تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833383033
مروري دوباره بر وصيتنامه عرفاني امام (ره)
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: مروري دوباره بر وصيتنامه عرفاني امام (ره)
اشاره: از مرحوم امام خميني آثار عرفاني متعددي به جا مانده است كه درنگ مكرر در آنها،خواننده را با وجهي ديگر از شخصيت حقيقي ايشان آشنا ميسازد.يكي از آخرين مكاتيب عرفاني امام (ره) كه از اهميت وافري برخوردار است، بخش آغازين وصيت نامه الهي ـ سياسي ايشان است كه در ذيل از نظر خوانندگان گرامي ميگذرد.
***
بسمالله الرحمن الرحيم/ قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم:» اِني تاركٌ فيكُمُ الثّقلَيْنِ كتابَ اللهِ و عترتي اهلَ بيتي؛ فإِنهُما لَنْ يَفْتَرِقا حَتي يَرِدَا عَلَيَ الْحَوض».
الحمدلله و سبحانكَ؛ اللّهُم صلِ علي محمد و آلهِ مظاهر جمالِك و جلالِك و خزائنِ اسرارِ كتابِكَ الذي تجلي فيه الاَحديّةُ بِجميعِ أسمائكَ حتي المُسْتَأْثَر منها الّذي لايَعْلَمُهُ غَيرُك؛ و اللَّعنُ علي ظالِميهم اصلِ الشَجَرةِ الخَبيثةِ.
و بعد، اين جانب مناسب ميدانم كه شمهاي كوتاه و قاصر در باب «ثقلين» تذكر دهم؛ نه از حيث مقامات غيبي و معنوي و عرفاني، كه قلم مثل مني عاجز است از جسارت در مرتبهاي كه عرفان آن بر تمام دايره وجود، از ملك تا ملكوت اعلي> و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و تو نايد، سنگين و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگويم ممتنع است؛ و نه از آنچه بر بشريت گذشته است، از مهجور بودن از حقايق مقام والاي «ثقل اكبر» و «ثقل كبير» كه از هر چيز اكبر است جز ثقل اكبر كه اكبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است بر اين دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتيان بازيگر كه شمارش آن براي مثل مني ميسر نيست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلكه مناسب ديدم اشارهاي گذرا و بسيار كوتاه از آنچه بر اين دو ثقل گذشته است، بنمايم.
شايد جملة «لَنْ يَفْتَرِقا حتّي يَرِدا عَلَيَّ الْحَوض» اشاره باشد بر اينكه بعد از وجود مقدس رسولالله ـ صليالله عليه و آله و سلم ـ هرچه بر يكي از اين دو گذشته است، بر ديگري گذشته است و مهجوريت هر يك، مهجوريت ديگري است، تا آنگاه كه اين دو مهجور بر رسول خدا در «حوض» وارد شوند. و آيا اين «حوض» مقام اتصال كثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در درياست، يا چيز ديگر كه به عقل و عرفان بشر راهي ندارد. و بايد گفت آن ستمي كه از طاغوتيان بر اين دو وديعه رسول اكرم ـ صليالله عليه و آله و سلم ـ گذشته، بر امت مسلمان بلكه بر بشريت گذشته است كه قلم از آن عاجز است.
و ذكر اين نكته لازم است كه حديث «ثقلين» متواتر بين جميع مسلمين است و [در] كتب اهل سنت از «صحاح ششگانه» تا كتب ديگر آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مكرره از پيغمبر اكرم ـ صليالله عليه و آله و سلم ـ به طور متواتر نقل شده است. و اين حديث شريف حجت قاطع است بر جميع بشر به ويژه مسلمانان مذاهب مختلف؛ و بايد همة مسلمانان كه حجت بر آنان تمام است جوابگوي آن باشند؛ و اگر عذري براي جاهلان بي خبر باشد، براي علماي مذاهب نيست.
اكنون ببينيم چه گذشته است بر كتاب خدا، اين وديعة الهي و ماترك پيامبر اسلام ـ صليالله عليه و آله و سلم ـ مسائل اسفانگيزي كه بايد براي آن خون گريه كرد، پس از شهادت حضرت علي(ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتيان، قرآن كريم را وسيلهاي كردند براي حكومتهاي ضد قرآني؛ و مفسران حقيقي قرآن و آشنايان به حقايق را كه سراسر قرآن را از پيامبر اكرم ـ صليالله عليه و آله و سلم ـ دريافت كرده بودند و نداي «اِنّي تاركٌ فيكُمُ الثقلان» در گوششان بود، با بهانههاي مختلف و توطئههاي از پيش تهيه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقيقت قرآن را ـ كه براي بشريت تا ورود به حوض بزرگترين دستور زندگاني مادي و معنوي بود و است ـ از صحنه خارج كردند؛ و بر حكومت عدل الهي ـ كه يكي از آرمانهاي اين كتاب مقدس بوده و هست ـ خط بطلان كشيدند و انحراف از دين خدا و كتاب و سنت الهي را پايهگذاري كردند، تا كار به جايي رسيد كه قلم از شرح آن شرمسار است.
و هرچه اين بنيان كج به جلو آمد، كجيها و انحرافها افزون شد تا آنجا كه قرآن كريم را كه براي رشد جهانيان و نقطة جمع همة مسلمانان بلكه عائلة بشري، از مقام شامخ احديت به كشف تام محمدي(ص) تنزل كرد كه بشريت را به آنچه بايد برسند برساند و اين وليدة «علم الاسماء» را از شرّ شياطين و طاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حكومت را به دست اولياء الله، معصومين ـ عليهم صلوات الاولين و الاخرين ـ بسپارد تا آنان به هر كه صلاح بشريت است بسپارند ، چنان از صحنه خارج نمودند كه گويي نقشي براي هدايت ندارد و كار به جايي رسيد كه نقش قرآن به دست حكومتهاي جائر و آخوندهاي خبيثِ بدتر از طاغوتيان وسيلهاي براي اقامة جور و فساد و توجيه ستمگران و معاندان حق تعالي شد. و معالاسف به دست دشمنان توطئهگر و دوستان جاهل، قرآن اين كتاب سرنوشتساز، نقشي جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنكه بايد وسيلة جمع مسلمانان و بشريت و كتاب زندگي آنان باشد، وسيلة تفرقه و اختلاف گرديد و يا به كلي از صحنه خارج شد، كه ديديم اگر كسي دم از حكومت اسلامي برميآورد و از سياست، كه نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار ـ صليالله عليه و آله و سلم ـ و قرآن و سنت مشحون آن است، سخن ميگفت ،گويي بزرگترين معصيت را مرتكب شده؛ و كلمة «آخوند سياسي» موازن با آخوند بيدين شده بود و اكنون نيز هست!
و اخيراً قدرتهاي شيطاني بزرگ به وسيلة حكومتهاي منحرفِ خارج از تعليمات اسلامي، كه خود را به دروغ به اسلام بستهاند، براي محو قرآن و تثبيت مقاصد شيطاني ابرقدرتها قرآن را با خط زيبا طبع ميكنند و به اطراف ميفرستند و با اين حيلة شيطاني،قرآن را از صحنه خارج ميكنند. ما همه ديديم قرآني را كه محمدرضا خان پهلوي طبع كرد و عدهاي را اغفال كرد و بعض آخوندهاي بي خبر از مقاصد اسلامي هم مداح او بودند. و ميبينيم كه ملك فهد هر سال مقدار زيادي از ثروتهاي بيپايان مردم را صرف طبع قرآن كريم و محالّ تبليغاتِ مذهبِ ضد قرآني ميكند و وهابيت، اين مذهب سراپا بياساس و خرافاتي را ترويج ميكند؛ و مردم و ملتهاي غافل را سوق به سوي ابرقدرتها ميدهد و از اسلام عزيز و قرآن كريم براي هدم اسلام و قرآن بهرهبرداري ميكند.
ما مفتخريم و ملت عزيز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است كه پيرو مذهبي است كه ميخواهد حقايق قرآني، كه سراسر آن از وحدت بين مسلمين بلكه بشريت دم ميزند، از مقبرهها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترين نسخة نجات دهندة بشر از جميع قيودي كه بر پاي و دست و قلب و عقل او پيچيده است و او را به سوي فنا و نيستي و بردگي و بندگي طاغوتيان ميكشاند، نجات دهد.
و ما مفتخريم كه پيرو مذهبي هستيم كه رسول خدا مؤسس آن به امر خداوند تعالي بوده، و اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب، اين بندة رها شده از تمام قيود، مأمور رها كردن بشر از تمام اغلال و بردگيهاست.
ما مفتخريم كه كتاب نهجالبلاغه كه بعد از قرآن بزرگترين دستور زندگي مادي و معنوي و بالاترين كتاب رهاييبخش بشر است و دستورات معنوي و حكومتي آن بالاترين راه نجات است، از امام معصوم ماست.
ما مفتخريم كه ائمة معصومين، از علي بن ابيطالب گرفته تا منجي بشر حضرت مهدي صاحب زمان ـ عليهم آلاف التحيات والسلام ـ كه به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است، ائمة ما هستند.
ما مفتخريم كه ادعية حياتبخش كه او را «قرآن صاعد» ميخوانند، از ائمة معصومين ماست. ما به «مناجات شعبانية» امامان و «دعاي عرفات» حسين بن علي ـ عليهما السلام ـ و «صحيفة سجاديه» اين زبور آل محمد و «صحيفة فاطميه» كه كتاب الهام شده از جانب خداوند تعالي به زهراي مرضيه است از ماست.
