واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: عبدالله انوار در نشست همايش عبدالقادر مراغي:موسيقي «مراغي» بيانكننده رابطه بين آدمي و لايتناهي است
گروه هنر: بزرگترين تقسيمبندي مراغي رابطه بين ابعاد صغار است كه احساسي فوق عقل است كه برتر از هر منطق و هر كميت و كيفيتي است. يعني آن قوتي كه رابطه بين آدمي و لايتناهي است و هنگاميكه با موسيقي ميآميزد آدميرا فارغ از زمان و مكان ميكند.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا) به نقل از روابط عمومي فرهنگستان هنر، در آخرين روز از همايش بينالمللي عبدالقادر مراغي، كارشناسان به ويژگيهاي تاريخي و بررسي دوران حيات اين هنرمند بزرگ قرن هشتم پرداختند.
ابتدا عبدالله انوار، محقق علوم قديمه درباره «بيان پارهاي از اجناس و نسبت ادوار» در آثار مراغي و ويژگيهاي هندسي و رياضي آن اظهار داشت: مراغي نشان ميدهد كه چگونه موسيقيدانهاي قديم ابعاد كبير را به ابعاد صغير تقسيم و از تركيب آنها ملودي ميساختند.
انوار برقراري رابطه بين ابعاد صغار را بزرگترين تقسيمبندي مراغي دانست و ادامه داد: احساسي كه در اينجا از آن سخن به ميان آمده، آن قوت فوق عقل است كه برتر از هر منطق و هر كميت و كيفيتي است. يعني آن قوتي كه رابطه بين آدمي و لايتناهي است و هنگاميكه با موسيقي ميآميزد آدميرا فارغ از زمان و مكان ميكند و اما چون خود فارغ از زمان و مكان است قابل بحث با واژههاي مستغرق در زمان و مكان نيست.
محسن محمدي نيز درباره ريشههاي تاريخي نظريه دستگاه نوازي در عقايد عبدالقادر اظهار داشت: مراغي پردههايي كه مقام خاص داشتند دستهبندي كرده است و تنها ملايمها را در هر پرده ثبت ميكند.
محمدي خاطر نشان كرد: نظام موسيقي ايران مبتني بر هفت دستگاه و پنچ آواز است كه ريشه در دوران قاجار دارد، اما نظام موسيقي دوره صفوي بيشتر نمادين و بر اساس سمبولهاي آن دوره است. وي با اشاره به تعريف «شد» به معناي چهار دسته از لحنهاي نزديك به هم كه طي ترتيبي خاص اجرا ميشوند (چيزي مشابه دستگاه) گفت: ريشه اين دستهبنديها را ميتوان در تقسيمات عبدالقادر مراغي براي مناسبات هر پرده دانست كه طي آن لحنهايي كه براي اجرا به همراه هر پرده مناسب هستند، دستهبندي ميشوند.
اميرحسين پورجوادي، ديگر سخنران حاضر در نشست نيز به تفسير افكار و نظرات عبدالقادر مراغي در دورههاي بعد از خودش پرداخت و گفت: پس از فوت مراغي، نظامالدين عليشاه رسالهاي در باب موسيقي مينويسد و بعد از او شاگردش بنايي در سال 888 رساله ديگري مينويسد.
پورجوادي تصريح كرد: رساله بنايي از آن جهت كه آخرين رساله ناظر به مكتب منتظميه است داراي اهميت خاصي است.
وي گفت: در نيمه اول قرن 10 هيچ اثري در باب موسيقي تأليف نشده است تا دهه 980 كه شخصي به نام كرامي در هرات دست به تأليف رساله موسيقي ميزند. از اين اثر كاملاً مشخص است كه او هيچ آشنايي با رسالهها و مكتبهاي پيش از خود نداشته و صرفاً هدفش انتقال دانش خود بوده است. اما او در همين رساله از مراغي به عنوان يكي از مبدعين ادوار ايقاعي نام برده است.
پورجوادي در بخش ديگري از سخنان خود يادآور شد: در نگاه به آثار موسيقي دوره صفويه و در رپرتوار دوم، تصنيفهايي وجود دارد كه آنها را به مراغي نسبت ميدهند و در سه دوره يعني بهجتالروح، رساله اميرخان گرجي و مجموعهاي از تصانيف متعدد به آنها اشاره شده است.
در بخش دوم نشستهاي اين روز سيدحسين ميثمي به «بررسي موسيقي تركي-مغولي در آثار نظري عبدالقادر مراغي» پرداخت.
ميثميگفت: مراغي در چندين مبحث از رسالات خود از واژه ترك يا اترك (جمع ترك) استفاده كرده است و اين حاكي از آن است كه در دوره مراغي تركها در مناطق مختلفي حضور داشتهاند. بنابراين ميتوان گفت موسيقي آن دوره تركيبي از موسيقي اقوام ترك و مغول بود كه به تدريج نظام موسيقايي خاصي را شكل بخشيده است، از اين رو ميتوان آن را از ديگر نظامهاي موسيقي دوران متمايز دانست.
ميثميادامه داد: در اين نوع موسيقي، سازها نيز از فرهنگهاي مختلف اخذ شدهاند، با اين همه در عصر مراغي سازهاي ختايي (شمال چين) بيشترين كاربرد را در آسياي ميانه داشتهاند.
پس از سخنان ميثمي، مهدي ستايشگر با ارائه مقاله خود با عنوان «حافظ عبدالقادر مراغي و نقش حافظان در موسيقي ايران زمين» ابتدا در توضيح كلمه حافظ گفت: حافظ در معني موسيقايي به معني خنياگر و به عربي، مطرب و قوال است. پس نقش حافظان در هنر موسيقي ايران و پوشش حافظ در آزادي عمل موسيقيدانان، نكته تاريخي و شايان توجه در موضوع لقب حافظ است.
ستايشگر افزود: عبدالقادر مراغي در كار خلق و نگارش و ثبت هنرهايش به گونهاي چشمگير و موازي با ابتكاراتش، يك فرهنگ واژه و اصطلاح موسيقايي به جاي نهاده است. واژههايي كه بسياري از آنها كاربردهاي ريشهاي دارند و تا امروز معمول و مصطلحاند. از طرف ديگر بهكارگيري لقب حافظ براي هنرمنداني چون مراغي افزون بر آنكه هنر اصلي آنها يعني حفاظت قرآن كريم و قرائت آن را متذكر ميشود، شهرتي هم بر اهل هنر موسيقي بودن آنها است.
قرائت مقاله ايكهارد نويباور توسط اميرحسين پورجوادي پايان بخش قسمت اول نشستهاي اين روز بود. در اين مقاله نويباور در خصوص تاريخ موسيقي و ابعاد موسيقي جهاني در آثار عبدالقادر مراغي گفت: مراغي از بزرگترين موسيقيدانان اسلاميبود كه بررسي آثارش، نمونه خوبي از تاريخچه اسلام در آن دوره است.
نويباور گفته است: مراغي آغاز موسيقي را هم زمان با خلقت حضرت آدم و قطعهاي كه در ستايش خدا نواختهاند دانسته و ابداع ساز عود را هم به پسر يكي از پيامبران نسبت داده است. همچنين از آنجا كه در زمان مراغي موسيقي تحت تأثير دربار بوده است، مطالعه تاريخ موسيقي زمان عبدالقادر مراغي، باعث اشراف به وقايع تاريخي آن زمان نيز ميشود.
جمعه 10 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 272]