واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: خاطرات آندو از حذف انگليس - آنقدرها هم تلخ نبود
سعيد زاهديان«دن برنان» نويسنده معروف «فورفورتو» پس از شكست انگليس مقابل كرواسى و حذف از يورو ۲۰۰۸ در اولين شماره اين مجله مطلب خود را اينگونه آغاز مى كند:«سوالات بدون پاسخ انگليسى ها از بابت ناكامى تيم ملى كشورشان در راه يورو ۲۰۰۸ هنوز مردم اين كشور را آزار مى دهد. پس از آن سرشكستگى اما يك چيز به وضوح ديده مى شود و آن حساسيت شرايط فعلى فوتبال ملى است. ما در مجله «فورفورتو» به جاى اينكه سرمان را پايين نگه داريم به اين فكر افتاده ايم نگاهى به اوضاع بيندازيم و دست به يك همه پرسى جهانى بزنيم تا راه حل هاى لازم را پيدا كنيم.دست به كار شديم و از بزرگترين نام هاى فوتبال روز دنيا سوالاتى را پرسيديم تا بگويند چرا سپيد پوشان ملى ما در اين راه شكست خوردند و حالا چه بايد كرد تا از اين مشكلات گذر كرد. از آنهايى مشورت خواستيم كه در حال حاضر از آنچلوتى گرفته تا زاگالو جزو مربيان سرشناس فوتبال دنيا هستند يا روزگارى ستاره اى در فوتبال بوده اند.بسيارى از اين كارشناسان معتقدند غيبت فوتبال انگليس در تابستان سال بعد چيزى جز يك اتفاق تلخ نيست. در عين حال تنها عده اندكى از آنها از حذف تيم ملى انگليس در يورو شگفت زده شده اند. با وجود اين تقريبا تمامى شان متفق القولند تشكيل نشدن تيمى كه دست كم با سطح كيفيت ستاره هايش يكسان باشد غير قابل توجيه به نظر مى رسد. آيا واقعا تقصير مك لارن بود ما در پى پاسخ اين سوال و راه خروج از بحران هستيم.آندره كانچلسكيس، ستاره سابق منچستر يونايتد و تيم ملى روسيه كه اينطور فكر مى كند. در همين حال ايراد ديگر را افزايش عجيب توقعات از بازيكنان اين تيم مى داند. بازيكنانى كه هميشه از فقدان روحيه برترى جويى رنج مى برند اما گاس هيدينك، كيمياگرى كه تيم ملى انگليس را زمين گير كرد، اغماض مى كند و تنها دليل شكست را بدشانسى مى داند. در حالى كه شايد دلايل بسيار مهمتر از بداقبالى را مى توان برشمرد. مثلا يوهان كرويف، اعتقاد دارد انگليس بيشتر از هر چيز ديگرى نياز دارد تفكرات جاه طلبانه كسى مثل گاس هيدينك در روسيه را بر فوتبال ملى اش حاكم كند. كرويف به تعداد زياد خارجى ها در ليگ برتر هم اشاره دارد كه برعرصه ملى اثر نامطلوبى گذاشته است.در اين ميان توستائو برزيلى بازيكن تيم قهرمان جام جهانى ۱۹۷۰ نظرش را به سادگى بيان مى كند كه بسيار هم بى رحمانه است. توستائو مى گويد تيم ملى انگليس يك مشكل چهل ساله دارد و آن هم قابل پيش بينى بازى كردنش است. در همين حال سرمربى توستائو در جام جهانى ۱۹۷۰ يعنى ماريو زاگالو اعتقاد دارد چاره كار مى تواند آوردن يك مربى از امريكاى جنوبى باشد.به هر جهت كارشناسانى كه در نظر گرفته بوديم نظراتى ارائه داده اند كه مطالعه جمع بندى اين نظرات گاهى مى تواند دردناك باشد. اميدواريم مسوولان اتحاديه فوتبال انگليس نيز نگاهى به اين نظرات بيندازند.»***شايد اين دستمايه اولين بحث جدى من و آندو در انگليس است. از مركز شهر منچستر تا وستاتون منطقه اى كه آندو در آن زندگى مى كرد حدود ۲۰ دقيقه با ماشين راه است. در اين فاصله آندو از حذف انگليس پس از يورو و نحوه برخورد در مطبوعات و رسانه ها حرف مى زند. اينكه آنها به جاى دعوا و غمباد گرفتن، خيلى زود شكست را تحليل كردند. آندو اينگونه شروع مى كند: فورفورتو كه سراغ اتورهاگل، ماريوزاگالو، يوهان كرويف، لوييس فيليپه اسكولارى، گاس هيدينك، كارلوس آلبرتو پريرا، كارلو فان باستن و... تعدادى ديگرى از مربيان بزرگ دنيا رفته بود و از آنها دلايل حذف انگليس را مى پرسيد، هر كدام آنها براى خودشان دليلى داشتند و همين گزارش فورفورتو به نوعى تبديل به يك كار تحليلى شد تا بفهمند كه چرا شكست خورده اند و تبعات اين شكست چه بوده است.ساير نشريات انگليسى - مثل فورفورتو - در همان روزهاى اول برآورد هزينه كردند كه اين شكست چقدر به آنها ضربه مالى وارد كرده است. مردم انگليس فقط همان شب را ناراحت خوابيدند و اشك ريختند اما از فردا صبح شكست فراموش شد و دوباره تمام ورزشگاه هاى انگليس براى مسابقات ليگ برتر و جام باشگاه هاى اروپا پرشد؛ چرا كه آنها با تمام وجود فوتبال را دوست دارند.آندو ذهنيت ما را كاملا تغيير مى دهد: «در ايران همه خيال مى كردند كه فوتبال در انگليس مى ميرد اما اصلا اينطورى نبود. روزنامه ها و مجلات ورزشى كار تحليلى خودشان را انجام مى داند و اتحاديه فوتبال هم خيلى سريع تمام جوانب را سنجيد و ديديد كه ظرف يك ماه، فابيو كاپلو را جايگزين مك لارن كردند و كاپلو كارش را براى صعود به جام جهانى ۲۰۱۰ شروع كرد اما در ايران پس از حذف از جام ملت ها چه اتفاقى افتاد تا مدت ها در روزنامه ها جنگ و جدال حاشيه اى وجود داشت و تيم ملى هم تا مدت ها بدون مربى بود. انگليسى ها يك مربى انتخاب كردند اما ما چه كرديم و چند وقت طول كشيد تا تيم ملى سرمربى اش را بشناسد. در ايران وقتى تيم ملى بازى دارد، ۲ هزار نفر به ورزشگاه مى آيند اما در اولين بازى دوستانه انگليس پس از حذف از يورو، ورزشگاه ويمبلى پر شد و انگليسى ها دوباره تيمشان را تشويق كردند تا سوييس را بردند. شايد اين اتفاق براى شما عجيب باشد.شما انتظار داريد كه من بگويم غم و اندوه پس از حذف انگليس را فرا گرفت؛ مردم با ورزشگاه ها قهركردند اما اين ذهنيت غلط ما در ايران است ولى براى آنها فوتبال نمى ميرد و آنها با فوتبال زنده اند. خبرنگار فورفورتو سرش را پايين نمى اندازد و به جاى افسوس و تزريق يأس و نااميدى، دنبال آينده است و هوادارش هم مى داند كه اگر از تيم ملى شان حمايت كند، جام جهانى ۲۰۱۰ را هم از دست خواهند داد.
شنبه 11 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 392]