راه آن جنبش ايجاد كنند. از اين رو، رسانه هاى گروهى همواره بايد اين اصل را مد نظر داشته باشند كه قواى مسلح انقلاب هيچ گاه نبايد تضعيف شوند. تضعيف قواى مسلح، راه بر بيگانگان مى گشايد. بلكه به عكس، مطبوعات بايد در مسير تقويت بنيادهاى نظامى و انتظامى گام بردارند تا مبادا دشمن به كمك تضعيف عناصر داخلى، بر آن ها غلبه كند.39

حضرت امام(رحمه الله) به عنوان يك رهبر سياسى ـ دينى، از تحليل هاى سياسى يا عقلانى صرف اجتناب مى كردند و توده مردم را با مفاهيم و دل مشغولى هاى اعتقادى و باورهاى ايدئولوژيك همراه مى ساختند تا وظايف اجزا و اعضاى نظام نهادينه شود; زيرا عجين شدن وظايف سياسى با تكاليف دينى، نهادينه كردن آن وظايف را به دنبال دارد.40 اما همواره اين مشكل به عنوان يك واقعيت اجتماعى وجود داشته است. كه چه بسا برخى افراد ناهمنوايى كنند و مرتكب كج روى شوند. در چنين شرايطى، رهبر سياسى و دينى از مؤلفه هاى اقتدار دينى و سياسى بهره جسته، براى حفظ كيان وانقلاب و تماميت ارضى و اعتقادى آن، با تمام توان وارد ميدان مى شود.41

اما تضعيف اجزا و تشكل هاى درون نظام همواره برخاسته از عناصر بيرونى و دشمنان نيست، چه بسا برخى دوستان نادان مرتكب اين اشتباه شوند و بازوان مسلح و حفاظ انقلاب را به گونه اى تضعيف نمايند. در اين صورت، لحن كلام و بيان دگرگون مى شود و بايد زبان نصيحت و پند و اندرز گشود و آنان را آگاه ساخت.

«انصاف نيست كه جوانان عزيز اسلام از ارتش و سپاه و ژاندارمرى و بسيج و شهربانى گرفته.... در سراسر كشور در خدمت اسلام و مسلمين خون خود را نثار و جان خود را فدا كنند، ما در كنارى بنشينيم و با قلم ها و زبان هاى خود قلب نورانى آنان را آزار دهيم.42

مطبوعات و مجلس شوراى اسلامى

در نگاه امام خمينى(رحمه الله) هرچه از مسؤولان در پيكره نظام و حكومت رخ دهد، رنگ و بوى رسالت و وظيفه را دارد. با اين نگرش، نامزدى در انتخابات مجلس نيز به عنوان يك وظيفه دينى وملى مطرح مى شود. اگر نمايندگى مجلس يك وظيفه تلقى شود كه بر دوش اشخاص سنگينى مى كند، بايد هر كه اصلح است به ميدان بيايد و طبعاً در اين ميان، بايد اخلاق انتخاباتى را مبتنى بر داده هاى دينى و آموزه هاى اخلاقى استوار سازد. آموزه هاى دينى و اخلاقى حكم مى كند كه اگر كسى نامزد انتخابات شد و صلاحيت او تأييد نگرديد و يا مردم به او رأى مثبت ندادند، اصل انتخابات را موردهجوم قرار ندهد و در اذهان عمومى نسبت به نتيجه انتخابات تشكيك ايجاد ننمايد. خدمت و انجام وظيفه جاى خاصى نمى خواهد، در هر جاى اين نظام حكومتى مى توان خدمت كرد. اصحاب مطبوعات و قلم نبايد با جوسازى فضاى حاكم بر جامعه را متشنج سازند.43 پس از تشكيل مجلس نيز مطبوعات و اهل بيان و قلم بايد كمك كنند تا قوانين مطابق با موازين اسلام طرح، تصويب و اجرا شود. بنابراين، نمايندگان نيز موظف اند تا طرح ها و لوايح پيشنهادى را براساس موازين اسلام تصويب كنند و از قلم هاى مسموم و گفتارهاى منحرفان نترسند.44

مطبوعات و ملى گرايى

هر انسانى نسبت به آب و خاك و ميهن خود و ويژگى هاى فرهنگى اش تمايلات ويژه اى دارد و در حفاظت و حراست از آن ها تلاش و جديت مى نمايد و در مقابلِ دشمنان خارجى كه بيرون از مرزها هستند و به دنبال تجاوز به حريم كشور مى باشند، به مقابله و دفاع بر مى خيزند. اين اصل كاملاً پذيرفتنى و قابل قبول است و هيچكس در مقابل اين تلقى و طرز فكر واكنش نشان نمى دهد، مگر آن كه بيگانه با خود و يا خودفروخته و وابسته به خارج باشد كه مؤلفه هاى شهروندى و مليت خود را ناديده گيرد و همه چيز را به بيگانگان بفروشد.