ما مفتخريم كه «باقرالعلوم» بالاترين شخصيت تاريخ است و كسي جز خداي تعالي و رسول ـ صليالله عليه و آله ـ و ائمة معصومين عليهمالسلام مقام او را درك نكرده و نتوانند درك كرد، از ماست.
و ما مفتخريم كه مذهب ما «جعفري» است كه فقه ما كه درياي بيپايان است، يكي از آثار اوست. و ما مفتخريم به همة ائمة معصومين عليهم صلواتالله و متعهد به پيروي آنانيم.
ما مفتخريم كه ائمة معصومين ما ـ صلوات الله و سلامه عليهم ـ در راه تعالي دين اسلام و در راه پياده كردن قرآن كريم كه تشكيل حكومت عدل يكي از ابعاد آن است، در حبس و تبعيد به سر برده و عاقبت در راه براندازي حكومتهاي جائرانه و طاغوتيان زمان خود شهيد شدند. و ما امروز مفتخريم كه ميخواهيم مقاصد قرآن و سنت را پياده كنيم و اقشار مختلفة ملت ما در اين راه بزرگِ سرنوشتساز سر از پا نشناخته، جان و مال و عزيزان خود را نثار راه خدا ميكنند.
ما مفتخريم كه بانوان و زنان پير و جوان و خرد و كلان در صحنههاي فرهنگي و اقتصادي و نظامي حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالي اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند؛ و آنان كه توان جنگ دارند، در آموزش نظامي كه براي دفاع از اسلام و كشور اسلامي از واجبات مهم است شركت، و از محروميتهايي كه توطئة دشمنان و ناآشنايي دوستان از احكام اسلام و قرآن بر آنها بلكه بر اسلام و مسلمانان تحميل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قيد خرافاتي كه دشمنان براي منافع خود به دست نادانان و بعضي آخوندهاي بياطلاع از مصالح مسلمين به وجود آورده بودند، خارج نمودهاند؛ و آنان كه توان جنگ ندارند، در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندي كه دل ملت را از شوق و شعف به لرزه درميآورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب ميلرزاند، اشتغال دارند. و ما مكرر ديديم كه زنان بزرگواري زينبگونه ـ عليها سلامالله ـ فرياد ميزنند كه فرزندان خود را از دست داده و در راه خداي تعالي و اسلام عزيز از همه چيز خود گذشته و مفتخرند به اين امر؛ و ميدانند آنچه به دست آوردهاند، بالاتر از جنات نعيم است، چه رسد به متاع ناچيز دنيا.
و ملت ما بلكه ملتهاي اسلامي و مستضعفان جهان مفتخرند به اينكه دشمنان آنان كه دشمنان خداي بزرگ و قرآن كريم و اسلام عزيزند، درندگاني هستند كه از هيچ جنايت و خيانتي براي مقاصد شوم جنايتكارانة خود دست نميكشند و براي رسيدن به رياست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نميشناسند. و در رأس آنان امريكا اين تروريست بالذات دولتي است كه سرتاسر جهان را به آتش كشيده و هم پيمان او صهيونيست جهاني است كه براي رسيدن به مطامع خود جناياتي مرتكب ميشود كه قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند؛ و خيال ابلهانة «اسرائيل بزرگ»! آنان را به هر جنايتي ميكشاند. و ملتهاي اسلامي و مستضعفان جهان مفتخرند كه دشمنان آنها حسين اردني اين جنايت پيشة دورهگرد، و حسن و حسني مبارك هم آخور با اسرائيل جنايتكارند و در راه خدمت به امريكا و اسرائيل از هيچ خيانتي به ملتهاي خود رويگردان نيستند. و ما مفتخريم كه دشمن ما صدام عفلقي است كه دوست و دشمن او را به جنايتكاري و نقض حقوق بينالمللي و حقوق بشر ميشناسند و همه ميدانند كه خيانتكاريِ او به ملت مظلوم عراق و شيخنشينان خليج، كمتر از خيانت به ملت ايران نباشد.
