واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شکست سنگین جریان های مدعی اصلاح طلبی و روشنفکران سکولار در انتخابات سوم تیر 84، شوک سنگینی بر آنها وارد کرد. یکی از این شوک های سهمگین که هنوز گیجی آن گریبان روشنفکران سکولار را رها نکرده است، بی اعتنایی و عدم اقبال مردم به این گروه هاست.برای حل این مشکل، استراتژیست های دوم خردادی، راه حل های متفاوتی را برای جبران آن تا به حال ارائه کرده اند. چند هفته ای از سوم تیر نگذشته بود که سعید حجاریان در گفت و گو با روزنامه شرق که متعلق به دوست قدیمی اش محمد عطریانفر بود، اولین گام از تغبیر "آرایش سیاسی" کشور پس از سوم تیر را برداشت تا بتواند به زعم خود، اولاً شکست از سوم تیر را متعلق به همه گروه های سیاسی بداند و ثانیاً جبهه جدیدی مقابل "دولت مردمی" ایجاد کند.حجاریان در این گفت وگو به برخی از گروه های سیاسی پیشنهاد داد تا جبهه ای متشکل از "مؤتلفه تا نهضت آزادی" برای مقابله با اقدامات و برنامه های "دولت جدید" تدارک ببینند. این پیشنهاد حجاریان در همان ابتدا با موضع گیری تند حزب مؤتلفه روبرو شد و "حجاریان" در اولین گام طراحی "استراتژی جدید" با شکست مواجه شد.پس از شکست این "استراتژی"، طراحان با تغییر تاکتیک، تلاش کردند برخی از افراد را که در جریان اصولگرا احیاناً "اختلاف سلیقه ای" با عملکرد "دولت مردمی" دارند، برجسته و این اختلاف سلیقه ها را تبدیل به "اختلاف اساسی" نمایند.در این میان برجسته کردن، نظرات برخی از روحانیون، با دو هدف عملیاتی شد. اول اینکه به جامعه القا کنند، این تنها روشنفکران نیستند که مخالف دولت هستند بلکه از طیف روحانی هم، دولت با مخالفت روبرو می شود و ثانیاً "جبهه بندی" جدیدی را علیه دولت ایجاد نمایند و با "سنگر گرفتن" پشت سر این روحانیون، برخی سخنان و نظراتشان را از زبان اینان به افکار عمومی القا نمایند، چراکه مردم "زبان روحانیت" را بهتر از "زبان روشنفکران" می فهمند.براین اساس، به منظور "ایجاد شکاف" هرچه بیشتر بین "دولت و روحانیت" با منتشر کردن گاه و بیگاه شایعات نادرست و کاملاً جعلی، مشابه برخی شبهات و شایعات اخیر رسول منتجب نیا، تلاش کردند، فضای بدبینی "مضاعفی" را خلق نمایند.انتخابات سال آینده ریاست جمهوری، اما آن "مصاف نگران کننده ای" است که حتی تصور آن خواب راحت را از چشمان روشنفکران سکولار می رباید. این بار هم حجاریان دوباره وارد صحنه می شود، "نسخه استراتژی" برای لشکر چند بار شکست خورده مدعیان اصلاح طلبی پیچید. حجاریان بار دیگر در مصاحبه با هفته نامه شهروند که باز هم متعلق به دوست قدیمی اش محمد عطریانفر است، در مقابل مصاحبه گر، یعنی عباس عبدی در پاسخ به این سئوال که سناریوهای ممکن برای آینده انتخابات ریاست جمهوری را چگونه ارزیابی می کنید و چگونه می توان دولت را با چالشی جدی مو اجه کرد، پاسخ می دهد "در داخل ساختار سیاسی فقط یک مشکل در مقابل دولت است و آن هم روحانیون هستند[!] فشار به روحانیت از جانب مردم بالاست. روحانیت پایگاه مردمی دارد و فشاری که به مردم وارد می شود، عیناً به روحانیت منتقل می شود. مردم برای نظم خواهی و شکایت، به روحانی محل مراجعه می کنند و روحانی هم وظیفه دارد که آن را به مراجع منتقل کند." در ادامه، حجاریان برای به اثبات رساندن ادعاهای خود می افزاید: "اگر به جامعه روحانیت مبارز بروی خیلی حرف ها را می شنوی".از لابلای سخنان حجاریان، می توان خطوط کلی "استراتژی جدید" روشنفکران سکولار را برای "تغییر شرایط" به خوبی رصد کرد. "استراتژی جدید" این است؛ "تقابل و رو در رو قراردادن بخشی از روحانیت برای تضعیف بخشی دیگر".جریان روشنفکر سکولار برای عملیاتی کردن این "استراتژی جدید" بدنبال بهانه ای بود که سخنرانی مشکوک، پرمسئله و حاشیه ساز "عباس پالیزدار" در همدان، این بهانه را به دست آنها داد. "پالیزدار" در این سخنرانی با ایراد اتهامات مالی، جو نامناسبی را علیه اینان ایجاد نمود. مجریان عملیاتی کردن "استراتژی جدید" در راستای اهداف خود ابتدا تلاش کردند، پالیزدار را به جریان حامی دولت منتسب کنند تا بتوانند در آینده به خوبی بهره برداری سیاسی ایده آل را از آن نمایند. هرچند این "اتهام" نزدیکی پالیزدار با حامیان "دولت ضد فساد" بارها و بارها به صورت مکتوب و شفاهی تکذیب شد اما طراحان "جنگ روانی" جدید دائماً با تغییر "تاکتیک" تلاش داشتند، "نزدیکی پالیزدار با حامیان دولت" را در افکار عمومی به صورت "مسئله ای غیرقابل" خدشه القا نمایند.در این میان روزنامه کارگزاران، ارگان "حزب لیبرال دموکرات" کارگزاران سازندگی، فاز اول این "استراتژی جدید" را کلید زد. روزنامه کارگزاران در مصاحبه ای با یک روحانی، تیتر صفحه اول خود را به این گفتگو با عنوان "هشدار نسبت به شکل گیری خوارج جدید، سازماندهی گروه فشار برای حذف روحانیت" اختصاص داد.اگرچه هر بازیگر سیاسی می تواند، نظرات خود را در موضوعات مختلف از جمله در مورد اهانت های "پالیزدار" نسبت به برخی علما و روحانیون، ابراز و تحلیل خود را نسبت به این سخنرانی غیرقابل دفاع و کاملاً مشکوک بیان نماید اما مگر چه "اتفاق جدید"ی افتاده بود که ارگان حزب "لیبرال دموکرات" سازندگی که بارها و بارها عناد و کینه توزی خود را نسبت به "روحانیت عدالتخواه، انقلابی، در خط امام و مخالف اسلام امریکایی" آشکارا مطرح کرده است، یکباره "سینه چاک دفاع از روحانیت" می شود؟ ایا افکار عمومی تخریب های نشریات این طیف مانند همشهری دوران کرباسچی و عطریانفر، شرق دوران عطریانفر، شهروند امروز و کارگزاران را علیه "روحانیت ضد سرمایه داری و عدالتخواه" فراموش می کند؟ آیا تئوریزه کردن "حذف روحانیت" از ساختار جمهوری اسلامی و جایگزین کردن "تکنوکرات های لیبرال" به جای آنان فراموش شده است؟ سال گذشته همین روزها حسین مرعشی سخنگوی این حزب صراحتاً اعلام کرد "اسلام هیچ گونه نظام سیاسی و اقتصادی ندارد برای اداره جامعه ندارد"، آیا نباید به دلسوزی های نشریات این حزب برای "روحانیت" شک کرد و آن را پروژه ای برای استفاده ابزاری از روحانیت برای عبور از روحانیت دانست؟ جالب است مصاحبه شونده خود در سال های قبل از منتقدین جدی جریانی بود که درصدد حذف روحانیت از "سیاست" و "اجتماع" بود. به هرحال، انتقاد و نقد از لوازم یک جامعه پویاست، اما تکمیل "پازل" طرف مقابل نباید ناخودآگاه به این بهانه انجام شود. "روحانیت در مقابل روحانیت"، "استراتژی جدیدی" است که با "طراحی حساب شده"ای در حال اجراست. در این "استراتژی جدید" هدف این است: "رودررو قرار دادن بخشی از روحانیت در مقابل بخشی دیگر" برای "شکست روحانیت مخالف سرمایه داری و فساد و تبعیض" بوسیله "بخشی از روحانیت" تا بتوان با سپری کردن این دوران گذار آنگاه که "روشنفکران به مسند قدرت" رسیدند "کل روحانیت" با هر گرایشی را از صحنه "سیاست" حذف کرد! "عبور از روحانیت به وسیله روحانیت" آیا نباید به دفاع "سکولارها" از روحانیت انقلابی شک کرد، آیا "اتفاق جدیدی" افتاده است؟ راستی "سالگرد مشورطه" نزدیک است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 179]