واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
24 اردیبهشتماه، برابر است با سالروز درگذشت حكيم الهی ميرزا مهدی الهی قمشهای، در سال 1352 هجری شمسی. مرحوم استاد علامه، حكيم صمدانی، عارف ربانی و مفسر قرآن كريم، آيتالله ميرزا «محمدمهدی محیالدين الهی قمشهای»، در سال 1318 هجری قمری در شهر قمشه از توابع اصفهان ديده به جهان گشود و از آنجا كه در شعر به «الهی» تخلص میكرد، ملقب به «الهی قمشهای» شد. نياكانش از سادات بحرين بودند و همگی از بزرگان و حافظان قرآن به شمار میرفتند كه در زمان نادرشاه افشار، گردش روزگار، آنان را به شهر قمشه كشاند. پدرش مرحوم «ملاابوالحسن»، يكی از روحانيون آگاه و بيداردلی بود كه در زهد و تقوا شهره بود. پدر بزرگش مرحوم حاج عبدالحميد، از ثروتمندان قمشه بود و معروفترين فرد شهر در خيرات و مبرات محسوب میشد كه خدمات شايانی به مردم شهر كرد و هنوز آثار خدمات ايشان از قبيل پل حاج عبدالحميد، آب انبار حاج عبدالحميد و بسياری ديگر از خيرات و مبرات ايشان در قمشه شهرت دارد. استاد الهی قمشهای كودكی را در بيت زهد و تقوای پدر به سر برد و در سن پنج سالگی به مكتب رفت. تا هفت سالگی مقدمات را فراگرفت و سپس نزد پدر و اساتيد و ادبای شهر به تحصيل علم و ادب پرداخت. با وجود خردسالی، كتب مهم و مشكل ادب پارسی و عرب را فراگرفت و چون سنش به ده سالگی رسيد، نظامی را نزد پدر فراگرفته بود و در پانزده سالگی در ادب عرب به مقامی رسيد كه «شرح نظام» نيشابوری و «مغنیاللبيب» ابنهشام و «مطول» تفتازانی را درس میگفت. مرحوم الهی قمشهای در عين تحصيل دانش به كسب نيز اشتغال داشت و ابتدا شاگردی قنادی حاج محمدحسين قناد را كرد و در اثر كوشش و فعاليت بیحدش در اين كار استاد شد و چندی بعد با پسرعموهايش شراكت كرد و به كار قنادی پرداخت. اما شروع جنگ جهانی اول آنان را به ورشكستگی نشاند و مجددا به توصيه پدر دست از كار كشيد و تمام هم خويش را مصروف فراگيری علوم اسلامی كرد. در سن چهارده سالگی پدر دانشمند و مادر بزرگوارش را از دست داد و از آن پس تصميم به هجرت گرفت تا به تحصيل و كسب دانش و ادب بپردازد. با آن كه در شهر قمشه اساتيدی بزرگ وجود داشتند و برادر بزرگش نيز ممانعت به عمل میآورد، ليكن صبحگاهی نان و ماستی در دستمالی بست و پياده راه اصفهان را در پيش گرفت. در اصفهان به مدرسه صدر وارد شد و در حجره طلاب قمشهای مسكن گزيد و مدت كوتاهی قريب يك سال در آن شهر زيست و از استادان آن بهره كافی برد. سپس عزم خراسان كرد تا در كنار مرقد مطهر حضرت امام علیبنموسیالرضا(ع) به تكميل علوم فلسفی و حكمت همت گمارد. در مشهد به مدرسه نواب راه يافت و حجرهای اختيار كرد و به تحصيل پرداخت. در طول تحصيل برادر بزرگش مرحوم «حسينعلی» اندكی هزينه معاش وی را تأمين میكرد و ايشان به سختی روزگار میگذراند. نقل است در اين ايام بسيار به قناعت گذراند و حتی ماه تا ماه غذای پختنی نمیخورد و چون اهل رياضت بود، گاهی به صحرا میرفت و در طول هفته از ميوه درخت توت ارتزاق میكرد. به هر حال در مشهد در محضر اساتيدی بزرگ به تلمذ پرداخت و از خرمن دانش آنان خوشهها چيد. مرحوم آيتالله الهی قمشهای پس از سالها تحصيل در كنار بارگاه آستان قدس رضوی، در آرزوی ديدار محضر اساتيد قم و عراق و نجف قصد مهاجرت كرد، لذا ابتدا به تهران وارد شد. در طهران به مدرسه سپهسالار (مدرسه عالی شهيد مطهری فعلی) وارد شد و در آنجا به تعليم و تعلم پرداخت. روزی در مسجد سپهسالار در محفلی شركت داشت كه ايشان را به شهيد سيدحسن مدرس معرفی میكنند. مرحوم آيتالله الهی قمشهای موانستی قريب با شهيد مدرس پيدا كرد و ايشان وی را در تهران نگهداشت و بدين ترتيب امكان مهاجرت به قم و عراق ميسر نشد. بعد از ماندگاری ايشان در تهران و دوستی قريبشان با شهيد مدرس، روزی حكومت غاصب رضاخان، شهيد مدرس را دستگير و تبعيد كرد. در اثر دستگيری ايشان عدهای از نزديكان و دوستان شهيد مدرس دستگيرشدند و به زندان افتادند كه از آن جمله مرحوم آيتالله الهی قمشهای بود. قريب يك ماه در زندان به سر برد و چون در امور سياسی دخالتی نداشت، به سفارش ذكاءالملك فروغی، نخست وزير وقت آزاد شد. پس از آزادی ايشان، طلاب مدرسه سپهسالار گرد وی را گرفته و كتابی را به ايشان دادند و گفتند تا اين زمان مدرس اين كتاب را برای ما تدريس میكرد و اينك شما تنها كسی هستيد كه ما میتوانيم از محضرش استفاده كنيم. آيتالله الهی قمشهای پس از مهاجرت به تهران در مدرسه سپهسالار به تدريس ادب و فقه و حكمت و ديگر معارف الهی پرداخت. پس از تاسيس دانشگاه در كشور، مدرسه سپهسالار كه محفل ادبا و مجلس حكما بود، مبدل به دانشكده معقول و منقول شد. استاد الهی قمشهای ضمن تدريس منطق و حكمت و ادبيات در آن دانشكده به عنوان يكی از برجستهترين اساتيد دانشگاه شناخته شد. وی با نوشتن كتاب « توحيد هوشمندان» به درجه دكترا از آن دانشكده نائل آمد. ايشان پس از سی و پنج سال تدريس فلسفه و حكمت در دانشكده الهيات و دروس منقول و معقول، بازنشسته شد و از آن پس، بيت شريفش كانون ادبا و حكما شد. مرحوم آيتالله الهی قمشهای طی عمر گرانقدر خود خدمات شايانی به فرهنگ و ادب كرد و عمر خود را در احيای معارف حقه گذراند، به طوری كه در آخرين دقايق حيات نيز به تدريس و تأليف اشتغال داشت. از وی آثار ارزندهای به جای مانده از قبيل: كتاب «حكمت الهی» (2 جلد) در شرح فصوصالحكمة فارابی، «توحيد هوشمندان»، «ترجمه قرآن»، «تصحيح و تحشيه تفسير ابوالفتوح رازی»، «ترجمه صحيفه سجاديه» و «ترجمه مفاتيحالجنان» كه همگی حاكی از سعی بليغ ايشان در احيای معارف الهی است. مرحوم الهی قمشهای در تفسير و ترجمه قرآن كريم در عصر ما، شخصيتی شاخص و ممتاز است. درباره ترجمه قرآن ايشان بايد گفت ايشان اولين كسی است كه ـ بر خلاف عادت قدما كه قرآن را ترجمه تحتاللفظی میكردند ـ روش جديدی در ترجمه و تفسير قرآن به كار برد و برای اولين بار قرآن را به زبان فارسی روان و سليس ترجمه كرد و بدون آنكه دخل و تصرفی در اصل معنا شود، تفسير خويش را با بيان ساده و قابل فهمی ارائه داد. به طوری كه نقل شده است، مرحوم آيتالله بروجردی كه در تفسير قرآن تبحر خاصی داشت، ترجمه و تفسير قرآن مرحوم آيتالله الهی قمشهای را بسيار پسنديده و احترام میگذاشت و در مقام مقايسه با ديگر تفاسير قرآن چنين گفته بود: «اصلا هيچ ترجمهای را با ترجمه آقای الهی قمشهای مقايسه نكنيد. كاری كه ايشان كردند، فوقالعاده است.» از مرحوم آيتالله الهی قمشهای كتاب ارزندهای كه تاكنون به طبع نرسيده، باقی مانده است. اين كتاب را با خط خود نوشته و به امضا و مهر خويش ممهور كرده است. نام كتاب «مشاهدات العارفين فی احول السالكين الی الله» است. اشعار مرحوم الهی كه از سنين 15 سالگی تا آخر عمر سروده شده، در ديوانی به نام «ديوان حكيم الهی» گرد آمده است و شامل قصائد و غزليات عرفانی و فلسفی بسياری است. همچنين مشتمل بر «نغمه الهی»، «شرح خطبه متقين در نهجالبلاغه»، «نغمه حسينی» و «نغمه عشاق» نيز است. از شاگردان حكيم الهی قمشهای هم میتوان به: علامه حسنزاده آملی، علامه جوادی آملی، دكتر سيدحسين نصر، دكتر داريوش شايگان و ... اشاره كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 270]