واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش ايرنا، افغان ها نخستين روز ماه مبارك رمضان را با انفجار شروع كردند؛ ساعاتي پيش طي يك انفجار در استان نيمروز اين كشور چهار تن كشته و سه نفر ديگر زخمي شدند. اين انفجار خود نمايانگر ديگر حوادث تلخ و خونين در افغانستان طي ماه مبارك رمضان خواهد بود و نشان مي دهد افغان ها امسال را نيز بايد در سايه كشت و كشتار و جنگ روزه بگيرند. اگر انتظار داشته باشيم اين نخستين و آخرين انفجار و درگيري در افغانستان طي ماه مبارك رمضان باشد انتظار گزافيست زيرا كشت و كشتار در افغانستان ديگر حد و مرزي حتي اسلام و رمضان نمي شناسد. روز جمعه شوراي علما در ديداري كه با رئيس جمهوري افغانستان داشتند، بيانيه اي هم صادر كردند و گفتند: از طرف هاي درگير جنگ در افغانستان مي خواهيم كه جنگ و خونريزي را حداقل در ماه مبارك رمضان كنار بگذارند اما معلوم نيست اين بيانيه و درخواست چقدر موثر باشد. گزارش ها نشان مي دهد طي سال هاي گذشته در ماه مبارك رمضان حمله طالبان متوقف نشده است. حال معلوم نيست مي توان انتظار داشت كه جنگ در افغانستان حداقل طي ماه ضيافت الله متوقف خواهد شد يا خير؛ شواهد كه نشان مي دهد اين اتفاق نخواهد افتاد زيرا نخستين انفجار در آغازين روز رمضان جان چند شهروند بيگناه را گرفت. اين انفجار صبح امروز با آنكه يك روز تعطيل است در شهرستان دلارام نيمروز در جنوب غربي افغانستان گزارش شد. نخستين روز ماه مبارك رمضان در افغانستان تعطيل است. ** چرا جنگ؟ اينجا افغانستان است، سرزميني كوهستاني و محاط به خشكي كه در محدوده آسياي ميانه واقع شده؛ كشوري كه پس از سال ها آوارگي هنوز از چنگال مخوف جنگ رهايي نيافته است. سرزميني كه افراط و تفريط حتي در طبيعت و جغرافياي آن بوضوح مشخص است؛ كوههاي سربه فلك كشيده و دره هاي عميق، باران هاي بهاري و تابستان هاي خشك، زمستان هاي سرد و تابستان هاي گرم؛ ارتفاعات پوشيده از برف و سرزمين هاي خشك و پست، و البته بايد بگوييم مردمي مسلمان كه به نام اسلام كشته مي شوند. وقتي به تاريخ نگاه مي كنيم مي بينيم افغانستان همواره درگير جنگ يا محل طرف هاي درگير جنگ بوده است. مي توان گفت كه افغانستان به گذرگاه تهاجم به هند نيز بوده جنگويان بسياري از پيچ و خم كوهها و دره هاي افغانستان خود را از طريق اين كشور به هندوستان رسانده اند. صرفنظر از اين مهم، افغانستان در طول تاريخ همواره محل نزاع و دعواهاي داخلي نيز بوده كه درباره علل آنها مي توان به جغرافيايي طبيعي، شرايط بد اقتصادي و كمي درآمد، پايين بودن سطح آموزش و آگاهي هاي عمومي و نيز حساسيت ها و تعصب هاي قومي اشاره كرد. حكايت جنگ در افغانستان حكايت غريبي نيست، سابقه تاريخي بسياري دارد؛ صرفنظر از درگيري ها و كودتاهاي مختلف در افغانستان تا پيش از حمله شوروي وقت به اين كشور، بايد گفت افغان ها سال 1979 ميلادي با مداخله نظامي روس ها مواجه شدند. اگرچه دوران شوروي وقت در افغانستان زياد تاب نياورد و در نتيجه جهاد اسلامي افغان ها خروج قواي روس در سال 1988 بتدريج آغاز و طي 10 ماه به پايان رسيد تا اينكه بالاخره سال 1992(1371خورشيدي) دولت اسلامي مجاهدان در اين كشور تاسيس شد. اما تشكيل دولت اسلامي نيز آلام تاريخي افغان ها را التيام نبخشيد و جنگ تمام نشد؛ در تابستان همان سال نبرد سختي بين گروههاي مجاهد در كابل درگرفت. در كشاكش جنگ و درگيري بين احزاب و گروههاي داخلي بود كه گروه طالبان در مهرماه سال 1373 اعلام موجوديت كرد. اعضاي طالبان به سركردگي ملاعمر عمدتا از درون مدارس مذهبي پاكستان و از ميان پشتون هاي مهاجر افغاني مستقر در استان هاي مرزي تشكيل شده بود. روند استيلاي طالبان به مناطق مختلف افغانستان از سال 73 شروع شد تا اينكه آهسته آهسته ديگر مناطق را نيز تحت سيطره خود درآورد. مردم افغانستان در جاي جاي مختلف همچنان زندگي آغشته به جنگ را طي مي كردند تا اينكه بعد از چند سال حكومت طالبان، بالاخره سال 2001 ميلادي نظاميان خارجي به سركردگي آمريكا و به بهانه حمله 11سپتامبر به برج هاي دوقلوي اين كشور براي نابودي القاعده و طالبان به افغانستان لشكركشي و به حكومت افراد طالب حمله كردند. ** سقوط طالبان و شروع جنگ هاي جديد حال كه يك دهه از حضور آمريكايي ها مي گذرد كاخ سفيد اعلام كرده سركرده القاعده را كشته اما طالبان نه تنها از بين نرفته بلكه در سايه حمايت واشنگتن و لندن روز به روز فربه تر شده است. شايد برخي انتظار داشتند با سقوط طالبان، روند زندگي در افغانستان بهتر و با آمدن خارجي ها جنگ فروكش كند، اما اينك 10سال از حضور نيروهاي خارجي در اين كشور مي گذرد و با وجود تشكيل دولت انتقالي و پس از آن برگزاري انتخابات و انتخاب رئيس جمهوري، باوجود طي مراحل قانونگذاري و تشكيل دولت هاي جديد، جنگ نه تنها پايان نيافته بلكه روز به روز دامنه وسيع تري پيدا كرده است. بيش از 20 هزار كشته و افزون بر همين تعداد زخمي ماحصل حضور نيروهاي خارجي و جنگ با طالبان در افغانستان محسوب مي شود كه براساس آمارها اعلام شده است. اينك افغان ها بوضوح تك تك روزهاي 10 سال گذشته را با نااميدي درخاطر مرور مي كنند و همچنان چشم انتظار نشسته اند تااينكه روزي صلح و امنيت در كشورشان برقرار شود. يك دهه از نبرد طالبان كه حاكميتشان ساقط شده با خارجي ها و افغان ها مي گذرد؛ در اين مدت باوجود آنكه شمار نيروهاي خارجي مستقر در افغانستان به حدود 150هزار تن مي رسد و با احتساب نيروهاي پليس و ارتش افغان ها تعدادشان چندين برابر شمار طالبان اعلام شده، اما هنوز روز به روز ناامني ها بيشتر مي شود. فراموش نشود كه خبرهايي از حمايت هاي مالي و تسليحاتي آمريكا و انگليس طي اين مدت به طالبان منتشر شده كه جهان را به شگفتي واداشته است. اينك پس از 10 سال جنگ، باوجود آنكه آمريكا و انگليس بحث مذاكره با طالبان و سهيم كردن اين گروه در قدرت را طرح كرده اند؛ هنوز معلوم نيست سرانجام جنگ در افغانستان به كجا خواهد انجاميد. دولت افغانستان اميدوار است با خروج نيروهاي بيگانه از كشورش كه در اين 10سال حضورشان به توسعه زيرساخت ها و نيز كاهش دامنه جنگ نيانجاميده از يكسو و تحقق صلح و مذاكره با طالبان از سوي ديگر، مردم اين كشور بالاخره روزي امنيت و ثبات را به چشم ببينند اما هنوز اين اميد و آرزو در ابهام قرار دارد. در اين شرايط كه شيطنت هاي آمريكا كه همزمان با طرح موضوع خروج نيروهاي بيگانه، طرح ايجاد پايگاههاي دائمي و حضور هميشگي را برنامه ريزي كرده، معادلات را به هم ريخته و معلوم نيست آيا مي توان به آينده اي آرام براي اين كشور اميدوار بود يا خير. در اين شرايط آنچه اهميت دارد اينكه هر روز دهها فرد غيرنظامي و بيگناه در اين كشور، توسط طالبان يا نيروهاي خارجي كشته مي شود و تاكنون آنچه به آن توجه نشده، جان افغان هاست. انتظار بود حداقل به احترام اعتقادات مذهبي مسلمانان افغانستان، در ايام ماه مبارك رمضان مردم اين كشور روزهاي بدون جنگ و خونريزي را تجربه كنند اما اين انتظار نيز دست نايافتني به نظر مي رسد و معلوم نيست آيا روزي افغان ها به ثبات و آرامش خواهند رسيد يا خير؟ آساق**569**
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]