و ما و ملتهاي مظلوم دنيا مفتخريم كه رسانههاي گروهي و دستگاههاي تبليغات جهاني، ما و همة مظلومان جهـــان را به هر جنايت و خيانتي كه ابرقـــدرتهاي جنايتكار دستور ميدهند ،متهم ميكنند. كدام افتخار بالاتر و والاتر از اينكه امريكا با همة ادعاهايش و همة ساز و برگهاي جنگياش و آنهمه دولتهاي سرسپردهاش و به دست داشتن ثروتهاي بيپايانِ ملتهاي مظلوم عقبافتاده و در دست داشتن تمام رسانههاي گروهي، در مقابل ملت غيور ايران و كشور حضرت بقيةالله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ آنچنان وامانده و رسوا شده است كه نميداند به كه متوسل شود! و رو به هر كس ميكند ،جواب رد ميشنود! و اين نيست جز به مددهاي غيبي حضرت باري تعالي ـ جلَّت عظمتُه ـــ كه ملتها را بويژه ملت ايران اسلامي را بيدار نموده و از ظلمات ستمشاهي به نور اسلام هدايت نموده.
من اكنون به ملتهاي شريف ستمديده و به ملت عزيز ايران توصيه ميكنم كه از اين راه مستقيم الهي كه نه به شرقِ ملحد و نه به غربِ ستمگرِ كافر وابسته است، بلكه به صراطي كه خداوند به آنها نصيب فرموده است محكم و استوار و متعهد و پايدار پايبند بوده، و لحظه [اي] از شكر اين نعمت غفلت نكرده و دستهاي ناپاك عمال ابرقدرتها، چه عمال خارجي و چه عمال داخلي بدتر از خارجي، تزلزلي در نيت پاك و ارادة آهنين آنان رخنه نكند؛ و بدانند كه هرچه رسانههاي گروهي عالم و قدرتهاي شيطاني غرب و شرق اشتلم ميزنند دليل بر قدرت الهي آنان است و خداوند بزرگ سزاي آنان را هم در اين عالم و هم در عوالم ديگر خواهد داد. «إنَّه وليُّ النِّعَم و بِيَدِه ملكوتُ كلِّ شي ء».
و با كمال جِد و عجز از ملتهاي مسلمان ميخواهم كه از ائمة اطهار و فرهنگ سياسي، اجتماعي، اقتصادي، نظامي اين بزرگ راهنمايان عالم بشريت به طور شايسته و به جان و دل و جانفشاني و نثار عزيزان پيروي كنند. از آن جمله دست از فقه سنتي كه بيانگر مكتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملتهاست، چه احكام اوليه و چه ثانويه كه هر دو مكتب فقه اسلامي است، ذرهاي منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند و بدانند قدمي انحرافي، مقدمة سقوط مذهب و احكام اسلامي و حكومت عدل الهي است. و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت كه بيانگر سياسي نماز است ،هرگز غفلت نكنند، كه اين نماز جمعه از بزرگترين عنايات حق تعالي بر جمهوري اسلامي ايران است. و از آن جمله مراسم عزاداري ائمة اطهار و بويژه سيد مظلومان و سرور شهيدان، حضرت ابيعبدالله الحسين ـ صلوات وافر الهي و انبيا و ملائكةالله و صلحا بر روح بزرگ حماسي او باد ـ هيچگاه غفلت نكنند. و بدانند آنچه دستور ائمه ـ عليهمالسلام ـ براي بزرگداشت اين حماسة تاريخي اسلام است و آنچه لعن و نفرين بر ستمگران آل بيت است، تمام فرياد قهرمانانة ملتهاست بر سردمداران ستمپيشه در طول تاريخ الي الابد. و ميدانيد كه لعن و نفرين و فرياد از بيداد بنياميه ــ لعنةالله عليهم ـ با آنكه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شدهاند، فرياد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن اين فرياد ستمشكن است.
و لازم است در نوحهها و اشعار مرثيه و اشعار ثناي از ائمة حق ـ عليهم سلامالله ـ به طور كوبنده فجايع و ستمگريهاي ستمگران هر عصر و مصر يادآوري شود؛ و در اين عصر كه عصر مظلوميت جهان اسلام به دست امريكا و شوروي و ساير وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود، اين خائنين به حرم بزرگ الهي ـ لعنةالله و ملائكته و رسله عليهم ـ است به طور كوبنده يادآوري و لعن و نفرين شود. و همه بايد بدانيم كه آنچه موجب وحدت بين مسلمين است اين مراسم سياسي است كه حافظ ملّيت مسلمين، بويژه شيعيان ائمة اثني عشر ـ عليهم صلوات الله و سلم ـ [است].
و آنچه لازم است تذكر دهم، آن است كه وصيت سياسي ـ الهي اين جانب اختصاص به ملت عظيمالشأن ايران ندارد، بلكه توصيه به جميع ملل اسلامي و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب ميباشد.
از خداوند ـ عزوجل ـ عاجزانه خواهانم كه لحظهاي ما و ملت ما را به خود واگذار نكند و از عنايات غيبي خود به اين فرزندان اسلام و رزمندگان عزيز لحظه [اي] دريغ نفرمايد.
روح الله الموسوي الخميني
دوشنبه 13 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 365]
-
گوناگون
پربازدیدترینها