واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آنچه که در رابطه با سفر جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا به منطقه خاور میانه رخ داد و دیداری که از شش کشور منطقه داشت، در چهار چوب یک ابتکار سیاسی که از سوی جناح دموکرات آمریکا تدارکات و طراحی شده است، قابل تفسیر و تبیین است. در واقع آمریکاییها و مخصوصا جناح دموکرات در آستانه انتخابات ریاست جهوری این کشور که طی چند ماه آینده برگزار خواهد شد، در صدد هستند که یک دیپلماسی فعال را با نمایه حل مهمترین مسئله خاور میانه یعنی منازعه اسرائیلی و فلسطینیها ارائه دهند.یعنی در واقع جناح دموکرات آمریکا نوع مذاکرات را یک برگ برنده به قصد نمایاندن یک سیاست خارجی فعالتر و فراگیرتر و لحاظ کردن همه طرف های موثر در خصوص گفت و گوی مسائل جهانی و مخصوصا مسایل خاورمیانه نشان بدهد. به موازات سفر کارتر به منطقه خاورمیانه شاهد بودیم که باراک اوباما، مطرح ترین چهره انتخاباتی حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری آینده، از مذاکره مستقیم و بدون پیش شرط با رهبران جمهوری اسلامی صحبت کرد. مجموعه این ها نشان دهنده این است که جناح دموکرات آمریکا تلاش می کند که یک سیاست خارجی متفاوت از سیاست خارجی دوران بوش و همین طور یک سیاست خارجی کار آمدتر را به اذهان جامعه آمریکا متبادر کند. این نوع تعاملات از یک سو بیانگر شکست قطعی سیاست های خارجی جورج بوش در نزد افکار عمومی امریکایی هاست و از سوی دیگر بنیان کننده این مطلب است که حزب دموکرات برای برون رفت آمریکا از وضعیت توام با شکست آمریکا در خاور میانه، راه جدیدی را در پیش گرفته است. اما در عین حال نباید گمان کرد که حزب دموکرات آمریکا که به احتمال زیاد به زودی قدرت را در آمریکا بدست می گیرند به میزانی که کارتر در اظهاراتش علاقه به گفت و گو و جایگزین کردن آن بجای استفاده از قدرت نظامی و زور نشان داد، به همین میزان ملایمت نسبت به فلسطینی ها نشان دهند. قطعا تعهد سنتی آمریکا به رژیم صهیونیستی و تعهدی که آنها به حفظ بقای رژیم صهیونیستی دارند مانع از این است که رویکرد مثبتی را در ارتباط با تحولات فلسطین اتخاذ کنند. به نظر می آید آنچه که کارتر در سفر 9 روزه به منطقه خاورمیانه مطرح کرد با آن چه که در اظهارات اوباما مطرح شده است، عمدتا ماهیت تبلیغاتی دارد و به انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا مربوط می شود.سفر کارتر به منطقه خاور میانه بازتاب بسبار گسترده ای در سطح رسانه های بین المللی و منطقه ای داشت و شاید بشود گقت که در مقطع 9 روزه سفر آقای کارتر سایر تحولات منطقه خاورمیانه تحت الشعاع اهداف و برنامه های این سفر قرار گرفت و مشخص بود که غربی ها یک خط تبلیغاتی را به قصد راه انداختن تاثیر مثبت آمریکایی ها در تحولات جاری و آینده فلسطین دنبال کردند. یعنی در واقع در شرایطی که مردم در خاورمیانه، آمریکاییها را شریک جرم ها و جنایات رژیم صهیونیستی می دانند و این احساس هم کاملا منطقی و مستند است، شبکه های خبری غرب تلاش کردند تا با زوم کردن روی عبارت های ملاطفت آمیز کارتر، نسبت به فلسطین، نوعی بی طرفی یا انصاف را از سوی آمریکایی ها به اذهان مردم جهان منعکس کنند. مقامات رسمی آمریکایی ها از جمله رایس وزیر امور خارجه آنها رسما اعلام کرد که اقدام کارتر یک اقدام شخصی و ابتکار شخصی است و البته برای