محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854207831
دانستنی هائی در مورد مینیاتور
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : دانستنی هائی در مورد مینیاتور ایثار11th February 2011, 05:29 AMمینیاتوردر لغت به معنی کوچکتر نشان دادن است. این کلمه در اصل یک لغت خارجی است و نیمه ی اول قرن حاضر در زبان فارسی امروز مصطلح گردید که در معنای واقعی، به مینیاتورهای ایرانی یا کشورهای دیگر منحصر نمی شود؛ بلکه هر شیئ هنری ظریف و ریز که به هر سبک و شیوه ای ساخته شده باشد، مینیاتور نامیده می شود. در حال حاضر در ایران به نقاشی های ایرانی، چه قدیم وچه جدید، که از سبک و روش اروپایی پیروی نکرده و دارای خصوصیات نقاشی سنتی باشد، مینیاتور گفته می شود و این موضوع به صورت یک غلط مصطلح پذیرفته شده است. در نقاشی های مینیاتور، تصاویر، شباهتی با عالم واقعی ندارند. حجم و سایه روشن هم به کار نمی رود و قوانین مناظر و مرایا رعایت نمی شود. مناظر نزدیک، در قسمت پایین نقاشی و مناظر دور در قسمت بالای آن به تصویر در آمده است. تمام چهره ها به صورت "سه ربع " دیده می شوند و حدود آن را از بناگوش تا حدقه ی چشم مقابل است. البته گاهی هم چهره ها به صورت نیم رخ و به ندرت از پشت سر، تصویر شده است. هنرمند به کشیدن پیکرهای انسانی تاکید چندانی ندارد، بلکه علاقه ی او بیش از هر چیز به کشیدن لباس های فاخر بر تن شخصیت های تصویری خود است و گاهی برای نشان دادن شکل خاص پوشاک، دست و پا را می پوشاند، حتی گاه قامت را بلند تر نشان می دهد تا بهره گیری از امتیاز قبای بلند، مُیسر شود. با بررسی نقاشی های بدست آمده از ادوار مختلف، می بینیم که در ابتدا، تفاوت زیادی بین جامه ی مرد و زن دیده نمی شود. تا این که در زمان شاه عباس صفوی قباهای بلند و گشاد، جای خود را به نیم تنه های کوتاه چین دار می دهد. این قباها که بلندی آنها تا بالای زانو می رسید، غالباً با پوست، لبه دوزی می شد و روی آن کمربند می بستند. در این ایام، شالی به لباس زنها اضافه شد که روی شانه می انداختند و گوشه ی آن را مانند روسری روی سر می کشیدند. در دوره های مختلف، مهمترین تغییرات در شکل کلاهها و دستارها پدید آمد. در عهد مغولها، از کلاههای ناقوسی شکل فلزی استفاده می شد و در زمان تیموریان شکل کلاهها اندکی تغییر یافت. با روی کار آمدن سلسله ی صفویه، قزلباش (کلاه) به صورت میله ای بلند درآمد که دستار به دور آن پیچیده می شد. در زمان شاه عباس شکل این کلاه نیز تغییر یافت و کلاه جدیدی جای آن را گرفت. این کلاه جدید از جلو و پشت، نوک تیز بود و حاشیه ی آن با پوست لبه دوزی می شد. به طور کلی می توان گفت که کلاه معمولی و دستار در همه ی دوره های نقاشی (مینیاتور) مورد استفاده قرار گرفته است. در بعضی از ادوار، جلوی دستارها را با شاخه های گل و یا پرهای رنگی تزئین می کردند و پارچه هایی که دستارها از آن ساخته می شد، خود نیز از تزئینات زیبایی برخوردار بود. در مینیاتور چهره ی افراد بیشتر در سنین جوانی ترسیم شده است که این چهره ها به آدمکهای بدون جنسیت شباهت دارند. اما در چهره