تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه اگر مردم آثار آن را مى‏دانستند، به جهت حريص بودن به خير و بركتى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816330955




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زندگي و آثار شيخ بهايي در يك نگاه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

 وى از شاگردان ممتاز شهید ثانى است كه گاه در سفرها نیز همراه استاد بود. او پس از شهادت استاد به ایران آمد و در اصفهان به تدریس علوم اسلامى مشغول شد. شاه طهماسب صفوى از او درخواست كرد كه به قزوین، پایتخت صفویان بیاید. او نیز پذیرفت و به عنوان ((شیخ الاسلام )) حكومت صفویه انتخاب شد. وى سالها در هرات و مشهد به ارشاد و هدایت مردم اشتغال ورزید.عز الدین معتقد به وجوب عینى نماز جمعه بود و در دوران سكونتش در قزوین، مشهد و اصفهان نماز جمعه را اقامه مى كرد. وى پس از سفر حج آهنگ بحرین نمود و تا آخر عمر در آنجا به تبلیغ فرهنگ اسلامى پرداخت و سرانجام در هشتم ربیع الاول 984 ق. رحلت كرد و در روستاى ((مصلى )) حومه ((هجر)) از نواحى بحرین به خاك سپرده شد.پدر بزرگ شیخ بهایى، شیخ عبدالصمد (متوفاى 935 ق ) نیز از علماى بزرگ قرن دهم هجرى است. وى استاد شهید ثانى بود، شمس الدین محمد (متوفاى 876 یا 886 ق .) جد شیخ بهایى نیز از علماى بزرگ قرن نهم هجرى است كه مجموعه گرانبهایى در فوائد رجالیه و شرح حال علما نوشت كه علامه مجلسى بسیارى از مطالب آن را در آخر مجلدات بحار الانوار آورده است . (1)نسبت خاندان شیخ بهایى به حارث همدانى، یار وفادار حضرت على علیه السلام مى رسد. جبل عامل، زادگاه شیخ بهایى، زادگاه مجتهدان، دانشمندان و نویسندگان بزرگ شیعى مانند محقق ثانى (متوفاى 940 ق )، شهید اول (734-786 ق ) و شهید ثانى (911-966 ق ) است. ابوذر غفارى، نخستین مبلغ شیعه در منطقه شام و لبنان است . وى در دورانى كه از جانب عثمان در شام تبعید بود به تبلیغ فرهنگ تشیع در آن سامان پرداخت و بذر تشیع را در آن دیار افشاند از آن هنگام تاكنون، جبل عامل مهد دانشوران پارساى شیعه بوده و هست.میلاد  در صبحگاه 17 ذیحجه 953 ق (2) در روستاى ((جیع )) (زادگاه شهید ثانى ) نوزادى چشم به جهان گشود كه وى را محمد نامیدند. محمد در دامان پاك خانواده اى روحانى تربیت یافت . لبنان كنونى در آن عصر مهد فرهنگ تشیع بود محمد دوران كودكى و نوجوانى را در آن سرزمین پاكان سپرى كرد. خواندن و نوشتن، قرآن، احكام شرعى و نماز را نزد مادر، پدر، معلمان پرهیزكار جبع و بعلبك فرا گرفت و با مهر على علیه السلام و اولادش رشد یافت.كوچ سبز  محمد هنوز سیزده بهار بیش شكوفایى باغهاى سیب جبل عامل را ندیده بود كه آهنگ سفرى دراز نمود. او در دوران جوانى مى بایست همسرى نیكو براى خود انتخاب نماید و از این رو با دقت لازم و به پیشنهاد پدرش، با خانواده اى اصیل كه نور علم و ایمان در آن تابیده بود، وصلت كرد. تاریخ نویسان مى گویند: همسر شیخ بهاءالدین زنى پارسا، دانشمند، حدیث شناس ، فقیه ، محقق و مدرس بوده است . در آن روزگار كه بسیارى از زنان بلكه اغلب مردان از سواد خواندن و نوشتن محروم بودند و یا تحصیل علم را براى زنان لازم نمى شمردند، همسر شیخ بهاءالدین استادى بلند پایه بود.