واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: raya18th January 2011, 06:36 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) گفتوگو با دكتر ميترا حكيم شوشتري، روانپزشك كودك و نوجوان مسايل جنسي همواره يکي از موضوعاتي است که والدين در مورد اگاه کردن فرزند خود نسبت به ان واهمه دارند و نصور مي کنند که اگاهي فرزندشان نسبت به مسايل جنسي انها را گمراه خواهد کرد.شايد تا حدودي اين استدلال درست باشد اما نکته قابل توجه ان است که وسايل ارتباط جمعي مثل اينترنت و ماهواره کودکان و نوجوانان اطلاعات خود را از اين منابع دريافت مي کنند که ممکن است انها را گمراه کند. اما چگونه مي توان در مورد مسايل جنس با کودکان صحبت کردوبهترين سن براي اموزش چه سني است سوالاتي است که از دکتر ميترا حکيم شوشتري روان پزشک کودک پرسيديم... والدين چگونه ميتوانند در مورد مسايل جنسي به كودكانشان آموزش دهند؟ والدين بايد آموزشهاي جنسي به فرزندانشان را از 4 سالگي شروع كنند. نواحي جنسي و حساس بدنش را به عنوان نواحي خصوصي آموزش دهند و به كودك گوشزد كنند كه فقط خودت حق داري به آنها دست بزني و من موقع حمام كردن ميتوانم به نواحي خصوصي تو دست بزنم. همچنين والدين نبايد اسم بد روي آلت تناسلي كودكان بگذارند چون باعث ميشود احساس خوبي نسبت به آن پيدا نكنند. والدين بايد با زبان دوستانه بهگونهاي كه اعتماد كودك جلب شود از وي بخواهند اگر شخصي قصد تعرض به وي را داشت به آنها اطلاع دهد. بهترين سن براي اموزش مسايل جنسي چه سني است؟به اعتقاد من والدين بايد دراغاز سنين نوجواني در مورد مسايل جنسي فرزند خود را اگاه کنند.البته اين اموزش نبايد به گونه اي باشدکه نوجوان احساس کند که مجاز به روابط جنسي است بلکه والدين بايد فرزند خود را نسبت به مسايل جنسي صرفا اگاه کنند ودر مورد خطرات احتمالي که ممکن است انها را تهديد کند اگاه کنند.معمولا نوجوانان اطلاعات خود را از همسالانشان دريافت مي کنند که بسياري از انها صحيح نيست اما اگر والدين در اين مورد فرزندشان را اگاه کنند کمتر به بيراهه کشيده مي شوند.به طور مثال با لحن دوستانه از او در مورد اطلاعاتي که در مورد مسايل جنسي دارد سوال کنند.ايا مي توان در اين سن در مورد بيماري ايدز با دانش اموزان صحبت کرد؟اموزش مسايل جنسي و خطرات احتمالي که بچه ها را تهديد مي کند بايد در سنين مختلف توسط والدين وجود داشته باشد اما شکل ان اموزش تفاوت مي کند.در مورد بيماري ايدز بهتر است در سنين دبيرستان هم والدين و هم معلمان به بچه ها اموزش دهند.نکته اي که بسيار مهم است اموزش مهارت نه گفتن به بچه هاست بنابر اين رشد شخصيت کودک نوعي اموزش به بچه ها براي محافظت از خود در برابر خطرات احتمالي است.. . آزارهاي جنسي يكي از دردناكترين خطراتي است که کودکان با ان مواجه هستند. چگونه مي توان کودکان رادر اين مورد اگاه کرد؟ آزارجنسي كودكان داراي مفهوم گستردهاي است. حتي اگر پدر و مادر بدون در نظر گرفتن سن كودكشان، فيلمهاي مستهجن را به بچهها نشان دهند به بهانه دادن آگاهي به آنها، نوعي آزارجنسي كودك است. چون به نوعي اطلاعات اضافه و نامربوطي به كودك داده ميشود كه نبايد در آن سن مطلع باشد. علاوه بر آن آزار جنسي كودك بيشتر از طريق نزديكان صورت ميگيرد به گونهاي كه فرد از قبل با كودك در تماس بوده و با كودك ارتباط برقرار كرده است و مدتها با او ارتباط فيزيكي ملايم داشته و به مرحلهاي رسيده كه به آزار جنسي منجر ميشود. افرادي كه چنين رفتارهاي ناشايستي را انجام ميدهند اختلال پدوفيليا دارند يعني آدمهايي كه تمايلي به روابط جنسي طبيعي ندارند و با كودكان رابطه جنسي برقرار ميكنند. همچنين كودكاني كه از نظر هوشي عقبتر از همسالان خود هستند بيشتر آزار جنسي ميبينند. بچههاي بيشفعال، آزار جسمي و جنسي زيادي ميبينند ولي چون مستعد اختلال سلوك هستند معمولا به بزهكاري كشيده ميشوند. كودكان كار و خياباني نيز به دليل آنكه روز و شبشان در خيابان ميگذرد، در معرض آزار جنسي هستند و ممكن است به دليل فقر خودفروشي كنند يا نوجواناني كه سراغ مواد مخدر ميروند اشتياقشان براي رفتارهاي غيراخلاقي زياد ميشود و ممكن است چنين اقداماتي را انجام دهند. والدين براي اينكه كودكانشان كمتر در معرض كودكآزاري قرار گيرد، چه اقداماتي را بايد انجام دهند؟اول آنكه ارتباط خوب و سالمي با فرزندشان داشته باشند، به گونهاي كه كودك ارزشهاي اخلاقي را از والدين خود ياد بگيرد و هميشه والدينش را افرادي بداند كه به او احترام ميگذارند و تكيهگاه او هستند. نكته مهم ديگر اين است با محدودكردن و ايمن كردن بچهها نميتوان به طور كامل از آنها محافظت كرد. چون كودكي كه مدام تحتكنترل و حمايت والدين است و هيچ ارتباطي با ديگران ندارد، منزوي و گوشهگير ميشود و نحوه برقراري ارتباط با ديگران را ياد نگرفته در نتيجه زماني كه در اجتماع قرار ميگيرد، در معرض هر نوع آسيبي است. بنابراين والدين بايد به فرزندان خود آگاهي لازم را بدهند و او را از آسيبهاي اجتماعي آگاه كنند و در عين حال بر محلهايي كه فرزندانشان شركت دارند، نظارت كنند. همچنين توانايي «نه» گفتن را بايد در بچهها ايجاد كرد. اگر بچهاي ترسو باشد نميتواند به خوبي از خودش محافظت كند. آموزش و پرورش هم تاثير زيادي روي شخصيت بچهها دارد. معلمان نبايد طوري با بچهها برخورد كنند كه تحقير شوند. به عنوان نمونه معلم بگويد: «چقدر تو گيجي» يا اينكه «تو ضعيفتر از همكلاسيهايت هستي» چنين عباراتي يا مقايسه كردن بچهها با يكديگر روي شخصيت كودكان تاثير ميگذارد. . man utd23rd January 2011, 04:21 PMپرفسور دانشمند ، جناب اقای زیگموند فروید بر این اعتقاد بود که اموزش و مشاهده و هر عامل مربوط به غریزه جنسی هرگاه به یک انسان قبل از دوران بلوغ اموزش داده بشه ، باعث ایجاد دو مشکل در فرد می شود : 1 ) طریقه استفاده از آلت جنسی و در نتیجه تداخل افکار و گیج شدن بچه. 2 )بلوغ زود رس و ناقص به نظر من اموزش خوبه ولی بعد از شروع دوران بلوغ مهلا معین1st March 2011, 10:24 AMمن مطالبتون رو خوندم اما نظر خاصی ندارم اما به نظرم هر چیز زودش بدی میاره سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 275]