های پیر این گونه بی جنسیتی وجود ندارد. در اغلب تصاویر آفتاب بهاری می درخشد. درختان میوه، غالباً مملو شکوفه و برگ است؛ اما گاهی هم با درختانی عاری از برگ روبرو می شویم. اسبها نیز غالباً از پهلو دیده می شوند و به ندرت می توان اسبی را از روبرو و یا پشت مشاهده کرد. هنرمندان در کنار نقاشی مینیاتور، طراحی به شیوه ی قلمگیری را نیز انجام می دادند و برای آن ارزش خاصی قائل بودند. این طرح ها را مجموعه ای از خطوط منحنی کوتاه و بلند، در نهایت ظرافت و زیبائی تشکیل می دهند که گاهی با استفاده از یک یا دو رنگ، همراه با رنگ طلائی، اثر به پایان می رسید. با نگاهی به این طرحها می بینیم که عنصر خط و حالت های مختلف آن، بر رنگ ترجیح دارد. قدیمی ترین این طرح ها که با قوانین نقاشی های مینیاتور منطبق است، به دوران مغول و تیموریان می رسد. در طراحی این هنرمندان، خطوط، گویی می خواهند حرکت کنند، ظاهراً در جهت معینی می روند، چیزی را نشان می دهند، خم می شوند، بر می خیزند و یا گرد هم می آیند و در همه حال چشم در تعقیب آنهاست و نمی توانند از حرکت بازایستد. این خطوط گاهی به صورت مارپیچ در فضای بالا، ابر را القاء می کنند و گاه به صورت منحنی های کوتاه و بلند مطرح می شوند. این حرکت نه تنها در طراحی، بلکه در دیگر آثار هنری ما نیز به چشم می خورد. در اشعار عُرفای بزرگ نیز این حرکت دیده می شود . در اشعار مولوی در قصه ی طوطی و بازرگان، طوطی ، روح در قفس جسم زندانیست و در فراق هندوستان به سر می برد و یا در قصه ی نی، نی از نیستان دور شده است و از درد هجران می نالد و می خواهد به اصل خویشتن برگردد. یا در اشعار حافظ، جان را زندانی جسم می شمارد و آرزویش پرواز از قالب تن است و... در نقوش کاشیکاریها هم شاهد این حرکت هستیم، در بیشتر آنها حرکت نقوش به سوی یک نقطه است و گاهی هم این موضوع در پیچش اسلیمی ها بیان شده است. بر این اساس ، در تمام آثار هنرمندان اهل نظر این حرکت وجود دارد که هر کدام به زبان خویش بیان کرده اند و هنرمند طراح هم برای آرامش درونی و راز و نیاز، این خطوط را بر روی کاغذ آورده است. در زمان کمال الدین بهزاد و شاگردانش ، به این شیوه توجه بیشتری شد و این توجه تا زمان صفویان ادامه داشت. اما هنرمندان دوره ی صفوی به طراحی قلم گیری رغبت بسیار نشان دادند. در ابتدا محمدی مصور بیش از هر هنرمند دیگری به این شیوه پرداخت. هنرمندان کارگاه شاه عباس نیز بیشتر کارهایشان به طراحی های تک ورقی اختصاص پیدا کرد. تا اینکه سبک "طراحی با قلم " به وسیله ی رضا عباسی – مهمترین نقاش مکتب اصفهان- به اوج کمال خود رسید و تا اواخر قرن یازده هجری به وسیله ی شاگردان رضا عباسی اشاعه یافت. موضوع این طرحها، معمولاًشکار و شکارچیان، حیوانات مختلف،پرندگان،اژدها،سیمرغ و اژدها،فرشتگان، دیوان ،دراویش،چوپانان همراه با گوسفندان خود،استاد و شاگرد،جوانان در حالتهای مختلف نشسته و ایستاده،زندگی روستایی و کشاورزی واتفاقات مهم تاریخی است و گاهی برای تزئینحاشیه ی اشعار و نوشته های کتب خطی نیز استفاده شده است. ● روشهای مختلف طراحی مینیاتور: شیوه های نقاشی در ایران بسیار متنوع است. هر یک از استادان معروف ، تغییراتی در روش و شیوه هایی که قبل از خود متداول بوده، وارد نموده اند. این روشها را در طراحی می توان بطور کلی به سه دسته تقسیم کرد : ۱) طراحی رنگی : در این طرحها ، در بعضی از قسمتها رنگ بکار رفته است. در این شیوه، از رنگ طلائی حتماً استفاده شده است. زمینه ی طرح به حال خود باقی می ماند قسمتهای مختصری که رنگی است، از رنگهای جسمی و روحی همراه با هم استفاده شده. ولی اکثر کار با خطوط قلم مو طراحی شده است. طرحهای رنگی بیشتر در دوره ی صفوی، در آثار رضا عباسی متداول گردید. ۲) طراحی بدون رنگ: اینگونه طرحها بطوری که از نام آن مشخص است فقط با قلم مو و رنگ سیاه روی زمینه های روشن کار می شود. این روش در تمام دوران مینیاتور ایران وجود داشته است. گاهی هم به جای رنگ مشکی از رنگهای تیره مثل رنگ قهوه ای، قرمز و آبی استفاده شده است. ۳) طراحی سفید قلم: طرحهایی که با قلم مو و رنگ سفید، روی کاغذ یا صفحه ی تیره رنگ کار شده باشد، طراحی سفید قلم نامیده می شود. در ابتدا این روش، بیشتر برای تزئین و طراحی روی جلد های روغنی که اکثراً سطح آنها مشکی بود، استفاده می شد. علاوه بر رنگ سفید، گاهی هم مختصر رنگ طلائی و یا رنگهای روشن دیگر، در اینگونه طراحی ها استفاده می شود. منبع خبرگزاری فارس ( کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ایثار11th February 2011, 05:34 AMاولین مکتب نگارگری ایرانی که در تبریز پایه ریزی شده است، و آن را مکتب تبریز ۱ نامیدهاند. در دوران صفوی و بازگشت تختگاه به تبریز مکتب دیگری در نگارگری با نام تبریز ۲ شکل میگیرد. همچنین برای اولین بار در تاریخ ایران مصور سازی کتب به شکل کارگاهی و در مجموعهای به نام ربع رشیدی که به همت خواجه رشد الدین فضل الله بنا شده بود به انجام میرسید. فرم شناسی پایان جنگ(حملات مغولان به ایران) زمینه را برای تبادلات فرهنگی فراهم کرد،از این رو بیشترین تاثیر از هنر شرق دور در این دوره به چشم میخورد،نگارههای این مکتب در شکل هاشورزنی متاثر از مکتب تانگ در چین و در شکل پرداخت موضوع مشابه نقاشیهای دوره یوآن چین است و همچنین مولفههای هنری بیزانس در اندازهای کم رنگ تر در این نگارهها به چشم میخورد. مکتب شیراز(سده ۸) در سده هشتم(ه.ق) و همزمان با حکومت ایلخانان مغول در ایران،شیراز که به واسطه هوشیاری حکمرانانش از حملات مغولان در امان مانده بود،محیطی امن برای ادامه سبک کهن نگارگری ایرانی بدون تاثیراتی که به واسطه این تهاجمات بر نگارگری ایرانی چیره شده بود ایجاد کرد و نوآوریهایی چند به آن افزودند. همین شیوه ۲ قرن بعد و در مکتب اولیه هرات به گونه مسلط در نگارگری ایرانی تبدیل شد. مکتب جلایری مکتب جلایری یا تبریز-بغداد(که به واسطه حضور حکومت در دو مرکز به این نام خوانده شده)،سبکی در نگارگری ایرانی است که پس از فروافتادن حکومت ایلخانان در ۷۳۶ه.ق و در دوران حکومت جلایریها(۷۵۷-۷۴۰ ه.ق)در این رشته هنری رایج گردید،کتاب آرایی در دربار جلاریان خصوصا در دربار آخرین پادشاه جلایری(سلطان احمد جلایری) رونق ویژه و سبکی خاص یافت. فرم شناسی خصوصیات دیداری در این مکتب با حذف عناصر چینی و بیزانسی به سمت تصویر کردن دنیای شاعرانه،خیالی و آرمانی نقاش میرود از دیگر خصوصیات میتوان به استفاده از طیف گسترده رنگی و به کارگیری و نمایش بدیع و کامل معماری در نگارههاست. از این دوران به بعد در کتب نگارهها نقشی مهمتر یافتند و دیگر در کنار نوشتار یا مکمل نوشتار به شمار نمیرفتند بلکه صفحهای کامل به آنها اختصاص مییافت. مکتب شیراز(سده ۹) در دوران تیموریان(سده۹ ه.ق) و حضور اسکندر سلطان و ابراهیم سلطان در شیراز زمینه برای بروز دوباره ویژگیهای دیداری مکتب شیراز(سده۸) فراهم شد. فرم شناسی قرینه سازی در نگارههای این مکتب به طور قابل ملاحظهای دیده میشود و همچنی تضاد رنگی عناصر نگاره و پس زمینه آن،استفاده از ابرهای پیچان و سادگی در ترکیب بندیها از مهمترین ویژگیهای دیداری این مکتب است. مکتب هرات پس از مرگ تیمور(سلسله تمیوریان) فرزندش شاهرخ به سلطنت رسید و از آن پس هرات به پایتختی برگزیده شد،به واسطه توجه و حمایت بیدریغ شاهرخ و ولیعهدش بایسنقر میرزا تهیه کتب مصور این بار در هرات و در کتابخانه بایسنقر میزا رونق گرفت و پس از چندی ویژگیهای خاص خود را یافت. فرم شناسی ترکیب بندی متفارن و عموما دایرهوار از خصوصیت اصلی این مکتب است،سود جستن از رنگهای غنی و شفاف، تزیینات فراوان و حذف کامل عناصر چینی وبازتاب عناصر ایرانی مکتب شیراز مکتبی کاملا ایرانی پدید آورد. کمالالدین بهزاد(هرات ۲) خمسه نظامی(ساختن کاخ خورنق) اثر کمال الدین بهزاد از مکتب هرات به سال ۸۹۹ه.ق محفوظ در موزه بریتانیا،توجه به صحنههای روزمره زندگی مشهود است حرکت در این نگاره به صورت دو دایره در هم پیچیده است که یادآور عدد 2 در انگلیسی است همچنین واقعگرایی موجود در اثر نسبت به دوران گذشته چشمگیر است. فعالیت کارگاههای نگارگری پس از مرگ شاهرخ و بایسنقر میرزا تا اندازهای رنگ رکود گرفت و این رکود تا هنگام به قدرت رسیدن سلطان حسین بایقرا (آخرین شاه تیموری از ۹۱۲-۸۷۳ه.ق) ادامه یافت و هنرمندان بزرگی را پروراند ،همچون:محمد سیاه قلم،روح الله میرک و از همه مهمترکمالالدین بهزاد که بسیاری او را تابناکترین چهره نگارگری میدانند. فرم شناسی آثار بهزاد بهزاد ضمن ادامه دستاوردهای مکتب هرات اول،و ویژگیهایی را به آثارش افزود که تا پیش از این دوران بیسابقه است. وی برای اولین بار سعی در نمایش و طراحی دقیق پیکره انسانی کرد، موضوعات روزمره را در آثارش به تصویر کشید، اولین نمونههای تک پیکره(فیگور) را پدید آورد و همچنین نخستین رقعهها(نمونه نگاره جدا از کتاب مثل یک پرتره) را در نگارگری نقش زد ایثار11th February 2011, 05:36 AMنقش زن در نگارگری زن ، موضوعی است که در ادبیات و هنر همیشه مورد توجه و اهمیت خاصی بوده است . این موضوع در هنرهای تجسمی ایران از دیر باز تاکنون مورد توجه هنرمندان دوره های مختلف از جمله دوره معاصر قرار گرفته است . زن در این تحقیق موضوع اصلی است که می توان آن را به صورتهای گوناگون در آثار نگارگری معاصر مشاهده کرد ، آن گاه با نگاهی به تاریخچه ، جایگاه ، ساختار و خصوصیات