واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: گفتگو با دكتر مصطفى ملكوتيان استاد علوم سياسى دانشگاه تهرانامام خمينى (ره) بنده واقعى خدا بود
اشاره:
رهبرى بلا منازع امام خمينى (ره) در جريان انقلاباسلامى امرى است كه اكثر نظريه پردازان انقلاب به آن اعتراف كردهاند. اين رهبرى براساس اصل ولايت فقيه و بحث رابطه مقلد و مجتهد شكل گرفت. حركت ايشان براساس اصل امر به معروف و نهى ازمنكر با اندرز و نصيحت نسبت به رژيم آغاز شد و ايشان همواره براى به صحنه آوردن مردم از نمادهاى اسلامى مثل شهادت، اربعين و عاشورا استفاده مىكردند. يكى از ساختارهاى اجتماعى مهم بسيجگر در انقلاب هم شبكه روحانيت و مساجد و تكايا بهعنوان مركز بيدارگرى مردم و حركتهاى مختلف عليه رژيم بود.
ميشل فوكو در كتاب ايرانى ها چه رويايى در سر دارند مىنويسد: نقش شخصيت افسانهاى امام خمينى (ره) پهلو به افسانه مىزند. امروز هيچ رئيس دولتى و هيچ رهبرى سياسي، حتى به پشتيبانى همه رسانههاى كشورش نمىتواند ادعا كند كه مردمش با او پيوندى چنين شخصى و چنين نيرومند دارند.
حضرت امام (ره) به عنوان يك رهبر برجسته در عرصه بينالملل از چه مبانى پيروى مىكردند؟
حضرت امام (ره) معتقد به انجام وظيفه و تكليف الهى بود. امام (ره) يك انسان كامل، فرزند اسلام و در حقيقت يك بنده واقعى خداوند بودند و در همه امور بر مبناى وظيفه و تكليف الهى خود عمل مىكردند. اگر امام جنگ را ادامه دادند براى انجام تكليف بود و اگر جنگ را پايان دادند باز هم به دليل عمل تكليف بود. به همين علت جنگ بركات بسيارى براى ما داشت و باعث آبديده شدن نيروهاى انقلاب و زمينهساز تلاش در راستاى توسعه و خودكفايى كشور شد. امام مىفرمودند ما در جنگ ابهت ابرقدرتها را شكستيم و از عملكرد خود اصلا پشيمان نيستيم.
ويژگىهاى شخصيتى حضرت امام (ره) چه نقشى در رهبرى موفق و پيروزمندانه ايشان داشت؟
حضرت امام (ره) تربيت شده مكتب اسلام بود و شخصيت ايشان هم ناشى از همين آموختهها است. امام داراى اراده پولادين بود و اعتماد به نفس كامل داشت و به درستى راهى كه برگزيدهاند اطمينان داشت. در مقابل به سردمداران رژيم منحوس پهلوى بنگريد كه رهبران بسيار متزلزل و به توانايى خود بىاعتماد و فاقد اعتماد به نفس بودند. دليرى و جرات حضرت امام (ره) الگويى براى نخبگان و تودهها تبديل شد و در آفرينش روحيه انقلابى و گسترش آنكه يكى از شرايط اصلى وقوع و تداوم انقلاب است بسيار تاثيرگذار بود. امام هم بيش از آغاز حركت خود هم در جريان سالهاى 56 و 57 اين قاطعيت را نشان مىدادند. در مرحله پايانى حكومت پهلوى برخى از مقامات سياسى درخواست ملاقات با ايشان را مىكردند، اما ايشان با بيان اين نكته كه چون حكوت پهلوى غير قانونى است اول بايد استعفا دهند تا ملاقات صورت گيرد. از جمله سيد جلال تهرانى رئيس شوراى سلطنت بود كه پس از فرار محمدرضا شاه رئيس شوراى سلطنت شده بود پس از استعفا توانست با حضرت امام ملاقات كند.
حضرت امام (ره) در رهبرى نهضت اسلامى خود چه تلاشهايى را به انجام رساندند؟
امام در اين مدت همه جنبههاى رهبرى را در حركت انقلابى خود باهوشمندى و توانايى ويژه و نتايج خارقالعادهاى به انجام رسانيد. از جمله تلاشهاى ايشان، تربيت كادرهاى انقلابى بود. تربيت گروهى از شاگردان مورد اعتماد، معتقد و توانا كه در شهر و مناطق مختلف كشور حضور داشتند در زمان وقوع انقلاباسلامى نقش گستردهاى به عهده گرفتند. اين نقش چه در بين عمومى تودههاى مردم و به صحنه آوردن آنها و چه در گسترش ايدئولوژى انقلاب موثر بود.
حضرت امام (ره) در بيان و گسترش ايدئولوژى انقلاباسلامى چگونه عمل كرد؟
اين امر يكى از شرايط بنيادى وقوع انقلاب است. حضرت امام از يك طرف با مرام نمودن تقيه و تذكر جنبههاى انقلاب مفاهيم مذهبى از قبيل عاشورا، به بيان وظايف اقشار مختلف براى مبارزه با رژيم طاغوت پرداختند و از طرف ديگر با درسهاى حكومت اسلامى و ولايت فقيه كه در سال 1348 در زمانى كه در نجف اشرف در تبعيد به سر مىبردند به بيان و گسترش ايدئولوژى انقلاباسلامى پرداختند.
امام (ره) در نجف و در طى درسهاى خود حكومت جايگزين را معرفى نمودند كه اين مرحله، مرحله بسيار مهم در حركت انقلاباسلامى بوده است و بدون اين تلاشها تشكيل حكومت جمهورى اسلامى امكان پذير نبود.
امام (ره) در تنظيم و اجراى راهبردها و تاكتيكى انقلابى خود چگونه عمل كردند؟
در اين رابطه نيز تلاش امام (ره) بسيار ستودنى است زيرا ايشان در هر مرحله با توجه به شرايط موجود راهبردها و تاكتيكهايى را برگزيدند كه در صورتى كه غير از آنها انتخاب مىشد وقوع و پيروزى سريع انقلاباسلامى غير ممكن بود. از جمله گزينش استراتژى يا راهبرد تعليم و تربيت كادرهاى انقلابى در سالهاى بيش از وقوع انقلاب و انتخاب استراتژى مبارزه منفي، بهرهگيرى از همايشهاى ميليونى و اعتصابات سراسرى به هنگام وقوع انقلاب و استراتژى عدم درگيرى مسلحانه مردم با نيروهاى مسلح است. همين استراتژىها بود كه باعث سرعت پيروزى انقلاب و تلفات نبستا كم نيروهاى انقلابى گرديد. درگيرى مسلحانه با رژيمى كه از انواع تسليحات و گاردهاى برخوردار و ژاندارم آمريكا در منطقه بود و اين امر ژاندارمى را با سركوب نهضت آزادى بخش “زفار” در عمان به طرفدارى از آمريكا به انجام رسانده بود مىتوانست زمان پيروزى را به عقب انداخته و تلفات نيروهاى انقلابى را افزايش دهد و نتايج ناخواستهاى را به دنبال داشته باشد.
حضرت امام در بسيج تودههاى مردمى و به صحنه كشاندن آنها موفقيت چشمگيرى داشتند. علت چه بود و اين ميزان مشاركت نسبت به ساير انقلابات چگونه است؟
انقلاباسلامى از جنبه ميزان نخبگان و تودههاى شركت كننده بىنظير است. در حالى كه در انقلابهاى مشهور معاصر تنها درصد نسبتا پايينى از جمعيت در انقلابها شركت كردهاند ولى در انقلاباسلامى ايران، تقريبا همه اقشار و افراد به جز وابستگان به رژيم سابق در صحنه حاضر شدند و به فرمان حضرت امام (ره) لبيك گفتند. اعتماد بالاى مردم به امام و روشهاى ايشان در رهبرى انقلاب و تبديل مساجد، تكايا و مراكز مذهبى به مراكز آغاز تظاهرات و تجمعات و نقش شبكه روحانيت در سراسر كشور كه همگى مبتنى بر نقش امام در رهبرى انقلاباسلامى بود حركتى بسيار گسترده و توانمندى را ايجاد كرد كه رژيم شاه و حاميان خارجى آن را غافلگير و ناتوان از انجام هرگونه عكسالعمل بازدارنده نمود. اين حركت توانست در مدت نبستا كمى يعنى حدود يكسال و يك ماه از 19 دى سال 56 تا 22 بهمن سال 57 بر رژيم پهلوى پيروزى شود.
حضرت امام (ره) پس از سرنگونى رژيم پهلوى در خصوص تشكيل نظام مورد نظر خود چگونه عمل كردند؟
حضرت امام با پيروزى انقلاباسلامي، تشكيل نظام جديد را به رفراندوم گذاشت و سپس قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نوشته و آن هم به آراى عمومى گذاشته شد و يك نظامى اسلامى پديد آمد كه همه ساختارها و مقامات عالى رتبه آن با راى مستقيم مردم برگزيده مىشدند. حضرت امام در مقابل نظامهاى دنيوى موجود تشكيل نظام مردمسالارى دينى را به تحقق رساند و راه جديدى را به ملتهاى مسلمان و جهانيان نشان داد كه از يك سو به انجام فرامين الهى پايبند است و از سوى ديگر به نقش مردم در سياست تاكيد مىكند.
رهبرى حضرت امام (ره) در حوادث پس از پيروزى انقلاب اسلامى چگونه بود؟
رهبرى امام در حوادث بعد از انقلاب هم بىنظير است. امام با رهبرى خود توانست جنگ تحميلى را كه يك سوى آن رژيم بعث عراق با حمايت و پشتيبانى قدرتهاى بزرگ جهانى برخوردار بود به خوبى و با موفقيت رهبرى كنند. در لحظهاى كه صدام براى اينكه دوستان خود را خوشحال كند به انقلاب اسلامى ضربه بزند به ميهن اسلامى ما حمله كرد حضرت امام با اعتماد به نفس فوقالعادهاى اعلام كرد چنان سيلى به صدام بزنيم كه از جايش بلند نشود. ما ديديم كه بعداز مراحل اوليه جنگ كه عقبنشينىهايى در جبههها وجود داشت ما توانستيم ابتكار عمل جنگ را در تمام مدت به دست بگيريم. و بعد هم ديديم كه صدام به چه سرنوشت شومى دچار شد. در ماجراى اشغال لانه جاسوسى در تهران هم در حالى كه بسيارى فكر مىكردند آمريكايى ها عكسالعمل خطرناكى را از خود بروز خواهند داد امام فرمود :آمريكا هيچ غلطى نمىتواند بكند و همگان ديدند كه در مسئله طبس آنها به چه سرنوشتى دچار شدند و در اين قضيه هم پيروزى با ما بود و با تاثيرات خود را در حوادث بعدى به جاى گذاشت و در تمام حوادث بعد از انقلاب هم ما اين رهبرى هوشمندانه وتوانايى رادر حضرت امام(ره) مىبينيم.
حضرت امام پيشگويىهايى كه داشتهاند كه با واقعيت پيوسته است و شما هم به يك نمونه اشاره كرديد. آيا اين قدرت پيشگويى خود يك ويژگى بارزى براى حضرت امام(ره) محسوب نمىشود؟
امام خميني(ره) يك انديشمند بزرگ وتاريخ ساز معتقد به دينى شدن سياست ،هوشمند و توانا دررهبرى و يك پيشگوى دقيق بود. موارد زيادى از پيشگويىهاى امام (ره) در تاريخ انقلاب اسلامى ديدهايم. مثلا در روزهاى پايانى رژيم سابق دولت بختيار زمان حكومت نظامى را به 4/30 بعدازظهر كاهش داد حضرت امام فرمود : اعلاميه حكومت نظامى خدعه و نيرنگ است و مردم نبايد به آن توجه كنند و ديدم كه امام (ره) درست فكر مىكرد وعدم توجه مردم از موفقيت توطئه رژيم جلوگيرى كرد . يا زمانى كه امام فرمود :كارتر ديگر رئيس جمهور آمريكا نمىشود همين امر اتفاق افتاد و يا زمانى كه امام فرمود: كمونيسم را بايد در موزههاى تاريخ جستجو كرد در حقيقت يك پيشگويى بود برفروپاشى ماركسيم وهمگان ديدند كه چگونه اتفاق افتاد.
ديدگاه غربيان كه به مطالعه رهبرى حضرت امام(ره) پرداختهاند نسبت به امام(ره) چيست؟
البته همه غربىها نسبت به حضرت امام(ره) يك ديدگاه واحد ندارند. ما بايد ديدگاه برخى دولتمردان و سياستمداران غربى را از ديدگاه انديشمندان و محققان منصف غربى جدا كنيم. اينها سعى كردند واقعيت مسئله را درك كنند و واقعىتر از ديگران نسبت به حضرت امام (ره) اظهارنظر كنند.آنچه مربوط به دولتمردان و سياستمداران غربى و برخى رسانههاى وابسته به آنها مىشود غير ازاين است. با وقوع انقلاب اسلامى به رهبرى امام(ره) منافع انان در كشور ما به خطر افتاد و حتى در ساير مناطق دنيا نيز منافع آنها به خطر افتاد و لذا در مقابل اين انقلاب ايستادگى كردند و در تحليلهاى خود سعى كردند واقعيت انقلاب اسلامى را ناديده بگيرند و پيروزىهاى انقلاب را كوچك جلوه دهند اما حقيقت اين است كه پيروزى انقلاب و حوادث بعد از آنها بسيارى را در جهان متوجه اين نكته كرده كه بايستى آنچه را كه واقعيت انقلاب اسلامى است درك كنند.
يکشنبه 12 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 646]