واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: 15 خرداد 42 سرآغازي براي پيروزي بهمن 57
تهران-خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): فرياد اعتراض مردم در 15 خرداد سال 1342 كه با كشتار بي رحمانه دژخيمان شاه رنگ خون گرفت و به ظاهر سركوب شد، در واقع سر آغازي بود براي خيزش بيشتر مردم ايران كه در نهايت پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1357 را به دنبال داشت.
اگر مردم قم به عنوان نخستين گروه در اعتراض به اقدام مزدوران رژيم شاه در دستگيري امام و رهبر خود در 15 خرداد 1342 لب به فرياد گشودند ، در اندك زماني پس از اطلاع از اين واقعه مردم تهران ، ورامين ، شيراز، مشهد و اصفهان نيز به پشتيباني آنان و در واكنش به دستگيري قائد اعظم خود قيام كردند و فرياد اعتراض برآوردند. طنين امواج اين اعتراض ها و فريادها و خيزش متهورانه مردم ايران رفته رفته سيل خروشان و توفان كوبنده بهمن 1357 را به راه انداخت كه بنيان كاخ پهلوي را در هم كوبيد و بساط رژيم ستم شاهي را از اين مرز و بوم برچيد.
از خرداد خونين 42 تا بهمن خونين 57، صدها روز سرنوشت ساز در شهرها و روستاهاي ايران بوجود آمد كه در آن ، رگبار گلوله ، دستگيري ، زندان و شكنجه عمال شاه نه تنها نتوانست فرياد مردم اسلام خواه و حق طلب را خاموش سازد بلكه در همه اين روزها نفس گرم معمار بزرگ انقلاب ، آتش مبارزه را شعله ورتر و فريادها را رساتر ساخت.
امام خمينى در عـصـر عاشـوراى 13 خرداد سال 1342شمسى در مـدرسه فيضـيـه خطاب به شاه فرمـودند : "...آقا مـن به شما نصيحت مـى كنـم، اى آقاى شـاه ! اى جنـاب شاه! مـن به تو نصيحت مى كـنم دسـت بـردار از اين كارها، آقا اغـفـال مى كنند تو را. مـن مـيل ندارم كـه يـك روز اگر بـخـواهـند تـو بـروى، همه شكر كـنند... اگر ديكـته مى دهند دسـتت و مى گـويند بخـوان، در اطـرافـش فكـر كـن.... نصـيحت مرا بـشـنـو... ربط ما بـيـن شـاه و اسرائيل چيست كه سازمان امنيت مـى گـويد از اسرائـيـل حرف نزنـيـد... مگر شاه اسـرائـيلـى است ؟ "
رهبر كبير و فقيد انقلاب دربخشي ديگر از سخنان خود در مورد نقشه هاي اسراييل اعلام كردند :"مي خواهند ثروت هاي اين مملكت را به دست عمال خود تصاحب كنند واين چيزها كه سد راه هستند بشكنند.قرآن سد راه است بايد شكسته شود، روحانيت سد راه است بايد شكسته شود، مدرسه فيضيه سد راه است بايد خراب شود، طلاب علوم دينيه ممكن است بعدها سده راه شوند، بايد از پشت بام بيافتند و سر و دست آنها شكسته شود براي اينكه اسراييل به منافع خودش برسد. دولت ما به تبعيت اسراييل ما را اهانت مي كند."
سخنراني متهورانه امام خميني (ره ) خطاب به شخص شاه در 13 خرداد ماه سال 1342در مدرسه "فيضيه" قم ، رژيم ستم شاهي پهلوي را كه با اهداف مبارزاتي روحانيون روشن ضمير ايران آشنا بود، وحشت زده و هراسان ساخت. به دنبال اين سخنراني به دستور سركردگان رژيم شاه نخست جمع زيادى از ياران امام خمينـى در شـامگاه 14 خرداد دستگيـر و ساعت سه نيمه شب ( سحـرگاه پانزده خـرداد 42 ) صـدها كماندوى اعـزامـى از مركز، منزل حضرت امـام را در قم محاصره و ايشان را در حالي كه مشغول نماز شب بـود دستگيـر كردند و بـه تهـران بـردند.ايشان ابتدا در در بازداشــتگاه باشگاه افـسـران زنـدانـى و غروب آن روز به زندان قـصر مـنتقل شدنـد.
انتشار خبر دستگيري امام ، جامعه ملتهب ايران را به مرحله انفجار رسانيد. چند ساعت پس از دستگيري امام ، مردم قم وپس از آن مردم تهران ، ورامين ، شيراز، مشهد و اصفهان دست به قيام زدند.
نزديكترين نديم هميشگى شاه، تيمـسار" حسيـن فردوست "در خاطراتش از بكارگيرى تجربيات و همكارى زبـده ترين ماموراـن سـياسى و امـنيـتى آمريكا براى سركـوب قـيام و هـمچنيـن از سراسـيمگـى شاه و دربـار و امراى ارتـش و ساواك در ايـن ساعـات پرده بـرداشـتـه و تـوضـيح داده است كه چگـونه شـاه و ژنـرال هـايـش ديـوانه وار فرمان سركـوب صادر مى كردند.
امـام خمـينى در حبـس از پاسخ گفتـن بـه سئوالات بازجـويان، با شهـامت و اعلام ايـنكه هـيـئـت حاكمه در ايـران و قـوه قضائيه آن را غـير قـانـونـى وفـاقـد صلاحـيت مـى داند، اجتـناب ورزيـد.
پس از انتشار خبر دستگيري امام ، مردم قم به منزل ايشان رفتند و به اتفاق حاج آقا مصطفي ، در حدود ساعت شش بامداد، به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (س )حركت كرده و شعار "يا مرگ يا خميني " سر دادند. علما و مراجع وقت هم در همان زمان با صدور بيانيه هايي خواستار آزادي فوري حضرت امام (ره ) شدند.
در صحن مطهر حضرت معصومه (س ) - جايي كه تظاهركنندگان تجمع كرده بودند- دو فروند هواپيماي فانتوم ديوار صوتي را شكست كه باعث ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم شد. جمعيت از صحن مطهر خارج شدند و در خيابان به حركت درآمدند. نيروهاي ارتش و كماندوهاي مسلح رژيم كه نزديك پل" آهنچي"مستقر شده بودند ناگهان مردم را به رگبار بستند و تعداد زيادي ازجمعيت معترض و خشمگين به خاك و خون غلتيدند و در اندك زماني جويي از خون به راه افتاد.
مردم تهران و شهرهاي اطراف نيز همچون ساير شهرها در روز 15 خرداد 42 ، در اعتراض به دستگيري امام خميني به خيابان ها ريختند و چهره خاموش شهر را دگرگون ساختند. سيل خروشان كشاورزان غيور و كفن پوش ورامين ، دهقانان كن و نيز مردم ديگر نواحي به سوي تهران سرازير شد. شعارهاي كوبنده "يا مرگ يا خميني " و "مرگ بر شاه " تظاهر كنندگان، شهر را به لرزه درآورد.
عمال رژيم پهلوي با خشونت به رويارويي با معترضان پرداختند و با گشودن اتش بر روي مردم كفن پوش ورامين سبعيت و دد منشي خود را بيش از پيش نشان دادند و حمامي از خون عاشقان اسلام و ولايت به راه انداختند. نيروهاي سركوب گر ارتش و يگان ويژه هم چنين با شدت عمل هرچه بيشتر مانع گسترش تظاهرات در پايتخت شدند و با دستگيري و زنداني كردن تعداد زيادي از تظاهر كنندگان توانستند قيام را به زعم خود سركوب سازند.
مردمي كه در 15 خرداد 42 قيام كردند و به پا خاستند نه فقط خشمگين از دستگيري رهبرو پيشواي خود، بلكه دردمند از درد وي بودند. دردي برگرفته از ظلم،قساوت و بي رحمي رژيم شاه كه با اهانت و سخيف كردن روحانيت و فروش وطن به بيگانه سعي در استحكام پايه هاي حكومت خود داشت.
مردم هنوز داغ تازه كشتار و تعرض وحشيانه مزدوران شاه به مدرسه فيضيه را در سينه ها داشتند و خاطره تلخ لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي و انقلاب به اصطلاح سفيد شاه را فراموش نكرده بودند كه پيشواي وارسته، آزاده انديش و متعهد خود را در بند ديدند.
پس از حادثه خون بار قيام 15 خرداد، رژيم شاه براي تحريف واقعيات وخام كردن افكار عمومي دست به تبليغات منفي زد و سعي كرد اين قيام را به مالكان نسبت دهد. رسانه هاي وابسته به رژيم و تحليل گران سرسپرده آن ،چنين استدلال مي كردند كه چون در اثر اصلاحات ارضي شاه ( اصل اول انقلاب سفيد) ، زمين ها از مالكين گرفته شده است ، مالكين به كمك روحانيون بر ضد اصلاحات شاه قيام كرده اند.
رژيم با سوء استفاده از مخالفت روحانيون با اصلاحات ارضي و شركت زنان در انتخابات ( يكي ديگر از اصول به اصطلاح انقلاب سفيد) تلاش كرد تا روحانيون را به واپس گرايي و مرتجع بودن متهم كند و آن را دليلي بر رفتار خشن و سركوب گرانه خود در 15 خرداد توصيف كند.
سال 1342 كه با تحريـم مراسـم عـيـد نوروز آغـاز و با خـون مظـلـوميـن فيضيه خـونين شده بود
با قيام 15 خرداد وارد تحولي تازه شد.
شدت اعتراض هاي مردمي به حدي بود كه به رغم آنكه فضاي سياسي جامعه ايران زير تيغ شديد سانسور خبري و رسانه اي و تحت سركوب شديد پليس مخفي و ساواك به شدت پليسي و خفقان آور شده بود، رژيم ناچار شد به منظور جلوگيري از شورش عمومي در جامعه، امام خميني را پس از مدتي كوتاه از زندان آزاد و سپس تبعيد كند.
اگرچه پس از اين قيام، شـاه همچنان بر انجام اصـلاحات مـورد نظـر آمـريكـا و تبعيت از سياست هاي كاخ سفيد اصـرار ورزيـد ولي امام نيز از تبعيدگاه خود هم چنان به مخالفت با شاه و دربار پهلوي ادامه داد و بر آگاه كردن مردم از خيانت هاي شاه و افشاي مداخلات بيگانگان و اسلام ستيزي آنها تاكيد ورزيد.
بدين سان قيام خونين و بزرگ 15 خرداد 42 كه باعث كشته شدن جمعي از مردم شد و خانواده هاي بسياري را داغدار كرد ، نقطه عطفي شد تا زمينه ساز پيروزي ملت ايران در 22 بهمن ماه سال 1357 شود.
برخي از مطبوعات جهان پس از قيام 15 خرداد به صورت مختلف و با تيترهاي درشت از اين رويداد بزرگ نام بردند. روزنامه آلماني "دي ولت " در شماره 129 خود در همان تاريخ نوشت : "در تهران ، صدها نفر كشته شده اند. دولت علم ، حكومت نظامي اعلام كرد."
روزنامه الاهرام مصرنيز در 16 خرداد 1342 نوشت : " ديروز تهران در آتش خشم شعله ور شد... اين ، بدترين تظاهرات ضد شاه بود و هنگامي آغاز شد كه رهبر ديني ، روح الله خميني و ياران او دستگير شدند."
مراجع بزرگ تقليد، علما و روحانيون بزرگ حوزه هاي علميه و امام خميني (ره)، قـيام خونين 15خـرداد را با صـدور بيانيه هاي متعدد مورد تكريم و اعزاز قرار دادند. امام راحل (ره) در بيانيه خود به اين مناسبت فرمودند:"من اين روز را براي هميشه عزاي عمومي اعلام مي كنم".
پژوهم-ص.م.- 1025- 1446
يکشنبه 12 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 427]