تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هیچکس تا زبانش را نگه ندارد از گناهان در امان نیست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815641688




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درباره ی پیانو


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : درباره ی پیانو galivera9th April 2011, 08:13 PMپیانو یکی از سازهای صفحه‌کلیددار و مشهورترین آن‌ها است. صدای پیانو در اثر برخورد چکش‌هایی با سیم‌های آن تولید می‌شود. این چکش‌ها در اثر فشرده‌شدن کلیدها (یا کلاویه‌های به حرکت در می‌آیند. سیم‌های پیانو به صفحه‌ای موسوم به «صفحهٔ صدا» متصل شده‌اند که نقش تقویت‌کنندهٔ صدای آن‌ها را دارد. galivera9th April 2011, 08:20 PMچکش‌های پیانو به واسطهٔ مجموعه‌ای از اهرم‌های ظریف به کلیدهای پیانو متصل می‌شوند. به مجموعهٔ این اهرم‌ها و چکش‌ها عملگر یا Action پیانو گفته می‌شود. وظیفهٔ این مجوعه افزایش شتاب چکش‌ها در برخورد به سیم‌ها، و کنترل عکس‌العمل بازگشتی آن‌ها پس از برخورد به سیم است. معمولاً سر چکش‌ها توسط لایه‌ای از نمد یا الیاف مشابه طبیعی یا مصنوعی پوشانده می‌شود تا کیفیت صدای پیانو را بهبود ببخشد. کیفیت صدای پیانو متأثر از عوامل دیگری نظیر کیفیت صفحهٔ صدا و غیره نیز می‌باشد. پیانو به عنوان مادر سازها و کامل‌ترین ساز نیز شناخته می‌شود؛ علت نسبت دادن این لقب‌ها به این ساز آن است که پیانو قادر است محدودهٔ بسیار گسترده‌ای از اصوات را تولید کند در حالی که سایر سازهای اصیل موسیقی تنها بخشی از این محدودهٔ صدا را تولید می‌کنند. پیانو در شکل فعلی‌اش بیش از هفت اکتاو دارد و قادر به تولید فرکانس‌هایی از حدود ۲۰ تا ۵۰۰۰ هرتز می‌باشد، در حالی که در مقام مقایسه ساز ویولن تنها قادر به تولید کمتر از چهار اکتاو و بهترین خواننده‌ها تنها قادر به خواندن کمتر از سه اکتاو صدا هستند. تاریخچه پیانو را آقای بارتولومئو کریستوفوری در سال ۱۷۰۹ میلادی در شهر پادووای ایتالیا اختراع کرد. قبل از اختراع پیانو از سازی قدیمی‌تر به نام «هارپسیکورد» (Harpsichord)استفاده می شد. تفاوت عمده و مهمی که پیانو با سازهای مشابه قبل از خودش داشت آن بود که در سازهای مشابه قبلی، شدت صدای حاصل از فشرده‌شدن یک کلاویه، مستقل از شدت ضربهٔ واردشده بر کلید پیانو، مقداری ثابت بود، اما در پیانو نوازنده قادر بود با ملایم ضربه‌زدن به کلیدها صدایی نرم‌تر ایجاد کند، یا با ضربات محکم‌تر صدایی درشت‌تر با پیانو تولید کند. همین ویژگی باعث شد که به سرعت پیانو مورد توجه آهنگسازان قرن هجدهم میلادی قرار بگیرد. نام‌گذاری نام کامل ساز پیانو، پیانو فورته (Pianoforte) است، که از دو قسمت پیانو به معنی ملایم و فورته به معنی قوی تشکیل شده‌است، و به خوبی منعکس کنندهٔ توانایی این ساز در تولید صداهای ملایم و قوی می‌باشد. پیانو‌های اولیه ابعاد بزرگ، و شکل خاصی داشتند. آن‌چه که در اصطلاح به آن پیانوی بزرگ گفته می‌شود (و در ایران با نام نادرست پیانویرویال شناخته می‌شود) غالباً بیش از دو متر طول دارد و دارای در بزرگی‌است که برای هرچه‌بهترشدن صدای پیانو، معمولاً