اما معنا و مفهوم ديگرى از «ملى گرايى» در ادبيات انقلاب اسلامى وجود دارد غير از آنچه ذكر شد و آن تسليم مطلق در برابر مؤلفه هاى ملى است، اگر چه متعارض و متناقض با باورهاى دينى باشد. يكى از ويژگى هاى برجسته حضرت امام(رحمه الله) آن بود كه توانست در انديشه خود ويژگى هاى ملى و دينى را جمع نمايد و به پيروان خود اين را بياموزد كه ملّيت و ملّى گرايى در ادامه باورهاى دينى، مقدس است اما اگر در مقابل دين دارى قرار گيرد مذموم و مطرود است. در زمينه اين تفكر و انديشه، همواره مطبوعات را نيز به اين مهم متوجّه مى كردند كه مبادا ويژگى ملى گرايى بر دين باورى ترجيح يابد و آن را تحت الشعاع قرار دهد.

«آن ها كه قلم هاى مسموم را گرفته اند و بر خلاف اسلام چيز مى نويسند و ملى و دموكراتيك و اين حرف ها را به ميان مى آورند، از آن ها نپذيرند.»45

دقت در اين فراز در بر گيرنده نكاتى است كه ذكر آن خالى از لطف نمى باشد.

اولاً، قلم هاى مسموم قلم هايى است كه بر خلاف اسلام به حركت درآمده و قلم فرسايى مى كنند.

ثانياً، ملى گرايى، كه بر خلاف اسلام باشد، مذموم است، و قابل پذيرش نيست.

حضرت امام(رحمه الله) به اين بيان اكتفا نكردند و شاخص هاى روشن ترى براى قلم هاى مسموم معرفى كردند تا مبادا دشمنان انقلاب و دگرانديشان با به كارگيرى واژه هاى مقدس، تقدس زدايى كنند و انقلاب و يارانش را از مسير خود منحرف سازند.

«قلم هاى مسموم را بشناسند، اشخاصى كه قلم دست مى گيرند و بر ضد اسلام، بر ضد روحانيت، بر ضد مسير ملت قلم فرسايى مى كنند، بشناسيد آن ها را... . زحمت ملت ما براى اسلام است، براى اسلام بود. اسلام است كه سعادت همه را تأمين مى كند و اسلام است كه ما را به پيروزى رساند و اسلام است كه ما را به پيروزى مى رساند... اگر اسلام نبود، اينها كه براى آزادى قلم فرسايى مى كنند، اينجا نبودند، آزادى نداشتند. آزادى را اسلام به ما داده. قدر اين آزادى را بدانيد و قدر اين اسلام را بدانيد. كسانى كه براى كشور مى خواهند خدمت كنند، به اسلام خدمت كنند بايد روحانيت را تقويت كنند، دانشگاه را تقويت كنند.46

دقت در مطالب ذكر شده اين واقعيت را نمايان مى سازد كه از قلم فرسايى بر ضد روحانيت و بر ضد مسير ملت ـ كه همانا اسلام بوده است ـ قلم هاى مسموم شناخته مى شود. ملت ما با نام و ياد «اسلام» به پا خاست و چون قيام و انقلاب زير لواى اسلام بوده دستاوردهاى اين انقلاب و قيام نيز اسلامى است در نتيجه، آزادى ارمغان اسلام به مردم، به ويژه به اهل قلم است. حال كه چنين است، اگر ملى گرايى به معناى عشق به آب و خاك و ميهن در وجود كسى شعلهور است، بايد از اسلام و مؤلفه هاى حاكى از اسلاميت دفاع كند در غير اين صورت، موضع گيرى در مقابل اسلام و خواسته ملت است.

يكى از زيبايى هاى كلمات حضرت امام(رحمه الله) اين است كه همواره خواسته ملت را «اسلام» معرفى كرده و بين اين دو تفكيك قايل نشده اند، گويى اين دو واژه و مفهوم مترادف يكديگرند. بنابراين، منظور از «خواسته ملت و مردم» بُعد اسلام خواهى آنان است. براى تقويت اين مهم نيز خطاب به اهل قلم و روشنفكرانى كه مى خواهند اسلام را با دنياى متمدن جديد مقايسه كنند وغرب گرايى را رواج دهند، به شدت هشدار داده اند و مجدداً آنها را به اسلام و همراهى بامردم ـ كه همان اسلام است47 ـ دعوت كرده اند.

اين شكل برخورد امام(رحمه الله) با جريان روشنفكرى وابسته و غربزدگان موجب گرديد كه آنان منفعلانه وارد ميدان شوند و اين بار با نام «اسلام» و دين خواهى و دين باورى، شبهاتى را القاء كنند تا اذهان عمومى بدينوسيله مسموم شود. بنابراين، اين قشر محكوم اند به رفتار خودپسندانه خود، نه اسلام پسندانه. آنچه را هم از اين دسته به اسلام نسبت داده مى شود از روى بى اطلاعى از اسلام است كه اين نوع عملكرد دقيقاً يكى ديگر از شاخص هاى قلم هاى مسموم است كه «سمپاشى» مى كنند.48

شكل برخوردهاى حضرت امام(رحمه الله) با جريان روشن فكرى بيمار و منحرف از اسلام همواره شكل جدى ترى نيز به خود گرفت: زيرا آنان به هوش نيامدند و اين عدم هوشيارى، اگرچه بعضاً از روى نادانى بود، اما گاهى هم از روى عناد و دشمنى و سرسپردگى به حساب مى آمد. حضرت امام(رحمه الله)اين بار با قاطعيت تمام، در خانه نشين كردن جريان ملى گرايى وابسته وارد ميدان شدند و اعلام داشتند:

«... تا من هستم، نخواهم گذاشت حكومت به دست ليبرال ها بيفتد، تا من هستم، نخواهم گذاشت منافقين اسلام اين مردم بى پناه را از بين ببرند. تا من هستم، از اصول «نه شرقى و نه غربى» عدول نخواهم كرد. تا من هستم، دست ايادى امريكا و شوروى را در تمام زمينه ها كوتاه مى كنم و اطمينان كامل دارم كه تمامى مردم در اصول، همچون گذشته پشتيبان نظام و انقلاب اسلامى خود هستند...»49

بررسى مواضع حضرت امام(رحمه الله) در مقابل روشنفكران وابسته اين واقعيت را نشان مى دهد كه آن بزرگوار مراحل نصيحت و آگاهى دادن را پشت سر گذاشته و در اين باره، هيچ چيزى را فرو گذار نكرده اند، با وجود آن كه بر عجين شدن خصوصيت مردمى با اسلام تأكيد داشته اند; زيرا ايشان دشمن را خوب شناخته بودند.50 و به همين دليل، توانسته بودند الگوهاى مناسبى براى مواضع خود طراحى نمايند.

تقويت قلم هاى ملى گرايان وابسته از طرف دشمنان، بيانگر اين واقعيت است كه اين قلم ها در خدمت اهداف دشمنان است.

امام(رحمه الله) و آزادى مطبوعات

همان گونه كه قبلاً ذكر شد، ايجاد ارتباط يكى از ضروريات دنياى امروز است كه در تعامل افراد با يكديگر نقش مهمى ايفا مى نمايد. اصولاً تعامل اعضا بر اين اصل استوار است كه متعاملين اعمال خود را به گونه اى تنظيم كنند كه احساس رضايت و خشنودى و ميل به بقا و استمرار تعامل در هر دو بهوجود آيد: اگر اين احساس خشنودى به هر دليل، به نارضايتى تبديل گردد، تعامل قطع مى شود و ادامه نمى يابد. يكى از دلايل نبود رضايت و خشنودى آن است كه اعمال افراد درگير در تعامل مبتنى بر الگوهاى پذيرفته شده رفتارى باشد. ابتنا بر الگوهاى رفتار، خود به نحوى بيانگر محدوده آزادى اعمال متعاملين است; بدين معنا كه افراد درگير در تعامل بايد در آن قالب ها عمل نمايند تا تعامل به شكل مطلوب ادامه يابد و منجر به قطع يا ستيز و خشونت نگردد.

حال سخن در اين جاست كه اين قالب ها و الگوهاى عمل چگونه بايد طراحى شود و خاستگاه آن ها كجاست؟ صورت هاى متعددى مى توان براى آن به تصوير كشيد; گاه ممكن است اين الگوها صرفاً جنبه توافقى داشته باشد. اين توافق گاه در سطح وسيع و كلان مطرح است و به وفاق اجتماعى باز مى گردد و گاهى ممكن است در يك سطح خُرد صورت پذيرد در هر دو صورت، مبناى رضايت، توافق است. اما گاهى ممكن است اين الگوها از سوى يك دستگاه مستبد و خود رأى القا شده باشد و ناديده گرفتن آن با انواع تنبيه ها روبه رو گردد. گاهى نيز ممكن است در وراى اين الگوها، ارزش هاى بنيادين ديگرى نهفته باشد و بر اساس آن، اين قالب ها طراحى شده باشد. آنچه مسلّم است اين است كه همواره در اعمال بشر محدوديت هايى وجود داشته تا موجب تضييع حقوق ديگران نشود. حال بايد ديد كه حضرت امام(رحمه الله)چه موضعى در قبال آزادى مطبوعات داشتند.

در نظر ايشان، مطبوعات رسالت سنگينى بر عهده دارند تا آنچه زمينه آزاديشان را فراهم نموده حفظ كنند. در اوايل پيروزى انقلاب و در نشست با كانون نويسندگان51، اظهار داشتند كه آزادى قلم هاى شما مرهون ملت و اسلام است. بنابراين، بايد در راه تعالى اهداف اين دو كانون قدرت گام برداريد. و براى آن كه ذهن ها دچار تضاد نگردد، اين دو كانون را در راستاى يكديگر تبيين كردند; زيرا اقتدار اسلام بود كه موجب قدرت ملت شد. چه بسا فريبكاران و فرصت طلبانى بخواهند از ويژگى مردمى بودن سوء استفاده كنند، اما وظيفه آحاد مردم است كه از مكر مكاران جلوگيرى كنند وتوطئه هاى آن ها را خنثى سازند.52

امام(رحمه الله) در جاى جاى پيام ها و سخنرانى هاى خود، همواره متذكر گشته اند كه قلم و بيان آزاد است كه بنويسد و بگويد، اما توطئه نبايد بكند. معيار توطئه در ديدگاه آن بزرگوار عبارت بود از آنچه مصلحت كشور و انقلاب را به مخاطره مى اندازد يا مسائل مربوط به نهضت و اسلام را تحريف كند.53

در جاى ديگر نيز شاخص توطئه را تحريف دانسته و اظهار نموده اند:

«دشمن خودتان را بشناسيد. من حالا دارم معرفى مى كنم و اين نوارى كه من مى گويم، امروز، امشب، بايد يا هر وقت كه مى شود، بايد در راديو بى يك كلمه اين طرف و آن طرف، اگر اهل يك حرف اهل روزنامه يا راديو اينور و آنور بكنند، من خراب مى كنم آن روزنامه را; براى اين كه بر خلاف مسير ملت است، آزادى نيست، توطئه است، ما توطئه ها را مى شكنيم. بشناسيد آن ها را. من حجت را دارم تمام مى كنم بر ملت ايران. من مى بينم بدبختى هايى كه از همين اشخاصى كه فرياد آزادى مى كشند براى ملت ايران. من بدبختى را دارم مى بينيم.»54

در اين كلام، حضرت امام(رحمه الله) تصريح مى كنند كه قلم هاى توطئه گر مطالب را به صورت واقع بيان نمى كنند، بلكه «اينور و آنور» مى كنند.

علاوه بر آن، ايشان به صورتى كاملاً روشن و شفاف به دفاع از حدود و ثغور دين بر آمده اند و به جد، با قلم هاى مسموم ـ كه همان قلم هاى نافى اسلام و احكام اسلامى است ـ به مبارزه برخاسته و اجازه توهين به مقدسات55 را نداده اند، تعرض به اسلام راآزادى نمى دانند.56 بلكه آزادى غربى معرفى مى كنند كه براى به فساد كشيدن جوانان طرح مى گردد.57

«مقاله ها به جاى مسلسل ها، حالا به روى اسلام بسته شده است. الان ما گرفتار سرنيزه نيستيم، ما گرفتار قلم هستيم، اهل قلم، ما گرفتار روشنفكرها هستيم، ما گرفتار آزاديخواه ها ـ كه آزادى را نمى دانند چى است ـ هستيم. يعنى چه آزادى؟ ما الان گرفتار اين ها هستيم و من اميدوارم كه بيدار بشود يك وقت ملت ما»58

امام(رحمه الله) در برخورد با جريان وابستگى و اسلام زدايى به موعظه و پند و اندرز اكتفا نمى كردند و به صورت آشكار و صريح اعلام مى نمودند كه نشريات مسموم نبايد اجازه نشر داشته باشند; زيرا ممكن است موجب اغفال توده ها گردند.59 معتقد بودند مسؤولان مستقيم نشريات بايد با اعمال نظارت هاى جدى، از ايجاد انحراف جلوگيرى نمايند، وگرنه ممكن است ملت براى حفظ دستاوردهاى خود، وارد ميدان عمل شوند كه در آن صورت، ملاحظات كنار مى رود.60

«اكنون وصيت من به مجلس شوراى اسلامى در حال و آينده... آن است كه نگذارند اين دستگاه هاى خبرى و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند و بايد همه بدانيم كه آزادى به شكل غربى آن كه موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مى شود، از نظر اسلام و عقل محكوم است. و تبليغات و مقالات و سخنرانى ها و كتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومى و مصالح كشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگيرى... و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسير ملت و كشور اسلامى و مخالف با حيثيت جمهورى اسلامى است، به طور قاطع اگر جلوگيرى نشود همه مسؤول مى باشند»61

بنابراين، حضرت امام(رحمه الله) مصراً معتقد بودند كه حد و مرز آزادى ها در قلم و بيان احكام دين اسلام و نيز مصالح كشور است. چه بسا مواردى وجود داشته باشد كه مستقيماً با شرع مقدس مرتبط نباشد، اما مصالح نظام و كشور اسلامى را به مخاطره بيندازد كه در اين صورت حفظ مصالح عمومى كشور بر همه كس شرعاً و عقلاً لازم است.

امام(رحمه الله) و سينما

يكى از رسانه هاى عمومى، كه از مظاهر تمدن جديد به شمار مى رود، سينما مى باشد كه مى تواند به سهم خود، اثر شايان توجهى در جامعه پذيرى و آموزش هنجارها داشته باشد و در عين حال، در دنياى امروز يكى از وسايل گذران اوقات فراغت نيز به شمار مى آيد. با توجه به نقش سينما و قابليت تأثيرگذارى آن بر بينندگان، اگر اين وسيله در جهت رشد و تعالى اخلاقى به كار گرفته شود ابزارى بسيار كارآمد و مهم است به همان اندازه، اگر در جهت فساد و تباهى اخلاقى گام بردارد، اثر تخريبى مهمى دارد. حضرت امام(رحمه الله)با اصل كاربرد سينما و استفاده از آن موافق بودند، به شرط آن كه موجب فساد اخلاق و تخريب فرهنگى اسلامى نباشد.62 ايشان در اولين سخنرانى خود، در بين مردم مسلمان وانقلابى كشور به صراحت بيان داشتند.

«سينما يكى از مظاهر تمدن است كه بايد در خدمت اين مردم، در خدمت تربيت اين مردم باشد.»63

موضع گيرى هاى حضرت امام اين واقعيت را نشان مى دهد كه ايشان پيوسته دغدغه دين دارى مردم و حفاظت از كيان فرهنگى اسلامى را داشتند و كليه دولتمردان و شخصيت هاى فرهنگى كشور را دعوت به اين مهم مى كردند كه تمام اجزاء و عناصر تشكيل دهنده نظام و كشور اسلامى محتواى اسلامى داشته باشد; زيرا وقتى رأى به جمهورى اسلامى داده شد همه چيز بايد اسلامى باشد.64 بنابراين، وقتى گفته مى شود سينما بايد اسلامى باشد فقط بدين منظور نيست كه به نوعى جايگاه تماشاگران جدا شود و زنان در محل خاص و مردان در جاى ديگرى استقرار يابند، بلكه علاوه بر اين مهم، بايد محتواى فيلم هاى سينمايى مملو از معارف و شعاير دينى باشد تا از اين طريق بينندگان آموخته هاى دينى را در فرايند اجتماعى شدن بياموزند و از روش هاى غير مستقيم با معارف دينى آشنا گردند.

امام(رحمه الله) و راديو و تلويزيون

امروزه راديو و تلويزيون در گونه هاى متفاوت خود، يكى از اساسى ترين وسايل ارتباط جمعى و ابزار اطلاع رسانى است كه كاركردهاى متعددى براى نظام اجتماعى دارد و نقش هاى عمده اى ايفا مى كند. آگاهى مردم از رويدادها و اتفاقات در عرصه هاى گوناگون سياسى، اقتصادى و فرهنگى از كاركردهاى اين بخش به حساب مى آيد. پيش بينى رخدادهاى طبيعى و احياناً فراهم كردن زمينه هاى لازم براى استفاده هاى علمى و تحقيقاتى و يا پيشگيرى از خسارات احتمالى نيز از ديگر زمينه هاى استفاده از راديو و تلويزيون است.

دنياى صنعتى امروز و تأثيرات قابل توجه آن بر حيات انسان، به خصوص در زمينه روابط فردى واجتماعى، كناره گيرى از زيبايى هاى طبيعى و احياناً تخريب آن ها، زندگى شهرى و مجتمع نشينى، به كارگيرى وسايل و امكانات خدماتى و رفاهى همه موجب شده است كه انسان امروزه براى پر كردن اوقات خود، از اين دستگاه ها حداكثر بهره را ببرد و به جاى آن كه خود را به دامن طبيعت و زيبايى هاى آن بسپارد، عكس و فيلم آن را به درون خانه خود ببرد، به جاى آن كه كودكان منتظر شب هاى يلدا و قصه هاى مادربزرگ باشند، همه روزه از طريق راديو و تلويزيون چشم و گوش خود را به داستان هاى گويا و مصور مى سپارند. آموزش هاى گوناگون ديگر نيز از طريق اين دستگاه ها صورت مى پذيرد. يادگيرى آداب و سنن اجتماعى، ارتباطات اجتماعى و مانند آن، همه از كاركردهاى اين دستگاه هاست.

حضرت امام(رحمه الله) با توجه به همين واقعيت ها، مواضع كاملاً روشن و آشكارى در قبال مسؤولين و مديران اين دستگاه ها اتخاذ كردند و توصيه هاى لازم را ارائه نمودند; چه آن كه اين دو رسانه به لحاظ قدرت تأثيرگذارى، هم در جهت اصلاح و هم در جهت افساد، قابل توجه است. حوزه و قلمرو اين وسيله ارتباطى آن قدر گسترده است كه ايشان آن را دانشگاهى مى داند كه در سطح كلى كشور گسترده است.65 چون دانشگاه است، كاركرد اصلى اش آموزش است. و چون آموزش كاركرد اصلى است، پس موقعيت هاى معلم و شاگردى قابل تصور است.66 بر همين اساس، مى توان نقش ها و انتظارات را طراحى نمود تا به تأثير اين دستگاه ها، در ساختار فرهنگى ـ اجتماعى بهتر و بيش تر واقف شد.

براساس اين اهميت ويژه و جايگاه راديو و تلويزيون در ساختار فرهنگى ـ اجتماعى، توجه به مديران و كارگزاران و سياست هاى كلان در آن نيز اهميت پيدا مى كند. شكل گفتارى ايشان با هيأت دولت موقت بيانگر آن بود كه وضعيت موجود در آن وقت موجبات رضايت خاطر را فراهم نمى كرد. بنابراين، تأكيدات بيش ترى صورت گرفت و اعلان داشتند كه توجه بيش ترى مبذول گردد تا از عناصر ناسالم پاك سازى شود.67

نكته قابل توجه ديگر در ديدگاه حضرت امام(رحمه الله) اين است كه چون اين دو دستگاه امكانات فراوانى براى آموزش و پرورش اعضاى جامعه فراهم مى آورد، بايد در زمينه تفكر دينى به عنوان يك وسيله و ابزار دين آموزى به كار گرفته شود. در اين صورت، نه تنها بد و مذموم ژنيست، بلكه در خدمت اسلام به كار گرفته مى شود.68 در به كارگيرى آموزه هاى دينى براى آموزش دين از هيچ كوشش و تلاشى نبايد دريغ ورزيد و از هيچ تهديد و تهمتى نيز نبايد هراسيد، هرچند اتهام ارتجاع و كهنه پرستى مطرح شود.69 نه تنها اين دستگاه عظيم و مهم را بايد به لحاظ محتوايى اسلامى كرد، بلكه بايد حضور فيزيكى و فكرى وابستگان و غربزدگان را نيز از بين برد.70 زيرا عناصر وابسته هيچ گاه راضى نمى شوند، مگر آن كه به انحراف كارگزاران بينجامد.71

علاوه بر آن چه گذشت يعنى رسالت آموزش و پرورش و نيز اسلامى كردن جامعه، راديو و تلويزيون مى بايست در زمينه هاى ديگر مورد توجه قرار گيرد. وظيفه واقع نمائى و بيان آن چه واقعيت هاست از رسالت هاى راديو و تلويزيون است. در در ديدگاه حضرت امام، راديو و تلويزيون مى بايست اخبار و اطلاعاتى كه واقعى هستند و صحت آنها كاملاً تأييد شده است به اطلاع مردم رسانده شود.72 ضمن آن كه نبايد دستگاه ها و نهادهاى درون نظام تضعيف گردند.73

همان گونه كه قبلاً نيز بيان شد، راديو و تلويزيون از اهميت ويژه اى برخوردار است; زيرا مخاطب مطبوعات قشر خاصى است ـ يعنى: فقط افراد باسواد مى توانند از آن استفاده كنند ـ سينما نيز مخاطبان خاص خود را دارد، زيرا محدوديت زمانى و مكانى دارد، اما راديو و تلويزيون بسيار فراگيرتر است; چون رسانه اى شنيدارى و ديدارى است و با توجه به شرايط دنياى امروز، در همه زمان ها و مكان ها قابل استفاده است.74

«... آنوقت هم قضيه راديو و تلويزيون فرق دارد با قضاياى ديگر. ممكن است در يك وزارتخانه يك مطلب خلافى باشد، اگر ده سال ديگر هم مردم نفهمند، اما راديو و تلويزيون، اگر يك كار خلافى بشود و بخواهد يك چيزى باشد كه بر خلاف شرع، بر خلاف مسير ملت يك چيزى نمايش بشود يا گفته بشود، همان روز اول و ساعت اول همه كشور... سرتاسر كشور يكدفعه ملتفت مى شوند كه يك همچو مسأله اى است.... بنابراين، حيثيت اسلام، حيثيت جمهورى اسلامى بسته به اين دستگاه هاست». 75

چون شناخت جمهورى اسلامى و اسلام با عملكرد راديو و تلويزيون گره خورده است، اين دستگاه ها مى توانند خدمات قابل توجهى به فرهنگ اسلامى و ملى بكنند.76 علاوه بر اين، چون هزينه آن ها از بيت المال مسلمانان تأمين مى شود، بايد عملكردشان در راستاى مصالح مسلمانان باشد.77

رسانه ها و قوه مجريه

يكى از ابتكارات و ويژگى هاى حضرت امام(رحمه الله)، كه اختصاص به ايشان داشته است، نگاه كل نگر و اصولى به نظام مى باشد.اين امر، باعث شده كه آن بزرگوار همواره بين كليت نظام جمهورى اسلامى و اجزاى آن تفكيك قايل شود. در انديشه سياسى امام(رحمه الله)، حفظ نظام چنان مهم است كه حاكم اسلامى براى حفظ نظام، مى تواند بسيارى از احكام اسلام را تعطيل كند. از جمله اين موارد، مى توان به تعطيل شدن حج به دستور ايشان اشاره كرد. به همين دليل است كه حضرت امام در جاى جاى گفتار و انديشه هاى خويش دفاع از اركان نظام را مدّ نظر داشته اند.78 و على رغم اطلاعاشان از كمبودها و كاستى ها و احياناً تخلف ها، سكوت اختيار مى كردند تا مبادا نظام دچار اختلال و دگرگونى شود. براى انجام اين مهم، همواره اهل قلم و زبان را دعوت به آرامش و عدم شايعه پراكنى مى كردند. چه بسا اين امر، توطئه دشمنان و تضعيف دولت اسلامى را به همراه داشته باشد.79 و نيز چه بسا تضعيف اركان نظام با فتنه هاى مطبوعاتى انجام شود كه بخش ها و اجزاى درون كشور را در مقابل يكديگر قرار دهند.80 و اختلافات را با برنامه هاى طراحى شده دامن بزنند.81

امام در طول حيات خود در جمهورى اسلامى، همواره از دولت و ساير دستگاه هاى نظام حمايت جدّى مى كردند. و همه اعضاى جامعه را، اعم از مسؤولين و غير مسؤولين، دعوت به حمايت از دولت مى نمودند. ايشان بر اين عقيده بودند كه تضعيف دولت اصولاً از سر بى اطلاعى و بعضاً غرضورزى است و در وراى آن توطئه هاى دشمنان اسلام نهفته است. آنها از دشمنى با دولت شروع مى كنند و آرام، آرام ساير دستگاه ها را نشانه خواهند گرفت.82 در حالى كه، قبلاً اين دشمنى را احساس كرده و تذكرات لازم را داده اند.83 و بيان داشته اند كه اگر عضوى از دولت متخلف باشد مى بايست او را نصيحت كرد.
--------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت ها
1ـ ارتباط را مى توان جريانى دانست كه طى آن دو يا چندنفر به تبادل افكار، نظرات، احساسات و عقايد خود مى پردازند. باقر ساروخانى، جامعه شناسى ارتباطات، ج دوم، تهران، اطلاعات، 1368، ص 6
2ـ گرهاردوجين لنسكى، سير جوامع بشرى، ترجمه ناصر موفقيان، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1369، ص 46.
3ـ 4ـ 5ـ همان، ص 47 / ؟ / ص 47
6ـ باقر ساروخانى، پيشين، ص 6 و 7
7ـ 8ـ لنسكى، پيشين، ص 48 / 49
9ـ امام خمينى، صحيفه نور، ج 19، سخنرانى در جمع مقامات مملكتى، 13/6/64
10ـ همان، ج 19، ص 215 ـ 216 سخنان معظم له در جمع مسؤولان روزنامه هاى كيهان، اطلاعات، جمهورى اسلامى، 10/6/64
11ـ 12ـ همان، ج 14، ص 257 ـ 259 / ج 13، ص 228 ـ 231
13ـ همان، ج 8، ص 22 ـ 25 سخنان معظم له در جمع مسؤولان و كاركنان مجله خواندنى ها، 14/4/58
14ـ همان، ج 19، ص 215 ـ 216 سخنان معظم له در جمع مسؤولان روزنامه هاى كيهان، اطلاعات، و جمهورى اسلامى، 19/6/64
15 و 16ـ همان، ج 20، ص 35 ـ 39 سخنان معظم له در جمع رئيس جمهور و هيأت دولت، 8/6/65
17ـ همان، ج 12، ص 207 ـ 210 پيام به مناسبت نيمه شعبان 7/4/59
18ـ همان، ج 20، ص 35ـ 39 ـ سخنان معظم له در جمع رئيس جمهور، نخستوزير و هيأت دولت، 8/6/65
19ـ همان، ج 8، ص 22ـ 25 ـ سخنان معظم له در جمع كاركنان مجله خواندنى ها، 14/4/58
20ـ همان، ج 13، ص 283ـ 289 ـ سخنان معظم له در جمع اقشار، نهادها و ارگان ها و سازمان ها، 29/10/59
21ـ همان، ج 22، ص 283 ـ سخنان معظم له در جمع مقامات مملكتى، 25/8/59
22ـ همان، ج 19، ص 223 ـ 226 سخنان معظم له در جمع مسؤولين روزنامه كيهان، اطلاعات و جمهورى اسلامى، 10/6/64
23ـ 24ـ همان، ج 19، ص 215 / ج 13، ص 247 تا 253 سخنان معظم له در جمع اعضاى هيأت تحريريه مجله سروش، 15/10/59
25ـ همان، ج 12، ص 80
26ـ همان، ج 7، ص 58ـ 53 ـ سخنان معظم له به مناسبت سالگرد 15 خرداد، 15/3/58
27ـ همان، ج 5، ص 179 تا 182 سخنان معظم له در جمع فرهنگيان و دانش آموزان قم، 17/12/57
28ـ همان، ج 1، ص 267 ـ 276
29ـ همان، ج 14، ص 94 تا 100، سخنان معظم له در جمع شهربانى هاى سراسر كشور، 4/12/59
30ـ 31ـ32ـ همان،ج7، ص152ـ 153 / ص 29 ـ 30 / ج 13، ص 175 ـ 182
33ـ همان، ج 10، ص 26 ـ 32 ـ سخنان معظم له در جمع علماى غرب تهران، 30/7/58
34 و 35 و 36ـ هما، ج 18، ص 227 ـ 239 پيام معظم له به مناسبت پنجمين، سالگرد انقلاب اسلامى، 22/11/62
37ـ همان، ج 19، ص 87، سخنان معظم له در ديدار با شوراى عالى قضايى، 2/10/63
38ـ همان، ج 18، ص 280
39ـ همان، ج 13، ص 279 ـ 282 سخنان معظم له در جمع گروهى از اصناف و بازاريان تهران و جوانان خوزستان، 25/10/59
40ـ 41ـ42ـ همان، ج 13، ص 94 / ج 8، ص 261 ـ 262 / ج 14، ص 59 ـ 63، پيام معظم له به مناسبت دومين سالگرد پيروزى انقلاب اسلامى، 22/11/59
43ـ همان، ج 12، ص 16 ـ 18، پيام معظم له به مناسبت تحويل سال نو، 29/12/58
44ـ همان، ج 12، ص 121 ـ 123، پيام معظم له به مجلس شوراى اسلامى، 7/3/59
45ـ همان، ج 5، ص 179 ـ 182، سخنان معظم له در جمع فرهنگيان و دانش آموزان قم، 17/12/57
46ـ همان، ج 7، ص 29 ـ 30، سخنان معظم له در جمع علماى سبزاوار و بانوان قم، 9/3/58
47ـ همان، ج 7، ص 53 ـ 58، سخنان معظم له به مناسبت سالگرد 15 خرداد، 15/3/58
48ـ همان، ج 10، ص 86 ـ 90
49ـ همان، ج 21، ص 88 ـ 101، پيام معظم له به مراجع و روحانيون، 3/12/67
50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83ـ همان، ج 6، ص 281 ـ 287 / ج 5، ص 100 ـ 103 / ص 119 ـ 123 / ج 6، ص 191 ـ 193 / ج 6، ص 255 ـ 262 / ج 7، ص 18 ـ 20 / ج 7، ص 91 ـ 93 / ج 9، ص 232 ـ 236 / ج 7، ص 23 ـ 25 / ج 12، ص؟ / ج 12، ص 271 ـ 277 / ج 21، (وصيت نامه) ص 169 / ج 2، ص 257 ـ 262، 10/8/57 / ج 4، ص 281 ـ 287 / ج 9، ص 71 ـ 76 / ج 5، ص 198 ـ 204 / ج 5، ص 198 ـ 204 / ج 5، ص 248 ـ 251 / ج 8، ص 197 ـ 201 / ج 12، ص 84 ـ 86 / ج 14، ص 34 / ج 13، ص 94 / ج 12، ص 103 ـ 105 / ج 8، ص 175 ـ 176 / ج 9، ص 263 ـ 265 / ج 19، ص 101 ـ 111 / ج 19، ص 223 ـ 226 / ج 7، ص 237 / ج 8، ص 91 ـ 93 /ج 13، ص 168 ـ 174 / ج 14، ص 128 ـ 129 / ج 12، ص 271 ـ 277 / ج 18، ص 181 ـ 187
...............................................................................
منبع: ماهنامه معرفت
 پنجشنبه 16 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن