واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: 3 نوجوان متهم به قتل پاي چوبه دار
محمد مصطفايي، وكيل دادگستري در اين رابطه ميگويد: حدود 100 نفر، در زندانهاي كشورمان در حبس به سر ميبرند كه سنشان زمان ارتكاب جرم، زير 18 سال بوده و با صدور احكام قصاص و اعدام، روز و شب را در بدترين شرايط ميگذرانند و منتظر اجراي حكم مرگي هستند كه به ناروا گريبانشان را گرفته و آنها به اين اميد كه به دليل سن كمشان و اينكه اكثر قريب به اتفاق كشورهاي دنيا مجازات مرگ را به ويژه براي اطفال از قوانينشان حذف نمودهاند و روزي به زندگي باز خواهند گشت و جبران مافات خواهند كرد، بازداشت هستند.
اي كاش ميشد جناب آقاي شاهرودي زماني را صرف ديدار و ملاقات با اين عده از اطفال نمايند تا به اين نتيجه برسند كه در حقيقت آنها قربانيان جامعه ميباشند. آنها ناخواسته فعلي را مرتكب شدهاند كه در نهايت بايد بهاي آن عمل از پيش نادانسته و ناخواسته را با مرگ خويش بپردازند.
متاسفانه معدودي از قضات دادگستري، كساني را به قصاص نفس و اعدام محكوم مينمايند كه حتي بعضا طبق نظر پزشكيقانوني حين ارتكاب جرم فاقد رشد عقلاني و فكري بودهاند (همانند محمد لطيف و حجت حيدري) و بعضا خود مرتكب جرم قتل نشده و جرم را به گردن گرفتهاند و حال مرگ در انتظارشان است (همانند محمدرضا حدادي و دلآرا دارابي.)
آيا از نظر قضايي درست است در جايي كه قانون اعمال مجازات مرگ را براي افرادي كه زمان ارتكاب جرم سنشان كمتر از 18 سال ميباشد، منع ميكند، آنها را برخلاف قانون به دار آويزيم؟ آيا انصاف است بدون در نظر گرفتن رشد فكري و عقلاني كه شرط قصاص است آنها را به مجازات اعدام محكوم كنيم؟ آيا انصاف است در جايي كه بيش از 185 كشور دنيا مجازات مرگ را براي اطفال زير 18 سال از قوانينشان برداشتهاند، ما با داشتن قانون و تعهدات بينالمللي، مبني بر منع مجازات اعدام براي اطفال زير 18 سال آنها را به مرگ محكوم كنيم؟ و آنها را در زندان زير اعدام نگاه داريم تا هنگامي كه اين اطفال به سن بالاي 18 سال رسيدند، آنها را اعدام كنيم؟
اعتمادملي: با استيذان حكم قصاص سه متهميكه در نوجواني مرتكب قتل شدهاند، هر سه اين افراد به نامهاي ، و در انتظار اجراي حكم به سر ميبرند.
اين در حالي است كه پيش از اين دو تن از اين متهمان به صورت موقتي از اجراي حكم رها شدهاند اما در صورت عدم رضايت اولياي دم به زودي براي بار ديگر پاي چوبه دار خواهند رفت.
در حادثه اول كه ساعت 23 روز 27 مرداد سال 84 رخ داده بود، ماموران كلانتري ونك از وقوع يك درگيري و نزاع منجر به فوت يك جوان 19 ساله باخبر شدند.
ماموران با حضور در صحنه دريافتند نوجواني به نام 17 ساله با شخص ديگري به نام 19 ساله درگير شده و در اين درگيري با ضربه شيشه نوشابه احسان را مجروح و به قتل رسانده است.
بهنود پيش از اين حدود يك ماه پيش قرار بود قصاص شود اما با تلاش وكلاي مدافع وي و مسوولان اجراي احكام دادسراي امور جنايي تهران رئيس قوه قضاييه براي مدتي حكم را لغو كرد تا در صورت رضايت اولياي دم، بهنود از قصاص رهايي يابد. اين در حالي است كه همچنان وضعيت او نامشخص است.
از سوي ديگر در پرونده ديگري كه ساعت 8 شب 23 خرداد سال 82 رخ داد، سعيد از آنجا كه خانوادهاش در سفر بودند، به غذافروشي يكي از دوستانش رفته بود اما آن شب دوست سعيد در مغازه حضور نداشت و به جاي او پسر جوان ديگري كه به تازگي در همان مغازه مشغول به كار شده بود، در آنجا حضور داشت.
سعيد طبق عادت و از آنجا كه با صاحب مغازه دوستي چندين و چند سالهاي داشت از روي پيشخوان مغازه ساندويچي برداشت و مشغول به خوردن شد.
شاگرد تازهكار در مغازه كه تا آن روز سعيد را در آن محل نديده بود و از دوستي او با صاحب مغازه اطلاعي نداشت، در واكنش به بياجازه برداشتن ساندويچ از سوي سعيد شروع به فحاشي كرد و درگيري دو پسر جوان آغاز شد.
شاگرد مغازه كه به خاطر كارش چاقو آشپزخانه در دست داشت، با بالا گرفتن درگيري سعيد را تهديد كرد كه با چاقو به او ضربه ميزند. سعيد هم براي حفظ جانش شاگرد مغازه را به سمتي ديگر هل داد كه در پس همين ماجرا چاقو از دستش رها و اين بار به دست سعيد افتاد.
سعيد پس از دستگيري در اينباره گفته بود:
پس از دستگيري متهم و محاكمه او با وجود اينكه سعيد بارها و بارها در جلسات مختلف عنوان ميكند كه قصد كشتن مقتول را نداشته اما حكم قصاص او صادر ميشود كه به اين ترتيب سعيد دومين متهمياست كه با استيذان حكمش در انتظار اجراي حكم به سر ميبرد.
در پرونده ديگري ارديبهشت 1384 هنگامي كه از محل كار پدرش به منزل ميرفت در طول مسير با سنگ كبوتري را ميزند و به راهش ادامه ميدهد.
فردي به نام مهرداد كه سوار بر موتورسيكلت بوده به سراغ او ميرود و ميگويد: ، بدين ترتيب دو طرف با هم درگير ميشوند، مهرداد كه به پرتاب سنگ به كبوتر معترض بوده چاقويش را از جيبش درميآورد اما پيش از آنكه موفق شود ضربهاي بزند، بهنام با تبرزيني كه همراه داشته او را از پاي درميآورد.
به گفته وكيل بهنام زارع، او قصد داشته با تبرزين دست مهرداد را هدف قرار دهد اما تبر به گردن او برخورد ميكند و باعث مرگ ميشود.
بهنام پيش از اين در جلسات بازجويي گفته بود: از آنجا كه مهرداد سه سال بزرگتر از من بود، مجبور بودم از دستش فرار كنم، توانايي درگير شدن با او را نداشتم تا اينكه يك روز در حالي كه من در زمين بازي حوالي منزل عمويم در حال بازي فوتبال بودم، به زمين بازي آمد و گفت بيا برويم كبوترهايم را نشانت دهم، من هم همراه او رفتم اما او باز هم قصد آزار و اذيتم را داشت، در آنجا با هم درگير شديم، مهرداد چاقو داشت و من هم تبرزين كوچكي همراهم بود، اين تبرزين را براي كار همراه داشتم، مهرداد اول چاقويش را درآورد و خطي روي بدنم انداخت، شروع به فحاشي كرد و گفت كه من توان مبارزه با او را ندارم، من هم از سر عصبانيت تبرزين را درآوردم و ميخواستم خطي روي بدنش بيندازم كه جاخالي داد و تبرزين به گردنش فرورفت، من از ترس فرار كردم و نزد پدرم رفتم، وقتي به پدرم ماجرا را گفتم او مرا به پليس تحويل داد.
حكم قصاص بهنام هم از سوي رئيس قوه قضاييه صادر شده است و او هم همچنان در انتظار اجراي حكم است.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
شنبه 11 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 286]