در هنگام نواختن ساز این در را در وضعیت نیمه‌باز توسط پایهٔ کوچکی ثابت می‌کنند. انواع دیگر پیانو با نام‌های پیانوی ایستاده یا دیواری (Stand یا Upright) پیانوی چهارگوش (Square) و غیره، ابعاد کوچک‌تری دارند و برای مصارف خانگی یا در اماکن عمومی طراحی شده‌اند. انواع پیانو پیانو دیواری (Vertical - Upright) پیانو اسپینت پیانو کنسول پیانوی بزرگ البته پیانو‌های بسیار زیادی در گذشته رایج بوده‌اند. برای مثال پیانوهای گنجه‌ای، صرافی، میزی، میز منشی، دوطبقه و انواع دیگر. ولی امروزه دیگر آنها رواج ندارند و از پیانو‌های پیشرفته تر استفاده می‌شود. galivera9th April 2011, 08:28 PMپیانو سازی است که در سال 1709 توسطBartolomeo Cvistofori یک هارپسیکورد ساز از فلورانس ایتالیا ساخته شد. تفاوتش با اجدادش (هارپسیکورد، کلاویکور) این بود که در مکانیزمش اهرم و چکش داشت و به نوازنده اجازه می داد با ضربه محکم یا نرم روی کلاویه ها صدای ساز را کنترل کند. صدای پیانوی آکوسیتک از برخورد چکش روی سیم و گردش آن در جعبه رزونانسی(sound bourd) بوجود می آید. 2) تفاوت های پیانوی رویال و دیواری در چیست؟ پیانوهای رویال (Grand)اکثرا دارای جعبه رزونانس بزرگتری هستند و همچنین چکش ها به صورت عمود ضربه می زنند و در برگشت چون در راستای جاذبه زمین هستند سریعا به حالت اولیه خود باز می گردند، ولی در پیانوهای دیواری (Upright)جعبه روزنانسی اکثرا نسبت به گرند پیانو کوچکتر و همچنین چکشها بنا به دلیل افقی ضربه زدن به سیم ها نیاز به بندکهایی دارد تا چکش را به حالت اولیه باز گرداند، در مجموع پیانوهای گرند حجم صدائی بالاتری داشته و همجنین پدال سمت چپ آن (Soft Pedal) مکانیزم را حرکت می دهد که به جای سه سیم هر نت به یک سیم برخورد کند و اینچنین صدا را نرم تر میکند ولی در پیانوهای دیواری پدال سمت چپ چکشها را به سیم ها نزدیک میکنند که این حالت یک خلاصی کوچکی در کلاویه ها بوجود می آورد. 3) دلایل تفاوت قیمت در پیانوهای آکوستیک چیست؟ پیانو ها با توجه به ارتفاع، رنگ، مدل با هم تفاوت قیمتی دارند البته این مطلب منحصربه یک کارخانه با پیانو های مختلف است ولی بعضی پیانو ها با توجه به کیفیت سیم، جعبه رزونانس و سایر مواد اولیه ساخت پیانو که این موضوع اکثرا در پیانو های چینی و کره ای دیده می شود. 4) پیانو دیجیتال چیست؟ پیانوی دیجیتال سمپلی از پیانوهای آکوستیک هستند که صدای این پیانوهای در استدو از بهترین پیانوهای یاماها در 3، 4، 5 لایه سمپل می شوند و تاچ (touch) یا سنگینی کلاویه ها این پیانو ها کاملا با چکش به صورت عمود از پایین (مثل پیانوهای Grand)سنگین شده اند و تمام استانداردهای پیانوهای آکوستیک را دارند.البته این اطلاعات صرفا مربوط به پیانوهای دیجیتال Yamaha می باشد و در سایر برندهای متفرقه صدق نمی کند. 5)فرق پیانو های آکوسیتک و دیجیتال در چیست؟ در جواب این سوال بهتر است به تعریف های پیانوی دیجیتال و آکوسیتک که در بالا اشاره شود. ولی اساسا عمده ترین تفاوت این پیانو ها با هم در تولید هارمونیکای فرعی می باشد. در فیزیک صوت قانونی تحت عنوان هارمونیکای فرعی وجود دارد، این قانون می گوید وقتی یک سیم به لرزش در می آید سیمهای مجاور آن نیز تحت تاثیر این لرزش به لرزش در می آیند ولی با شدت کمتر این قانون را در پیانوی آکوستیک به وضوح می توان دید و مضاف بر آن پیانوهای دیجیتال نهایتا در 5 لایه سمپل شده اند ولی پیانوی آکوستیک در همان لحظه در اثر ضربه چکش صدا را خلق می کند. 6)تاثیر رنگ در قیمت پیانو های دیجیتال و آکوستیک چگونه است؟ در پیانوهای دیجیتال رنگ مشکی گران تر می باشد زیرا در نگهای ساده این نوع پیانوها پلی استر به کار نمی رود ولی در رنگ مشکی به علت استفاده از پلی استر ، قیمت آن بیشتر است.ولی در پیانوهای آکوستیک رنگ مشکی ارزان تر می باشد جون اکثرا همه پیانوهای آکوستیک پلی استر دارند ولی در رنگ مشکی فقط رنگ مشکی و پلی استر استفاده میشود ولی در رنگهای ماهاگونی و گردوئی یک لایه نازک چوب زیر پلی استز برای طرح چوب داشتن این پیانوها استفاده می شود که قیمت آنرا گران تر از پیانوهای مشکی می کند. galivera9th April 2011, 08:33 PMتا آن جا كه داده هاى تاريخى جواز تدقيق در اين عرصه را مى دهند، نخستين دستگاه پيانويى كه تاريخ، حضور آن را در ايران گواهى مى دهد، در سال ۱۸۰۵ به كشور رسيد كه پيشكشى بود از سوى ناپلئون، امپراتور فرانسه به فتحعلى شاه قاجار پس از شبه پيمان مودت ميان ۲ دولت به منظور پيشبرد روابط اقتصادى ونظامى.(۱) به يقين نمى توان مطمئن بود كه قصد ناپلئون از اهداى چنين هديه اى چه بوده است و ورود اين ساز با آن هيأت عجيب و غريب، آن رديف كلاويه هاى سياه و سفيد، از فرنگستان به دربار پادشاه ايران چه واكنش هايى در پى داشته است . جايى نيز نمى توان يافت كه كسى در آن دوران، مطلبى به صراحت يا كنايه درباره اين ساز طبقه متوسط اروپا كه از بد يا خوب حادثه به دربار شاهى مستبد مشرق زمين راه يافت نوشته باشد. رد اين ساز را ۵۰ سال پس از اين تاريخ در منزل عضدالدوله پى مى گيريم كه مدت هاى مديدى بى آنكه از آن استفاده شود و در اساس بى آنكه كنجكاوى اهل منزل را برانگيزد، گرد و غبار ساليان فراموشى را بر چهره گرفت، اما پابرجا بود و مانند زمستان وحشتناك سال ۱۸۱۵ در پاريس هيزم آتش مطبخ و گرمابه نشد.پس از آن مشخص نشد كه چطور در كوره راه تاريخ پرآشوب معاصر گم شد، اما ساز تنها حتى پيش از سفر نخست ناصرالدين شاه به فرنگ تأثير خود را بر فرنگ دوستان قجر گذاشته بود.شاهد همين سفر اين كه ناصرالدين شاه با ديدن پيانوهاى مدرن دهه ،۱۸۷۰ انگار كه به ياد هديه امپراتور فرانسه به جد تاجدارش افتاده باشد و بى آنكه خود را در عرصه فرهنگ اروپايى از تك و تا بيندازد، فرمان ملوكانه اى صادر كرد كه فورى چهار دستگاه پيانو براى ارسال به ايران خريدارى شود. مدل اين پيانوها و شركت سازنده آنها مشخص نيست، اما به احتمال قوى سازنده اين پيانوها پله يل پيانوساز پاريسى بوده است. محمد صادق خان سرورالملك، سنتور نواز دربار ناصرى بيش از درباريان كنجكاوى به خرج داد و يكى از همين تحفه هاى ناصرى را با دستكارى در كوك براى نواختن دستگاه هاى ايرانى به كار گرفت(كوك شور).به اين ترتيب نخستين نوازنده شناخته شده پيانو در ايران همين فرد است. در دربار ناصرالدين شاه، قطعات پيانو را در كنار دايره و تمبك مى نواختند. حتى برخى از همسران شاه به سازهاى كلاويه اى علاقه مند بودند و درس اين سازها را مى گرفتند.(عكس منحصر به فردى از انيس الدوله هم در مجموعه ناصرى كاخ گلستان وجود دارد كه او را در حال نواختن يك هارمونيوم پدالدار نشان مى دهد.) تنى چند از موسيقيدانان ايرانى نيمه نخست قرن بيستم كه مهم ترين آنها سالار معزز و مين باشيان بودند، قطعاتى براى پيانو و آواز ساختند و چاپ كردند. افزون بر آنها موسيو آلفرد ژن باتيست لومر، آهنگساز نظام دربار كه نخستين سرود ملى ايران را نيز او براى استقبال از موكب همايونى در پاريس ساخت، در ايام اقامت در ايران قطعات زيادى براى پيانو نوشت كه يا برگرفته از موسيقى كلاسيك و محلى ايران، يا تنظيم هاى خودش بودند. تا شعله ور شدن آتش انقلاب مشروطه در سال ،۱۹۰۵ بايد يك قرن مى گذشت تا روح ايران يك صداى جديدى را طلب كند و ذهن بيشتر به صدادهى اين ساز غول پيكر معطوف شود.گزاف نيست اگر بگوييم در آن عصر شگفت، دگرفرهنگ پذيرى با ورود و فراگيرى سازهاى غربى؛ مفهوم اجراى عمومى، كنسرت همگانى، تالار موسيقى و گيشه به فرهنگ موسيقى ايران وارد و افزوده شدند و دستمايه اى پديد آمد كه حتى براى ديگر سازهاى كلاسيك ايرانى كه حجب و حيا را كنار گذاشته، خلوت انس را ترك گويند و وارد عرصه پر هيمنه سنجش و داورى عمومى شوند.ارتقاى سطح نوازندگى، پيدايش سبك ها و پنجه هاى مختلف را مى توان به همين تحول در فرهنگ اجرايى نسبت داد.همچنين، فرم هاى موسيقى غربى نيز در قطعات ساخته شده (كمپوزيسيون)آهنگسازان ايرانى به كار رفتند. نخستين زنان موسيقيدان ايرانى در اين دوره پا به عرصه عمومى گذاشتند. انجمن هاى فراوانى تأسيس شدند كه فقط به كار اجراى موسيقى مشغول بودند و از همه مهم تر در ميان آنها انجمن اخوت بود. در كنسرت هاى انجمن اخوت، در آن سال ها پيانو در كنار تار، سه تار، كنترباس، ويولنسل، آكاردئون و تنبك نواخته مى شد. نتيجه اين عمل در هنر اجراى موسيقى امروزه آنقدر درونى شده كه ديگر تعجب نمى كنيم از اين كه تالارهاى شهرمان بليت بفروشند و جمعيت پشت درها ازدحام كنند و دوئت سه تار و سنتور يا كنسرت تار و تنبك يا رسيتال تار و پيانو روى صحنه و برابر هزاران جفت چشم برگزار مى شود و تعجب نمى كنيم كه متدهاى آموزشى تار و سه تار همچون متدهاى پيانو در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم به بازار عرضه مى شوند و گسترش آموزش موسيقى كلاسيك ايرانى را ممكن مى سازد. galivera9th April 2011, 08:36 PMهمزمان با تلاش هنرمندان ايرانى براى از آن خود ساختن تفكر مدرن كه در آن سال ها به اسم تجدد خوانده مى شد، نخستين نسل از پيانيست هاى ايران در آغاز قرن بيستم پديد آمدند. بويژه پس از جنبش مشروطه، مى شد پاسخ به عطشى را يافت كه از پيش در گستره همگانى براى شنود صداهاى رساتر و متفاوت در ماهيت پيدا شد. پيانو در حد توان خود به تدوين دستگاه و رديف موسيقى ايرانى خدمت رساند و حتى به آن منضم شد. انگار در آن سال ها، بسيار بيش از دهه هاى بعدى خودى و آشنا به حساب مى آمد. هنرمندان بزرگى چون معتمدالملك يحياييان، مشير همايون شهردار، محمود مفخم، حسين استوار، مرتضى محجوبى و جواد معروفى از كسانى بودند كه پيانو را در چارچوب سنت موسيقى اى كه در آن بار آمده بودند تأويل مى كردند، اما كلاويه ها را به شيوه اى آشنا به ترنم درمى آوردند و هرچه امروز نامشان تنها در خاطره ها مانده و هنرشان به جاودانه پيوسته، اما تأثيرى كه برجا گذاشتند، دست كم در موسيقى كلاسيك ايرانى نازدودنى است. نخستين نسل پيانيست هاى موسيقى كلاسيك غربى از ميان ايرانيان هم تقريباً همزمان با رواج پيانو در عرصه عمومى پديد آمدند. درباره ورود پيانو به ايران از ناپلئون تا مرتضى خان محجوبى اما در ميان آنها هيچ نام مشخصى كه به دليلى در يادى بماند، پيدا نشد. نام آنها را فقط و فقط مى توان در آفيش برنامه هاى به جا مانده از آن دوران سراغ گرفت و بس. نسل پس از آنها اما نام هاى بزرگى را عرضه كرد و شاگردانى پرورد كه سعى در ايجاد سنتى براى تأويل و اجراى موسيقى كلاسيك داشتند. هنرمندانى چون رافيك پطروسيان، گيتى امير خسروى(شاگرد آرتور روبين اشتاين)، تانيا آشوت( شاگرد جوزف هوفمان)، امانوئل مليك اصلانيان (شاگرد اميل فون زاور و كنراد آنزورگه)، وسكى اوهانسيان(شاگرد انى فيشر و مليك اصلانيان)، نوين افروز( از شاگردان آ.ب.ميكلانجلى)، رافائل ميناسكانيان، پرى بركشلى، آريانا بركشلى، فريده بهبود و خاچيك بابايان را تنها مى توان به عنوان نمونه نام برد و پس از آنها فريدون ناصرى و پيمان يزدانيان را. اما چرا با همين سابقه ايران نتوانست در عرصه نوازندگى پيانو دستاوردى درخشان داشته باشد؟ چرا ارتباط نسل جوان تر پيانيست ها و شنوندگان با نسل يا نسل هاى پيش از خودشان به كلى قطع شده است؟ چرا به ديسكوگرافى اين نوازندگان كه برخى از آنها مانند گيتى امير خسروى با موسيقيدانان بزرگى چون ياشا هايفتز برنامه مشترك اجرا كرده اند، هيچ دسترسى نداريم؟ چرا در كاتالوگ هاى ضبط موسيقى نامى از يك پيانيست ايرانى نمى بينيم؟ چرا پس از دهه هاى ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ و تا اندازه اى ۱۳۵۰ پيانيست هاى ايرانى منزوى شده اند و عرصه جهانى را ترك كردند؟ و بسيارى از چراهاى ديگر كه پاسخ به آنها به تاريخ نگارى موسيقيدان و مجال مطالعاتى مفصلى نيازمند است. با وجود نخستين برخورد زودهنگام ايران با موسيقى غربى و سازهاى غربى، اساس امكان تجربه و برخورد عقلانى در ايران اوايل قرن نوزدهم ميلادى فراهم نبوده است.نخستين ورود ساز غربى در سال ۱۸۰۹ به تأنى و تأخير بر روح موسيقى ايرانى تأثير گذاشت و پس از آن نوبت به گرايش هاى ديگرى در عرصه موسيقى رسيد كه بيشتر در همان موسيقى سنتى باقى ماندند. تركيه، هند، كره، چين و ژاپن سال هاست كه گوى سبقت را در زمينه پيانو نوازى از ايران و ديگر كشورهاى خاورميانه ربوده اند. عجيب اينجاست كه ليست در اواخر سال ۱۸۴۷ يك رسيتال تاريخى در يكى از شهرهاى تركيه برگزار كرد. اين برنامه به عبارتى نخستين رسيتال اجرا شده در يك كشور آسيايى است.آن هم با نوازندگى يك نابغه اروپايى.همين بى توجهى را مى توان سبب اين دانست كه امروزه تركيه در كنار كشورهاى آسيايى ديگر همچون هند، ژاپن، چين و ويتنام، مى تواند در زمينه نوازندگى پيانو حرف هايى در سطح بين المللى براى گفتن داشته باشد. در سال هاى اخير شاهد رشد چشمگير آموزش پيانو در ايران بوده ايم. افزايش خيره كننده شمار آموزشگاه هاى موسيقى، افزايش عناوين و شمارگان كتاب هاى آموزشى پيانو و حتى برگزارى همايش هايى نظير همايش يك روزه رپرتوار پيانو مؤيد اين نكته هستند كه ميل به بهبود شرايط كنونى آموزش و نوازندگى موسيقى وجود دارد كه از نشانه هاى آن مى توان به ارتقاى سطح كنسرت ها و رسيتال ها، تأسيس اركسترها، گروه هاى كر، هماهنگ كردن جوانان، دعوت از نوازندگان خارجى براى اجراى كنسرت در ايران و چاپ و نشر عنوان هاى پرشمار كتاب هاى آموزشى پيانو در بازار نشر موسيقى ايران اشاره كرد كه هرچند سطح علمى و محتوايى يكسانى ندارند، اما افزايش ميزان علاقه مندان به موسيقى را نشان مى دهند. اين بدان معنا نيست كه در مسائل فرهنگى نگاه سياه لشكرى بايد داشت. براى اين كه نيم ميليون نفر پيانو يا تار بزنند فرهنگ نوازندگى پيانو يا تار به وجود نمى آيد. اگر بخواهيم در اين زمينه مقايسه اى با كشور چين داشته باشيم مى بينيم كه كشور چين با يك ميليارد و ۲۰۰ ميليون جمعيت، پس از ژاپن بزرگترين توليدكننده پيانوهاى درجه ۲ و ۳ دنياست و بيش از ۵۰ سال كه از انقلاب فرهنگى گذشته، لشكر بى شمارى همچون سيلاب از نوازندگان قد و نيم قد به كنسرواتوارهاى اروپايى و آمريكايى روانه كرده كه اتفاقاً بسيارى از آنها هم جوايزى را در اين فستيوال ها كسب كرده اند. با اين همه هنوز كه هنوز است هنرمندان معتبر و جهانى نژاد زرد به شمار انگشتان دو دست هم نمى رسند. در سال هاى اخير كتاب هاى زيادى در زمينه نوازندگى و هنر پيانو در ايران منتشر شده اند كه توانسته اند نظر علاقه مندان زيادى را به اين شاخه از موسيقى جلب كنند. كتاب هايى چون آموزش هنر پيانو نوشته هانريش نئو هاوس، كوتاه ترين راه در نوازندگى پيانو، نوشته لايمر و گيزكينك، سرگذشت پيانو نوشته هارولد شوئنبرگ، نوازندگى پيانو نوشته جوزف هوفمان، پينوى شاعر نوشته جوزف هوفمان، و... از جمله اين كتاب ها هستند. دوكتاب نخست از آثار مهم در زمينه پيانو محسوب مى شوند كه به وسيله چهره هاى برجسته اى از ميان معلم هاى بزرگ قرن بيستم نوشته شده اند.تلاش مترجمان اين كتاب ها نيز براى ارائه ترجمه اى پيراسته از هردوى آنها شايان تحسين است.( محسن الهاميان مترجم هردو كتاب است). كتاب كلاسيك شوئنبرگ از خواندنى ترين كتاب ها درباره دوره و زمانه پيانيست هاى بزرگ عصر زرين نوازندگى پيانو است و روزگار معاصر را نيز تا اندازه اى پوشش مى دهد.كتاب را مى توان بارها و بارها خواند و هر بخشى از آن را كه باز كرد با مطلبى تازه روبه رو شد. galivera9th April 2011, 08:42 PMکوک کردن پيانو کوک استاندارد براي پيانو هنگامي است که نت لا در اکتاو مياني، صوت موسيقي با فرکانسي معادل 440 هرتز را توليد کند. اينکه اين فرکانس از کجا آمده است، داستان مفصلي دارد اما همين بس که در اين فرکانس قدرت و رنگ صداي نت ها بهتر خود را نشان مي دهد و پس از جنگ جهاني اول بعنوان استاندارد کوک شناخته شده است. کوک کردن پيانو پيچيده تر از ساير سازهاي زهي است اغلب سازهايي که عامل توليد صدا در آنها سيم هاي زهي هستند - مانند ويولن، سنتور، گيتار و ... - معمولآ توسط نوازنده کوک مي شوند اما پيانو اينگونه نيست. وسعت صوتي اين ساز از حدود 27 هرتز شروع مي شود و تا حدود 3500 هرتز ادامه دارد و بعلت پيچيدگي ساختاري که دارد معمولآ براي کوک نياز به تکنيسين مجرب دارد. ممکن است کلاويه هاي مختلف ساز شما نسبت به هم متعادل باشند و مشکل هارمونيک نداشته باشند در اين حالت نواختن موسيقي با اين ساز براي خيلي از افراد عادي طبيعي بنظر خواهد رسيد اما يک گوش دقيق تفاوت pitch اين ساز را با يک ساز استاندارد بخوبي تشخيص مي دهد. با توجه به کيفيت مواد و قطعاتي که در ساخت پيانو بکار برده مي شود هر چند مدت يکبار بايد ساز را کوک کرد. گذشت زمان اغلب باعث مي شود که کوک انواع سازهاي زهي بيفتد و برخي از سيم ها پايين تر از آنچه بايد نوسان کنند، و نتيجتآ نت بم تري را توليد کنند. پيانو نيز از اين قاعده مستثنا نيست و پيچيدگي هاي بيشتري دارد، چرا که تقريبا به غير از يک اکتاو پايين پيانو، هر کلاويه در ساير اکتاوها از دو يا سه سيم تشکيل شده است و از آنجا که معمولآ سيمها يکسان از کوک خارج نمي شوند، حتي نواختن يک نت نيز مي تواند صداي غير قابل تحملي را ايجاد کند. يک پيانو امروزي با 88 کلاويه معمولآ حدود 220 تا 230 سيم زهي براي توليد صدا دارد. چرا کوک کردن پيانو زمان زيادي لازم دارد؟ کوک پيانو معمولآ در چند مرحله انجام مي شود. اگر شاهد کوک کردن حرفه اي يک پيانو بوده باشيد حتمآ تعجب کرده ايد که چرا تکنيسين پيانو چند بار بصورت رفت و برگشت ساز را کوک مي کند. (اگر اينکار را نمي کند حتمآ در مهارت او و گوش موسيقي خود شک کنيد!) دليل آن اين است که مجموع سيمهاي پيانو فشاري در حدود 16 هزار کيلوگرم به اتصالات و صفحه چدني نگهدارنده سيم ها وارد مي کند. بنابراين بديهي است که فشار وارده به مجموعه، هنگامي که از سمت سيمهاي باس به سمت سيمهاي ريز براي کوک کردن حرکت مي کنيم تغيير مي کند و در نهايت روي کوک سيم هاي قبلي تاثير مي گذارد. به همين دليل يک تکنيسين مجرب معمولآ مجبور است چند بار با حرکت رفت و برگشت کوک هر کلاويه را کنترل و در صورت نياز تصحيح کند. کوک پيانو به آچار مخصوص احتياج دارد. استفاده از انبردست براي تنظيم يک سيم باعث آسيب ديدن پين هاي نگهدارنده سيمها مي شود. galivera9th April 2011, 08:45 PMرفتار پيانو هاي نو هرچند امروزه تکنولوژي قطعات و نحوه ساخت پيانوها بسيار پيشرفت کرده است اما اين قاعده هنوز وجود دارد که يک ساز (پيانو) نو ممکن است طي يکي دو سال اول بيش از حد معمول از کوک خارج شود. ميزان دفعات و مقدار خارج شدن از کوک کاملآ به کيفيت ساخت و نحوه نگهداري شما از ساز بستگي دارد. بگونه اي که يک ساز مرغوب ممکن است طي يک سال هم کوک اوليه خود را نگه دارد و صداي قابل قبولي را توليد کند و برعکس يک پيانو نامرغوب ممکن است در کمتر از يک ماه کوک خود را بکلي از دست بدهد. علت اين امر اين است که اغلب قسمتهاي پيانو از چوب تشکيل شده و چنانچه در مراحل پخت چوب و خارج کردن آب از آن کاستي ص سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 600]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن