تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 29 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1866405185




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آیا « انا الحق » گفتن حلاج ، شرک و یا دعوی خدایی بود؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آیا « انا الحق » گفتن حلاج ، شرک و یا دعوی خدایی بود؟
آیا « انا الحق » گفتن حلاج ، شرک و یا دعوی خدایی بود؟     ۱) جایگاه انسان در خلقت از دیدگاه حلاج   حلاج در ترانه های عاشقانه اش ، بیش از هر عارف دیگری ، درجه فهم خویش را از جایگاه انسان در آفرینش بصورت کاملا واضح نشان داد و تئوری خود را ، بر اساس درک اشراقی و الهامی خود از او به عنوان « انسان خدایی » اظهار کرد . او معتقد بود که : انسان عارف ، مومن ، ایثارگر و شهید ، بی شک علت غایی و هدف اصلی خلقت ۱ است . و هموست که عنوان « خلیفه خداوند در زمین ۲ » را به خود اختصاص داده است . جهان بینی ، طریقت و مشرب حلاج ، بطور خلاصه از انسان خدایی سرچشمه می گیرد . هر جانی را جهانی می داند ، بشرط آن که حجاب ها عاشقانه برداشته شود تا انسانی که منزلت خلیفه حق به روی زمین را داراست به نقد حال خویش پرداخته و بداند که چرا فرشتگان عالم بالا به حضرت آدم سجده کردند ۳ . ۲) چگونگی خدایی شدن در کلام حلاج !   شعر زیر حقیقتی است که حلاج آن را با تمام وجود ، عاشقانه سر داده و « خودیت دنیایی » و « منیت این زمینی » را حجاب و مانع دیدن روح هستی که غیری جز خداوند نیست ، می داند و از همو می خواهد که این حجاب و مانع را از بین او و خداوند بردارد ( لا اله ) آنگاه آنچه می ماند فقط خداوند است و بس ( الا الله ) . بینی و بینک انی یزاحمنی فارفع بانک انی من البین " بین من ( حلاج ) و بین تو ( خدا ) فقط « منیت من » مانع و حجاب است . پس ای خدا این « منیت من » را از میان بردار ۴ آری حلاج معتقد بود که « انسان خدایی » ، عروج مومنانه به سوی لایتناهی است که با « فنای سالک » همراه است . و مرادش از ترانه « انسان خدایی » این است که هر عاشق مومن ، باید تعینات شخصی را از ساحت وجود بزداید تا قائم به حق شود ، و همین که « منی ، مایی و تویی » از میان برود جز او ( خدا ) چیزی باقی نمی ماند . ۳) روش پیمودن راه در سیره حلاج !   حلاج معتقد بود که : عشق ، معراجیست به سوی بام سلطان جمال ! و بدین رو بود که آشکارا به خانقاه داران و صوفیان زمانه خود نوشت : " راه طریقتی حلاج از راه شما ( که فقط در شور و مستی خانقاه بسر برده ) متمایز و جداست ، در سلوک عارفانه من عشق و درون بینی نقش موثر و سازنده ای دارد . لحظاتی که در بی خودی و سرمستی عارفانه می گذرانم ، حقیقت را در سایه « انا الحق » ، ( که تنها چیزی که می بینم وجود حق است و لا غیر ) به خوبی درک ، حتی لمس می کنم . " عشق حلاجی که تار و پودش از جلالی خاص برخوردار است ، عشق شیفتگی است ، چون آتش و باد ، او را در تب و تاب افکنده است ، عشقی که در لحظات بیخودی و سرمستی ، روح مشتاقش ، گوش به نغمه درون می دهد و بی پروا صلا می دهد : « انا الحق » . و این شیفتگی چنان او را به وجد و کمال رسانده بود که ، هر آن تمنای وصال و یگانگی با محبوب و معشوق خود ( خدای ازلی و ابدی و حقیقت کائنات ) را داشت و این امر محقق نمیشد جز برکندن تن و رهایی از زندگی این دنیایی . بدین جهت یک رشته مضامین عرفانی را در ترانه هایش منعکس کرد که : " مرگ پایان گسیختگی و سرآغاز پیوستگی با محبوب است . و شهادت در راه او که برای عاشق ، آینه شفاف کائنات است ، نمایشگر حقیقت هستی است ، نشانه ای از حیات جاودانی است که عاشق به هستی واقعی می پیوندد ، چراکه اقتضای یکرنگی ، همرنگی با محبوب است . " و این عشق و جذبه بیکرانه او بود که فریاد برمی آورد : " اقتلونی یا ثقاتی ان فی قتلی حیاتی " " ای آنها که می شناسیدم ، مرا بکشید که حیات جاودانه من در ممات و مرگ من نهفته است . ۴) راز « انا الحق » در کلام حلاج   از آنچه در بالا گفته شد ، حقیقت راز « انا الحق » گفتن حلاج به وضوح معلوم می گردد . که به فرموده عارف بزرگ ابو سعید ابوالخیر : " حلاج ، همیشه در علو حال بود و مجذوب ! " اینست که حلاج همیشه نغمه های موزون در ستایش محبوب و در آرزوی وصال و فنا ساز می کرد و با تمام ذرات وجودش به دنبال هر آوایی که از کائنات می شنید ، طنین آسمانی « انا الحق » را بر زبان جاری می کرد و می سرود : " رایت ربی بعین قلب فقلت من انت ، قال انت و فی فنایی فنا فنائی و فی فنایی وجدت انت " " به دید دل آمد خداوند من بگفتم : که باشی ؟ ، بگفتا : توام ! و شد در فنایم ، فنایم ، فنا و من یافتم در فنایم تو را ۵ و او ( حلاج ) در مسیر سلوک خود ، به آنجا رسیده بود که با محبوب خود یکی شده ( چونان قطره ای که به دریا متصل شده است ) و جز او نمی دید و بقول خواجه نصیر الدین طوسی : آن کس که گفت « انا الحق » ، نه دعوی الوهیت کرد ، بلکه دعوی نفی « انیت خود » و « ثبات انیت غیر خود ( خداوند ) » کرد . و حلاج خود می فرمود : " دلم از فروغ الهی ، غرق شور و شوق و اشتیاق است . احساس می کنم از سراسر طبیعت ، « انا الحق » به گوش ما می رسد ، احساس می کنم نزدیک کانون نورم و همه شما ، اگر مقام خود را به عنوان خلیفه حق به روی زمین تشخیص دهید ، مانند حلاج در خود ، انواری دلپذیر و هیجانی شوق انگیز ، سیر ناشدنی و تسکین نایافتنی احساس می کنید ، که برای روح فرسوده و ستمدیده شماها آرامش ، اخلاص و عشق همراه خواهد داشت . آن زمان یا آن لحظات مقدس ، یک خروش ابدی وادارتان می کند که ادعای اتحاد عارفانه و وصال صوفیانه در سر داشته باشید . " و یا در جایی دیگر عاشقانه با خدایش نجوا می کند : " والله ما طلعت الشمس و لاغربت الا وحیک بقرون بانفاسی و لاخلوت الی قوم احدتهم الا و انت حدیثی بین جلاسی " " بخدا سوگند ، نشد خورشید سر از خاور بزند و یا به چاهسار مغرب فرو رود ، و مهر تو از نفس های من دور باشد ؛ نشد به صحبت با دوستان تنها نشینم و در آن محفل سخنی جز درباره عظمت تو بر زبان آرم ؛ نشد به یاد تو در اندوه یا به شادی ، چیزی جز تو بر سویدای دلم نقش بندد ؛ نشد هنگامی که برای رفع تشنگی ، جام آب را بر لب های عطشناکم می چسبانم ، سیمای تو را در جام آب نبینم ؛ اگر توانایی آمدنم بود به سوی تو شتابان و پویان می دویدم و یا به سر می آمدم . " و همین عشق آتشین او بود که آنگاه که به سوی دار می بردندش در حالی که لبخندی بر لب داشت به حلوانی که علت تبسم را پرسیده بود ، پاسخ داد : " دلال الجمال الجانب الیه اهل اوصال " " ناز و زیبایی جمال برای یاران وصال جالب و مطبوع است . " و سپس ادامه داد : " الهی نحن شواهدک . " " خدایا به دیدار توئیم . " و همو بود که در آخرین کلام خود ، آنگاه که دستها و پاهایش بریده بوده و بر دارش کرده بودند و قبل از آنکه زبانش ببریده و بسوزانندش ، با وجدی عاشقانه ، اتصال خود به حقیقت کائنات را که عمری به انتظارش لحظه ها را خسته کرده بود ، اعلام فرمود : "حسب الواجد ، افراد الواحد " " برای یک عاشق ، کافی است که وجودش در معشوق مستحیل شود تا عشق و عاشق و معشوق یکی شوند . " و براستی که او عاشق دلخسته ای بود که با معشوق یکی شده بود و دیگر دویی ( به نام عاشق ( حلاج ) و معشوق ( خداوند )) وجود نداشت و همین دلیل بر آن بود که عشق نیز از میان برداشته شده بود . ۶ ۵) و در یک کلام   حلاج در مراتب کمال ، به آنجا رسیده بود که به محبوب خود پیوسته و دیگر او بود که تار و پود وجودش را به تسخیر خود درآورده و از زبانش ندای « انا الحق » می سرود . و بقول ابن خفیف عارف نامدار شیرازی که در زندان بغداد حلاج را ملاقات کرده بود : " حلاج سیمرغ کوه قاف حقیقت بود ." او پس از ملاقات طولانی و مباحثات زیبایش با حلاج ، به او چنین می گوید : " اکنون با مباهات اعتراف می کنم ، حلاج مظهر عشق ناب و در اختیار محبوب و مسخر معشوق است که این غلبه بر جسم و روح عاشق موجب افشاگری می شود و فرجام چنین عشقی شهادت است . عرفای دیگر در معرفت عشق فقط به مقام تحیر رسیدند بدین جهت ناگزیر شدند بگویند : مرا که خلعت سلطان عشق پوشیدند ندا زدند که حافظ خموش باش خموش اما شما در معرفت عشق به مقام انسان خدایی نایل گردیده اید ، این است که مخالفان می گویند مسیر اندیشه ات به صورت عصیان متجلی شده است . " و یا جلال الدین مولانا در کتاب " فیه ما فیه " آورده است : " ... منصور را چون دوستی محبوب به نهایت رسید خود را نیست گردانید و گفت : « انا الحق » ، یعنی « من فنا گشتم »، حق ماند و بس ، و این به غایت تواضع است و نهایت بندگی است یعنی « اوست و بس » . آدمی با دل های پاک و روحی بی آلایش پذیرای جلوه گری معبود و اشراق حقایق شود . " و یا وقتی از امام ابوحامد غزالی عارف و فیلسوف خراسانی درباره انالحق حلاج می پرسند ، می گوید : " کلام عاشقان را در حال بی خودی و سرمستی ، باید سربسته نگاه داشت و از آنها حکایت نکرد . اینها بیان حال درونی عارف است و نمایانگر دنیایی است که او درک می کند و دارای وجوه و معانی بسیار است و حداکثر چیزی که عارف در سیر و سلوک می تواند ادعا کند قرب و نزدیکی با خدا است . " منبع:/www.aftabir.com ارسال توسط کاربر محترم سایت :msjmsj77 /ج  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 428]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن