واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : سوال جنسيکودک، جواب پخته ميخواهد BUD20th November 2009, 01:42 PMدر زمانهاي گذشته، بسياري از نوجوانان و جوانان معمولا اوقاتي از شبانهروز خود را در مزارع، کارگاه يا کارخانه مشغول به کار بودند و از طريق کارفرمايان و همکاران خود اطلاعاتي به دست ميآوردند و پاسخ برخي پرسشهاي خصوصي خود را مييافتند. امروزه به دليل تغيير شرايط زندگي و نيز به دليل کمبود وقت و مشغله کاري والدين، بيشتر پدرومادرها نميتوانند به پرسشهاي نوجوانان خود پاسخ دهند. در اينجا اين سوال پيش ميآيد که آيا اصلا ما بهعنوان پدر يا مادر حاضر هستيم کودکان و نوجوانان ما پاسخ سوالهايشان را از ما بخواهند يا ترجيح ميدهيم آنها از طريق دوستان خود يا بهطور تصادفي و از طريق کتابها و فيلمهايي که بعضا هم نامناسباند، پاسخ پرسشهاي خود را به دست آورند؟ ... به نظر شما اصلا چرا بايد درباره موضوعاتي اين قدر سخت و حساس با بچهها حرف زد؟ چرا اجازه ندهيم وقتي خودشان بزرگ شدند و ازدواج کردند، با اين مسايل مواجه شوند؟ شايد اگر بلافاصله بعد از وارد شدن بچهها، از دنياي کودکي به دنيايي که مسايل جنسي در آن معني دارد، يعني دوران بلوغ و بعد از آن، فرد ازدواج ميکرد و امکان اين را پيدا ميکرد که غرايزش را به نحو صحيح و مشروع برآورده کند، ميتوانستيم صبر کنيم و آموزش را از همان زمان شروع کنيم اما در شرايط فعلي، بين بلوغ و ازدواج فرد فاصله طولاني، گاه حتي تا 20 سال، وجود دارد. در اين فاصله هم اين فرد در برابر انواع و اقسام تحريککنندهها قرار دارد. تلويزيون، ماهواره و اينترنت، از ويژگيهاي عصري است که در آن زندگي ميکنيم و به نظر ميرسد بايد آگاهي وتربيت جنسي را از طريق صحيح به فرزندان منتقل کنيم. تهاجم فرهنگي را هم بايد در نظر گرفت. بعضي رسانهها با نشانه گرفتن يکي از دل مشغوليهاي نوجوانان وارد ميشوند و اطلاعات زيادي در اختيار آنها قرار ميدهند که ممکن است باعث انحراف جنسي آنها شود. به همين علت هدايت جنسي، طبق آموزههاي اسلام، موضوع مهمي است. اگر راهنماييهاي لازم از سوي پدر و مادر انجام نشود، ممکن است فرزند ما در دام کساني بيفتد که اطلاعات غلط و بيحد و حصر در اختيارش قرار ميدهند و دچار انحراف جنسي شود. پس شما معتقديد که بايد آموزش مسايل جنسي را از کودکي شروع کرد. خب، چه سني براي شروع مناسبتر است؟ آموزش در تمام مراحل سني بايد صورت بگيرد. به سن خاصي نميشود اشاره کرد. از دوران پيش از دبستان، دبستان، دوران بلوغ، جواني، ميانسالي و حتي سالمندي اين آموزشها لازم است. البته شکل آن در هر دوره متفاوت است. يعني با کودک پيشدبستاني هم ميشود درباره مسايل جنسي صحبت کرد؟ بله، ولي با در نظر گرفتن درک و فهم کودک در اين سن و همين طور ويژگيهاي روحياش. بايد توجه داشته باشيم که در اين سن آنها نياز دارند چه مسايلي بياموزند. به طور کلي شکلگيري هويت جنسي و اينکه فرد دختر و پسر بودن خودش را قبول کند، در اين سن اتفاق ميافتد. دوم اينکه در اين سن بايد حواسمان باشد که از بيداري زودرس جنسي کودک پيشگيري کنيم. در سنين ديگر، چهطور؟ سه تا چهار سالگي به بعد، سن سوال کردن است و يک طيف سوالات بچهها همين سوالات جنسي است. البته اين سوالات جنسي ناشي از کنجاوي، جلب توجه و وقت گذراندن است. در اين سن بچهها اصرار دارند بدنشان را محرمانه نگه دارند و از لخت بودن احساس شرم ميکنند. لازم است پدر و مادر اين حالت را تقويت کنند که فرزندشان در سنين بالاتر به «بيپروايي جنسي» کشيده نشود. سن 5 تا 6 سالگي سني است که هورمونهاي جنسي خيلي کم ترشح ميشوند. در اين سن به سوالات بچهها بايد کوتاه اما صحيح، پاسخ داده شود. در سن 7 سالگي، پسرها نسبت به دخترها ابراز علاقه ميکنند اما اين علاقه صرفا جنبه دوستي دارد نه جنسي و نبايد نگران باشيد؛ اگر چه بازهم ارتباطشان بايد کنترلشده باشد. در زمان بلوغ بايد راجع به مسايل جنسي و بهداشت بلوغ بيپردهتر صحبت کرد. درست است؟ در اين سن آموزش بايد چه طور باشد؟ اين، سوال خيلي از خانواده هاست. آنها احساس ميکنند وقتي فرزندشان بالغ ميشود، خودشان بيشتر دستپاچه ميشوند. نميدانند چهطور درباره اين مسايل بايد سرصحبت را باز کنند. آموزش زودرس و شتابزده مسايل جنسي به کودکان ميتواند بهاندازه آموزشهاي با تاخير و پنهانسازي، آسيبزا باشد. آموزشهاي جنسي بايد به تدريج، زمانبندي شده، متعادل و متناسب با ويژگيهاي سني و با لحاظ حرمت و احترام و همچنين پرهيز از افراط و تفريط داده شود. ارايه تربيت جنسي دو شکل دارد. يک شکل مستقيم که مستقيما اطلاعات جنسي را در اختيار بچهها قرار ميدهيم، بهويژه مسايلي که در ارتباط با وظايف شرعي زمان بلوغ است. گاهي وقتها اين آموزشها شکل غيرمستقيم دارد که ممکن است مناسبتر هم باشد. گاهي اوقات بچهها سوالهايي ميپرسند که ما غافلگير ميشويم. نميدانيم چهطور بايد جواب بدهيم. گاهي اين سوالات را نشنيده ميگيريم. شما اين را قبول داريد؟ اگر نه، بفرماييد که به عنوان يک پدر يا مادر، به اين سوالات چهطور بايد پاسخ بدهيم؟ در پاسخ به سوالات جنسي کودکان قبل از بلوغ بايد يک سري مسايل مورد توجه قرار بگيرد: اول اينکه وقتي با اين سوال مواجه شديم، بايد به خودمان مسلط باشيم و از نگراني و شرم دچار لکنت نشويم. دوم اينکه بايد شنونده خوبي باشيم و اجازه بدهيم کودک سوالاش را کامل بپرسد. موقع جواب دادن هم نبايد جوابهاي ما با شوخي و مسخرگي همراه باشد و نبايد دروغ گفته شود. مثلا بعضي پدر و مادرها به فرزندشان ميگويند ما تو را خريديم! اين اطلاعات غلط باعث ميشود بچهها وقتي کمي بزرگتر شدند، به پدر و مادرشان بياعتماد شوند. پس پاسخها بايد درست باشد و بر مبناي خرافهها نباشد. آموزش بايد تدريجي باشد. لازم نيست همه اطلاعات را يک جا در اختيار کودک قرار دهند و بايد از شرح و بسط بيمورد پرهيز کنند. همانطور که اشاره شد آموزش بايد متناسب با سن و درک کودک و به زبان ساده و قابل فهم باشد. در سنين دبستان و پيش از دبستان پاسخها اگر غيرمستقيم باشد، بهتر است. در ضمن اگر سوالي را اشتباه پاسخ داديم، بايد به اشتباهمان اقرار کنيم و اطلاعات درست را در اختيار آنها قرار دهيم. خيلي از والدين هستند که نه اين اطلاعات را دارند و نه از اين شيوهها خبر دارند. از کجا بايد چيزهايي شبيه به اينها را ياد بگيرند؟ مساله فقط کمبود اطلاعات و دانش پدر و مادرها در اينباره نيست. دريک تحقيق که چند سال قبل انجام داديم، از پدر و مادرها پرسيديم که چرا شما آموزشهاي جنسي به فرزندتان نميدهيد، پاسخها متفاوت بود. عدهاي ميگفتند حيا مانع ميشود. گروه ديگري ميگفتند ما ميخواهيم اين اطلاعات را بدهيم اما خودمان هم نميدانيم چهطور اين کار را انجام بدهيم. گروه ديگر هم از پيامدهاي منفي اين اطلاعات هراس داشتند. پس موانع اين عدم آموزش، فراوان است. اما اگر مساله کمبود آموزش باشد، اين اطلاعات بايد از طريق رسانههاي جمعي، انجمن اوليا و مربيان، کارگاههاي آموزشي که در ديگر کشورها تحت عنوان آموزشهاي شهروندي سازمانهاي غيردولتي اين کار را انجام ميدهند اما بايد درست گفته شود و حساسيت ايجاد نشود. والديني هم هستند که اين اطلاعات را ندارند و ميگويند ما که از اين شيوهها بلد نيستيم؛ بچه خودش بزرگ ميشود و کمکم چشم و گوشاش باز ميشود! اين چه اشکالي دارد؟ اگر آموزشهاي لازم در سن مناسب به فرزندان داده نشود، ممکن است آنها در سن بالا از منابع ديگر اين اطلاعات را به شکل نادرست و بيحد و حصر به دست بياورند. در يک تحقيق که انجام دادهايم از نوجوانان اول دبيرستان پرسيديم اطلاعات جنسي را از کجا به دست ميآوريد. در پاسخ 44 درصد دوستان، 20 درصد کتاب، 13 درصد والدين، 11 درصد معلمها و 9 درصد رسانههاي مختلف مانند ماهواره و اينترنت را منبع کسب اطلاعات جنسي معرفي کردند. خب، اين چه اشکالي دارد؟ اين آمارها نشان ميدهد والدين، مدارس و معلمها نتوانستهاند نقش خود را به خوبي انجام دهند. فراموش نکنيد که کسب اطلاع از دوستان، به ويژه اگر اين دوستان اختلاف سني داشته باشند، خيلي خطرناک و نامناسب است. ممکن است با تجربه کردن علايم بلوغ که اطلاعي از آن ندارند، دچار سردرگمي و افسردگي شوند، حتي در موارد کمي اين حالت به خودکشي منجر شده است. نتيجه يک تحقيق هم نشان داده 36 درصد دختران و 11 درصد پسران از وقوع بلوغشان شوکه شده و به شدت دچار سردرگمي ميشوند. بعضي خانوادهها تصور ميکنند آموزش مسايل جنسي به فرزندان باعث ميشود آنها به اصطلاح، چشم و گوششان باز شود يا اينکه اگر پدر و مادر درباره اين مسايل با فرزندانشان حرف بزنند، حرمت بين آنها شکسته ميشود. نظر شما چيست؟ من هم موافقام که موضوع، موضوع بسيار حساس و ظريفي است اما معتقدم اگر در ارايه آموزشهاي جنسي به فرزندان عفت کلام را رعايت کرده و حرمتها را حفظ کنيم و اطلاعات را به شکل غيرمستقيم ارايه دهيم، اين مشکل پيش نميآيد. در بحث آموزشهاي جنسي رعايت عفت و حيا خيلي مهم است. ميزاني از شرم و حيا لازم است اما نبايد مانع از اين شود که ما اطلاع جنسي به فرزندانمان ندهيم. بايد توجه داشت در طرح مسايل جنسي از به کارگيري کلمات سبک و زشت پرهيز کنيم. زيادهگويي نکنيم و به حواشي نپردازيم. ضمن اينکه بايد توجه داشته باشيم که فرزندان ما بيشتر از اعمال ما ميآموزند تا از گفتار. منظورتان چيست؟ ببينيد؛ مراقبت والدين در رابطه باتربيت جنسي دو بعد دارد، يکي در رابطه با خودشان و ديگري در رابطه با فرزندان، مراقبتهاي والدين در مورد اعمال خودشان اين است که در مناسبات جنسيشان نهايت دقت را داشته باشند و دور از چشم فرزندان باشد. در متون ديني ما آمده که از شش سالگي اتاق خواب کودک را جدا کنند. همچنين بچهها را عادت دهند که وقتي وارد اتاق آنها ميشوند، در بزنند. مراقب شوخيهايشان باشند. شوخيها ممکن است خيلي از اطلاعات را به شکل غيرمستقيم به فرزندان بدهد. اما مراقبتهاي والدين در رفتار با فرزندان، شامل موارد زيادي ميشود. از جمله شستشو و تطهير در سنين پيش از دبستان که بايد مراقب باشند تحريک صورت نگيرد. در آموزههاي ديني ما آمده که وظيفه استحمام پسر بعد از سه سالگي به عهده پدر است. پوشش و لباس مناسب هم براي بچهها مهم است. لباسهاي تحريک کننده، چسبان و تنگ براي بچهها مناسب نيست. در بازيها محدوده سني رعايت شود و بچهها با افراد غيرهمجنسي که با آنها تفاوت سني مشهود دارند، بازي نکنند والدين بايد در روابط و معاشرتها، نوازشها و در ايجاد عادات صحيح در بچهها دقت داشته باشند. اينها ريزهکاريهايي است که والدين بايد در رفتار خود با بچهها به آن دقت کنند چون آموزش در بطن همين رفتارها اتفاق ميافتد. اينطور که ميگوييد وظايف پدر و مادرها در اين حوزه، خيلي زياد ميشود. البته سخت است ولي به هر حال وظيفه است. بعضي پدر و مادرها در تغذيه و سلامت فرزندشان خيلي دقت ميکنند اما تصور ميکنند آموزشهاي جنسي وظيفه آنها نيست. توجيه آنها هم اين است که موضوع سخت و حساسي است اما از والدين که بگذريم، تربيت جنسي در درجه بعد وظيفه مدرسه، نظام آموزشي و جامعه هم هست. دکتر محسن فراهاني فرمهيني روانشناس تربيتي کودکان درباره آداب تربيت جنسي کودکان سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 386]