واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: دوستي؛ بهترين ارث براي فرزندان
رجب بيت الهي هر پدر و مادري بايد با آگاهي و درايت كامل، رفتار فرزندان خود را زير نظر داشته باشد و از طريق رفتارهاي آنها به احساساتشان پي ببرد.اين نكته را هيچ گاه نبايد فراموش كرد كه هر يك از ما روزي جوان بوده ايم. اگر هر فرد بزرگسالي همچنان جوان مي ماند و دوران جواني را مي فهميد، هيچ جواني پير نمي شد. جوانان انتظارات خاصي از والدينشان دارند آنها مي خواهند كه دركشان كنند و بيشتر از همه به آنها توجه شود و رفتار منحصر به فردي با آنها داشته باشند، و نكات ارزنده اي كه در بزرگساليشان به دردشان بخورد، بشنوند. جوان در حال نزديك شدن به مرحله استقلال و خودمختاري است و از اينكه در انتخاب ها و تصميماتش آزاد باشد لذت مي برد و والدين نمي توانند اين استقلال را از فرزندان نوجوانشان بگيرند و يا دامنه اختيارات او را محدود كنند اما شما والدين گرامي در مقابل اين استقلال چه كار بايد بكنيد؟نوجوان مثل يك فنر مي ماند، شما اين فنر را مي توانيد در دستان خود گيريد و فنر را آرام و به تدريج رها كنيد. اگر فنر را براي مدت طولاني در دست بگيريد، خسته خواهيد شد و از قدرت فنر كاسته مي شود. بنابر اين اگر كنترل اين فنر را در دست داشته باشيد بعد از رها شدن دوباره به طرف شما بر مي گردد.والدين بايد فرزندان را مستقل بار بياورند تا در بزرگسالي بتوانند از پس مشكلات خود برآيند و درزندگي تصميمات درست و واقعي تر بگيرند. همواره سعي كنيد در برخورد با مشكلات فرزندان را راهنما باشيد نه اينكه خود مشكل را به دوش بكشيد و برايشان حل كنيد.همواره سعي كنيد به فرزند نوجوان خود كمك كنيد كه از آزادي و استقلالي كه به دست مي آورد درست استفاده كند. به او ياد بدهيد كه در مقابل اين آزادي و اختيار فردي مسئول باشد، و مسئوليت كارها و انتخابهايي كه مي كند چه خوب چه بد را بر عهده بگيرد تا با اين كار اعتماد به نفس او افزايش يابد.اگر در زمان رفع اشتباهات فرزند نوجوان خود عقل و درايت منطقي به كار نبريد مطمئن باشيد بين خود و فرزندتان ديواري به وجود آورده ايد كه در آينده ممكن است باعث قطع رابطه دوستانه و عاطفي او با خود شود همواره سعي كنيد در زمان مواجه شدن نوجوانتان با مشكلات، درسهايي از زندگي به او بياموزيد. گذراندن نوجواني دوران بسيار سختي است. هم براي والدين و هم براي فرزند پس نه كاملاً او را رها كنيد نه او را محدود نماييد. آنان مي خواهند كه ديگران آنها را بپذيرند و كارهايشان را تائيد كنند و اين نياز را احساس مي كنند كه به خانواده تعلق دارند. پس به آنها اطمينان دهيد كه عضو با ارزش خانواده هستند و در پيشرفت و بهبود وضعيت خانوادگي سهيم هستند و از امكاناتي كه براي آموزش به او داده شده است حداكثر استفاده را نمايد تا بتواند در آينده با مشكلاتي كه در زندگي با آن رو به رو مي شود برخورد كند و آنها را از سر راه بردارد.شما نمي توانيد هر لحظه پشت فرزندانتان باشيد و مراقب كارهاي آنها در مدرسه و اجتماع باشيد ولي با ايجاد يك بنيان خانوادگي مستحكم و يك اخلاق خوب و اصول صحيح فرزندان را از انحرافات حفظ كنيد تا با بينش، آگاهي و شناخت ارزش هاي خوب زندگي، در جامعه فردي سالم و خوشبخت باشد و به خاطر داشته باشيد اين ارزشها از كانون خانوادگي و احترام گذاشتن به آنها ناشي مي شود.پس بگذاريد فرزندانتان در محيط خانواده از امنيت و عشق و مهر و محبت لازم برخوردار شوند تا در محيط بيرون از خانواده آنرا با خود حمل و بكار بندند و اين بهترين ارثي ات كه شما به عنوان يك دوست براي آنها مي توانيد بگذاريد.دوستي با مادر فرزندان از همان ابتداي خلقت ارتباطي عاطفي و فطري با مادر برقرار مي كنند. اين ارتباط خوني و ذاتي است و در مدت زماني كه در بطن مادر زندگي مي كنند خواسته يا ناخواسته نسبت به عكس العمل هاي مادرانه پاسخگو هستند چه فرزند در راه پسر باشد و چه دختر، اين راز خلقت است.بعد از تولد تا سن 2 يا 3 سالگي وابستگي فرزندان به مادر به دليل نزديكي هاي عاطفي مثل: تغذيه از شير مادر، بودن بيشتر اوقات روز در آغوش مادر و... خيلي بيشتر نسبت به پدر است.مادر با القاي آرامش ذاتي خود به فرزند راه دوستي و اعتماد و نزديكي را به فرزند خود باز كرده و سعي در برآوردن نيازهاي جسمي و روحي او دارد.مادر با صبر و حوصله اي كه خداوند در ذات زن قرار داده است در بزرگ كردن، آموزش دادن صحيح و... فرزند خود را پيش مي برد.از سن 3 سالگي كه كودك قدرت و تصميم گيري را در مورد كارهاي خود به دست مي آورد سعي در الگوبرداري از رفتار والدين خود دارد. اگر فرزند دختر باشد تمايل غريزي او را به سمت پدر متمايل مي كند اما الگوهاي زندگي خود و مهر و عطوفت را از مادر خود ياد مي گيرد.فرزند پسر از نظر غريزي به مادر خود تمايل دارد اما استقلال و سلطه گري و متكي به خود بودن را از پدر ياد مي گيرد.اين تمايلات در كودكان متغير است و صددرصد نمي باشد بلكه نسبي است. اما در هر دو جنس از سن3 سالگي به بعد تا قبل دبستان كودك سعي در يادگيري دارد و در اين يادگيري سهم پدر و مادر برابر است تا بتوانند درستي و آموزش صحيح را به فرزندان خود هديه كنند، اين امر محقق نمي شود مگر با رابطه دوستانه و نزديك.از بين بردن فاصله تا حدي كه حريم ها حفظ شود مي تواند راه درستي را براي آينده فرزندان ما رقم بزند.دوستان محرم اسرار هم هستند و چه بهتر است اولين دوست و آخرين دوست والدين باشند كه هميشه خير و صلاح فرزند خود را مي خواهند.دوستي با پدرفرزندان از همان ابتدا پدر را سرپرست خانواده خود دانسته و به استقلال او و سلطه مديريتي كه بر خانواده خود دارند پي برده و سعي در برقراري ارتباطي منطقي و با رعايت كردن حق و حقوق پدر و فرزندي دارند.رابطه عاطفي فرزندان با پدر ديرتر شكل مي گيرد تا مادر كه از همان ابتدا وابستگي در نهادشان مي باشد، اما زماني كه فرزندان به پدر خود اعتماد كرده و بر او تكيه مي كنند اين اتكا باعث ايجاد ستون هاي دوستي و پايه گذاري مهر و محبت دو طرفه براي آنان مي گردد.فرزندان نيازهاي مادي خود را از پدر طلب كرده و خواستار برطرف شدن آن مي باشند. دوستي بين دختران با پدر به مراتب بيشتر از پسران با پدر است اما پسران الگوي عيني پدر خود مي توانند باشند و آينده زندگيشان از همان ابتدا شكل گرفته تصور مي شود.اين دوستي و نزديكي، اين ايجاد اعتماد و ارتباط دوطرفه هرچه مستحكمتر شكل گيرد راه و روش زندگي براي فرزندان علي الخصوص پسران روشنتر و مورد اعتمادتر خواهد شد.پدر بايد سعي كند فرزند خود را به استقلال فكري و عملي تشويق كند، راه را براي انتخاب گري در برابرش باز كند و از منع كردن هاي نابجا خودداري نمايد و حتي زماني اين فرصت را به فرزند خود بدهد تا اشتباهي را مرتكب شده و از نتيجه آن براي آينده خود استفاده كند.اين حمايت و اين پشتيباني والدين از سنين پايين تا مستقل شدن فرزندان براي خود و تشكيل خانواده در آينده محقق نخواهد شد مگر باارتباطي دوستانه و صميمي با پدران و مادران توسط فرزندانشان.كمك به دوست يابيو پشتيبانيفرزندان ما در مرحله هاي مختلف زندگي خود سعي در ايجاد ارتباط با ساير اعضاي خانواده خود دارند. اين اعضا كه نام دوست بر آن گذاشته مي شود مي توانند در محيط تحصيل، در اجتماع، در ميهماني هاي خانوادگي و... وجود داشته و دراثر تعاملاتي كه هر شخص با شخص ديگر دارد شكل و رنگ خاص خود را بگيرد اما چه بهتر و صدالبته بهتر آن است كه اولين دوست فرزندان والدين او باشند و در ساير مسيرها همراه و هم قدم و پشتيبان او بوده و سعي در راهنمايي كردن وي داشته و هيچگاه از راه اجبار و زور با فرزند خود برخورد نكنند.برخورد تند و غيرمنطقي باعث دور شدن فرزند از محيط سالم و كانون گرم خانواده شده و انحراف و به بيراهه رفتن را در او صد چندان مي كند.پس بيائيم با ايجاد اعتماد، برقراري رابطه درست و دادن استقلال به فرزندان خود علي الخصوص پسران كه دوستي را در بيرون از محيط خانه مي خواهند، راه بر ايشان باز كرده و همواره پشتيبان آنان باشيم نه مانع.
دوشنبه 13 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 258]