واضح آرشیو وب فارسی:قدس: فوتبال دلال زده ؛ جنابان دلالمدير، دلالمربي، دلالداور و...
* شهرام وزيري امروزه فوتبال فراتر از يك رشته ورزشي در كانون توجه جوامع بشري است. توجه ويژه ديگر پديده هاي اجتماعي همچون اقتصاد، تجارت، فرهنگ و نيز سياست و تأثير متقابل آنها، امروزه فوتبال را بيش از هر پديده ديگر تحت تأثير تحركات و اقدامهاي خود درآورده است. چنانچه بپذيريم كه اينك فوتبال به عنوان يك بازي جذاب و سرگرم كننده ميليونها مخاطب را در جاي جاي جهان به خود مشغول داشته تا به پاس اين توجه و عنايت موجب نشاط يك جامعه شود، از سويي بايد بپذيريم كه در جوار شكوه و عظمتش و در كنار پرباري ميدانها و جذابيت تام و تمامش، كم و بيش محملي براي واسطه گران، سودگرا و منفعت طلبان دلال منش شده است. به عبارتي آنچه در بعضي مواقع در ميدانها شاهد هستيم، خود برآيندي از فرآيند از قبل تعيين شده به دست ايادي پنهاني فوتبال است كه گرچه به ظاهر ديده نمي شوند، ولي در باطن سرنخ بسياري از پيروزيها و شكستها به دست آنهاست. بدين لحاظ امروزه در كنار نگاه پاك مخاطبان بي شمار فوتبال، كم نيستند نگاههاي آلوده اي كه از اين عنايت همگاني در جهت منافع سوداگرانه خويش سوءاستفاده كرده به منظور حفظ منفعت خويش و استمرار آن در چرخه فوتبال به تشكيل باندهاي زيرزميني مبادرت كرده اند. دستهايي به هم گره خورده از بيرون تا ميانه ميدانهاي فوتبال و به عبارتي تشكلي با همه عوامل تشكيل دهنده اش، چه توسط بعضي از مديران، چه گروهي از مربيان، چه تعدادي از بازيكنان و برخي از داوران و از بد حادثه در اين ميان كم نيستند ديگر عوامل و ياران رسانه اي كه بر اين آسياب آلوده آب مي ريزند تا درِ خانه خرابي اين فوتبال همچنان بر پاشنه فساد و تباهي بچرخد. چنين است كه نتيجه سحر بعضي شبهاي فوتبال بايد همين باشد كه وقتي تو 90 دقيقه به ديدارش مي نشيني در پايان كار چنان بوي تعفن از درون ميدانهايش به مشامت بنشيند كه خسته دل و خسته تن بازنده ميدانهاي آنها باشي. گرچه هم از ديرباز در كنار اين چرخه آلوده، ساده دلان پاكدامن فوتبال كم نبوده باشند، آناني كه مال و عمر و اعتبار و حيثيت خويش را به پاي عزت فوتبال ريخته و اينك با پشتي دوتا كرده ليلاج وار و پاكباخته بازنده هاي اصلي اين عرصه اند. در گذشته كم نبودند تيمداراني كه مال و عمر خود را به پاي اين فوتبال گذاشتند و تنها طرفي كه بستند و رفتند سرپناهي بود كه به يادگار گذاشتند تا خيل جوانان اين ديار در زير سقف پراعتبارش نسل به نسل به آدمهاي معتبر تبديل شوند. كم نبودند مربياني آزاده كه شاگردان بسيار پرورش دادند تا سالهاي سال ستارگان ميدانها باشند. كم نبودند بازيكناني كه جواني خود را به عرق و حميت ملي و باشگاهي به پاي ميدانها ريختند. كم نبودند قاضيان سياهپوش روسفيدي كه عدالت را در سوتهاي خويش به معنا كشاندند. و كم نبودند قلم به دستاني كه عمري به حرمت و رسالت قلم در تجلي و تبلور فرهنگ اين فوتبال جان دادند و جان باختند و... نيكنامان اين فوتبال كم نبودند و اگر رفتند؛ امروزه نام و خاطره آنان اعتباري است ماندگار براي فوتبالي كه به هرحال در ديگر روي سكه اش كمتر روح صداقت و پاكدامني در آن دميده شده است. فوتبالي كه از بد حادثه بازيچه و ملعبه دست بازيگردانهاي پنهاني است و مدام به دست عوامل و ايادي دلال صفت بازي مي خورد و بازي مي دهد. نمونه ها بسيار است بايد چشمي بينا داشت تا رگه هاي فساد را در اندام فربه شده اين فوتبال ديد و به درستي شناخت، بخوانيد. *جناب «دلالمدير»؛ گروهي نه چندان از مديران تيمها كه چون مأمورند- به حكمي مي آيند و به حكمي مي روند- البته معذورند از نپذيرفتن سهمي از بابت جابه جايي بازيكناني چند در تيمهاي متبوع خود. آن دسته از مديراني كه بيش حقوق بگيرند و گرچه هم ميزان دريافتي شان به نرخ روز از سطح دستمزد وزيران و وكيلان ديار ما فراتر است، ولي با توجه به اعتبار كلاني كه هر ساله براي تيم بستن در اختيارشان است، با حساب بازي، يكي را دوتا كرده و درصدي ارزنده از بابت قراردادهاي منعقده براي خويش منظور مي كنند. كم نبودند و كم نيستند بازيكناني كه از بابت يك قرارداد 150 ميليون توماني عندالورود مجبور به پرداخت درصدي زيرميزي از مبلغ قراردادشان به اين اربابان مسندنشين هستند *جناب «دلالمربي»؛ آن گروه از مربياني هستند كه در ازاي معرفي بازيكنان جديد به تيمهاي خود، به پاس تأييد در گزينش آنها مبلغي حدود 10 تا 20 درصد از رقم قرارداد منعقده را سهم مبارك خود مي دانند. بازيكني- نامش محفوظ است- به منظور تأييد جناب مربي نامدارش براي پيوستن به يكي از معروفترين تيمهاي اين ديار مجبور به پرداخت نيمي از مبلغ قراردادش بوده است، نمونه هاي چنين كلاشي بسيار است. در گذشته يكي از مربيان وطني بنام كه با يك تيم آسيايي قرارداد داشت در ازاي معرفي و تأييد دو سه بازيكن درصدي قابل توجه- البته به دلار- از هر يك از آنها دريافت كرد كه پس از پايان قرارداد با افشاگري همان بازيكنان كار به جنجال مطبوعاتي كشيد! *جناب «دلالداور»؛ با توجه به گردش ساليانه ميليونها تومان ميان مديران و مربيان و بازيكنان فوتبال، در بين قاضيان شريف ميدانها كه مي توان آنها را در اين معركه بده بستاني كم درآمدتر از بقيه دانست، بودند تني چند كه در اين تنورهاي داغ ناني چسباندند تا براي دوران دوري از ميدانها سرمايه اي بيندوزند. مواردي از اين دست شايد چندان زياد نباشد، ولي بودند قاضياني كه دست در دست تيمداراني چند در جهت حفظ منافع ميداني شان برنامه ريزيهاي فصل به فصل مي كردند تا خداي ناكرده تيمداران عزيزشان در كسب امتيازهاي ميداني دچار خسران نشوند. چنين است امروزه فوتبال كه به غولي اقتصادي و تجاري و بازرگاني تبديل شده است و اينك فيفا خود به عنوان يكي از بزرگترين سازمانهاي جهاني چه به لحاظ قدرت و گردش مالي و چه از نظر تعداد اعضا حرف اول را در جهان مي زند، بايد هم در كنار چنين گردش مالي و چرخش قدرتمند توپش در عرصه جهاني، سوراخها و منفذهايي براي نفوذ و حضور كارگزاران و دلالان و واسطه گرانش به وجود بياورد. در فوتبالي كه از ذره ذره خاك ميدانهايش گرفته تا سرسبزي چمنها و در و دروازه هاي ميدانها و جايگاه تماشاگرانش هر روزه صدها حرفه و شغل به كارند و ميلياردها دلار و يورو در چرخه امورش دست به دست مي شود، چگونه انتظار است چشم طمع كاران زالوصفت بر اين گردش گسترده بسته بماند و دلي براي بده بستاني هايش هرروزه نتپد؟ آيا فساد مالي فوتبال باشگاهي ايتاليا در هنگامه جام جهاني 2006 و قبل از آن زد و بندهاي داوري در فوتبال آلمان و پيشتر ارتشا در فوتبال فرانسه خود مشتي از خروارها نيست؟ مي گويند آسمان فوتبال همه جا به يك رنگ است، البته يك جا بيشتر روشن است و يك جا بيشتر تيره، يك جا ابري و يك جا بيشتر صاف است، همين و تمام.
پنجشنبه 16 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]