واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: توافق دوحه؛ توازن دستاوردها تحكيم امتيازدهي ها
عباس آذرنياخانم سيسون كاردار سفارت امريكا در ملاقاتي با كرامي (نخست وزير اسبق لبنان و جزء جناح 8 مارس) آن هم بعد از سه سال قطع رابطه جفري فلتمن سفير امريكا در لبنان در پاسخ كرامي كه گفته بود؛ من بوي حل و فصل درخصوص لبنان را استشمام مي كنم، گفت؛ اشتباه نمي كنيد و از حس شامه يك عطرفروش برخورداريد. بحران لبنان به رغم دشواري و پيچيدگي آن، تابع اصول و قوانيني بود و در چارچوب سياسي قرار داشت. بحراني كه از امتدادهاي منطقه يي و بين المللي برخوردار بود و چارچوب هاي منطقه يي عامل تعيين كننده ماهيت آن بود.به همين سبب است كه جناح اكثريت معتقد است تحولات اخير لبنان مستقيماً مرتبط با تحولات منطقه است و ربطي به داستان و بحران به وجود آمده و تصرف بيروت توسط حزب الله ندارد. بر اساس همين نظريه آنان مي گويند حزب الله قبل از درگيري هاي اخير بيروت از واكنش واشنگتن نگران نبود زيرا مي دانستند قدرت امريكا در منطقه ضعيف شده است.آنان بر اين باورند كه امريكايي ها از ثقل خود براي تضمين موفقيت اجلاس دوحه نهايت استفاده را كردند و اصرار داشتند به هر قيمت ممكن اين اجلاس موفقيت آميز باشد.جناح 14 مارس تاكيد دارد كه معامله يي در قضيه حل و فصل لبنان و توافقي كلي تر در سطح منطقه يي ميان امريكا و اسرائيل و ايران و سوريه صورت گرفته است. (البته هيچ گونه دليلي براي اثبات اين فرضيه ومدعا و دليل مستقيمي در اين رابطه قابل مشاهده نيست و تنها اكتفا به دلايل ضمني شده است.)اما گذشته از برداشت هاي اوليه از انعطاف پذيري و چرخش امريكا كه به دلايل آن در ادامه اشاره خواهد شد نتايج اجلاس دوحه يك دستاورد و موفقيت براي حزب الله است و دقيقاً به همين جهت است كه اكثريت خود را بازنده ميدان و طبيعتاً واشنگتن را به عنوان مقصر اصلي در عدم پشتيباني جدي از خود مي داند. آنها حتي به اندازه يي كه از امريكا انتظار حمايت داشتند از فرانسه و عربستان چنين توقعي نداشتند.آنها مجبور شدند امتيازات ذيل را به حريف مقابل واگذار كنند؛ 1- جناح 14 مارس در مذاكرات دوحه زير بار پذيرش اعطاي يك سوم وزراي داراي حق وتو رفت.2- پذيرش حوزه هاي انتخاباتي 1960 3- صرف نظر كردن از موضوع سلاح حزب الله و ساير احزاب شبه نظامي لبناني و غيرلبناني. موضوع سلاح حزب الله صرفاً يك بار به شكل رسمي و جدي در جلسه اول دوحه مطرح شد و پس از آن در هيچ جلسه يي عنوان نشد و مذاكرات محدود به دو موضوع كابينه وحدت ملي و قانون انتخابات شد.اما واقعيت هاي ذيل به گونه يي خود را بر تحولات اخير تحميل كرد كه واشنگتن چاره يي جز پذيرش چرخش و انعطاف پذيري پيش رو نداشت؛ تفاهمي كه تا چندي پيش غيرقابل قبول عنوان مي شد.1- واشنگتن به اين باور رسيد كه نمي تواند و نمي خواهد دو عراق داشته باشد؛ يكي بغداد و يكي بيروت و مي دانست تا اوضاع عراق را سروسامان ندهد نمي تواند به لبنان بپردازد.2- لبنان به عقب بازنخواهد گشت و ترور رفيق حريري تنها مي تواند به عنوان نقطه عطفي در لبنان تلقي شود.3- هيچ يك از گروه ها هر قدر كه از حضور سياسي يا حتي امنيتي و نظامي برخوردار باشند، نمي توانند حاكميت لبنان را قبضه كنند.4- نظام لبنان از حل خلل موجود در سيستم حاكميت خود عاجز و ناتوان است.5- نظريه دموكراسي حاكميت اكثريت (جناح 14 مارس) تا زماني كه فرمول سياسي لبنان بر پايه نظريه توافق ملي - طايفه يي استوار است، شكست خورده است.6- حسابگري امريكا در مورد حاكم ساختن معادله يي تازه در لبنان شكست خورده است.7- لبنان چيزي بيشتر از يك اهرم و برگه براي سنگين تر كردن برگه هاي ديگر در منطقه مورد منازعه خاورميانه نيست.نتيجه مجموعه عوامل فوق را مي توان در سرعت حصول توافقات به عمل آمده در اجلاس دوحه مشاهده كرد. سفرهاي مكرر عمروموسي دبير كل اتحاديه عرب در طول 6 ماه كه لبنان رئيس جمهور نداشت ثمري نداد ولي به يكباره قطر كه با اسرائيل نيز روابط خوبي دارد جاي عربستان را (كه به جاي راه حل به مشكلي تبديل شده بود) مي گيرد و بحران را با يك اجلاس طي چند روز حل و فصل مي كند.سعد حريري، جنبلاط، جميل و جعجع به يكباره توپ شان خالي مي شود و امتيازاتي را كه تا پيش از اين خط قرمز تلقي مي كردند واگذار مي كنند.آنچه علاوه بر تجديد نظر و چرخش امريكا در حمايت از جناح 14 مارس بايد بدان اشاره كرد اشتباهات و تاكتيك هاي غلط و نابجاي جناح اكثريت است كه عاملي مضاعف در به وجود آمدن و تسريع سازوكار و توافق دوحه شد.جناح اكثريت موازنه قوا در سطح منطقه يي و بين المللي را در نظر نگرفتند و فريب توصيه هاي خارجي و منطقه يي را خوردند و مصوبه يي تحريك آميز را صادر كردند كه پيامد آن توافق دوحه بود كه بدون شك دستاوردي مهم براي حزب الله به شمار مي آيد.
دوشنبه 13 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]