واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: «قرآن فارسي كهن» بررسي شد انتقاد آذرتاش آذرنوش از بيتوجهي به ترجمههاي قرآن كريم
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مراسم رونمايي و نقد و بررسي كتاب «قرآن فارسي كهن: تاريخ، تحريرها، تحليل» نوشتهي سيدمحمد عمادي حائري عصر روز چهارشنبه در مركز پژوهشي ميراث مكتوب برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، آذرتاش آذرنوش در اين نشست با انتقاد از بيتوجهي به ترجمههاي قرآن كريم، تأكيد كرد: ما دربارهي ترجمهي قرآن هيچ كاري انجام ندادهايم.
اين مترجم و پژوهشگر در ادامه متذكر شد: ترجمه بين ما ايرانيها مهجور مانده است و حدود 10 سال پيش كه درصدد تأليف «تاريخ ترجمه از عربي به فارسي» برآمدم، اولين گامي كه برداشتم، بررسي ترجمههاي قرآن كريم را شروع كردم كه اين وادي آنقدر وسيع، گسترده، كلان و خوفانگيز بود كه تنها به جلد اول اكتفا كردم و ميدانم آنچه تأليف كردهام، بخشي از درياي پايانناپذير در اين حوزه است.
او همچنين به نوع مواجههي مترجمان ايراني با متن قرآن كريم، روايات و ديگر متون عربي پرداخت و از انگيزههاي رواني در مواجهه با هركدام از اين متون به عنوان عامل مهمي در چگونگي ترجمه ياد كرد و افزود: مترجمان ايراني در مواجهه با متن قرآن كريم پشتشان ميلرزد و از همينروست كه ترجمهي تحتاللفظي انجام ميدهند و ساخت و نحو جمله را به مخاطب واميگذارند.
آذرنوش در اين زمينه تصريح كرد: مترجمان در درون ترجمهي تفسيري، بلاغتي به خرج ميدهند كه شگفتانگيز است. هنگامي كه مترجمان ما درون تفسير به ترجمهي قرآن ميپردازند، در آنجا دهها جور مواجهه با قرآن دارند و معناهاي مرتبط را بيان ميكنند؛ اما در ترجمهي رسمي، پشتشان ميلرزد و كلمات را تنها زير آيات مينويسند.
او از اين موضوع به عنوان موضوعي در حد تز دكتري ياد كرد و گفت: اين قضيه يعني ترجمههاي فارسي قرآن در حد جهان مهم است و ما دربارهي ترجمههاي فارسي كاري نكردهايم و با اين كار به ادبيات فارسي زيان زدهايم كه آن سرش ناپيداست. من در زمان تأليف «تاريخ ترجمهي عربي به فارسي»، چهار تا مقاله دربارهي ترجمهي قرآن به زبان فارسي پيدا نكردم.
وي در ادامه از ترجمهي تفسير طبري به عنوان ترجمهاي بسيار مهم ياد كرد و گفت: ترجمهي تفسير طبري، زبان انسانهاي زنده است؛ برخلاف زبان فردوسي كه زبان فاخر ديگري است. البته نميخواهم فردوسي را كوچك كنم كه خودش يك ايران است. تفسير طبري ترجمهاي است كه 60 سال پيش از فردوسي نوشته شده است و ميبينيم چهار تا مقاله دربارهي اين تفسير داريم؛ در حاليكه دربارهي فردوسي بيش از هزاران مقاله است و ميبينيد چه ظلمي به اين كتاب مستطاب شده است. اكنون نميدانيم چند نسخه از ترجمهي تفسير طبري داريم كه گفته ميشود 22 نسخه است و در مقايسه با كتاب تاريخ طبري كه تاكنون 120 نسخه از آن پيدا شده، ميتوانيم به اين نتيجه برسيم كه هنوز خيلي دير نشده و چنانچه جستوجو كنيم، شايد تا 40 نسخه از ترجمهي تفسير طبري بتوانيم به دست بياوريم؛ بنابراين ميتوانيم دنبال نسخههاي خطي بگرديم تا به يك متن جدي از ترجمهي تفسير طبري برسيم.
آذرنوش همچنين گفت: مقدار زيادي از كتابهايي كه گفته ميشود ترجمهي مستقل كتاب قرآن است، چيزي جز گويشهايي از ترجمهي تفسير طبري نيستند و برخي نكات هست كه به ما ميفهماند فلان جمله از روي ترجمهي تفسير طبري گرفته شده است. در بسياري از كتابهاي ترجمهشده، اين حادثه خيلي زياد رخ ميدهد و مؤلف «قرآن فارسي كهن، جناب عمادي، هم دنبال اين كار را گرفته است و بيش از من دارد ثابت ميكند كه اين كتابهايي كه ترجمه شدهاند، متأثر از ترجمهي تفسير طبري هستند و خيلي زيادتر از آنكه فكر ميكنيم، اين امر رخ داده است. او حتا خيلي پا را فراتر ميگذارد و ترجمههاي ميبدي، قمشهاي، معزي و رهنما آن را جلو روي خود گذاشته و از آنها الهام ميگذارد و مترجمان معاصر هم اگر اين كار را نكنند، كار بدي ميكنند.
آذرنوش از رسيدن به چاپ منقحي از ترجمهي تفسير طبري به عنوان گامي ملي و ديني براي خدمت به قرآن ياد كرد و همچنين گفت: تأكيد ميكنم اين جوان (عمادي) دست از كار برندارد؛ بلكه بر اين فشردگي كه در اين اثر (قرآن فارسي كهن) هست، بيافزايد. گستردهنويسي بيماري نوشتههاي ما ايرانيهاست و ايرانيها و عربها زمان تأليف كتاب بسيار رودهدرازي ميكنند و دليلي ندارد جلو فشردهنويسي اين مؤلف را گرفت.
همچنين ابوالقاسم امامي از كتاب «قرآن فارسي كهن» به عنوان كتابي ارزشمند ياد كرد و يادآور شد: اين كتاب از سلسله كتابهاي مربوط به متنشناسي مركز پژوهشي ميراث مكتوب است.
او در ادامه با ارائهي گزارشي از فصلهاي مختلف كتاب، تصريح كرد: اين كار به راستي كاري ابتكاري، زيبا، پرثمر و سودمند است. وقتي كتاب را تورق ميكردم، آرزو كردم كاش من هم ميتوانستم چنين كاري كنم؛ اما به علت كار بر روي تجاربالامم كه كاري طولاني بوده و به زبان عربي است، از اين كار بازماندهام و كمي كارهاي فارسي برايم مشكل شده است.
وي همچنين گفت: مقدمهي كتاب مانند متن آن بسيار فشرده و فرمولي است، كه هرچند از جهتي حسن كار است؛ اما از يك نظر، بهتر بود كه اينقدر فشرده نباشد و همين فشردگي باعث شده مقدمه خيلي روشن نباشد و دست كم كسانيكه در حد هوشياري من هستند، ممكن است به هدف مؤلف و طرح كار مؤلف و همچنين كالبد كتاب نرسند.
امامي عنوان كرد: اين كتاب را در حدي ميدانم كه اگر مؤلف با آن نگاه كلي كه دربارهي مسائل كتاب پيدا كرده، با شرح بيشتري به بازتأليف آن اقدام كند، ميتواند در حد يك رسالهي دكتري هم باشد.
او در ادامه خاطرنشان كرد: اگر انرژي جواني مؤلف نبود، انجام اين كار، كار مشكلي بود. عمادي حائري خيلي خوب از عهدهي كار برآمده و اين نشان ميدهد استعداد سرشاري دارد. ملاحظات خردهريزي را ديدم كه البته از ارزش كار نميكاهد. در بخشي كه تحت عنوان ترجمههاي تفسيري مثالهايي را ذكر كرده، آن مثالها را نميتوان جزو ترجمههاي تفسيري به حساب آورد.
امامي در پايان سخنان خود با انتقاد از ترجمههاي متعدد قرآن كريم در زبان فارسي و ديگر زبانها، بر وجود يك ترجمه از قرآن كريم با عنوان ترجمهي رسمي در هر زبان تأكيد كرد.
علي موسوي گرمارودي هم كه مديريت جلسه را به عهده داشت، شعري از نوذر پرنگ خواند و به ارائهي اطلاعاتي اجمالي دربارهي ترجمهي رسمي قرآن كه از آن به عنوان قرآن رسمي ياد ميشود، پرداخت.
اين شاعر و مترجم در نقد سخنان امامي، خاطرنشان كرد: به عنوان يك مترجم قرآن به شدت با نظر امامي مخالفام؛ براي اينكه ترجمه را يك كار هنري ميدانم. ميدانيم كه قرآن تغييرناپذير است؛ اما هر ترجمهاي رنگ و بوي خودش را دارد و كار بنده هم رنگ و بوي خودش را دارد؛ چنانچه ترجمهي جناب امامي هم همينطور است. به نظرم، وجود ترجمهي رسمي از قرآن به اين ميماند كه بخواهيم براي شعر بخشنامه صادر كنيم، كه هركس بخواهد شعر بگويد، ميبايست بر اساس آن بخشنامه كار كند. البته اين قياس، قياس معالفارق است. اما به هرحال، من با اين نظر مخالفام.
به گزارش ايسنا، سيدمحمد عمادي حائري نيز در سخناني گفت: براي من، بسط دادن مطالب كتاب آسانتر بود؛ اما به خودم بسيار سخت گرفتم تا خواننده راحت باشد. براي اينكه خواننده را تا پاي جويباري كه هست، دستش را بگيرم و به او بگويم مقصد كجاست؛ بنابراين استاندارد جهاني را پذيرفتم و به خودم سخت گرفتم تا مخاطب راحتتر شود.
او تصريح كرد: در اين كتاب سعي كردهام نشان دهم از دل اين نسخههاي گوناگون ميشود يك نظام بيرون كشيد. ما خيلي از نسخهها را بازخواهي ميكنيم بدون اينكه مقايسهاي صورت گيرد و من سعي كردهام كه با صرفشناسي، زبانشناسي و با استفاده كردن از اين كار، از دل آن نسخهها يك نظام بيرون بكشم.
از سويي، اكبر ايراني - رييس مركز پژوهشي ميراث مكتوب - در اين نشست گفت: چون در اين كتاب از سلمان فارسي با عنوان اولين مترجم قرآن نام برده شده، بيمناسبت نديدم ذكري از اين ايراني عاليقدر به ميان آيد.
او با استناد به روايتهايي، خاطرنشان كرد: اولبار سورهي حمد را سلمان فارسي به زبان فارسي برگردانده است.
وي با طرح ديدگاههاي مختلف دربارهي ترجمهي قرآن، تصريح كرد: سلمان فارسي فخر ايرانيان است و به دليل ايراني بودنش و همچنين به دليل اينكه پيش از اسلام آوردن بر آيين زرتشت بوده، عربها عليه او خيلي ميزدند.
ايراني در ادامه با اشاره به آيهاي از قرآن، گفت: خداوند ميگويد اگر رو برگردانيد، خدا مردم ديگري را جاي شما ميآورد كه از شما بهترند و رسول اكرم (ص) در پاسخ به اين سؤال كه اينها چه كسانياند، فرمودند، سلمان فارسي و قوم اوست كه اگر علم و دين و ايمان در آسمان باشد، عدهاي از ايرانيان برميخيزند و آن را پايين ميكشند.
رييس مركز پژوهشي ميراث مكتوب با اشاره به فعاليت اين مركز در حوزهي پژوهش متون كهن، به كارهايي كه در دست انتشار دارند، اشاره كرد و از تحقيقي در ساختار محتوايي و معنايي «مثنوي» مولانا خبر داد كه توسط اين مركز منتشر خواهد شد.
انتهاي پيام
جمعه 10 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 292]