پدرش پس از شهادت شهید ثانى (متوفى 966 ق ) تصمیم گرفت مهر از آب و خاك بركند و عازم مهد تازه شیعه ایران شود(3) پدرش علاقه خاصى به شهید ثانى داشت . شهید ثانى نیز زادگاهش ((جبغ )) و سالیانى استاد وى بود. و در مسافرتهاى مصر و استانبول ایشان را به همراه داشت .پس از شهادت استاد كه به تحریك علماى سنى و به دست كارگزاران حكومت عثمانى صورت گرفت . جبل عامل براى شیعیان و علماى شیعى ناامن مى نمود و از آن سو حكومت نوپاى صفوى با به رسمیت شناختن مذهب شیعه در كشور، بستر مهاجرت علماى شیعه از سراسر دنیا به ایران را فراهم نمود. بسیارى از دانشمندان بزرگ شیعى كه از آزار ابر قدرت بزرگ آن عصر (امپراطورى عثمانى ) به تنگ آمده بودند به ایران آمدند و حوزه هاى علمیه ایران را رونقى تازه بخشیدند. محقق كركى (متوفى 940 ق ) (4) شیخ لطف الله میسى (متوفى 1032 یا 1035 ق ) و شیخ على منشار عاملى از اندیشه وران جبل عامل هستند كه به ایران هجرت كردند.شاه طهماسب در سال 962 ق . قزوین را پایتخت ایران قرار داد و قزوین در ایام حكومت وى دوران اوج طلایى خود را مى گذراند. در همین زمان علماى شیعه از سراسر جهان به قزوین آمدند و بدین سان حوزه علمیه قزوین تاسیس شد. چنین به نظر مى رسد كه بنیانگذار حوزه علمیه قزوین ، محقق ثانى است . بعلاوه كه وى بنیانگذار حوزه علمیه اصفهان نامیده اند. حوزه علمیه اصفهان نیز پس از انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت از سوى شاه عباس در سال 1006 ق . رونق تازه اى یافت .شیخ بهایى علوم اسلامى را در حوزه هاى علمیه قزوین و اصفهان فرا گرفت . او سالیان دراز به كشورهاى اسلامى از محضر بسیارى از علما كسب فیض  نمود.اساتید وى نزد استادان فرزانه اى به فراگیرى منطق ، فلسفه ، ریاضیات ، طب ، نجوم و... پرداخت .استادان او عبارتند از:1- عزالدین حسین جبل عاملى ، پدر بزرگوار شیخ .2- ملا عبد الله بن شهاب الدین مدرس یزدى .شیخ بهایى نزد این استاد وارسته به یادگیرى منطق ، فلسفه و كلام پرداخت . ملا عبدالله مدرس یزدى از علماى بزرگ عصر خویش بود. سید علیخان كبیر در كتاب ((سلافه العصر)) درباره اش مى نویسد: عبدالله پسر حسین یزدى ، استاد شیخ بهاءالدین ، علامه روزگار خویش است . كسى در دانش و تقوا و فضیلت به او نرسد. وى كتابهایى مفید مثل ((شرح قواعد)) درباره علم فقه و ((شرح عجاله )) و ((شرح تهذیب )) در علم منطق و... تالیف كرده است .3- ملا على مذهب : شیخ بهایى دروس حساب ، هندسه ، جبر و مقابله و هیئت را نزد وى فرا گرفت .4- مولانا افضل قاضى : شیخ بهایى نزد وى به فراگیرى ریاضیات پرداخت .5- حكیم الدین (اعتمادالدین ) محمود: شیخ بهایى كتاب ((قانون )) نوشته بوعلى سینا را كه درباره طب است از او فرا گرفت .6- محمد باقر یزدى .7- احمد كجایى (5)شاگردان  شیخ بهایى سالهاى دراز به تدریس اشتغال داشت . اندیشه وران بسیارى در دامان درس او تربیت یافتند كه نام برخى از آنان به قرار زیر است :1. ملاصدرا شیرازى2. ملا محسن فیض كاشانى3. فیاض لاهیجى4. نظام الدین بن حسین ساوجى5. سید حسین (6) بن حیدر كركى6. سید ماجد بحرایى7. فاضل جواد بغدادى8. ملا خلیل غازى قزوینى9. میرزا رفیع الدین طباطبایى نائینى10. شیخ زین الدین عاملى ، نوه شهید ثانى (7)11. شرف الدین (8) محمد رویدشتى12. شیخ محمد على عاملى تبنینى13. مظفر الدین على ، كتاب درباره زندگى شیخ بهایى نوشته است .14. محمد تقى مجلسى ، پدر علامه محمد باقر مجلسى15. شیخ محمود بن حسام الدین جزائرى16. محقق سبزوارى17. ملا عزالدین فرهانى مشهور به علینقى كمره اى ، شاعر معروف18. عنایه الله على كوهپایه اى معروف به قهپایى ، نویسنده ((مجمع الرجال ))19. هاشم بن احمد بن عصام الدین اتكانى20. شیخ نجیب الدین على بن محمد بن مكى عاملى جیبلى جبعى21. محمد صالح بن احمد مازندرانى22. حسنعلى بن عبدالله شوشترى23. شیخ زین الدین على بن سلیمان بن درویش بن حاتم قدمى بحرانى24. سلطان العلما سید حسین حسینى مرعشى ، نویسنده حاشیه بر روضه و حاشیه بر معالم (9)فرصتهاى ناب  عالمان شیعه همواره در طول تاریخ با پادشاهان ستمگر در نبرد بودند اما گاه مجبور مى شدند براى حفظ اسلام و نجات مسلمانان با دربار شاه همكارى كنند. تلاش آنها براى اصلاح فرهنگ، اقتصاد، سیاست ، مدیریت و نظام حكومتها بود. آنها هیچ امیدى به پادشاه نداشتند بلكه فقط از او براى اصلاح كشور و رشد تشیع كمك مى گرفتند.شیخ بهایى نیز از زمره اندیشمندانى است كه براى حفظ و گسترش فرهنگ تشیع به دربار شاهان رفت . وى بشدت از آنان متنفر بود. در یكى از سروده هایش آمده است :نان و حلوا چیست، دانى اى پسرقرب شاهان است، زین قرب الحذرمى برد هوش از سر و از دل قرارالفرار از قرب شاهان، الفرارفرخ آن كه رخش همت را نتاختكام از این حلوا و نان، شیرین نساختحیف باشد از تو اى صاحب سلوككاین همه نازى به تعظیم ملوكقرب شاهان آفت جان تو شدپایبند راه ایمان تو شدجرعه اى از نهر قرآن نوش كنآیه لاتركنوا(10) را گوش كنحكومت صفویه مذهب شیعه را مذهب رسمى كشور اعلام كرد. فقیهان بلند آوازه شیعه براى استفاده از این موقعیت طلایى ، به دربار صفویه راه یافتند تا بتوانند شاهان صفوى را براى گسترش تشیع به خدمت بگیرند. فرصتهاى ناب پیش آمده در دوره صفویه ، اندیشه وران تیزبین شیعى را بر آن داشت كه با تمام تنفرى كه از پادشاهان خونریز صفوى داشتند براى ترویج فرهنگ اسلام راستین به دربار راه یابند و خدمتهاى فرهنگى ، سیاسى ، اجتماعى و اقتصادى شایانى بنمایند. تشویق پادشاهان صفوى به باز سازى و احداث مساجد، مدارس علمیه ، زیارتگاه ها، كاروانسراها و... از فعالیت هاى علماى شیعى است . با تلاش جانفرساى این اندیشه وران ، صفویه بستر مناسبى براى جریان یافتن رود پر تلاطم فرهنگ عاشورا گردید و حوزه هاى علمیه شیعه با تلاش آنها جان گرفت و ایران میزبان فقیهان بزرگ جهان شد. كوشش بى امان فقیهان شیعه دستاوردهاى بسیار گرانبهایى در برداشت . همكارى مجتهدان شیعه با پادشاهان صفوى فقط و فقط براى ترویج دین بود.امام خمینى (ره ) در این باره مى فرماید:((یك طایفه از علما، اینها گذشت كرده اند از یك مقاماتى و متصل شده اند به سلاطین با اینكه مى دیدند كه مردم مخالف اند (با سلاطین )، لیكن براى ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامى ، ترویج مذهب حق ، اینها متصل شده اند به یك سلاطینى و این سلاطین را وادار كرده اند، خواهى نخواهى براى ترویج مذهب تشیع .اینها آخوند دربارى نبودند این اشتباهى است كه بعضى نویسندگان ما مى كنند... اینها اغراض سیاسى داشتند. اغراض دینى داشتند. نباید تا یك كسى به گوشش خورد كه مثلا علامه مجلسى - رضوان الله علیه - محقق ثانى - رضوان الله علیه - شیخ بهایى - رضوان الله علیه - با اینها روابط داشتند و مى رفتند سراغ اینها، همراهیشان مى كردند، خیال كند كه اینها مانده بودند براى جاه ...آنها گذشت كردند، گذشت . یك مجاهده نفسانى كرده اند براى اینكه مذهب را به وسیله آنها، به دست آنها ترویج كنند.)) (11)شیخ بهایى با اینكه در دربار بود، زاهدانه مى زیست . خانه اش پناهگاه فقیران و نیازمندان بود. او از قدرتى كه در دربار داشت براى گشایش كار مردم استفاده مى كرد. سیاست او هدایت كارگزاران حكومت صفوى بود. و در این راه تا اندازه اى نیز موفق گشت .سفرهاى پربار شیخ بهایى مدتها شیخ الاسلام هرات و در آن دیار پاسخگوى احكام شرعى مردم بود. وى پس از مدتى از این سمت كناره گرفت و به سفرهاى علمى و تحقیقى پرداخت .شیخ بهایى 30 سال در سفر بود. به مصر، سوریه ، حجاز، عراق ، فلسطین ، افغانستان و... رفت و با علما و مردم آن مناطق به گفتگو پرداخت . او مبلغ نستوه تشیع بود و رنج سفر را به جان خرید و براى زنده نگه داشتن فرهنگ شیعى زحمت فراوان متحمل شد. مشكلات سفر در آن دوران فراوان بود. خطر حمله دزدها، گرگها، گم كردن راه ، تشنگى در بیابان ماندن و ده ها خطر دیگر در برابر اراده پولادین او ناچیز مى نمود. او دل به حجره مدرسه ، دربار، مقام شیخ الاسلامى ، ریاست علماى شیعه و مرجعیت مردم نیست و براى مبارزه با شبیخون دشمنان اسلام به فرهنگ تشیع در كنج حجره سنگر نگرفت . بلكه میان توده مردم شتافت . با دردها آشنا شد و آنگاه به مداواى جامعه مریض اسلام پرداخت . او لحظه اى از تحصیل ، تدریس ، تبلیغ ، عبادت و تالیف غافل نبود و برخى از كتابهایش را در سفرها نوشت . قم ، كرمانشاه ، گنجه ، تبریز، هرات و مشهد شهرهایى هستند كه میزبان قلم او بودند.این عالم وارسته در سفرها با علماى اهل سنت به گفتگو مى نشست و فقیهان بلندپایه اهل سنت را گرامى مى داشت ، نزدشان زانوى ادب به زمین مى زد و از دانش آنها بهره مى جست . در قدس با ((ابن ابى اللطیف مقدسى ))، در دمشق با ((حافظ حسین كربلایى )) و ((حسن بورینى )) و در حلب با ((شیخ عمر عرضى )) دیدار كرد. (12)شیخ بهایى پس از سال 1006 ق . شیخ الاسلام اصفهان بود. اصفهان در سال 1006 ق . از سوى شاه عباس كبیر پایتخت ایران شد. با انتخاب اصفهان به پایتختى ، مهاجرت علماى شیعه از سراسر جهان اسلام به این شهر رونق گرفت . مدت زمانى بعد شیخ از مقام ((شیخ الاسلام ))ى استعفا داد و از سال 1012 ق . تا سال 1019 ق . به سفر رفت . سپس به اصفهان برگشت و تا آخر عمر در آن شهر ماند و به عنوان ((شیخ الاسلام )) ریاست علماى شیعه را بر عهده گرفت .آثار  شیخ بهایى در علوم مختلف فقه ، اصول ، تفسیر، حدیث ، رجال ، درایه ، ادبیات ، ریاضیات ، جبر، هندسه ، اسطرلاب ، هیئت ، جفر و... آثار فراوانى به زبانهاى فارسى و عربى نوشت .آثارش عبارتند از:1- اثبات الانوار الالهیه2- الاثنى عشریات الخمس فى الطهاره و الصلاه و الزكوه و الصوم و الحج3- الاثنى عشریه فى الحج4- الاثنى عشریه فى الزكوه و الخمس5- الاثنى عشریه فى الصلوه6- الاثنى عشریه فى الصوم7- الاثنى عشریه فى الطهاره8- اسرار البلاغه : در حاشیه كتاب ((مخلاه )) در مصر چاپ شد.9- الاسطرلاب یا صحیفه - عربى ، هیئت10- اسطرلاب یا ((تحفه حاتمیه )) یا ((هفتاد باب )) - فارسى ، هیئت11- بحر الحساب - ریاضیات12- التحفه فى تحدید الكر وزنا و مساحتا یا ((رساله الكر)) - با ((مشرق الشمسین )) چاپ شد.13- تشریح الافلاك - در علم هیئت است كه در هند و ایران چاپ شد.14- تضاریس الارض - با ((شرح چغمینى )) چاپ شد.15- توشیح المقاصد یا ((توضیح المقاصد)): درباره وقایع ایام سال و وفیات علماست كه در مصر و ایران چاپ شد.16- التهذیب یا ((تهذیب البیان )) - درباره علم نحو17- جامع عباسى : درباره علم فقه كه در ایران چاپ شد.18- جواب ثلث مسائل عجیبه19- جواب المسائل الشیخ صالح الجزایرى20- جواب المسائل المدنیات21- جهه القبله22- حاشیه اثنى عشریه صاحب معالم23- حاشیه تشریح الافلاك24- حاشیه تفسیر بیضاوى25- حاشیه تكمله خفرى26- حاشیه بر ((خلاصه الاقول )) نوشته علامه27- حاشیه بر ((خلاصه الحساب ))28- حاشیه بر كتاب ذكرى از شهید اول29- حاشیه رجال نجاشى30- حاشیه بر ((زبده الاصول ))31- حاشیه بر ((شرح عضدى بر مختصر الاصول ))32- حاشیه فهرست شیخ منتجب الدین33- حاشیه بر ((القواعد الكلیه الاصولیه و الفرعیه )) نوشته شهید اول .34- حاشیه تفسیر كشاف زمخشرى35- حاشیه مختلف علامه36- حاشیه مطول - ادبیات عرب37- حاشیه معالم العلماء38- حاشیه من لایحضرء الفقیه - حدیث39- الحبل المتین فى احكام الدین - در حدیث است كه در ایران چاپ شده است .40- حدائق الصالحین فى شرح صحیفه سید الساجدین علیه السلام : از این كتاب فقط بخش كوچكى به نام الحدیقه الهلالیه كه شرح دعاى رویت هلال است ، موجود است كه همراه شرح صحیفه سید نعمت الله جزایرى ، در تهران چاپ شد.41- الحریریه : در حاشیه شرح رسائل آخوند خراسانى ، در تهران چاپ شد.42- حواشى شرح التذكره43- خلاصه الحساب : درباره حساب ، جبر و هندسه كه تا چند دهه پیش ، جزو كتب درسى بود و در حوزه هاى علمیه و مكتبهاى مدارس جدید تدریس مى شد.44- درایه الحدیث یا ((الوجیزه فى الدرایه )) - با ((خلاصه الاقوال )) علامه چاپ شد.45- رساله احكام سجود التلاوه46- رساله فى استحباب السوره فى الرد على بعض معاصریه47- رساله فى ان انوار سائر الكواكب مستفاده من الشمس - درباره اینكه نور سایر سیارات از خورشید گرفته شده است .48- رساله فى حل اشكالى عطارد و القمر49- رساله فى ذبایح اهل الكتاب50- رساله فى الزكوه عجیبه51- رساله فى الصوم عجیبه52- رساله فى قصر الصلوه فى الاماكن الاربعه یا ((فى القصر و التخییر فى السفر))53- رساله فى معرفه القبله54- رساله فى المواریث55- رساله فى نسبه اعظم الجبال الى قطر الارض56- رساله القبله57- زبده الاصول یا ((الزبده فى اصول الفقه ))58- سوانح الحجاز یا ((سوانح سفر الحجاز)) یا ((نان و حلوا))59- شرح اثنى عشریه صاحب معالم60- شرح الاربعین یا ((اربعون حدیثا)) یا ((اربعین بهایى ))61- شرح دعاى صباح صحیفه سجادیه62- شرح ((شرح چغمینى )) قاضى زاده رومى63- شرح ((القرائض النصریه )) خواجه نصیر الدین طوسى64- الصراط المستقیم65- صمدیه یا ((القوائد الصمدیه )) - درباره علم نحو كه براى برادرش  عبدالصمد نوشته است و هنوز در حوزه هاى علمیه تدریس مى شود.66- العروه الوثقى - در تفسیر سوره حمد كه همراه كتاب ((مشرق الشمسین )) چاپ شد.67- عین الحیات - تفسیر68- كشكول - بارها چاپ شده است .69- المخلاه - مانند كشكول داراى مطالب متنوع است .70- مشرق الشمسین و اكسیر السعادتین - فقه ، تفسیر و حدیث71- مفتاح الفلاح فى عمل الیوم و اللیله - دعا72- مخلص الهیئه73- وسیله الفوز و الامان فى مدح صاحب الزمان (عج ) - شعر74- شرح تفسیر بیضاوى75- حل حروف القرآن76- شرح من لایحضره الفقیه - حدیث77- ترجمه رساله امامیه به فارسى ، رساله امامیه نامه امام رضا علیه السلام به مامون است .78- حاشیه بر ((شرح تهذیب الاصول )) نوشته عمیدى .79- مختصر اصول ، فارسى ، چاپ سال 1267 ق .80- جبر و مقابله81- رساله در حساب - فارسى82- فالنامه83- رساله در كرویت زمین84- رساله ((جوهر فرد)): شیخ بهایى با استناد به ریاضى و هندسه با اقامه 9 دلیل ، جزء لایتجزى (13) را ابطال كرده است . (14)بر بال خیالشیخ بهایى از شاعران نامدار صفویه است. و شعرهاى او بویژه شعرهایى كه به سبك عراقى سروده ، بسیار زیباست . وى در اشعارش به بهایى تخلص  مى كرد. از وى اشعار بسیارى به زبانهاى فارسى و عربى به یادگار مانده است . از اشعار عربى اوست :عشاق جمالك احترقوافى بحر صفاتك قد غرقوافى باب نوالك قد و قفواو بغیر جمالك ما عرفوانیران الفرقه تحرقهمامواج الادمع تعرفهم- شیفتگان جمالت سوختند و در دریاى صفات تو غرق شدند- در آسمان بخشایشت بست نشستند و جز جمال تو نشناختندشعله هاى جدایى آنان را مى سوزاند و امواج اشك آنان را غرق مى سازدو نیز از اشعار اوست :ایها القوم الذى فى المدرسهكلما حصلتموه وسوسهذكركم ان كان فى غیر الحبیبمالكم فى النشاه الاخره نصیب- اى دانش پژوهانى كه در مدرسه هستید تمام آموخته هایتان وسوسه است .- صحبتهاى شما اگر درباره غیر از دوست (خدا) باشد، بهره اى در جهان آخرت نخواهید برد.حیف باشد از تو اى صاحب هنركاندرین ویرانه ریزى بال و پرتا به كى اى هدهد شهر سبادر غریبى مانده باشى بسته پاجهد كن این بند از پا باز كنبر فراز لامكان پرواز كنتا به كى در چاه طبعى سرنگونیوسفى، یوسف بیا از چه برونتا عزیز مصر ربانى شوىوارهى از جسم و روحانى شوىلقمه نانى كه باشد شبهه ناكگر به خاك كعبه ابراهیم پاكگر به دست خود فشاند تخم آنور به گاو چرخ كردى شخم آنور مه نو در حصادش داس كردور به سنگ كعبه اش دستاس كردور به آب زمزمش كردى عجینمریم آیین پیكرى از حور عینور بخواندى بر خمیرش بى عددفاتحه با قل هو الله احدور بود از شاخ طوبى آتششور شدى روح الامین هیزم كششور تو برخوانى هزاران بسملهبر سر آن لقمه پر ولولهعاقبت خاصیتش ظاهر شودنفس از آن لقمه تو را قاصر شوددر ره طاعت تو را بى جان كندخانه دین تو را ویران كندشیخ بهایى به اشعار حافظ و مولوى علاقه وافرى داشت . دیوان اشعار حافظ و مولوى الهام گرفته از آیات و روایات است و مضامین عرفانى بلندى را در بر دارد. شیخ بهایى درباره مولوى چنین سروده است :من نمى گویم آن عالى جنابهست پیغمبر، ولى دارد كتابمثنوى معنوى مولوىهست قرآنى ، به لفظ پهلوىحب وطن  پیامبر گرامى اسلام فرموده است : حب الوطن من الایمان (15): علاقه به وطن جزء ایمان است . شیخ بهایى تفسیرى نو از این حدیث ارائه مى كند كه بسیار در خور تامل است . تقریبا همه افرادى كه این حدیث را معنا كرده اند وطن را وطن جغرافیایى و زادگاه دانسته اند، برخى از روشنفكران نیز این حدیث را به چیزى در تایید ناسیونالیسم ، وطن پرستى و ملى گرایى تفسیر كرده اند. اما شیخ بهایى در تفسیرى تازه از این حدیث چنین مى سراید:این وطن مصر و عراق و شام نیستاین وطن شهرى است كو را نام نیستزانكه از دنیاست این اوطان تماممدح دنیا كى كند خیر الاناماى خوش آن كو یابد از توفیق بهركآورد رو سوى آن بى نام شهرتو در این اوطان غریبى اى پسرخو به غربت كرده اى ، خاكت به سرآنقدر در شهر تن ، مانده اى اسیركان وطن یكباره رفتت از ضمیررو بتاب از جسم و جان را شاد كنموطن اصلى خود را یاد كنزین جهان تا آن جهان بسیار نیستدر میان جز یك نفس در كار نیستتا به چندان شاهباز پر فتوحباز مانى دور از اقلیم روحوصال  نوشته اند: زمانى شیخ بهایى به همراه گروهى از شاگردانش براى خواندن فاتحه به قبرستان رفت . بر سر قبرها مى نشست و فاتحه اى نثار گذشتگان مى كرد. تا اینكه به قبر باباركن الدین (16) رسید. آوایى شنید كه سخت او را تكان داد. از شاگردان پرسید: شنیدید چه گفت : گفتند: نه .شیخ بهایى پس از آن ، حال دیگرى داشت . همواره در حال دعا و گریه و زارى بود. گر چه او هیچ گاه از عبادت غافل نبود ولى اكنون بیش از پیش ، به مناجات و دعا اهمیت مى داد. مدتى بعد شاگردانش از او پرسیدند آن روز چه شنیدى ؟ او گفت : به من گفتند آماده مرگ باشم .شش ماه گذشت . دوازدهم شوال 1030 ق (یا 1031 ق ) فرا رسید. مرگ به پیشواز شیخ بهایى آمد. او نیز سبكبال به سوى معبود پر كشید بیش از پنجاه هزار نفر مردم اصفهان در تشییع جنازه او شركت داشتند. اصفهان پایتخت صفویه غرق در ماتم بود. ملامحمد تقى مجلسى بر وى نماز گزارد و سپس  پیكرش را به مشهد مقدس برد و بنابر وصیتش او را در خانه اش كه نزدیك حرم امام رضا علیه السلام قرار داشت . به خاك سپردند. اكنون آرامگاه شیخ بهایى در یكى از رواقهاى حرم مطهر امام رضا علیه السلام قرار دارد. (17) پی‌نوشت‌ها:1-ریحانه الادب، محمد على مدرس تبریزى ، ج 4، ص 126-129، زین الدین بن على بن احمد عاملى (شهید ثانى ) (مشعل شریعت ) (از مجموعه دیدار با ابرار) على صادقى ، ص 45، اعیان الشیعه ، ج 6، ص 56-64.2-در اعیان الشیعه تاریخ تولد وى چنین آمده است : پنجشنبه ، سیزده روز مانده به محرم 953 ق (ر. ك : ج 9، ص 234.)3-اعیان الشیعه ، ج 6، ص 59.4-محقق كركى كه به نام محقق ثانى مشهور است از فقیهان بلند پایه اى است كه به درخواست شاه سلیمان صفوى بین سالهاى 916 تا 929 ق از حوزه علمیه نجف به قزوین آمد و در سال 936 ق از سوى شاه طهماسب ریاست علماى شیعه ایران را با عنوان ((شیخ الاسلام )) پذیرفت . ((شیخ الاسلام )) عنوانى همپایه ((ولى فقیه )) در آن عصر بود. پس از وفاتش منصب ((شیخ الاسلام )) به شاگردش شیخ على منشار رسید و پس از رحلت او دامادش شیخ بهایى سومین مجتهد جبل عامل است كه به عنوان شیخ الاسلام انتخاب شد.5-فوائد الرضویه ، شیخ عباس قمى ، ص 249 و 506، طبقات اعلام الشیعه ، شیخ بزرگ تهرانى ، ج 5، ص 86 و 87.6-در اعیان الشیعه ((سید حسن )) آمده است .7-در اعیان الشعیه آمده است كه وى نوه صاحب معالم ، است .8-در اعیان الشیعه ((شریف الدین )) آمده است .9-كشكول شیخ بهایى ، ترجمه ساعدى ، ص 6، فقهاى نامدار شیعه ، عبدالرحیم عقیقى بخشایشى ، ص 223، طبقات اعلام الشیعه ج 5، ص 85 و 86، اعیان الشیعه ، ج 9، ص 224.10-و لا تركنوا الى الدین ظلموا فتمسكم النار (سوره هود، آیه 113) به ستمگران تكیه نكنید كه آتشى شما را فرا خواهد گرفت .11-صحیفه نور، ج 1، ص 285.12-طبقات اعلام الشیعه ، ج 5، ص 87.13- اتم : كوچكترین جزء یك عنصر كه با چشم دیده نمى شود و سابقا آن را جزء لایتجزى مى پنداشتند فرهنگ فارسى ، محمد معین ، ج 1، ص 137 و 138.14- ریحانه الادب ، ج 3، ص 308 - 312؛ امل الامل ، شیخ محمد بن حسن حر عاملى ، تحقیق سید احمد حسینى ، ج 1، ص 155 و 156؛ اعیان الشیعه ، ج 9، ص 244 و 245؛ فلاسفه شیعه ، ص 429.15- سفینه البحار، شیخ عباس قمى ، ج 2، در ذیل كلمه وطن .16- وى یكى از عرفاست .17- الكنى و الالقاب ، شیخ عباس قمى ، ج 2، ص 101.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن