واضح آرشیو وب فارسی:فارس: افزايش آمار قبولي، مرهم كم سوادي نسل جديد
زهيرمصطفي بلوردي«آقا ببخشيد كره چه شكليه؟» پرسش يكي از دانش آموزانم در جلسه امتحان بود. با شنيدن اين سوال بي درنگ ياد اول سال تحصيلي افتادم. ديگر چندين سال است كه براي ما دبيران آموزش و پرورش تكراري شده، ابتداي هر سال مديران مدارس با تشكيل جلسه شوراي دبيران با شور و شعفي مثال زدني از بالا بودن آمار قبولي مدرسه شان نسبت به سال هاي گذشته سخن به ميان مي آورند و اميد و درخواست از همكاران سال جديد براي بالا بردن اين آمار نسبت به سال هاي قبل، افتخاري كه آن را حتي با زدن پارچه هاي تبريك سردر مدارس هم به همگان بازگو مي كنند. گويي تلقي اين عزيزان از كارآمدي نظام آموزشي در درصد قبولي هر واحد آموزشي و مقطع تحصيلي خلاصه مي شود. جالب تر اينكه نمايندگان مجلس نيز تا به حال درصد پايين قبولي پايه هاي مختلف را به عنوان يك سلاح براي استيضاح وزراي آموزش و پرورش استفاده كرده اند و مي كنند. در نتيجه اين عوامل، بررسي علل افت تحصيلي يا به عبارتي «بالا بردن آمار قبولي دانش آموزان»،، موضوعي است كه با شروع هر ساله ايام امتحانات ذهن متوليان آموزش و پرورش را به خود مشغول مي كند. و ديگر كسي توجهي به كيفيت آموزشي و چگونگي به دست آمدن آمار قبولي ندارد.در خدمت تني چند از همكاران و طي صحبت هايي كه در اين باره رد و بدل مي شد، از نوع نگاه غيرمستقيم مسوولان مدرسه به «معلم كارآمد» در روز هاي امتحانات گله مند بودند. طبق نظر دوستان، معلمان با اندكي ابتكار و اجراي برنامه هاي ويژه، مي توانند حداقل در خردادماه درصد قبولي مدرسه را بالا ببرند و آبروي مدرسه را بخرند. فشارهاي مسوولان و توجه به كميت آمارها باعث شده وزارت، سازمان، ادارات و در نهايت مديران مدارس فقط به دنبال درصد بالاي قبولي باشند. مدير وقتي مي بيند بالادستي از او قبولي بالا مي خواهد بايد با روش هايي كارآمدي مجموعه زيردست خود را نشان دهد و اين كار را از طريق درخواست ها و توصيه هاي مبهم به معلمان منتقل خواهد كرد. معلمان نيز بالطبع براي به رخ كشاندن توانايي و نتايج كلاس خود به اين مسابقه تن خواهند داد، اما به چه قيمتي؟برون داد اين مسابقه بالا رفتن درصد قبولي و در كنار آن پايين آمدن معلومات و سواد دانش آموزان است. كافي است برنامه ريزان آموزشي يك بار هم كه شده به كلاس هاي درس مدارس معمولي (تاكيد مي كنم به مدارس معمولي) پا بگذارند تا به عمق موضوع پي برند. خواهند يافت دانش آموزاني را نه در دوره ابتدايي بلكه مقاطع راهنمايي و دبيرستان كه هنوز قادر به خواندن درست فارسي و فهم مطالب نيستند و اگر هم متوجه مطلب باشند قادر به نوشتن مطلبي كه در ذهن دارند و حتي بيان آن نيستند (مدتي پيش به يكي از دانش آموزانم كه ترك تحصيل كرده بود برخوردم، هنگامي كه دليل را جويا شدم عدم فهم مطالب درسي را علت بيان مي كرد). به نظر مي رسد بسيار ساده انگارانه باشد براي معضلي به اين درجه از اهميت با سهل انگاري و كار كارشناسي نشده، راه حل هاي مقطعي( افزايش آمار قبولي) ارائه دهيم. مسوولان آموزش و پرورش دوره بحراني ترك و افت تحصيلي را دوره متوسطه بيان كرده اند؛ در حالي كه ريشه مشكل را بايد در مقاطع پايين تر تحصيلي جست وجو كرد. آنجا كه برنامه ريزان آموزشي آمده اند و به دنبال حذف امتحانات دوره ابتدايي، برداشتن امتحانات نهايي پنجم دبستان، نيم بند كردن امتحانات نهايي راهنمايي از طريق واگذاري تصحيح اوراق به معلمان هر مدرسه، اجراي طرح هايي در رابطه با ماده18 (نمره مستمر) و سهيم كردن والدين دانش آموز در دادن نمره مستمر حتي به صورت محدود است كه همگي با هدف كاهش درصد مردودي و به قول مسوولان جلوگيري از مشكلات روحي دانش آموزان است. اما غافل از اينكه براي اين درد مرهمي موقتي يافته اند و توجه ندارند با دستان خويش خالق پديده كم سوادي نسل جديد و مدرك گرايي به هر شيوه ممكن شده اند. متاسفانه دانش آموزاني كه بعد از مدتي در جريان اين فرآيند قرار مي گيرند و مشاهده مي كنند بدون مطالعه و به راحتي مي توانند نمره قبولي را كسب كنند و به سطوح بالاتر روند، آيا ديگر رغبت و انگيزه يي براي جهد و تلاش از خود بروز خواهند داد؟ در حقيقت مديران و معلمان هر دوره مشكل را به مقطع بالاتر پاس مي دهند، ابتدايي به راهنمايي و راهنمايي به دبيرستان، انتقال اين مشكلات به پايه هاي بالاتر كار را به جايي مي رساند كه ديگر امكان جبران ضعف هاي موجود فراهم نخواهد شد، ادامه كار به جايي مي رسد كه دانش آموز در پايه هاي بالاتر احساس مي كند توانايي درك مطالب درسي را ندارد، انگيزه خود را از دست داده و در نهايت ترك تحصيل مي كند.مشكل اصلي در آموزش و پرورش به سيستم اين نظام آموزشي بازمي گردد و ما نيز براي حل اين معضل به دنبال تعويض افراد هستيم. كسي كه خودرواش مشكل دارد از تعويض راننده سودي نمي برد. مجموعه نظام كشور بايد با عزم ملي اين مشكل را حل كند. بهتر است به جاي توصيه هاي مبهم و سطحي بررسي ريشه يي و همه جانبه يي از طرف كارشناسان و معلمان صورت گيرد و راهكارها در طول سال با نظارت دقيق به اجرا درآيند. آنگاه است كه مي توان فقط با فرض اينكه درصد قبولي از نمرات واقعي دانش آموزان نشأت گرفته، از كارنامه قابل دفاع خود در قبولي و ميزان ترك تحصيلكردگان واقعي سخن به ميان آورد. اينكه براي كاستن افت و ترك تحصيل آمار قبولي را بالا ببريم، فقط از مسكني ضعيف براي دردي كه چندين سال است بر پيكره فرهنگي و علمي آموزش و پرورش ريشه دوانيده استفاده كرده ايم.
يکشنبه 12 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 219]