برخی از آثار نگارگران معاصر و تحلیل اثر زن در تابلوی نقاشی به فضای بنیادی که او متشکل از آن است ، پرداخته می شود . بنابراین برای قابل رویت نمودن صورت زن از خصوصیات ظاهری و باطنی او از تصاویر بصری استفاده می شود ، تا نما و فرایند وی دریافت گرد. نقاشان سنت گرا ، همیشه پیوند میان خود و هنرمندان متقدم را پایه ی اساسی کار های خویش قرار داده و می دهند . برای ارائه و جودزن در پرده نقاشان ، نقاشی نقشی عمده دارد . هیچ کس فکر ارتباط متقابل هنرمندان و جامعه نیست . هنرمند برجامعه متکی است و لحن آهنگ و قوت احساسش را از جامعه ای که در آن زندگی می کند می گرد . لیکن جنبه فردی اثر هنرمند به عواملی فراتر بستگی دارد و آن چیزی نیست جز اراده معطوف به صورت بیرونی که در درون شخصیت هنرمند است و هنرمند با این تفسیر و بدون درک شهودی از صورت متناسب هیچ چیز مهمی نمی تواند بوجود آورد . اساطیر و افسانه ها نیز در مقوله هنر ، نقش ارزنده ای ایفا کرده اند . برای مثال داستانهای تخیلی و عشقی ، شاید از واقعیت بدور باشند ، ولی وقتی جنبه حماسی پیدا می کند ، یا هنگامی که مقوله عشق و عقل با هم پیوند می خورند یک اسطوره از آنها زاده می شود که بیان کننده ی سرشت و فطرت زیبای آدمی است . در شعر و ادب فارسی هم غزل زمانی به اوج خود می رسد که با اساطیر همراه باشد . اغلب باستان شناسان و اسطوره شناسان ، برین عقیده اند که در این جوامع ، زنان نمادی از آفرینش ، زایش و برکت بوده اند ، بهمین دلیل هم در صورت نمادین و هم به صورت واقعی مورد احترام جوامع بشری قرار گرفته اند . درین جا برای شناخت روح و صورت زن در تابلوی هنرمندان نقاش ، تاریخچه این هنر و جایگاه آن و در انتها ، ویژگی های خاص نقاشان بررسی می شود تا بتوان به صورت زن در پرده پرداخت . نگاه به صورت زن به شکل نظری کمتر انجام شده است و نیاز به پرداختی گسترده است . درین جا شمه ای از این هویت بازگو می شود و امیدواریم که به این مقوله عمیقتر پرداخته شود . تاریخچه نگارگری معاصر پس از پیروزی انقلاب ، از آنجا که رویکرد به هویت ملی و فرهنگ و هنر سنتی و قومی از شعارهای درخور توجه در زمینه فرهنگ و هنر بود ، توجه نقاشان جوان به استفاده از هنرهای سنتی ایران جلب و گاه حتی به صورت مد ظهور کرد . دراین میان ، بعضی از نقاشان ، مستقیماً و تا حدودی شتابزده به بازسازی فضاهای نقاشی سنتی و عامیانه ی ایرانی ، نظیر نقاشی دوره قاجار و نقاشی قهوه خانه ای و با رنگ و روغن و گاه سه بعدی ساختن تصویر ، پرداختند . عده ای نیز با استفاده از عناصر موجود در نقاشی قدیم ایرانی و هنرهای سنتی ، به منظور هویت بخشی تازه به آنها ، آثاری بوجود آورده اند ، برخی نیز سعی کرده اند با رجوع به مبانی هنرهای سنتی ، خود را با گذشته ی این سرزمین ، پیوند دهند . به اعتقاد آنان ، نقاشی سنتی ایرانی حاصل جهان بینی خاص ایرانی است . و با این جهان بینی ، هنرمند مقید به نمایاندن دنیای عینی و طبیعی نیست . در واقع هدف او تصویر جهانی است . حقیقی و خیالی که از طریق بکارگیری رنگهای تخت ، زنده ، متنوع ، سمبلیک ، کنار نهادن پرسپکتیو و سایه روشن ، تصویر خطوط کند و تند و ساده کردن فرم ها صورت می گیرد . این گروه از نقاشان عقیده دارند که اگر با این نحوه دید ، با برخی از دستاوردهای هنر مدرن غرب در زمینه قالب رنگ ، خط و بافت از یک سو و نقاشی شرق دور در زمینه ترکیب بندی آشنا شوند ، فرآیند آن نقاشی به گونه ای خواهد بود که از یک سو دیدگاه کلی آن برگرفته از فرهنگ ایرانی است و از دیگر سو بازبان نوین هنرهای تجسمی امروز جهان پیوند دارد و از آن کمک می گیرد این دید و دریافت که در شکل های متفاوت در آثار بعضی از نقاشان جوان ظهور کرده است ، آن قدر گسترده و موثر آمده که حتی در آثار برخی از هنرمندان که در زمینه های گوناگون هنر مدرن صاحب تجربه اند و سالها در کار هنر مدرن فعالیت کرده اند ، تمایلات قابل ملاحظه ای به پاره ای از ویژگی های نقاشی ایرانی پیدا آمده است . سنت سنت را می توان مجموعه ی اعتقادات ، نظرها و رفتارهای تکرار پذیر دانست که در بستر زمان ایجاد می شوند و به عنوان ارزشهای اجتماعی و ملی مورد حمایت و اهتمام مردم و نیز پاسداری اجباری اجتماعی قرار می گیرد ، این امر در نگرش شرقی ، خود را پررنگ نشان می دهد و در زمان مدرن کهنه خوانده می شود . هنرهای سنتی مفاهیم و آمیزه ای از باورهای ایرانی ، از دوران باستان تا دوران اسلامی را رد بر می گیرد . مهمترین اصل درین زمینه ، سلسه مراتب حقیقت است که اصول بنیادی بر مبنای آن رقم می خورد ، به نحوی که طبیعت به مثابه ی جلوه محسوس تجلی حقیقت هستی ، جایگاهی ویژه می یابد . این نظام به تعریف ریاضی که به آن حرکت حلزونی می گویند ؛ باور به عالمی را به وجود می آورد . که در آن از وحدت به کثرت و کثرت به وحدت را می توان مشاهده کرد و این رکن بنیادین شکل گیری هنرهای ایران است . بازگشت به سنت به معنای بازگشت به شخصیت خویش به معنای دمیدن آن روح سازنده و فعال پیشرو است که در گذشته فرهنگ ما بوده است و با آن می توان استقلال انسانی داشت . نسبت و رابطه سنت و نوگرایی رشته هایی که نسلی را به نسل دیگر و عصری را به عصر دیگر مرتبط می سازند ، شامل تارو پودی می شوند که مجموع آنها در واقع همان « سنت » نامیده می شود . بدون سنت و آنچه از گذشته دریافته ایم ، نوآوری ، معنا و مفهومی نمی یابد ، به تعبیر دیگر سنت ، همچون سکوی مطمئنی است که هنرمند برای تحسین جهش نیروی تخیل خود ، از آن استفاده می کند و نقطه فرودآمدن وی ، تاری بر شبکه سنت می افزاید . هنرمند برای حرکت در جهت هنر خلاقه ، اغلب ابتدا به نسبت رجوع می کند و تقریباً چاره ای ندارد جر اینکه از این مرحله گذرنماید . برای چنین رویکردی ، هر هنرمند تازه کاری ، اغلب ابتدا از مرحله صنعتگری و با تقلید از روی آثار دیگر هنرمندان برای دریافت و فراگیری تجربیات آنان شروع به پیشرفت می کند . بدین ترتیب هنرمند به تدریج سنت هنری عصر و محیط خود را جذب وبا آن رابطه ای خاص برقرار می کند ، تا اینکه پایگاهی مستحکم در آن بیابد . اما تنها هنرمندانی که حقیقاً از ذوق و استعداد فطری برخوردارند می توانند این مرحله صنعتگری مبتنی بر سنت را پشت سر بگذارند و خود به خلاقیتی دست پیدا کنند . به منظور تأکید بر بومی و ملی ، عناصر شاخص هنرهای ستی و جلوه های مختلف جدید ، تلفیق صوری کهنه و نو را در هنر معاصر بوجود آورد . خصوصیات نگارگری معاصر نگارگری جدید ، ماهیتاً نگاه به گذشته دارد ، اما هنرمندان متعلق به این جریان به طرق مختلف کوشیده اند که کارشان را با سلیقه ی زمان سازگار سازند . در نتیجه برخی ویژگی های متمایز به مرور در نگاگری جدید بروز کرده است . یکی از ویژگی های نگارگری کنونی توجه خاصی است که به طور مثال به نمایش چهره های بسیار زیبا تر و متنوع تر از آن چه در آثار قدما دیده می شد ابراز می گردد و صورتها بیشتر از آثار گذشتگان ، خصوصیات نژاد ایرانی را بازگو می کند . هم چنین در پاره ای از نقاشی های اخیر ، قانون مناظر و مزایا به وجهی تازه و خاص خود نمایی می کند که درخور مطالعه است . امروز با آنکه بسیاری از این گونه نقاشی ها به صورت قطعه مستقل پرداخته می گردد باز غالب آنها مانند آثار کهن تر از اشعار گویندگان گذشته چون فردوسی ، نظامی ، سعدی ، حافظ ، خیام و ... هستند . کوشش عده ای از هنرمندان هم که سعی کرده اند رنگ و محیط و عوامل دنیای کنونی را در نگار گری وارد نمایند به جایی نرسیده و هنرمندان نگارگری راضی نشدند اندام های موزون و نقاشی های خود را با لباس امروزی بپوشانند . همان طور که هنرمندان عصر رنسانس اندام های نقاشی های خود را با لباسهای چین دار یونان و روم می پوشانند ، هنرمند نگار گری هم علاقمند است پیکره های اثر خود را با جامه های خوش حالت و شالهای مواج ودامنهای پرچین بیاراید و از این راه تناسبی برقرار سازد . به طور عموم ، جامه ترسیم شده بر اندام بیشتر افراد در نگارگری عصر ما تن پوشی خیالی ، ابتکاری و مجموعه ای از لباس های گوناگون دوران های مختلف است که با زبان خاصی بازگو شده است . تجمع و تفرق عناصر ، نوع حرکت بصری را درین فضای ( غیر طبیعی ) پدید می آورد . ولی پویایی اجرا بلکه هم چنین به مد در روشهای هندسی ساختمان تصویر و قواعد ترکیب بندی ورود و مارپیچی حاصل می شود در تاریخ نگارگری جدید ، حسین بهزاد به عنوان یکی از پیشگامان برجسته شناخته شده است . در شیوه کار بهزاد ، که براساس مکتب اصفهان بنا شده ، اهمیت طراحی و محدودیت رنگ بارز است . توجه به حالات و سکنات اشخاص ، سایه پردازی ، کاهش ریزه کاری ها ، انتخاب مضامین جدید و گاه موضوعهای معاصر ، ا زموارد عدول از سنت نگارگری پیشین محسوب می شود . بهزاد نگاره های را از اندازه های بسیا رکوچک به بزرگ تبدیل و تابلوهایی در حد تابلوی نقاشی بوجود آورد با توجه به اینکه از زمان رضا عباسی ، نگارگری با خطوط روشن و قوسهای درشت به نقش می آمد . اما شکل تصاویر و چهره ها همان چهره های معمولی زمان تیموری بود . بهزاد به نگاره شکل ایرانی داد و حالت هایی ملموس و دلپسند به آن بخشید . در نقاشی های کهن ، ریزه کاری های بسیار به کار گرفته شده است لیکن بهزاد از ریزه کاری ها کم کرد و به صورتی بسیار ساده تر اما زیباتر و گویاتر ، نگاره را عرضه داشت . با توجه به سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1171]
-
گوناگون
پربازدیدترینها