واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شتاب و شمار رخدادها در اروپا در سال ۱۳۸۶ شمسی به اندازه ای زیاد و گوناگون بود كه انسان را در تهیه چكیده ای از مهمترین رویدادهای این سال دچار مشكل می سازد. به هر روی، در نگاهی گذرا به اروپا در سالی كه گذشت، موارد زیر بارزتر به نظر می رسند:الف- تعارضات سیاسی۱- اختلافات غرب با روسیهپارسال، نشانه های آغاز نوعی جنگ سرد در اروپا مشاهده شد كه یادآور جنگ سرد مشهورشرق و غرب بود. تلاش آمریكا برای گسترش پایگاه های موشكی ناتو به شرق اروپا، از جمله استقرار پایگاه های موشكی در كشورهای لهستان و رومانی، یكی از موارد آشكار بروز نوعی جنگ سرد در اروپا بود. روسیه كه از نظر سیاسی و مالی در روزهای قدرت خود به سر می برد، مدت هاست گسترش ناتو به مرزهای خود را تهدید تلقی می كند. حمایت اتحادیه اروپا از استقلال كوزوو از صربستان نیز كه در نهایت به استقلال كوزوو منجر شد، از دیگر اختلافات روسیه با اتحادیه اروپا و آمریكا به حساب می آید. در پی مسموم شدن و مرگ یكی از مأموران سابق سازمان جاسوسی روسیه در لندن به نام الكساندر لیتویننكو، دولت انگلیس سازمان امنیت روسیه را مسئول قتل وی دانست و موجب شد پوتین، رئیس جمهور دولت وقت روسیه، به تلافی اخراج دیپلمات های روسی از لندن، علاوه بر بستن دفاتر شورای بریتانیا در شهرهای كشورش، تبلیغات علیه انگلیس را شدت بخشد. دولت پوتین برای نمایش خشم خود از اقدامات ناتو، مخالفت خود را با اقدامات آمریكا و اتحادیه اروپا آشكارتر ساخت و ضمن آزمایش بمب ها و موشك های جدید، تهدید كرد قرارداد كاهش سلاح های قاره پیما را لغو خواهد كرد. ۲- اختلافات درونی غربعلاوه بر اختلافات جمعی غرب با روسیه، اختلافاتی نیز در بین كشورهای اروپایی و یا اروپایی با آمریكا ملاحظه شد كه در ادامه، به مهمترین آن ها اشاره می شود. ● اختلافات بین آمریكا و كشورهای متحدش در اروپابه عنوان مثال، بین دولت آمریكا و یا كشورهای عضو اتحادیه اروپا درباره چگونگی رفتار با روسیه، اختلاف وجود داشت زیرا برخلاف آمریكا، اروپاییان به شدت به نفت و گاز روسیه وابسته اند و مایلند از تحریك این كشور برای ایجاد تنش و آغاز جنگ سردی دیگر، پیشگیری كنند. برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی ایران، از دیگر موارد اختلاف نظر آمریكا با اروپا محسوب می شود. در حالی كه كشورهای اروپایی مایلند از راه مذاكره بدون پیش شرط و از طریق دیپلماسی، اختلافات با جمهوری اسلامی ایران را كاهش دهند، دولت بوش كماكان در پی تحریم و افزایش فشار بر ایران است تا به اهداف خود برسد. در دوران نخست وزیری تونی بلر، نخست وزیر پیشین انگلیس كه پیروی بی قید و شرط از بوش را برگزیده بود، انگلیس در اتحادیه اروپا منزوی به حساب می آمد و به نوشته ایندیپندنت، در اجلاس رهبران اتحادیه اروپا در بروكسل كه در اول تیرماه پارسال برگزار شد، این انزوا كاملاً مشاهده می شد. شاید به همین علت، گوردون براون، جانشین بلر تلاش كرد از اقدامات بوش علیه ایران فاصله بگیرد و میزبانی جلسات گروه اعضای كشورهای عضو دائم شورای امنیت و آلمان، برای هماهنگی تصمیم ها علیه برنامه های هسته ای و نیز تدوین پیش نویس قطعنامه، از لندن به برلین و پاریس منتقل شد. از موارد اختلاف در بین اروپائیان و آمریكا همچنین می توان درباره اعزام نیروهای نظامی بیشتر توسط كشورهای عضو پیمان كشورهای آتلانتیك شمالی، ناتو به افغانستان، نام برد زیرا با این كه آمریكا مجدانه تلاش می كرد اعضای عضو ناتو، شمار نظامیان شان را در افغانستان افزایش دهند، هیچ یك از كشورهای عضو، موافقت نكردند و دامنه اختلاف نظر به سال جدید كشیده شد. ۳- اختلافات در بین كشورهای اروپاییمخالفت شماری از كشورهای اتحادیه اروپا، از جمله فرانسه با پیوستن تركیه به این اتحادیه، از مشكلات سیاسی درونی اروپا در سال گذشته به حساب آمد. اگرچه مخالفت ها با عضویت كشور اسلامی تركیه به عنوان اولین كشور اسلامی در اتحادیه اروپا، پیشینه دار است، روی كار آمدن دولت اسلامی در تركیه، وحشت مخالفان را مضاعف كرد. در حالی كه مخالفان عضویت تركیه، به نقش و كمك این كشور در رویارویی با تروریسم نیازمندند. زمانی كه درباره عضویت این كشور در اتحادیه بحث می شود، نمی توانند خشم خود را پنهان سازند. حملات ارتش تركیه در سال گذشته به شمال عراق نیز كه در تعقیب كردهای مخالف دولت صورت می گرفت، از دیگر علل مخالفت اتحادیه اروپا با دولت تركیه به شمار می رفت. پس از رد شدن قانون اساسی پیشنهادی اتحادیه اروپا در كشورهای هلند و فرانسه، كشورهای عضو تصمیم گرفتند با تغییراتی، این قانون را با نامی دیگر، به تأیید ۲۷ دولت عضو برسانند. اصلاحات قانون اساسی واحد برای اتحادیه اروپا بویژه در اموری همچون ریاست دوره ای، پرچم و یا سرود مشترك اتحادیه اروپا به نتیجه نرسید اما كلیات این اصلاحات بالاخره پارسال مورد توافق مقامات كشورهای عضو قرار گرفت و باید از طریق همه پرسی یا تأیید در مجالس كشورهای اروپایی، به تصویب برسد. پارسال، ماه عسل روابط سیاسی فرانسه و آلمان نیز به پایان رسید و زیاده خواهی های آنجلا مركل و نیكولا ساركوزی موجب شد پس از چندین سال روابط نزدیك دو كشور، نشانگان گسست یكپارچگی آلمان و فرانسه آشكار شود. اگرچه با روی كار آمدن مركل، صدراعظم آلمان و ساركوزی، رئیس جمهور فرانسه، انتظار می رفت تغییراتی در روابط این دو كشور پر نفوذ و جمعیت اروپایی ملاحظه شود، نبود شماری از ملاط های پیوند دهنده از قبیل مخالفت با جنگ عراق و رقابت با نفوذ آمریكا در جهان، روابط گرم این دو متحد اروپایی را به سردی كشاند. در همین حال، تصمیم های زیاده خواهانه ای همچون تمایل فرانسه برای تشكیل مجمعی از كشورهای حوزه مدیترانه به ریاست این كشور، نقش كاتالیزور را ایفا و اختلافات دو كشور آلمان و فرانسه را دامن زد. پارسال، نشانه هایی از اختلافات درون كشوری و تضادهای درونی نیز در كشورهای اروپایی مشاهده شد كه شماری از آن ها، تازگی داشت. به موارد زیر توجه فرمایید:امكان دوپارچه شدن بلژیك به علت تشدید اختلافات قومی، از موضوعات قابل توجه پارسال در اروپا بود و شماری از كارشناسان پیش بینی كردند به علت تعمیق اختلافات آلمانی زبان ها و فرانسوی زبان ها در این كشور، ممكن است از تجزیه بلژیك، دو كشور مستقل متولد شود. روزنامه ایندیپندنت نیز نوشت پایان اتحاد بلژیك، آغاز شده است و انتظار می رود دو كشور آلمانی زبان و فرانسوی زبان از تجزیه این كشور حاصل شود. در همین حال، در آخرین روز سال گذشته، پنج حزب عمده سیاسی در بلژیك تصمیم گرفتند برای پایان دادن به ۹ماه كشمكش و اختلاف، دولتی ائتلافی تشكیل دهند تا خطر تجزیه این كشور را فعلاً بر طرف سازند. با پیروزی آلكس سالموند، رهبر حزب ملی اسكاتلند و تصدی مقام وزیر اولی اسكاتلند، تلاش اسكاتلند برای استقلال از انگلیس نیز شدت گرفت. سالموند با شعار استقلال اسكاتلند از انگلیس، توانست به پیروزی برسد و پیش بینی كرده است اسكاتلند را تا سال ۲۰۱۷ میلادی، یعنی تا ۹ سال دیگر، از انگلیس جدا و مستقل سازد. رأی اسكاتلندی ها به حزب ملی اسكاتلند كه حمایت از استقلال این منطقه از انگلیس به شمار می رود، درد كهنه تلاش جمهوری خواهان ایرلند شمالی را در بین انگلیسی ها، به یاد آورد.ب- كابوس عراقكابوس جنگ عراق كه بسیاری از متحدان اروپایی از قبیل دولت های وقت اسپانیا و ایتالیا را به زیر كشیده بود، پارسال به سراغ تونی بلر، نخست وزیر انگلیس رفت و بلر را وادار به كناره گیری كرد. حزب كارگر انگلیس كه از نفرت مردم از اشغال عراق و پیروی انگلیس از بوش و جنگ هایش آگاه بود، گوردون براون را بر سر كار آورد و نخست وزیر جدید تلاش كرد با دوری جستن از بوش، برای بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی بكوشد تا خاطره دردناك جنگ های افغانستان و عراق را از اذهان بزداید و زمینه را برای انتخابات بعدی آماده سازد. دیگر مقامات اروپایی نیز كوشیدند اشغال افغانستان و عراق را به آمریكا مربوط سازند و آن را رخدادی تاریخی كه در گذشته روی داده است، معرفی كنند اما در همان سال، علاوه بر ناامنی ها در پایتخت های اروپایی، گذشتن بهای هر بشكه نفت از ۱۱۰ دلار، گزارش های روزانه از كشت و كشتار در نقاط گوناگون افغانستان و عراق و شمار فراوان پناهندگان عراقی به كشورهای اروپایی نیز اجازه نداد خواب راحت به چشمان اروپاییان راه یابد.پ- مشكلات اقتصادی۱- بحران های درونیدر سالی كه گذشت، همراه با بالا رفتن بهای نفت، هزینه های زندگی اعم از قیمت انرژی، مواد غذایی و مالیات ها افزایش یافت و تورم نیز بیشتر شد. در اواخر سال پیش شمسی، بهای نفت از ۱۱۱ دلار نیز فراتر رفت، موادغذایی دو برابر میزان تورم در كشورهای اتحادیه اروپا، گرانتر شد و افزایش مالیات ها، به عنوان یكی از راه های جبران كسری بودجه، مورد استفاده دولت ها قرار گرفت. علاوه بر آن، پیش بینی رشد اقتصادی در منطقه پول واحد اروپایی، یورو، كاهش یافت و به كمتر از دو درصد بالغ شد. نشانه های ركود اقتصادی، از قبیل كاهش فروش محصولات، كاهش تولید كالاها و افزایش بیكاری، در همه كشورهای قاره سبز آشكار شد. بازار مسكن در اسپانیا كه بیش از ده سال كاملاً رونق داشت، با بحران مواجه شد. مطالعات كارشناسان بخش مسكن اسپانیا نشان داد افزایش قروض مردم، كاهش تولید، بالا رفتن میزان تورم، كمبود شدید بودجه دولت، كاهش قدرت رقابت بخش مسكن و توقع غیر واقعی از بخش صنعت اسپانیا برای رشد دادن اقتصاد كشور، چشم انداز سختی را در سال آینده نوید می دهد. سرمایه گذاران به جای سرمایه گذاری در اتحادیه اروپا، به كشورهای چین، روسیه و اروپای شرقی توجه نشان دادند.۲- بحران های وارداتیعلاوه بر مشكلات اقتصادی دولت های اروپایی، سرایت بحران اقتصادی آمریكا به دیگر نقاط جهان از جمله به اروپا، مزید بر مشكلات اقتصادی اروپا شد. اختلالات اقتصادی آمریكا، ابتدا با بحران در پرداخت وام و اعتبارات بانكی آغاز شد و به سرعت به بخش مسكن گسترش یافت. در ادامه، بانك ها دچار مشكلات مالی شدند و ناگهان همه بازارهای سهام در سراسر جهان، از جمله اروپا، متلاطم شدند. برای پیشگیری از گسترده شدن دامنه این بحران، بانك فدرال آمریكا، شوك درمانی را پی گرفت و در پنج مرحله، سه درصد از میزان بهره بانكی كاست اما هراس درباره حضور همزمان ركود و تورم در اقتصاد آمریكا، كماكان اروپایی ها و البته دیگر ساكنان كره زمین را نگران ساخته است. بهره بانكی در آمریكا از ۵/۲۵ صدم درصد در تیر ماه، به ۲/۲۵ صدم درصد در اسفند ماه رسید تا بلكه بتوان از ركود اقتصادی بیشتر پیشگیری كرد. ادامه وضعیت نامناسب اقتصادی آمریكا، موجب كاهش ارزش برابری دلار و پوند در برابر دیگر ارزها شد كه شماری از كارشناسان، آن را سقوط ارزش دلار نامیدند. كاهش ارزش دلار و پوند، ضمن كاستن از بهای منازل در آمریكا و انگلیس، سرمایه گذاران را به دیگر بخش های قابل اعتماد از قبیل نفت و طلا سوق داد و در نتیجه، بهای هر بشكه نفت به بیش از ۱۱۱ دلار و هر اونس طلا به بیش از هزار دلار رسید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]