اینکه در عین حال جنبه مثبت این سفر برای آمریکا محفوظ بماند وانمود کرد که این سفر تلاشی است در راستای صلح خاورمیانه. بنابر این همه شواهد و قرائن حکایتگر این است که سفر کارتر یک سفر تبلیغاتی بوده و یک ابتکار سیاسی ابتکاری که تبلیغ زیادی از سوی جوامع رسانه ای غربی روی آن صورت گرفت. در عین حال رزمندگان حماس و دولت فلسطینی اسماعیل هنیه از این سفر برای انعکاس وضعیت مردم مظلوم فلسطین مخصوصا ساکن غزه استفاده کرد و این سفر با هوشمندی حماس به یک صحنه تبلیغاتی برای حماس و دولت هنیه تبدیل شد. در واقع مذاکراتی که سه شخصیت فلسطینی یعنی خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس، محمود زهار وزیر امور خارجه حماس و سعید سیام وزیر کشور فلسطین با کارتر داشتند موفق شدند خواسته های فلسطینی ها در ارتباط با مردم محاصره شده غزه و همین طور در ارتباط با فلسطینی های رانده شده از سرزمین مادری خود و مساله زندانیان فلسطینی در زندان های اسرائیل مطالب خود را بیان کنند و توجه جهانیان را به این مساله که مهمترین مسایل فلسطینی ها محسوب می شود، جلب کنند. یک نکته جالب که در این سفر اتفاق افتاد این بود که همزمان با طرح موضوع زندانیان فلسطینی در بند رژیم صهیونیستی معاون نخست وزیر اسرائیل هم از کارتر خواست کرد که در مذاکرات حماس آنها را متقاعد کند که برای تبادل زندانیان، مذاکره با رژیم صهیونیستی را بپذیرند. این نشان می دهد که اسرائیلی ها علیرغم فشار سنگین که برای به زانو در آوردن مردم غزه انجام میدهند، در موفقیت استراتژیک خود به شدت دچار تردید هستند و در نهایت حل معظلات خود را از طریق روند سیاسی مد نظر قرار داده اند و این ها نشان دهنده این است که مقاومت حماس در برابر اسرائیل کاملا با نتایج مثبت همراه بوده است. آن چه که میشود در یک جمع بندی از سفر کارتر به منطقه خاورمیانه مطرح کرد این است که امریکاییها و سایر کشورهای غربی که در صدد انکار حماس و دولت حماس و مقاومت فلسطین بودند در جریان سفر کارتر ناچار شدند اعتراف کنند به این که حماس و دولت فلسطینی اسماعیل هنیه مهمترین عناصر تاثیر گذار در عرصه فسطین هستند و حماس با هوشمندی توانست از این فضا برای انتقال خواستههای فلسطین و مشکلات مردم فلسطین به سطح افکار عمومی استفاده لازم را ببرد. به نظر می آید که در ماجرای غزه، اسرائیلی ها تلاش کردند با ایجاد یک درگیری فرسایشی و استفاده از نیروی هوایی و از طریق محاصره غزه، حماس را به زانو درآورند. اسرائیلیها تا کنون یک ضربه می زدند و عقب می نشستند و به ارزیابی وضعیت می پرداختند، اما این بار ما شاهد هستیم که بعد از اجلاس آناپولیس در آمریکا، فشارها به طور پیوسته علیه حماس اعمال میشود.به نظر می آید که سیاست آمریکا این است که این درگیری فرسایشی را تحمیل کند و این در حالی است که درگیری فرسایشی که بعد از انتفاضه فلسطین اتفاق افتاد بیشترین ضربه را به اسرائیلی ها زد. اسرائیلی بخاطر همین درگیری فرسایشی که حماس و سایر مبارزان فلسطینی بر آنها تحمیل کردند، ناچار شد غزه را ترک کند. اسرائیل با نگاه به موفقیت نیروهای مبارز تلاش می کند از همین روش استفاده کند ولی بعید به نظر می رسد بتوانند این سیاست را برای مدت طولانی ادامه دهد و از طرف دیگر بسیار بعید است که فلسطینی ها از این درگیری فرسایشی به زانو در بیایند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]